confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۵۸۹
ویرایش
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== وضعیت شیعیان == | == وضعیت شیعیان == | ||
متوکل آشکارا با شیعیان دشمنی میکرد و به افرادی که شیعه را هجو میکردند، جایزه میداد.<ref>سجادی، «بنیعباس»، ص۶۷۴.</ref> او به دلیل | متوکل آشکارا با شیعیان دشمنی میکرد و به افرادی که [[شیعه]] را هجو میکردند، جایزه میداد.<ref>سجادی، «بنیعباس»، ص۶۷۴.</ref> او به دلیل نفرتش از شیعیان، درباره خلفایی که با شیعه نرمخو بودند، بدگویی میکرد.<ref>سجادی، «بنیعباس»، ص۶۷۴.</ref> او بسیاری از شیعیان را زندانی کرد و بسیاری را به قتل رساند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، دار المعرفه، ص۴۷۸.</ref> مطابق نقل خطیب بغدادی، تاریخنگار قرن پنجم، فردی به نام نصر بن علی نزد متوکل، حدیثی در فضیلت امام حسن و امام حسین نقل کرد و متوکل به گمان شیعه بودن او، دستور داد هزار شلاق به وی بزنند.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۸۹.</ref> ضربات شلاق پیوسته بر نصر بن علی جاری شد تا آنکه به سنّی بودن نصر شهادت دادند و متوکل از شلاق زدن دست کشید.<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۲۸۹.</ref> ملک فدک که در زمان مأمون به علویان پس داده شده بود، در زمان متوکل از آنها پس گرفته شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۲-۴۳.</ref> | ||
وضعیت نامناسب شیعیان در دوره متوکل عباسی در حالی بود که آنها در زمان سه خلیفه قبل از او، یعنی مأمون و معتصم و واثق، از آزادی نسبی برخوردار بودند.<ref>پرسنده، بررسی سیاستهای مذهبی متوکل عباسی، در مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، بهار ۱۳۸۸، ص ۶۰.</ref> <br> | |||
بهدستور متوکل، [[یحیی بن عمر]] از نوادگان [[زید بن علی]] دستگیر شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، دار المعرفه، ص۵۰۶.</ref> همچنین [[حسن بن زید بن محمد|حسن بن زید]] ملقب به داعی کبیر در دوران متوکل به [[طبرستان]] و دیلم پناهنده شد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، دار المعرفه، ص۴۹۰.</ref> | بهدستور متوکل، [[یحیی بن عمر]] از نوادگان [[زید بن علی]] دستگیر شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، دار المعرفه، ص۵۰۶.</ref> همچنین [[حسن بن زید بن محمد|حسن بن زید]] ملقب به داعی کبیر در دوران متوکل به [[طبرستان]] و دیلم پناهنده شد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، دار المعرفه، ص۴۹۰.</ref> | ||