confirmed، protected، templateeditor
۱٬۶۸۵
ویرایش
(اصلاح لینکهای سبز) |
(اصلاح لینکهای سبز) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==شأن نزول آیات نخستین== | ==شأن نزول آیات نخستین== | ||
از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل شده: [[ابوجهل]] و عدهای از [[قبیله قریش|قریش]] نزد [[ابوطالب]] عموی پیامبر(ص) آمده و گفتند فرزند برادرت ما و خدایان ما را آزار داده است. آنها از ابوطالب خواستند از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] بخواهد کاری به بتها نداشته باشد تا آنها نیز به خدای پیامبر ناسزا نگویند. ابوطالب، پیامبر اکرم ومشرکان را به خانهاش خواند و سخن آنها را به پیامبر(ص) گفت. آن حضرت در پاسخ فرمود: آیا [[کفار]] حاضرند در جملهای با من موافقت کنند و در سایۀ آن از همه اعراب پیشی گیرند و حکومت کنند؟ ابوجهل گفت: بله موافقیم؛ منظورت کدام جمله است؟ پیامبر فرمود: «تقولون لا اله الاّ الله» (بگویید معبودی جز الله نیست) وقتیکه حضار این جمله را شنیدند چنان وحشت کردند که انگشتها در گوش گذاشتند و با سرعت خارج شدند و میگفتند: چنین چیزی را تاکنون نشنیدهایم؛ این سخنان دروغ است، که آیات نخست سوره صاد نازل شد.به نقل [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب) |تفسیر قمی]] پیامبر (ص) فرمود: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در درست چپم قرار بدهند پیشنهادمشرکان قریش را نخواهم پذیرفت.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۲۸؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۰-۳۸۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۱۸۶؛ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۷۲</ref> | از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل شده: [[ابوجهل]] و عدهای از [[قبیله قریش|قریش]] نزد [[ابوطالب]] عموی پیامبر(ص) آمده و گفتند فرزند برادرت ما و خدایان ما را آزار داده است. آنها از ابوطالب خواستند از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] بخواهد کاری به بتها نداشته باشد تا آنها نیز به خدای پیامبر ناسزا نگویند. ابوطالب، پیامبر اکرم ومشرکان را به خانهاش خواند و سخن آنها را به پیامبر(ص) گفت. آن حضرت در پاسخ فرمود: آیا [[کفر|کفار]] حاضرند در جملهای با من موافقت کنند و در سایۀ آن از همه اعراب پیشی گیرند و حکومت کنند؟ ابوجهل گفت: بله موافقیم؛ منظورت کدام جمله است؟ پیامبر فرمود: «تقولون لا اله الاّ الله» (بگویید معبودی جز الله نیست) وقتیکه حضار این جمله را شنیدند چنان وحشت کردند که انگشتها در گوش گذاشتند و با سرعت خارج شدند و میگفتند: چنین چیزی را تاکنون نشنیدهایم؛ این سخنان دروغ است، که آیات نخست سوره صاد نازل شد.به نقل [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب) |تفسیر قمی]] پیامبر (ص) فرمود: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در درست چپم قرار بدهند پیشنهادمشرکان قریش را نخواهم پذیرفت.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۲۸؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۰-۳۸۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۱۸۶؛ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۷۲</ref> | ||
==داستانها و روایتهای تاریخی== | ==داستانها و روایتهای تاریخی== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
===داستانهای پیامبران=== | ===داستانهای پیامبران=== | ||
* تکذیب [[پیامبران]] توسط اقوامی مانند قوم نوح، [[قوم عاد|عاد]]، [[ثمود]]، [[قوم لوط|لوط]]، [[اصحاب الایکه]] | * تکذیب [[پیامبران]] توسط اقوامی مانند قوم نوح، [[قوم عاد|عاد]]، [[ثمود]]، [[قوم لوط|لوط]]، [[اصحاب الایکه]] | ||
* داستان داوود: امکانات متعدد [[داوود]]، تسبیحگویی کوهها و پرندگان همراه او، استواری پادشاهی او، دادخواهی دو مدعی از داوود برای داوری و شنیدن سخن یک طرف دعوا توسط داوود، [[استغفار]] داوود، [[خلافت]] داوود در زمین. (آیات ۱۷-۲۷) | * داستان داوود: امکانات متعدد [[داوود (پیامبر)|داوود]]، تسبیحگویی کوهها و پرندگان همراه او، استواری پادشاهی او، دادخواهی دو مدعی از داوود برای داوری و شنیدن سخن یک طرف دعوا توسط داوود، [[استغفار]] داوود، [[خلافت]] داوود در زمین. (آیات ۱۷-۲۷) | ||
* داستان سلیمان: عرضه اسبهای اصیل بر سلیمان، توجه [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان]] به اسبها و فراموش کردن نماز و دستور به رد الشمس،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۰۲-۲۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۲۷۱-۲۷۹.</ref> افکندن جسد بر تخت سلیمان، [[توبه]] و استغفار سلیمان، [[دعا]] برای پادشاهی بینظیر، تسخیر باد و [[شیطان|شیاطین]]، بنایی و غواصی شیاطین برای سلیمان. (آیات ۳۰-۴۰) | * داستان سلیمان: عرضه اسبهای اصیل بر سلیمان، توجه [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان]] به اسبها و فراموش کردن نماز و دستور به رد الشمس،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۰۲-۲۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۲۷۱-۲۷۹.</ref> افکندن جسد بر تخت سلیمان، [[توبه]] و استغفار سلیمان، [[دعا]] برای پادشاهی بینظیر، تسخیر باد و [[شیطان|شیاطین]]، بنایی و غواصی شیاطین برای سلیمان. (آیات ۳۰-۴۰) | ||
*ایوب: رنج و بلای [[ایوب (پیامبر)|ایوب]]، کوبیدن پا بر زمین و درآمدن چشمه، بازبخشیدن اولاد و اموال او، زدن همسر با بسته ترکه به جای صد ضربه و نشکستن سوگند. (آیات ۴۱-۴۴) | *ایوب: رنج و بلای [[ایوب (پیامبر)|ایوب]]، کوبیدن پا بر زمین و درآمدن چشمه، بازبخشیدن اولاد و اموال او، زدن همسر با بسته ترکه به جای صد ضربه و نشکستن سوگند. (آیات ۴۱-۴۴) |