confirmed، protected، templateeditor
۱٬۶۸۵
ویرایش
(←منابع: افزودن منبع) |
(اصلاح لینکهای سبز) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سوره||نام = ص|کتابت = ۳۸|جزء = ۲۳|آیه = ۸۸|مکی/مدنی = مکی|شماره نزول = ۳۸|بعدی = [[سوره زمر|زمر]]|قبلی = [[سوره صافات|صافات]]|کلمه = ۷۳۵|حرف = ۳۰۶۱|تصویر=سوره صاد.jpg}} | {{سوره||نام = ص|کتابت = ۳۸|جزء = ۲۳|آیه = ۸۸|مکی/مدنی = مکی|شماره نزول = ۳۸|بعدی = [[سوره زمر|زمر]]|قبلی = [[سوره صافات|صافات]]|کلمه = ۷۳۵|حرف = ۳۰۶۱|تصویر=سوره صاد.jpg}} | ||
'''سوره ص''' سیوهشتمین سوره و از [[سورههای مکی قرآن]] است که در [[جزء (قرآن)|جزء]] بیست و سوم جای دارد. نامگذاری این سوره به نام «صاد» به دلیل وجود [[حرف مقطعه]] «ص» در ابتدای آن است. این [[سوره]] درباره دعوت به [[توحید]] و [[اخلاص]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]]، لجاجت [[مشرکان]]، داستانهای برخی از [[پیامبران]] و وصف حال دو گروه [[تقوا | پرهیزکاران]] و بدکاران در [[قیامت]] است. | '''سوره ص''' سیوهشتمین سوره و از [[سورههای مکی و مدنی|سورههای مکی قرآن]] است که در [[جزء (قرآن)|جزء]] بیست و سوم جای دارد. نامگذاری این سوره به نام «صاد» به دلیل وجود [[حروف مقطعه|حرف مقطعه]] «ص» در ابتدای آن است. این [[سوره]] درباره دعوت به [[توحید]] و [[اخلاص]] توسط [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، لجاجت [[شرک|مشرکان]]، داستانهای برخی از [[پیامبران]] و وصف حال دو گروه [[تقوا | پرهیزکاران]] و بدکاران در [[قیامت]] است. | ||
در [[شأن نزول]] این سوره آمده است بعد از گفتگوی [[کفار]] و پیامبر اسلام، آیات نخست آن نازل شد. گفتگوی خداوند با [[ابلیس]] و طرد و [[لعن]] ابلیس نیز در این سوره آمده است. | در [[اسباب نزول|شأن نزول]] این سوره آمده است بعد از گفتگوی [[کفر|کفار]] و پیامبر اسلام، آیات نخست آن نازل شد. گفتگوی خداوند با [[ابلیس]] و طرد و [[لعن]] ابلیس نیز در این سوره آمده است. | ||
آیه ۲۹ درباره [[نزول قرآن]] و تدبر در آن، آیه مشهور سوره ص است. همچنین آیه ۲۶ خطاب به [[حضرت داوود(ع)]] درباره بزرگی و اهمیت منصب قضاوت، از جمله [[آیات الاحکام]] دانسته شده است. حفظ انسان از [[گناه|گناهان صغیره]] و [[ | آیه ۲۹ درباره [[نزول قرآن]] و تدبر در آن، آیه مشهور سوره ص است. همچنین آیه ۲۶ خطاب به [[داوود (پیامبر)|حضرت داوود(ع)]] درباره بزرگی و اهمیت منصب قضاوت، از جمله [[آیات الاحکام]] دانسته شده است. حفظ انسان از [[گناه|گناهان صغیره]] و [[گناهان کبیره|کبیره]] از جمله نتایج [[تلاوت]] این سوره بیان شده است. | ||
==معرفی سوره== | ==معرفی سوره== | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
* '''محل و ترتیب نزول''' | * '''محل و ترتیب نزول''' | ||
سوره صاد جزو [[سورههای مکی]] و در [[فهرست ترتیبی سورههای قرآن|ترتیب نزول]]، سی و هشتمین سورهای است که بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] نازل شد. این سوره در چینش کنونی [[مصحف]] نیز سی و هشتمین سوره است<ref>معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و در [[جزء (قرآن)|جزء]] ۲۳ [[قرآن]] جای دارد. | سوره صاد جزو [[سورههای مکی و مدنی|سورههای مکی]] و در [[فهرست ترتیبی سورههای قرآن|ترتیب نزول]]، سی و هشتمین سورهای است که بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] نازل شد. این سوره در چینش کنونی [[مصحف]] نیز سی و هشتمین سوره است<ref>معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.</ref> و در [[جزء (قرآن)|جزء]] ۲۳ [[قرآن]] جای دارد. | ||
* '''تعداد آیات و دیگر ویژگیها''' | * '''تعداد آیات و دیگر ویژگیها''' | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
موضوع اصلی این سوره درباره [[پیامبر اسلام(ص)]] و دعوت به [[توحید]] و [[اخلاص]] با کتابی است که [[خدا|خداوند]] بر او نازل کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۱۸۱.</ref> | موضوع اصلی این سوره درباره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و دعوت به [[توحید]] و [[اخلاص]] با کتابی است که [[خدا|خداوند]] بر او نازل کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۱۸۱.</ref> | ||
محتوای این سوره را در چند بخش میتوان خلاصه کرد: | محتوای این سوره را در چند بخش میتوان خلاصه کرد: | ||
* توحید و [[نبوت]] پیامبر اسلام(ص) و لجاجت [[مشرکان]] در برابر او؛ | * توحید و [[نبوت]] پیامبر اسلام(ص) و لجاجت [[شرک|مشرکان]] در برابر او؛ | ||
* لزوم تدبّر در [[قرآن]] و اظهارات مشرکان درباره قرآن؛ | * لزوم تدبّر در [[قرآن]] و اظهارات مشرکان درباره قرآن؛ | ||
* اشاره به تاریخ ۹ نفر از پیامبران خدا بهویژه [[داوود(ع)]]، [[سلیمان(ع)]] و [[ایوب(ع)]]؛ | * اشاره به تاریخ ۹ نفر از پیامبران خدا بهویژه [[داوود (پیامبر)|داوود(ع)]]، [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان(ع)]] و [[ایوب (پیامبر)|ایوب(ع)]]؛ | ||
* وصف حال دو گروه پرهیزکاران و بدکاران و سرنوشت کفار در [[قیامت]] و جنگ و ستیز [[ | * وصف حال دو گروه پرهیزکاران و بدکاران و سرنوشت کفار در [[قیامت]] و جنگ و ستیز [[جهنم|دوزخیان]] با یکدیگر؛ | ||
* [[آفرینش انسان]] و مقام والای او و سجده کردن [[فرشتگان]] برای آدم؛ | * [[آفرینش انسان]] و مقام والای او و سجده کردن [[فرشته|فرشتگان]] برای آدم؛ | ||
* داستان [[شیطان]] و [[آدم(ع)]] و سوگند او بر اغوای بشر؛ | * داستان [[شیطان]] و [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] و سوگند او بر اغوای بشر؛ | ||
* تهدید همۀ دشمنان لجوج و تسلی پیامبر اسلام(ص).<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۷۱؛ صفوی، «سوره ص»، ص ۷۵۰.</ref> | * تهدید همۀ دشمنان لجوج و تسلی پیامبر اسلام(ص).<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۷۱؛ صفوی، «سوره ص»، ص ۷۵۰.</ref> | ||
{{سوره ص}} | {{سوره ص}} | ||
==شأن نزول آیات نخستین== | ==شأن نزول آیات نخستین== | ||
از [[امام باقر(ع)]] نقل شده: [[ابوجهل]] و عدهای از [[قریش]] نزد [[ابوطالب]] عموی پیامبر(ص) آمده و گفتند فرزند برادرت ما و خدایان ما را آزار داده است. آنها از ابوطالب خواستند از [[پیامبر اسلام]] بخواهد کاری به بتها نداشته باشد تا آنها نیز به خدای پیامبر ناسزا نگویند. ابوطالب، پیامبر اکرم ومشرکان را به خانهاش خواند و سخن آنها را به پیامبر(ص) گفت. آن حضرت در پاسخ فرمود: آیا [[کفار]] حاضرند در جملهای با من موافقت کنند و در سایۀ آن از همه اعراب پیشی گیرند و حکومت کنند؟ ابوجهل گفت: بله موافقیم؛ منظورت کدام جمله است؟ پیامبر فرمود: «تقولون لا اله الاّ الله» (بگویید معبودی جز الله نیست) وقتیکه حضار این جمله را شنیدند چنان وحشت کردند که انگشتها در گوش گذاشتند و با سرعت خارج شدند و میگفتند: چنین چیزی را تاکنون نشنیدهایم؛ این سخنان دروغ است، که آیات نخست سوره صاد نازل شد.به نقل [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب) |تفسیر قمی]] پیامبر (ص) فرمود: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در درست چپم قرار بدهند پیشنهادمشرکان قریش را نخواهم پذیرفت.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۲۸؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۰-۳۸۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۱۸۶؛ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۷۲</ref> | از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل شده: [[ابوجهل]] و عدهای از [[قبیله قریش|قریش]] نزد [[ابوطالب]] عموی پیامبر(ص) آمده و گفتند فرزند برادرت ما و خدایان ما را آزار داده است. آنها از ابوطالب خواستند از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] بخواهد کاری به بتها نداشته باشد تا آنها نیز به خدای پیامبر ناسزا نگویند. ابوطالب، پیامبر اکرم ومشرکان را به خانهاش خواند و سخن آنها را به پیامبر(ص) گفت. آن حضرت در پاسخ فرمود: آیا [[کفار]] حاضرند در جملهای با من موافقت کنند و در سایۀ آن از همه اعراب پیشی گیرند و حکومت کنند؟ ابوجهل گفت: بله موافقیم؛ منظورت کدام جمله است؟ پیامبر فرمود: «تقولون لا اله الاّ الله» (بگویید معبودی جز الله نیست) وقتیکه حضار این جمله را شنیدند چنان وحشت کردند که انگشتها در گوش گذاشتند و با سرعت خارج شدند و میگفتند: چنین چیزی را تاکنون نشنیدهایم؛ این سخنان دروغ است، که آیات نخست سوره صاد نازل شد.به نقل [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب) |تفسیر قمی]] پیامبر (ص) فرمود: اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در درست چپم قرار بدهند پیشنهادمشرکان قریش را نخواهم پذیرفت.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۲۸؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۸۰-۳۸۱؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۱۸۶؛ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۷۲</ref> | ||
==داستانها و روایتهای تاریخی== | ==داستانها و روایتهای تاریخی== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
===داستانهای پیامبران=== | ===داستانهای پیامبران=== | ||
* تکذیب [[پیامبران]] توسط اقوامی مانند قوم نوح، [[قوم عاد|عاد]]، [[ | * تکذیب [[پیامبران]] توسط اقوامی مانند قوم نوح، [[قوم عاد|عاد]]، [[ثمود]]، [[قوم لوط|لوط]]، [[اصحاب الایکه]] | ||
* داستان داوود: امکانات متعدد [[داوود]]، تسبیحگویی کوهها و پرندگان همراه او، استواری پادشاهی او، دادخواهی دو مدعی از داوود برای داوری و شنیدن سخن یک طرف دعوا توسط داوود، [[استغفار]] داوود، [[خلافت]] داوود در زمین. (آیات ۱۷-۲۷) | * داستان داوود: امکانات متعدد [[داوود]]، تسبیحگویی کوهها و پرندگان همراه او، استواری پادشاهی او، دادخواهی دو مدعی از داوود برای داوری و شنیدن سخن یک طرف دعوا توسط داوود، [[استغفار]] داوود، [[خلافت]] داوود در زمین. (آیات ۱۷-۲۷) | ||
* داستان سلیمان: عرضه اسبهای اصیل بر سلیمان، توجه [[سلیمان]] به اسبها و فراموش کردن نماز و دستور به رد الشمس،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۰۲-۲۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۲۷۱-۲۷۹.</ref> افکندن جسد بر تخت سلیمان، [[توبه]] و استغفار سلیمان، [[دعا]] برای پادشاهی بینظیر، تسخیر باد و [[شیاطین]]، بنایی و غواصی شیاطین برای سلیمان. (آیات ۳۰-۴۰) | * داستان سلیمان: عرضه اسبهای اصیل بر سلیمان، توجه [[سلیمان (پیامبر)|سلیمان]] به اسبها و فراموش کردن نماز و دستور به رد الشمس،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۰۲-۲۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۲۷۱-۲۷۹.</ref> افکندن جسد بر تخت سلیمان، [[توبه]] و استغفار سلیمان، [[دعا]] برای پادشاهی بینظیر، تسخیر باد و [[شیطان|شیاطین]]، بنایی و غواصی شیاطین برای سلیمان. (آیات ۳۰-۴۰) | ||
*ایوب: رنج و بلای [[ایوب]]، کوبیدن پا بر زمین و درآمدن چشمه، بازبخشیدن اولاد و اموال او، زدن همسر با بسته ترکه به جای صد ضربه و نشکستن سوگند. (آیات ۴۱-۴۴) | *ایوب: رنج و بلای [[ایوب (پیامبر)|ایوب]]، کوبیدن پا بر زمین و درآمدن چشمه، بازبخشیدن اولاد و اموال او، زدن همسر با بسته ترکه به جای صد ضربه و نشکستن سوگند. (آیات ۴۱-۴۴) | ||
* یادکردن بندگان خالص خدا [[ابراهیم]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[اسماعیل]]، [[الیسع]]، [[ذاالکفل]]. (آیات ۴۵-۴۸)<ref>صفوی،«سوره ص»، ص۷۵۰-۷۵۱.</ref> | * یادکردن بندگان خالص خدا [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]]، [[اسحاق (پیامبر)|اسحاق]]، [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب]]، [[اسماعیل (پیامبر)|اسماعیل]]، [[الیسع (پیامبر)|الیسع]]، [[ذوالکفل|ذاالکفل]]. (آیات ۴۵-۴۸)<ref>صفوی،«سوره ص»، ص۷۵۰-۷۵۱.</ref> | ||
=== آفرینش آدم و گفتگوی خدا با ابلیس === | === آفرینش آدم و گفتگوی خدا با ابلیس === | ||
آیات ۷۱ تا ۸۵ سوره ص، به داستان آفرینش [[ | آیات ۷۱ تا ۸۵ سوره ص، به داستان آفرینش [[آدم (پیامبر)|آدم]] و دستور [[خدا|خداوند]] به [[فرشته|ملائکه]] برای [[سجده]] به آدم(ع) و سرپیچی شیطان میپردازد. | ||
* '''آفرینش آدم:''' آیات ۷۱ تا ۷۴ این سوره به گفتگوی | * '''آفرینش آدم:''' آیات ۷۱ تا ۷۴ این سوره به گفتگوی خداوند با [[فرشته|فرشتگان]] درباره آفرینش آدم، امر کردن فرشتگان برای سجده به آدم و سرپیچی [[ابلیس]] از سجده بر آدم میپردازد. | ||
* '''دلیل ابلیس برای سرپیچی:''' در آیات بعد (۷۵ تا ۷۶) خداوند دلیل سرپیچی شیطان را از سجده بر آدم میپرسد و او در پاسخ برتری خلقت خود را که از آتش است بر خلقت آدم که از گِل است، دلیل این کار خود میداند. [[علامه طباطبایی]] در تفسیر این سخن خداوند که «آدم را با دستان خود ساختم»؛ گفتهاست این عبارت به اثبات شرافت برای آدم است؛ چراکه خداوند هر چیزی را برای چیز دیگری خلق کرد اما انسان را برای خود آفریدهاست و اگر كلمه" يد" را تثنيه آورد، و فرمود:" يدى- دو دستم" با اينكه میتوانست مفرد بياورد براى اين است كه به كنايه بفهماند: در خلقت او اهتمام تام داشتم، چون ما انسانها هم برای انجام کارها هر دو دست خود را به كار میبنديم كه نسبت به آن اهتمام بيشترى داشته باشيم، پس جمله" خلقت بيدى" نظير جمله" مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا" است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۵-۲۲۶.</ref> وی اطاعت نکردن شیطان از خداوند را نیز به این دلیل میداند که شیطان مالکیت مطلق خداوند را قبول نداشت و از همین رو، دستور سجده به آدم را ناصحیح دانست و اطاعت نکرد که همین ریشه همه [[گناه|گناهان]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۶.</ref> | * '''دلیل ابلیس برای سرپیچی:''' در آیات بعد (۷۵ تا ۷۶) خداوند دلیل سرپیچی شیطان را از سجده بر آدم میپرسد و او در پاسخ برتری خلقت خود را که از آتش است بر خلقت آدم که از گِل است، دلیل این کار خود میداند. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تفسیر این سخن خداوند که «آدم را با دستان خود ساختم»؛ گفتهاست این عبارت به اثبات شرافت برای آدم است؛ چراکه خداوند هر چیزی را برای چیز دیگری خلق کرد اما انسان را برای خود آفریدهاست و اگر كلمه" يد" را تثنيه آورد، و فرمود:" يدى- دو دستم" با اينكه میتوانست مفرد بياورد براى اين است كه به كنايه بفهماند: در خلقت او اهتمام تام داشتم، چون ما انسانها هم برای انجام کارها هر دو دست خود را به كار میبنديم كه نسبت به آن اهتمام بيشترى داشته باشيم، پس جمله" خلقت بيدى" نظير جمله" مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا" است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۵-۲۲۶.</ref> وی اطاعت نکردن شیطان از خداوند را نیز به این دلیل میداند که شیطان مالکیت مطلق خداوند را قبول نداشت و از همین رو، دستور سجده به آدم را ناصحیح دانست و اطاعت نکرد که همین ریشه همه [[گناه|گناهان]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۶.</ref> | ||
* '''طرد و لعن شیطان و مهلت به او تا وقت معلوم:''' سپس خداوند ابلیس را طرد و [[لعن|لعنت]] کرد. وی نیز از خداوند خواست که تا روز قیامت به او مهلت دهد. خداوند نیز در پاسخ تا «وقت معلوم» به او مهلت میدهد؛ نه روز قیامت. به نظر علامه طباطبایی منظور از «وقت معلوم» تا زمانی است که انسان از شیطان تبعیت میکند( آخرین روزی که مردمان معصیت میکنند) که قبل از [[قیامت|روز قیامت]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۷.</ref> | * '''طرد و لعن شیطان و مهلت به او تا وقت معلوم:''' سپس خداوند ابلیس را طرد و [[لعن|لعنت]] کرد. وی نیز از خداوند خواست که تا روز قیامت به او مهلت دهد. خداوند نیز در پاسخ تا «وقت معلوم» به او مهلت میدهد؛ نه روز قیامت. به نظر علامه طباطبایی منظور از «وقت معلوم» تا زمانی است که انسان از شیطان تبعیت میکند( آخرین روزی که مردمان معصیت میکنند) که قبل از [[قیامت|روز قیامت]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۷.</ref> | ||
* '''سوگند ابلیس برای فریب آدمیان و وعده دوزخ به وی و تابعانش:''' ابلیس به عزت خداوند [[سوگند]] میخورد که انسانها را فریب دهد به جز مخلَصین. گفته شده که منظور از مخلَصین کسانی هستند که خداوند آنها را برای خود خالص کرده و هیچکس حتی شیطان از آنها سهمی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۷.</ref> خداوند در پاسخ، به ابلیس و کسانی که از او تبعیت کنند، وعده [[جهنم]] میدهد. | * '''سوگند ابلیس برای فریب آدمیان و وعده دوزخ به وی و تابعانش:''' ابلیس به عزت خداوند [[سوگند]] میخورد که انسانها را فریب دهد به جز مخلَصین. گفته شده که منظور از مخلَصین کسانی هستند که خداوند آنها را برای خود خالص کرده و هیچکس حتی شیطان از آنها سهمی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۲۲۷.</ref> خداوند در پاسخ، به ابلیس و کسانی که از او تبعیت کنند، وعده [[جهنم]] میدهد. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
توصیف [[قرآن]] با واژه «انزلناه» در این آیه را اشاره بر [[نزول دفعی]] قرآن دانستهاند که با تدبر و تذکر مناسبت دارد. [[علامه طباطبایی]] معنای آیه را چنین میداند: کتابی که به سوی تو نازل کردیم، کتابی است که خیرات و [[برکت|برکات]] زیادی برای عوام و خواص مردم دارد تا مردم در آن تدبر نموده و هدایت شوند و یا آنکه حجت بر آنان تمام شود و نیز برای اینکه صاحبان خرد از راه به یاد آوردن حجتهای قرآن متذکر شده و به سوی حق هدایت شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۱۹۷.</ref> | توصیف [[قرآن]] با واژه «انزلناه» در این آیه را اشاره بر [[نزول دفعی]] قرآن دانستهاند که با تدبر و تذکر مناسبت دارد. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معنای آیه را چنین میداند: کتابی که به سوی تو نازل کردیم، کتابی است که خیرات و [[برکت|برکات]] زیادی برای عوام و خواص مردم دارد تا مردم در آن تدبر نموده و هدایت شوند و یا آنکه حجت بر آنان تمام شود و نیز برای اینکه صاحبان خرد از راه به یاد آوردن حجتهای قرآن متذکر شده و به سوی حق هدایت شوند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۷، ص۱۹۷.</ref> | ||
*آیه ۷۵ درباره خودداری ابلیس از سجده کردن برای آدم است | *آیه ۷۵ درباره خودداری ابلیس از سجده کردن برای آدم است | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
ترجمه:گفت: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبّر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)» | ترجمه:گفت: «ای ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبّر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)» | ||
مفسران درباره عالین احتمالاتی را مطرح کردهاند ۱ - کسانی که استحقاق عُلوّ و برتری دارند.۲- گروهی از فرشتگان به نام مهیمین{{یادداشت| ارواح یا فرشتگانی که از شدت عشق به خداوند در جلال الهی متحیر و به تسبیح او مشغولند و از خود و آفرینش جهان و انسان بی خبرند و بنابراین روح محض اند و تنها از روی تَوسّع (به صورت مجاز) به آنان ملائکه گفته میشود.بدین سان آنان به سجده در برابر آدم مکلف نبودهاند و به همین دلیل گفته شده که مراد از «عالین» درآیه «قال یا ابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرت ام کنت من العالین» این فرشتگانند.(مصباح یزدی، «تفسير قرآن كريم(۶)، سوره بقره، آيات ۳۰-۴۰»، ص۵-۴۰) }} ۳- کسانی که اهل استکباراند. ۴- [[فرشتگان]] آسمانی که مأمور به سجده برای آدم نبودند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۲۶. الالوسی، تفسير روح المعاني، ج۱۲، ص۲۱۷.</ref>در روایتی از[[پیامبر(ص)]] [[ پنجتن |پنج تن اهلبیت(ع)]] به عنوان عالین معرفی شدهاند که از فرشتگان مقرب الهی برتر و والاترند. <ref>العلامة المجلسي، بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۴۶. | مفسران درباره عالین احتمالاتی را مطرح کردهاند ۱ - کسانی که استحقاق عُلوّ و برتری دارند.۲- گروهی از فرشتگان به نام مهیمین{{یادداشت| ارواح یا فرشتگانی که از شدت عشق به خداوند در جلال الهی متحیر و به تسبیح او مشغولند و از خود و آفرینش جهان و انسان بی خبرند و بنابراین روح محض اند و تنها از روی تَوسّع (به صورت مجاز) به آنان ملائکه گفته میشود.بدین سان آنان به سجده در برابر آدم مکلف نبودهاند و به همین دلیل گفته شده که مراد از «عالین» درآیه «قال یا ابلیس ما منعک ان تسجد لما خلقت بیدی استکبرت ام کنت من العالین» این فرشتگانند.(مصباح یزدی، «تفسير قرآن كريم(۶)، سوره بقره، آيات ۳۰-۴۰»، ص۵-۴۰) }} ۳- کسانی که اهل استکباراند. ۴- [[فرشته|فرشتگان]] آسمانی که مأمور به سجده برای آدم نبودند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۷، ص۲۲۶. الالوسی، تفسير روح المعاني، ج۱۲، ص۲۱۷.</ref>در روایتی از[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] [[ پنجتن |پنج تن اهلبیت(ع)]] به عنوان عالین معرفی شدهاند که از فرشتگان مقرب الهی برتر و والاترند. <ref>العلامة المجلسي، بحار الأنوار، ج۲۶، ص۳۴۶. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
ترجمه:شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد.مگر آن بندگان پاكدل تو را.» | ترجمه:شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد.مگر آن بندگان پاكدل تو را.» | ||
تنها گروهی که شیطان پس از اطمینان از یافتن مهلت برای گمراه ساختن و فریب بندگان استثناء کرد مُخلَصین بود که آن هم به جهت ناتوانی اش در فریب آنها بود نه این که می تواند ولی فریب نمی دهد. [[علامه طباطبایی]] مفسر بزرگ شیعی نیز تصریح دارد که این استثناء بدین جهت است که نه ابلیس ونه هیچ کس دیگر نمی توانند نفوذی در مُخلَصین داشته باشند آنان را فریب بدهند. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۲۷.</ref>{{یادداشت| استثنى منهم المخلصين وهم الذين أخلصهم الله لنفسه فلا نصيب فيهم لإبليس ولا لغيره.}} | تنها گروهی که شیطان پس از اطمینان از یافتن مهلت برای گمراه ساختن و فریب بندگان استثناء کرد مُخلَصین بود که آن هم به جهت ناتوانی اش در فریب آنها بود نه این که می تواند ولی فریب نمی دهد. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] مفسر بزرگ شیعی نیز تصریح دارد که این استثناء بدین جهت است که نه ابلیس ونه هیچ کس دیگر نمی توانند نفوذی در مُخلَصین داشته باشند آنان را فریب بدهند. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۲۲۷.</ref>{{یادداشت| استثنى منهم المخلصين وهم الذين أخلصهم الله لنفسه فلا نصيب فيهم لإبليس ولا لغيره.}} | ||
==آیات الاحکام== | ==آیات الاحکام== | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
==فضیلت و خواص== | ==فضیلت و خواص== | ||
{{اصلی|فضائل سور}} | {{اصلی|فضائل سور}} | ||
در روایتی آمده است [[ثواب]] خواندن سوره صاد، ده برابر وزن کوههایی است که [[خداوند]] مسخر [[حضرت داوود]] مسخر قرار داد و خداوند قرائتکننده آن را از [[گناه صغیره|گناهان صغیره]] و [[ | در روایتی آمده است [[ثواب و عقاب|ثواب]] خواندن سوره صاد، ده برابر وزن کوههایی است که [[خدا|خداوند]] مسخر [[داوود (پیامبر)|حضرت داوود]] مسخر قرار داد و خداوند قرائتکننده آن را از [[گناه صغیره|گناهان صغیره]] و [[گناهان کبیره|کبیره]] حفظ میکند.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۶۳۹؛ مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۷۲.</ref> همچنین طبق روایتی از امام باقر(ع) پاداش قرائتکننده سوره صاد در شب جمعه برابر با پاداش پیامبران و فرشتگان است و خداوند قرائتکننده این سوره و افراد مورد علاقه خانواده اش را وارد [[بهشت]] میکند.<ref>صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۲.</ref> | ||
== متن و ترجمه == | == متن و ترجمه == |