پرش به محتوا

سید علی قاضی طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
|لقب=
|لقب=
|نسب=[[ابراهیم طباطبا]] نواده [[امام حسن مجتبی(ع)]]
|نسب=[[ابراهیم طباطبا]] نواده [[امام حسن مجتبی(ع)]]
|زادروز=[[۹ اردیبهشت]] ۱۲۴۵ش یا [[۷ فروردین]] ۱۲۴۸ش {{سخ}} [[۱۳ ذی‌الحجه]] ۱۲۸۲ق یا ۱۲۸۵ق
|زادروز=[[۹ اردیبهشت]] ۱۲۴۵ش یا [[۷ فروردین]] ۱۲۴۸ش [[۱۳ ذی‌الحجه]] ۱۲۸۲ق یا ۱۲۸۵ق
|شهر تولد=[[تبریز]]
|شهر تولد=[[تبریز]]
|کشور تولد=[[ایران]]
|کشور تولد=[[ایران]]
|تاریخ درگذشت=[[۲۰ بهمن]] ۱۳۲۴ش{{سخ}} [[۶ ربیع‌الاول]] ۱۳۶۵ق
|تاریخ درگذشت=[[۲۰ بهمن]] ۱۳۲۴ش [[۶ ربیع‌الاول]] ۱۳۶۵ق
|محل درگذشت=[[نجف]]
|محل درگذشت=[[نجف]]
|آرامگاه=[[قبرستان وادی السلام|وای السلام]] [[نجف]]
|آرامگاه=[[قبرستان وادی السلام]]
|نام همسر=
|نام همسر=
|فرزندان=[[سید محمد حسن قاضی طباطبائی|سید محمد حسن]]{{سخ}} [[سید مهدی قاضی طباطبایی|سید مهدی]]{{سخ}} [[سید محمد علی قاضی نیا|سید محمد علی]]
|فرزندان=[[سید محمدحسن قاضی طباطبائی|سید محمدحسن]] [[سید مهدی قاضی طباطبایی|سید مهدی]] [[سید محمدعلی قاضی نیا|سید محمدعلی]]
|دین و مذهب=[[اسلام]]، [[شیعه دوازده امامی]]
|دین و مذهب=[[اسلام]]، [[شیعه دوازده امامی]]
|مناصب=
|مناصب=
|پس از=
|پس از=
|پیش از=
|پیش از=
|اساتید=[[شیخ الشریعه اصفهانی]]{{سخ}} [[آخوند خراسانی]]{{سخ}}[[سید احمد کربلایی]] {{سخ}} [[محمد بهاری]]{{سخ}}[[سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] {{سخ}}[[شیخ مرتضی انصاری]]
|اساتید=[[شیخ الشریعه اصفهانی]] [[آخوند خراسانی]] [[سید احمد کربلایی]] [[محمد بهاری]] [[شیخ مرتضی انصاری]]
|شاگردان=[[سید محمد حسین طباطبائی]]{{سخ}}[[سید ابوالقاسم خوئی]]{{سخ}}[[سید هاشم موسوی حداد]]{{سخ}}[[محمد تقی بهجت]]{{سخ}}[[سید حسین بادکوبه‌ای]]{{سخ}}[[سید عبدالکریم کشمیری]]{{سخ}}[[محمد تقی آملی]]
|شاگردان=[[سید محمدحسین طباطبائی]] [[سید هاشم موسوی حداد]] [[محمدتقی بهجت]] [[سید ابوالقاسم خوئی]]
|تالیفات=[[تفسیر]][[ قرآن کریم]]{{سخ}} شرح [[دعای سمات]]{{سخ}} تعلیق بر مثنوی مولوی{{سخ}} تعلیق بر [[فتوحات(کتاب)|فتوحات]] [[ابن عربی]]
|تالیفات=[[تفسیر]][[ قرآن کریم]] شرح [[دعای سمات]] تعلیق بر مثنوی مولوی تعلیق بر [[فتوحات(کتاب)|فتوحات ابن عربی]]
|وبگاه رسمی=
|وبگاه رسمی=
|امضا=
|امضا=
}}
}}
{{دیگرکاربردها|قاضی طباطبایی}}
{{دیگرکاربردها|قاضی طباطبایی}}
'''سید علی قاضی طَباطَبایی''' (۱۲۸۲-۱۳۶۶ق)، [[:رده:عارفان شیعه|عارف]]، و استاد [[اخلاق]] [[حوزه علمیه نجف]] در قرن چهاردهم [[قمری]] بود. برخی از علما، [[فقه|فقیهان]] و [[مراجع تقلید]] در مکتب اخلاقی او حضور داشته‌اند.
'''سید علی قاضی طَباطَبایی''' (۱۲۸۲-۱۳۶۶ق)، عارف، و استاد [[اخلاق]] [[حوزه علمیه نجف]] در قرن چهاردهم [[قمری]] بود. برخی از علما، [[فقه|فقیهان]] و [[مراجع تقلید]] در مکتب اخلاقی او حضور داشته‌اند. [[سید محمدحسین طباطبائی]]، [[سید هاشم موسوی حداد]] و [[محمدتقی بهجت]] از شاگردان او بوده‌اند.
 
از شاگردان وی، می‌توان به [[سید محمدحسین طباطبائی]]، [[سید هاشم موسوی حداد]] و [[محمد تقی بهجت]] اشاره کرد.


قاضی طباطبایی در [[عرفان]] از طریقۀ [[ملا حسینقلی همدانی]] پیروی می‌کرد و رسیدن سالک به مقام [[توحید]] را بدون پذیرفتن [[ولایت]] [[ائمه]] و [[حضرت زهرا(س)]] امکان‌پذیر نمی‌دانست. در [[طریقت]] عرفانی او انجام [[مستحبات]]، رفتن به [[زیارت قبور]]، [[توسل]] به [[امام حسین(ع)]] و انتخاب استاد جایگاه مهمی داشت. [[رساله سیر و سلوک]] [[بحرالعلوم]] را بهترین کتاب عرفانی می‌دانست و روش احراق را توصیه می‌کرد. از وی [[کرامت|کراماتی]] نیز نقل شده است.
قاضی طباطبایی در [[عرفان]] از طریقۀ [[ملا حسینقلی همدانی]] پیروی می‌کرد و رسیدن سالک به مقام [[توحید]] را بدون پذیرفتن [[ولایت]] [[ائمه]] و [[حضرت زهرا(س)]] امکان‌پذیر نمی‌دانست. در [[طریقت]] عرفانی او انجام [[مستحبات]]، رفتن به [[زیارت قبور]]، [[توسل]] به [[امام حسین(ع)]] و انتخاب استاد جایگاه مهمی داشت. [[رساله سیر و سلوک]] [[بحرالعلوم]] را بهترین کتاب عرفانی می‌دانست و روش احراق را توصیه می‌کرد. از وی [[کرامت|کراماتی]] نیز نقل شده است.
خط ۳۲: خط ۳۰:
شدت علاقه او به [[ابن عربی]] و [[مولوی]] به حدی بود که مخالفت برخی علما را در پی داشت.
شدت علاقه او به [[ابن عربی]] و [[مولوی]] به حدی بود که مخالفت برخی علما را در پی داشت.


شهرت قاضی طباطبایی بیشتر به‌دلیل بعد عرفانی شخصیت اوست؛ اما او در علوم دیگر مانند [[حدیث]]، [[فقه]] و [[تفسیر]] نیز صاحب نظر بود.
شهرت قاضی طباطبایی بیشتر به‌دلیل بعد عرفانی شخصیت اوست؛ اما او در علوم دیگر مانند [[حدیث]]، [[فقه]] و [[تفسیر]] نیز صاحب‌نظر بود.
 


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
سید علی قاضی طباطبایی، در [[۱۳ ذی‌الحجه]] [[سال ۱۲۸۲ هجری قمری|۱۲۸۲ق]] ([[۹ اردیبهشت]] [[سال ۱۲۴۵ هجری شمسی|۱۲۴۵ش]]) و به نقل از برخی از تذکره نویسان در [[سال ۱۲۸۵ هجری قمری|۱۲۸۵ق]] ([[۷ فروردین]] [[سال ۱۲۴۸ هجری شمسی|۱۲۴۸ش]]) در [[تبریز]] به دنیا آمد.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۳۷۳ق، ج۱، قسم۴، ص۱۵۶۵؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۶.</ref>
سید علی قاضی طباطبایی، در [[۱۳ ذی‌الحجه]] [[سال ۱۲۸۲ هجری قمری|۱۲۸۲ق]] ([[۹ اردیبهشت]] [[سال ۱۲۴۵ هجری شمسی|۱۲۴۵ش]]) و به نقل از برخی از تذکره‌نویسان در [[سال ۱۲۸۵ هجری قمری|۱۲۸۵ق]] ([[۷ فروردین]] [[سال ۱۲۴۸ هجری شمسی|۱۲۴۸ش]]) در [[تبریز]] به دنیا آمد.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۳۷۳ق، ج۱، قسم۴، ص۱۵۶۵؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۶.</ref>


خاندان وی از [[سادات طباطبایی]]، مشهور به فضل و [[تقوا]] و اغلب در کسوت روحانیت بودند و نسب‌شان به [[ابراهیم طباطبا]]، نوادۀ [[امام حسن مجتبی(ع)]]، می‌رسد.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۲-۳۴، یادنامۀ عارف کبیر، ص۶.</ref>
خاندان وی از [[سادات طباطبایی]] بودند و نسبشان به [[ابراهیم طباطبا]]، نوادۀ [[امام حسن مجتبی(ع)]] می‌رسد.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۲-۳۴، یادنامۀ عارف کبیر، ص۶.</ref>


پدرش، [[سید حسین قاضی]] <small>(درگذشت۱۳۱۴)</small>، از شاگردان [[میرزای شیرازی]] در [[سامرا]] بود که سپس به تبریز بازگشت و به تهذیب نفس پرداخت. وی علاوه بر تفسیر مختصری بر [[قرآن]]، تفسیری بر [[سوره فاتحه]] و تفسیری ناتمام بر [[سوره انعام|سورۀ انعام]] نوشته بود.
پدرش، [[سید حسین قاضی]] (درگذشت۱۳۱۴ق)، از شاگردان [[میرزای شیرازی]] بود وی علاوه بر تفسیر مختصری بر [[قرآن]]، تفسیری بر [[سوره فاتحه]] و تفسیری ناتمام بر [[سوره انعام|سورۀ انعام]] نوشته بود.


جد مادری سیدعلی، [[میرزا محسن قاضی تبریزی]] <small>(درگذشت۱۳۰۶)</small>، نیز از عالمان و [[عابدان]] بود و با [[ملا هادی سبزواری]] مصاحبت داشت.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۳۷۳ق، ج۱، قسم۲، ص۵۲۹؛ معلم حبیب‌آبادی، مکارم الأثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۱۰۳۰؛ معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، اصفهان، ج۵، ص۱۴۷۴.</ref>
جد مادری سیدعلی، [[میرزا محسن قاضی تبریزی]] (درگذشت۱۳۰۶)، نیز عالم بود و با [[ملا هادی سبزواری]] مصاحبت داشت.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ۱۳۷۳ق، ج۱، قسم۲، ص۵۲۹؛ معلم حبیب‌آبادی، مکارم الأثار، ۱۳۵۱ش، ج۳، ص۱۰۳۰؛ معلم حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، اصفهان، ج۵، ص۱۴۷۴.</ref>
===درگذشت===
===درگذشت===
قاضی در سال‌های آخر عمر به بیماری استسقا مبتلا شد و در [[۶ ربیع‌الاول]] ۱۳۶۶ق، برابر [[۹ بهمن]] ۱۳۲۵ش درگذشت.<ref>حائری، علی، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۷۶۷.</ref> [[سید جمال‌الدین گلپایگانی]] بر او [[نماز میت|نماز]] خواند و در [[وادی السلام]]، نزدیک مقام [[امام زمان(عج)]] در کنار پدرش به خاک سپرده شد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج۱، قسم۴، ص۱۵۶۵-۱۵۶۶؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۴- ۱۵؛ قس معلم حبیب‌آبادی، ج۷، ص۲۶۹۶، که روز وفات را ۴ ربیع الاول نوشته است.</ref>
قاضی در سال‌های آخر عمر به بیماری مبتلا شد و در [[۶ ربیع‌الاول]] ۱۳۶۶ق، برابر [[۹ بهمن]] ۱۳۲۵ش درگذشت.<ref>حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۷۶۷.</ref> [[سید جمال‌الدین گلپایگانی]] بر او [[نماز میت|نماز]] خواند و در [[وادی السلام]] در کنار پدرش به خاک سپرده شد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج۱، قسم۴، ص۱۵۶۵-۱۵۶۶؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۴- ۱۵؛ قس معلم حبیب‌آبادی، ج۷، ص۲۶۹۶، که روز وفات را ۴ ربیع الاول نوشته است.</ref>


==خانواده و فرزندان==
==خانواده و فرزندان==
قاضی در طول حیاتش ۴ زن اختیار کرد و خانوادۀ پرجمعیتی شامل ۱۱ پسر و ۱۵ دختر داشت.<ref>غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۳؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۶.</ref>
قاضی در طول حیاتش چهار زن و ۱۱ پسر و ۱۵ دختر داشت.<ref>غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۳؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۶.</ref>
برخی از فرزندان او به علم و فضل شناخته می‌شوند؛ از جمله [[سید محمدحسن قاضی طباطبائی]] که خود از شاگردان پدرش بود و[[بحر المعارف (کتاب)|بحر المعارف]] [[عبدالصمد همدانی]] را نزد وی خواند. مجموعه‌ای ۱۰جلدی به نام [[صفحات من تاریخ الاعلام]] از تألیفات اوست که جلد اول و دوم آن را برادرش، سید محمد علی قاضی‌نیا، استاد دانشکدۀ الهیات، به فارسی ترجمه و با عنوان [[آیت الحق (کتاب)|آیت الحق]] در ۱۳۸۹ش در [[تهران]] منتشر کرده است. سید محمدحسن در جلد اول این کتاب، اشعار پدرش را جمع‌آوری و شرح کرده است.<ref>یادنامۀ عارف کبیر، ص۶، ۹.</ref>
برخی از فرزندان او به علم و فضل شناخته می‌شوند؛ از جمله [[سید محمدحسن قاضی طباطبائی]] که از شاگردان پدرش بود و [[بحر المعارف (کتاب)|بحر المعارف]] [[عبدالصمد همدانی]] را نزد وی خواند. مجموعه‌ای ۱۰جلدی به نام [[صفحات من تاریخ الاعلام]] از تألیفات اوست که جلد اول و دوم آن را برادرش، سید محمدعلی قاضی‌نیا، استاد دانشکدۀ الهیات، به فارسی ترجمه و با عنوان [[آیت الحق (کتاب)|آیت الحق]] در ۱۳۸۹ش در [[تهران]] منتشر کرده است. سید محمدحسن در جلد اول این کتاب، اشعار پدرش را جمع‌آوری و شرح کرده است.<ref>یادنامۀ عارف کبیر، ص۶، ۹.</ref>


از دیگر فرزندان قاضی، سید مهدی، استادِ [[حسن حسن‌زاده آملی]] است.<ref>حسن‌زاده آملی، «علامه طباطبائی در منظرهٔ عرفان نظری و عملی»، ص۸؛ صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفانی متأخر، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۱؛ نک: امینی، معجم رجال الفکر والأدب فی النجف...، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۹۶۶؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۶، ۹.</ref>
از دیگر فرزندان قاضی، سید مهدی، استادِ [[حسن حسن‌زاده آملی]] است.<ref>حسن‌زاده آملی، «علامه طباطبائی در منظرهٔ عرفان نظری و عملی»، ص۸؛ صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفانی متأخر، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۱؛ نک: امینی، معجم رجال الفکر والأدب فی النجف...، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۹۶۶؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۶، ۹.</ref>
خط ۶۲: خط ۵۹:


==اساتید==
==اساتید==
قاضی طباطبائی مبادی علوم دینی و ادبی را در زادگاهش آموخت<ref>غروی، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و نزد پدرش [[تفسیر کشاف]] را خواند. علاوه بر پدرش، استادان دیگر وی [[موسی تبریزی]] (مؤلف حاشیۀ [[رسائل شیخ انصاری|رسائل]] [[شیخ انصاری]]) و [[محمدعلی قراچه داغی]] (مؤلف حاشیه‌ای بر [[شرح لمعه]]) بودند.
قاضی طباطبائی مبادی علوم دینی و ادبی را در زادگاهش آموخت<ref>غروی، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و نزد پدرش [[تفسیر کشاف]] را خواند. علاوه بر پدرش، استادان دیگر وی [[موسی تبریزی]] (مؤلف حاشیۀ [[رسائل شیخ انصاری]]) و [[محمدعلی قراچه‌داغی]] (مؤلف حاشیه‌ای بر [[شرح لمعه]]) بودند.


او ادبیات فارسی و عربی را نیز از شاعر نامی، [[محمدتقی نیر تبریزی]]، مشهور به حجت الاسلام، فرا گرفت.<ref>آقابزرگ،ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۹، ۴۵.</ref>
او ادبیات فارسی و عربی را نیز از [[محمدتقی نیر تبریزی]] فرا گرفت.<ref>آقابزرگ،ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۹، ۴۵.</ref>


وی مدتی، به توصیۀ پدرش، برای [[تهذیب نفس]] نزد [[امام قلی نخجوانی]] شاگردی کرد.<ref>حسن زاده، ص۱۵۹، ۱۷۱-۱۷۲.</ref> سپس در ۱۳۰۸ق، برای کسب علم به [[نجف]] هجرت کرد<ref>محمد حسن قاضی، صفحات من تاریخ الاعلام، ج۱، ص۱۸؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۷؛ قس آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵.</ref> و در آنجا نزد [[محمد فاضل شربیانی]]، [[محمدحسن مامقانی]]، [[شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[آخوند خراسانی]] و [[حسین خلیلی تهرانی]]، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]] و دیگر علوم را فرا گرفت و از این جمع، حسین خلیلی تهرانی، استاد [[اخلاق]] وی نیز بود.<ref>آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵-۱۵۶۶.</ref>
وی مدتی، به توصیۀ پدرش، برای [[تهذیب نفس]] نزد [[امام قلی نخجوانی]] شاگردی کرد.<ref>حسن‌زاده، ص۱۵۹، ۱۷۱-۱۷۲.</ref> سپس در ۱۳۰۸ق، برای کسب علم به [[نجف]] هجرت کرد<ref>محمدحسن قاضی، صفحات من تاریخ الاعلام، ج۱، ص۱۸؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۷؛ قس آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵.</ref> و در آنجا نزد [[محمد فاضل شربیانی]]، [[محمدحسن مامقانی]]، [[شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[آخوند خراسانی]] و [[حسین خلیلی تهرانی]]، [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[حدیث]]، [[تفسیر]] و دیگر علوم را فرا گرفت و از این جمع، حسین خلیلی تهرانی، استاد [[اخلاق]] وی نیز بود.<ref>آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵-۱۵۶۶.</ref>


او همچنین برای تهذیب نفس چندین سال نزد [[سید احمد کربلایی]] و [[محمد بهاری]]، ۲تن از مبرزترین شاگردان [[ملا حسینقلی همدانی]]، شاگردی کرد.<ref>معلم حبیب‌آبادی، ج۷، ص۲۶۹۵-۲۶۹۶؛ قاضی،۱۳۸۵ش، مقدمه، ص۱۰.</ref>
او همچنین برای تهذیب نفس چندین سال نزد [[سید احمد کربلایی]] و [[محمد بهاری]]، از شاگردان [[ملا حسینقلی همدانی]]، شاگردی کرد.<ref>معلم حبیب‌آبادی، ج۷، ص۲۶۹۵-۲۶۹۶؛ قاضی،۱۳۸۵ش، مقدمه، ص۱۰.</ref>


هرچند شهرت قاضی بیشتر به عرفان و اخلاق است، اما در حدیث و فقه و تفسیر نیز تبحر داشت.<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۴، ۲۷.</ref> قاضی، به‌رغم [[اجتهاد]]، در [[درس خارج]] فقه [[سید محمد کاظم یزدی]] و [[سید محمد اصفهانی]] و دیگر علمای نجف نیز شرکت می‌کرد و از وی نقل شده است که در هفت دوره [[درس خارج]] کتاب طهاره [[شیخ مرتضی انصاری]] شرکت کرده بود.<ref>حسینی همدانی، ص۴۶.</ref>
هرچند شهرت قاضی بیشتر به عرفان و اخلاق است، اما در حدیث و فقه و تفسیر نیز تبحر داشت.<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۴، ۲۷.</ref> قاضی، در [[درس خارج]] فقه [[سید محمدکاظم یزدی]] و [[سید محمد اصفهانی]] و دیگر علمای نجف نیز شرکت می‌کرد و از وی نقل شده است که در هفت دوره [[درس خارج]] کتاب طهاره [[شیخ مرتضی انصاری]] شرکت کرده بود.<ref>حسینی همدانی، ص۴۶.</ref>


==شاگردان==
==شاگردان==
او در نجف، در عرفان و اخلاق و تهذیب نفس، شاگردان متعدد و نام‌آوری پرورش داد.<ref>آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵-۱۵۶۶؛ امینی، ج۳، ص۹۶۶.</ref> معمولاً جلسات درس وی خصوصی و محرمانه برگزار می‌شد.<ref>حسینی همدانی، ص۴۸؛ صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفانی متأخر، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۱.</ref> او در [[مدرسه هندی|مدرسۀ هندی]] حجره‌ای داشت و شاگردانش در این حجره نزد او می‌آمدند.<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۱۸-۳۱۹؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۰.</ref>
او در نجف، در عرفان و اخلاق و تهذیب نفس، شاگردان متعددی پرورش داد.<ref> آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص۱۵۶۵-۱۵۶۶؛ امینی، ج۳، ص۹۶۶.</ref> معمولاً جلسات درس وی خصوصی و محرمانه برگزار می‌شد.<ref>حسینی همدانی، ص۴۸؛ صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفانی متأخر، ۱۳۸۱ش، ص۳۸۱.</ref> او در [[مدرسه هندی|مدرسۀ هندی]] حجره‌ای داشت و شاگردانش در این حجره نزد او می‌آمدند.<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۱۸-۳۱۹؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۰.</ref>


برخی از [[:رده:علما|علما]] و [[:رده:فقها|فقها]] و [[مراجع تقلید]] از شاگردان مکتب اخلاقی قاضی بوده‌اند، برخی از مهم‌ترین شاگردان او عبارتند از:
برخی از علما و فقها و [[مراجع تقلید]] از شاگردان مکتب اخلاقی قاضی بوده‌اند، برخی از مهم‌ترین شاگردان او عبارتند از:


[[سید محمدحسین طباطبائی]] که خود از بستگان استادش بود و ابتدا به قاضی شهرت داشت ولی به احترام استادش، ترجیح داد که به طباطبائی مشهور شود.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۱۳، پانویس ۱، ص۳۵.</ref> وی و برادرش [[سید محمدحسن الهی]] و [[عباس هاتف قوچانی]]<ref>قاضی طباطبائی،۱۳۸۵ش، مقدمۀ سید محمد حسن قاضی، ص۷؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.</ref> ۱۳سال نزد قاضی شاگردی کردند.<ref>حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۱.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی]] که از بستگان استادش بود. او ابتدا به قاضی شهرت داشت ولی به احترام استادش، ترجیح داد که به طباطبائی مشهور شود.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۱۳، پانویس ۱، ص۳۵.</ref> وی و برادرش [[سید محمدحسن الهی]] و [[عباس هاتف قوچانی]]<ref>قاضی طباطبائی،۱۳۸۵ش، مقدمۀ سید محمدحسن قاضی، ص۷؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.</ref> ۱۳سال نزد قاضی شاگردی کردند.<ref>حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۱.</ref>


[[سید هاشم موسوی حداد]]. وی ۲۸ سال شاگرد قاضی بود و استادش دربارۀ وی گفته او [[توحید]] را چنان چشیده و مس و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی وارد سازد.<ref>حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۲-۱۳، ۱۰۱؛ نیز نک: حداد،سید هاشم موسوی.</ref>
[[سید هاشم موسوی حداد]]. وی ۲۸ سال شاگرد قاضی بود و استادش دربارۀ وی گفته او [[توحید]] را چنان چشیده و مس و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی وارد سازد.<ref>حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۲-۱۳، ۱۰۱؛ نیز نک: حداد،سید هاشم موسوی.</ref>
خط ۸۳: خط ۸۰:
[[سید حسن اصفهانی مسقطی]]. او در [[نجف]] [[شفا (کتاب)|شفا]] و [[اسفار اربعه|اسفار]] درس می‌داد و به حکم [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[مرجع]] وقت [[شیعیان]]، و توصیۀ استادش قاضی، به ناچار از نجف به [[مسقط]] هجرت کرد.<ref>حسینی طهرانی، الله شناسی، ج۳، ص۲۸۵؛ حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۲- ۱۰۳.</ref>
[[سید حسن اصفهانی مسقطی]]. او در [[نجف]] [[شفا (کتاب)|شفا]] و [[اسفار اربعه|اسفار]] درس می‌داد و به حکم [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، [[مرجع]] وقت [[شیعیان]]، و توصیۀ استادش قاضی، به ناچار از نجف به [[مسقط]] هجرت کرد.<ref>حسینی طهرانی، الله شناسی، ج۳، ص۲۸۵؛ حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۰۲- ۱۰۳.</ref>


[[سید ابوالقاسم خویی]]. وی از استاد خود دستورالعملی گرفت و پس از ۴۰روز، مکاشفه‌ای برایش حاصل شد و آیندۀ خود را شامل تدریس و به [[مرجع|مرجعیت]] رسیدن مشاهده کرد.<ref>فاطمی نیا، ج۲، ص۱۹۶ - ۱۹۷.</ref>
[[سید ابوالقاسم خویی]]. وی از استاد خود دستورالعملی گرفت و پس از چهل روز، مکاشفه‌ای برایش حاصل شد و آیندۀ خود را شامل تدریس و به [[مرجع|مرجعیت]] رسیدن مشاهده کرد.<ref>فاطمی نیا، ج۲، ص۱۹۶ - ۱۹۷.</ref>


از دیگر شاگردان او می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
از دیگر شاگردان او می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
{{ستون-شروع|۴}}
{{ستون-شروع|۴}}
*[[محمدرضا مظفر]]<ref>شبر، ادب الطف، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۱۷۱.</ref>
*[[محمدرضا مظفر]]<ref>شبر، ادب الطف، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۱۷۱.</ref>
*[[علی اکبر مرندی]] شانزده سال نزد قاضی شاگردی کرد.<ref>روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۰.</ref>
*[[علی‌اکبر مرندی]] شانزده سال نزد قاضی شاگردی کرد.<ref>روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۰.</ref>
*[[محمد تقی بهجت]]<ref>نک: رخشاد، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
*[[محمدتقی بهجت]]<ref>نک: رخشاد، ج۱، ص۱۸۸.</ref>
*[[علی محمد بروجردی]] وی دروس قاضی را تقریر می‌کرد.<ref>حسینی همدانی، ص۴۵-۴۶؛ حسن زاده، ص۱۵۶.</ref>
*[[علی‌محمد بروجردی]] وی دروس قاضی را تقریر می‌کرد.<ref>حسینی همدانی، ص۴۵-۴۶؛ حسن زاده، ص۱۵۶.</ref>
*[[مرتضی انصاری لاهیجی]]<ref>نک: حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج۱۴، ص۲۸۰، پانویس ۱.</ref>
*[[مرتضی انصاری لاهیجی]]<ref>نک: حسینی طهرانی، امام‌شناسی، ج۱۴، ص۲۸۰، پانویس ۱.</ref>
* [[سید حسن کشمیری]]<ref>حسینی طهرانی، الله‌شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۸۲.</ref>
* [[سید حسن کشمیری]]<ref>حسینی طهرانی، الله‌شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۸۲.</ref>
* [[سید احمد کشمیری]]<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۸.</ref>
* [[سید احمد کشمیری]]<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۸.</ref>
* [[مرتضی مدرس گیلانی]]
* [[مرتضی مدرس گیلانی]]
* [[ علی اکبر برهان]]
* [[ علی‌اکبر برهان]]
* [[مرتضی مدرس چهاردهی]]
* [[مرتضی مدرس چهاردهی]]
* [[سید حسین بادکوبه ای]]<ref>صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفانی متأخر، ۱۳۸۱ش، ص۲۹۳، ۳۵۴، ۳۹۲.</ref>
* [[سید حسین بادکوبه‌ای]]<ref>صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفانی متأخر، ۱۳۸۱ش، ص۲۹۳، ۳۵۴، ۳۹۲.</ref>
* [[سید عبدالکریم کشمیری]]
* [[سید عبدالکریم کشمیری]]
* [[سید عباس کاشانی]]
* [[سید عباس کاشانی]]
* [[محمد تقی آملی]]
* [[محمدتقی آملی]]
* [[میرزا ابراهیم سیستانی]]<ref>روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.</ref>
* [[میرزا ابراهیم سیستانی]]<ref>روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
* [[سید احمد فهری|سید احمد فهری زنجانی]] یکی از آخرین کسانی است که محضر قاضی را درک کرد.<ref>حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۴۲، پانویس ۱؛ نک: به روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.</ref>
* [[سید احمد فهری|سید احمد فهری زنجانی]] از آخرین کسانی است که محضر قاضی را درک کرد.<ref>حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۱۴۲، پانویس ۱؛ نک: به روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۵۶.</ref>
*[[سید محمد حسینی همدانی]] بخش‌هایی از [[جامع السعادات]] [[ملا محمد مهدی نراقی]] را نزد قاضی خواند.<ref>حسینی همدانی، ص۴۴.</ref>
*[[سید محمد حسینی همدانی]] بخش‌هایی از [[جامع السعادات]] [[ملا محمدمهدی نراقی]] را نزد قاضی خواند.<ref>حسینی همدانی، ص۴۴.</ref>
* [[سید مرتضی فیروزآبادی]]، مؤلف [[فضائل الخمسة من الصحاح الستة]]، در همسایگی قاضی منزل داشت و در درس‌های [[اخلاق]] و [[عرفان]] وی شرکت می‌کرد و محرم اسرار استاد بود.<ref>فیروزآبادی، مقدمۀ سید محمد فیروزآبادی، ص۷- ۸.</ref>
* [[سید مرتضی فیروزآبادی]]، مؤلف [[فضائل الخمسة من الصحاح الستة]]، در درس‌های [[اخلاق]] و [[عرفان]] وی شرکت می‌کرد و محرم اسرار استاد بود.<ref>فیروزآبادی، مقدمۀ سید محمد فیروزآبادی، ص۷- ۸.</ref>


==مخالفان==
==مخالفان==
مخالفت برخی علما با وی سبب بی‌حرمتی برخی از مردم به وی شده بود، چنان‌که سجاده از زیر پایش کشیدند و همچنین او را تهدید به قتل کردند. ظاهراً علاقۀ وی به [[ابن عربی]] و [[مولوی]] و دل‌بستگی و مراودۀ یکی از صوفیان نجف [[بهار علیشاه]] با قاضی، موجب بروز این مخالفت‌ها و وارد کردن اتهام تصوف به قاضی شده بود.<ref>نک: حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۴۲-۴۳، ۱۲۶؛ عطش، ص۲۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۱؛ نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref>
مخالفت برخی علما با وی سبب بی‌حرمتی برخی از مردم به وی شده بود، چنان‌که سجاده از زیر پایش کشیدند و همچنین او را تهدید به قتل کردند. ظاهراً علاقۀ وی به [[ابن عربی]] و [[مولوی]] و دل‌بستگی و مراودۀ یکی از صوفیان نجف [[بهار علیشاه]] با قاضی، موجب بروز این مخالفت‌ها و وارد کردن اتهام تصوف به قاضی شده بود.<ref>نک: حسینی طهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۷ق، ص۴۲-۴۳، ۱۲۶؛ عطش، ص۲۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۱؛ نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ص۱۹۴-۱۹۵.</ref>


[[میرزا مهدی اصفهانی]] (د ۱۳۲۵ش) از علمای [[مشهد]]، که با بسیاری از آموزه‌های فلسفی و [[عرفان نظری]] مخالف بود از مهم‌ترین مخالفان قاضی بود. وی به‌رغم شدت تشرع قاضی و عدم انتسابش به سلسله‌های [[صوفیه]]، به‌شدت با وی مخالفت می‌کرد.{{مدرک}}
[[میرزا مهدی اصفهانی]] (د ۱۳۲۵ش) از علمای [[مشهد]]، که با بسیاری از آموزه‌های فلسفی و [[عرفان نظری]] مخالف بود از مخالفان قاضی بود. وی به‌رغم تشرع قاضی و عدم انتسابش به سلسله‌های [[صوفیه]]، با وی مخالفت می‌کرد.{{مدرک}}


[[سید عبدالغفار مازندرانی]] که یکی از زهاد معروف [[نجف]] به شمار می‌رفت نیز از مخالفان قاضی بود.{{مدرک}}
[[سید عبدالغفار مازندرانی]] که از زهاد معروف [[نجف]] به شمار می‌رفت نیز از مخالفان قاضی بود.{{مدرک}}


==آثار==
==آثار==
[[پرونده:دستخط سید علی قاضی.jpg|بندانگشتی|دستخط سید علی قاضی: اگر [[نماز]] را تحفظ کردید، همه چیزتان محفوظ می‌ماند.]]
[[پرونده:دستخط سید علی قاضی.jpg|بندانگشتی|دستخط سید علی قاضی: اگر [[نماز]] را تحفظ کردید، همه چیزتان محفوظ می‌ماند.]]
*شرحی ناتمام بر [[دعای سمات]]:
*شرحی ناتمام بر [[دعای سمات]]:
وی این اثر را در دو سال پایانی عمر خود و به عربی نوشت و به سبب بیماری موفق به اتمام آن نشد و فقط حدود یک‌سوم این دعا را شرح کرد که نخستین بار در ۱۳۸۴ش در [[تهران]] به چاپ رسید. او به خواندن این دعا در عصرهای [[جمعه]] ملتزم بود و جلسۀ خواندن این دعا و شرح آن در منزلش در [[نجف]] برگزار می‌شد.<ref>قاضی، ۱۳۸۵ش، مقدمۀ ناشر، ص۲- ۳.</ref>
وی این اثر را در دو سال پایانی عمر خود و به عربی نوشت و به سبب بیماری موفق به اتمام آن نشد و فقط حدود یک‌سوم این دعا را شرح کرد که نخستین بار در ۱۳۸۴ش در [[تهران]] به چاپ رسید. جلسۀ خواندن این دعا و شرح آن عصرهای جمعه در منزلش در [[نجف]] برگزار می‌شد.<ref>قاضی، ۱۳۸۵ش، مقدمۀ ناشر، ص۲- ۳.</ref>


*تفسیر قرآن کریم
*تفسیر قرآن کریم
خط ۱۲۵: خط ۱۲۲:
این اثر را در ۱۳۰۶ در ۲۱ سالگی به انجام رساند و در [[تهران]] چاپ سنگی شد.<ref>نک: مشار، ج۵، ص۷۶۹؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۴؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵-۲۶.</ref>
این اثر را در ۱۳۰۶ در ۲۱ سالگی به انجام رساند و در [[تهران]] چاپ سنگی شد.<ref>نک: مشار، ج۵، ص۷۶۹؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۳۴؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۲۵-۲۶.</ref>


قاضی علاوه بر ارشاد، بر برخی کتاب‌های دیگر نیز تعلیقات نوشته است؛ از جمله بر [[مثنوی مولوی]] و [[الفتوحات المکیة (کتاب)|فتوحات]] [[ابن عربی]]، که هیچ یک تا کنون منتشر نشده است.<ref>یادنامۀ عارف کبیر، ص۹؛ غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۷،پانویس۱.</ref>
قاضی علاوه بر ارشاد، بر برخی کتاب‌های دیگر نیز تعلیقات نوشته است؛ از جمله بر [[مثنوی مولوی]] و [[الفتوحات المکیة (کتاب)|فتوحات]] [[ابن عربی]]، که هیچ یک تاکنون منتشر نشده است.<ref>یادنامۀ عارف کبیر، ص۹؛ غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۷،پانویس۱.</ref>


وی در ادبیات عرب مهارت داشت و شعر نیز می‌سرود.<ref>معلم حبیب آبادی، ج۷، ص۲۶۹۴؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۷.</ref> [[قصیده غدیریه|قصیدۀ غدیریۀ]] او به زبان عربی، که آن را در ۱۳۱۶ش سروده است، شهرت دارد. او غدیریه‌ای هم به زبان فارسی سروده است.<ref>نک: محمد حسن قاضی طباطبائی، صفحات من تاریخ الاعلام، ج۱، ص۲۹، ۷۲-۷۵.</ref>
وی در ادبیات عرب مهارت داشت و شعر نیز می‌سرود.<ref>معلم حبیب آبادی، ج۷، ص۲۶۹۴؛ حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۷.</ref> [[قصیده غدیریه|قصیدۀ غدیریۀ]] او به زبان عربی، که آن را در ۱۳۱۶ش سروده است، شهرت دارد. او غدیریه‌ای هم به زبان فارسی سروده است.<ref>نک: محمدحسن قاضی طباطبائی، صفحات من تاریخ الاعلام، ج۱، ص۲۹، ۷۲-۷۵.</ref>


==طریقت عرفانی==
==طریقت عرفانی==
[[سید محمد حسین طباطبائی|محمد حسین طباطبائی]] گفته است سید علی قاضی به هیچ یک از سلسله‌های [[صوفیه]] مرتبط نیست، بلکه طریقۀ عرفانی وی همان طریقۀ [[ملا حسینقلی همدانی]] و استادش [[سید علی شوشتری]] است که از آنان نیز به عارفی ناشناس به نام جولا منتهی می‌شود.<ref>نک: حسینی طهرانی، رساله لب اللباب، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|محمدحسین طباطبائی]] گفته است سید علی قاضی به هیچ یک از سلسله‌های [[صوفیه]] مرتبط نیست، بلکه طریقۀ عرفانی وی همان طریقۀ [[ملا حسینقلی همدانی]] و استادش [[سید علی شوشتری]] است که از آنان نیز به عارفی ناشناس به نام جولا منتهی می‌شود.<ref>نک: حسینی طهرانی، رساله لب اللباب، ص۱۴۶-۱۴۹.</ref>


اما فرزندش، سید محمدحسن قاضی، پدر را بر شیوۀ سلوکی شاگردان حسین قلی همدانی نمی‌داند و از نظر او، قاضی به مسلک پدرش، سید حسین، بود. سید حسین در مکتب تربیتی [[امامقلی نخجوانی]] و امام قلی در مکتب [[سید محمد قریشی قزوینی]] و او از [[محراب گیلانی اصفهانی]] و او از [[محمد بیدآبادی]] و او از [[سید قطب الدین محمد نیریزی]]، از مشایخ [[ذهبیه]]، تعلیم یافته‌بود.<ref>صدوقی‌سها، ص۲۲۵.</ref> اما از خود وی نقل شده که ارتباطش را با این سلسله رد کرده و طریقت خود را طریقت علما و فقها می‌دانست.<ref>عطش، ص۳۳۲.</ref>
اما فرزندش، سید محمدحسن قاضی، پدر را بر شیوۀ سلوکی شاگردان حسین‌قلی همدانی نمی‌داند و از نظر او، قاضی به مسلک پدرش، سید حسین، بود. سید حسین در مکتب تربیتی [[امام‌قلی نخجوانی]] و امام‌قلی در مکتب [[سید محمد قریشی قزوینی]] و او از [[محراب گیلانی اصفهانی]] و او از [[محمد بیدآبادی]] و او از [[سید قطب‌الدین محمد نیریزی]]، از مشایخ [[ذهبیه]]، تعلیم یافته‌ بود.<ref>صدوقی‌سها، ص۲۲۵.</ref> اما از خود وی نقل شده که ارتباطش را با این سلسله رد کرده و طریقت خود را طریقت علما و فقها می‌دانست.<ref>عطش، ص۳۳۲.</ref>


به نظر [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|حسینی طهرانی]]<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۲۰.</ref> از شاگردان [[علامه طباطبائی]]، نیز قاضی ابتدا در طریقت پدرش بود، اما پس از وفات پدرش، شاگردی [[سید احمد کربلایی]] را اختیار کرد و در طریقت حسینقلی همدانی قرار گرفت.<ref>نک: غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۸۹.</ref>
به نظر [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|حسینی طهرانی]]<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۲۰.</ref> از شاگردان [[علامه طباطبائی]]، نیز قاضی ابتدا در طریقت پدرش بود، اما پس از وفات پدرش، شاگردی [[سید احمد کربلایی]] را اختیار کرد و در طریقت حسینقلی همدانی قرار گرفت.<ref>نک: غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۸۹.</ref>


قاضی همچنین ۱۰ سال ملازم و مصاحب [[سید مرتضی کشمیری]] بود، اما در زمینۀ [[اخلاق]] و [[عرفان]] شاگرد وی به شمار نمی‌آید<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۹، ۳۲۴؛ غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۹۰.</ref> زیرا کشمیری به شدت با [[ابن عربی]] و آثارش مخالف بود و دیدگاه قاضی با او تفاوت بسیار داشت.<ref>نک: یادنامۀ عارف کبیر، ص۸-۹.</ref>
قاضی همچنین ۱۰ سال ملازم و مصاحب [[سید مرتضی کشمیری]] بود، اما در زمینۀ [[اخلاق]] و [[عرفان]] شاگرد وی به شمار نمی‌آید<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۹، ۳۲۴؛ غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۸۸-۹۰.</ref> زیرا کشمیری به شدت با [[ابن عربی]] و آثارش مخالف بود و دیدگاه قاضی با او تفاوت بسیار داشت.<ref> نک: یادنامۀ عارف کبیر، ص۸-۹.</ref>


قاضی وصول به مقام [[توحید]] و سیر صحیح الی الله را بدون پذیرفتن ولایت [[امامان شیعه]] و [[حضرت زهرا(س)]] محال می‌دانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۸.</ref> وی می‌گفت:
قاضی وصول به مقام [[توحید]] و سیر صحیح الی الله را بدون پذیرفتن ولایت [[امامان شیعه]] و [[حضرت زهرا(س)]] محال می‌دانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۸.</ref> وی می‌گفت:
: من اگر به جایی رسیده باشم از دو چیز است؛ [[قرآن کریم]] و [[زیارت امام حسین(ع)]]
: من اگر به جایی رسیده باشم از دو چیز است؛ قرآن کریم و زیارت امام حسین(ع)


در واقع، روش سلوکی وی همان روش سلوکی حسینقلی همدانی بود. در این روش، سالک باید برای دفع خواطر، در شبانه‌روز دست‌کم نیم ساعت را برای توجه به نفس خود تعیین کند تا رفته رفته معرفت نفس برای او حاصل شود. به‌علاوه، باید برای رفع حجاب‌ها و موانع، به [[امام حسین(ع)]] متوسل شود.<ref>حسینی طهرانی، رساله لب اللباب، ص۱۴۹-۱۵۰.</ref>
به گفته حسینی تهرانی روش سلوکی وی روش سلوکی حسینقلی همدانی بود. در این روش، سالک باید برای دفع خواطر، در شبانه‌روز دست‌کم نیم‌ساعت را برای توجه به نفس خود تعیین کند تا رفته‌رفته معرفت نفس برای او حاصل شود. به‌علاوه، باید برای رفع حجاب‌ها و موانع، به [[امام حسین(ع)]] متوسل شود.<ref>حسینی طهرانی، رساله لب اللباب، ص۱۴۹-۱۵۰.</ref>


===احراق===
===احراق===
او همچنین برای از بین بردن اغراض و نیت‌های نفسانی، روش احراق را توصیه می‌کرد و این طریقه را از [[قرآن کریم]](مانند [[آیه استرجاع]]) الهام گرفته بود. در این طریقه، سالک باید بداند که همه چیز ملک مطلق خداست و او [[فقر ذاتی]] دارد و این تفکر سبب سوختن تمام نیات و صفات او می‌شود، لذا به آن احراق می‌گویند.<ref>رسالۀ سیر و سلوک، شرح حسینی طهرانی، ص۱۴۷- ۱۴۸؛ حسینی طهرانی، رساله لب اللباب، ص۱۲۴- ۱۲۵.</ref>
او همچنین برای از بین بردن اغراض و نیت‌های نفسانی، روش احراق را توصیه می‌کرد و این طریقه را از [[قرآن کریم]] مانند [[آیه استرجاع]] الهام گرفته بود. در این طریقه، سالک باید بداند که همه چیز ملک مطلق خداست و او [[فقر ذاتی]] دارد و این تفکر سبب سوختن تمام نیات و صفات او می‌شود، لذا به آن احراق می‌گویند.<ref>رسالۀ سیر و سلوک، شرح حسینی طهرانی، ص۱۴۷- ۱۴۸؛ حسینی طهرانی، رساله لب اللباب، ص۱۲۴- ۱۲۵.</ref>


===اهتمام به مستحبات===
===اهتمام به مستحبات===
از دیگر شیوه‌های سلوکی قاضی، التزام به [[نماز]] اول وقت، [[نماز شب]]، [[تهجد]] و نیز اذکار متعددی بود که هم خود بر آنها مداومت داشت و هم شاگردانش و حتی عامۀ مردم را به آنها سفارش می‌کرد، مانند چهارصد بار یا بیشتر، گفتن [[ذکر یونسیه]] (لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَکَ إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ) همراه با خواندن [[قرآن]] در [[سجده]]، صد مرتبه خواندن [[سوره قدر]] در شب‌های [[جمعه]]، مداومت بر خواندن فراوان [[سوره توحید|سورۀ توحید]]، [[دعای کمیل]] و [[زیارت جامعه]].<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۶؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۳؛ در محضر افلاکیان، ص۷۹-۸۱، ۸۳؛ برای توضیح بیشتر دربارۀ اذکار و اعمالی که به شاگردانش توصیه می‌کرد نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ۱۹۱،۱۹۸-۱۹۹.</ref>
از دیگر شیوه‌های سلوکی قاضی، التزام به [[نماز]] اول وقت، [[نماز شب]]، [[تهجد]] و نیز اذکار متعددی بود که هم خود بر آنها مداومت داشت و هم شاگردانش و مردم را به آنها سفارش می‌کرد، مانند چهارصد بار یا بیشتر، گفتن [[ذکر یونسیه]] (لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَکَ إنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمینَ) همراه با خواندن [[قرآن]] در [[سجده]]، صد مرتبه خواندن [[سوره قدر]] در شب‌های [[جمعه]]، مداومت بر خواندن فراوان [[سوره توحید|سورۀ توحید]]، [[دعای کمیل]] و [[زیارت جامعه]].<ref>نک: حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۲۶؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۸۳؛ در محضر افلاکیان، ص۷۹-۸۱، ۸۳؛ برای توضیح بیشتر دربارۀ اذکار و اعمالی که به شاگردانش توصیه می‌کرد نک: صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ۱۹۱،۱۹۸-۱۹۹.</ref>


===زیارت قبور===
===زیارت قبور===
[[محمد تقی آملی]]، از شاگردان قاضی، نقل نموده که قاضی به [[زیارت]] اهل قبور بسیار توجه داشت و خود بسیار به [[وادی السلام]] می‌رفت و ساعت‌ها در آنجا به زیارت مشغول می‌شد.<ref>حسن‌زاده آملی، «علامه طباطبائی در منظرهٔ عرفان نظری و عملی»، ص۱۰-۱۱؛ فاطمی‌نیا، ج۳، ص۶۸-۶۹.</ref> او به [[تهجد]] در [[مسجد کوفه]] و [[مسجد سهله]] علاقه‌مند بود و [[حجره]]‌ای مخصوص برای [[عبادت]] در این دو [[مسجد]] داشت<ref>حسینی طهرانی، معاد شناسی، ج۱، ص۲۳۲.</ref> و رفتن به مسجد سهله خصوصاً با پای پیاده را توصیه می‌کرد.<ref>فیروزآبادی، مقدمه سید محمد فیروزآبادی، ص۸.</ref>
[[محمدتقی آملی]]، از شاگردان قاضی، نقل نموده که قاضی به [[زیارت]] اهل قبور بسیار توجه داشت و خود بسیار برای زیارت اموات به [[وادی السلام]] می‌رفت.<ref>حسن‌زاده آملی، «علامه طباطبائی در منظرهٔ عرفان نظری و عملی»، ص۱۰-۱۱؛ فاطمی‌نیا، ج۳، ص۶۸-۶۹.</ref> او به [[تهجد]] در [[مسجد کوفه]] و [[مسجد سهله]] علاقه‌مند بود و حجره‌ای مخصوص برای [[عبادت]] در این دو [[مسجد]] داشت<ref>حسینی طهرانی، معادشناسی، ج۱، ص۲۳۲.</ref> و رفتن به مسجد سهله خصوصاً با پای پیاده را توصیه می‌کرد.<ref> فیروزآبادی، مقدمه سید محمد فیروزآبادی، ص۸.</ref>


===نقش استاد===
===نقش استاد===
خط ۱۵۷: خط ۱۵۴:
===معرفی رساله سیر و سلوک===
===معرفی رساله سیر و سلوک===
[[پرونده:رساله سیر وسلوک.jpg|بندانگشتی|طرح جلد رساله سیر وسلوک]]
[[پرونده:رساله سیر وسلوک.jpg|بندانگشتی|طرح جلد رساله سیر وسلوک]]
از میان کتاب‌های عرفانی نیز قاضی [[رساله سیر و سلوک (کتاب)|رساله سیر و سلوک]]، منسوب به [[بحرالعلوم]]، را بهترین کتاب عرفانی می‌دانست، اما از شاگردش [[عباس قوچانی]] و فرزندش [[محمد حسن قاضی]] نقل شده‌است که به کسی اجازۀ به‌جاآوردن برخی دستورالعمل‌های سخت این رساله را نمی‌داد.<ref>رسالۀ سیر و سلوک، مقدمۀ حسینی طهرانی، ص۱۲؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۰.</ref> او به کتاب‌های [[فتوحات مکیه]] و [[مثنوی]] [[مولوی]] نیز علاقه‌مند بود و برخی عرفا مانند مولوی و ابن عربی را [[شیعه]] می‌دانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰- ۴۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۹.</ref>
قاضی [[رساله سیر و سلوک (کتاب)|رساله سیر و سلوک]]، منسوب به [[بحرالعلوم]]، را بهترین کتاب عرفانی می‌دانست با این حال از شاگردش [[عباس قوچانی]] و فرزندش [[محمد حسن قاضی]] نقل شده‌ است که به کسی اجازۀ به‌جاآوردن برخی دستورالعمل‌های سخت این رساله را نمی‌داد.<ref>رسالۀ سیر و سلوک، مقدمۀ حسینی طهرانی، ص۱۲؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۰.</ref> او به کتاب‌های [[فتوحات مکیه]] و [[مثنوی]] [[مولوی]] نیز علاقه‌مند بود و برخی عرفا مانند مولوی و ابن‌عربی را [[شیعه]] می‌دانست.<ref>حسینی طهرانی، توحید علمی و عینی، ص۴۰- ۴۱؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۹.</ref>


وی در عین حال نگهداری برخی کتاب‌ها را در خانه، همچون [[الاغانی (کتاب)|الاغانی]]، به سبب ذکر اخبار خوانندگان و نوازندگان و بیان فسادها و [[لهو]] و لعب‌های آنان، موجب نحوست می‌دانست.<ref>نک: فاطمی نیا، ج۱، ص۵۲-۵۳.</ref>
وی در عین حال نگهداری برخی کتاب‌ها را در خانه، همچون [[الاغانی (کتاب)|الاغانی]]، به سبب ذکر اخبار خوانندگان و نوازندگان و بیان فسادها و [[لهو]] و لعب‌های آنان، موجب نحوست می‌دانست.<ref>نک: فاطمی نیا، ج۱، ص۵۲-۵۳.</ref>


===صفات اخلاقی===
===صفات اخلاقی===
[[آقابزرگ]] که سالها با قاضی دوستی و مراوده داشته، وی را با صفاتی چون استقامت، کرامت و شرافت ستوده است.<ref>آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص‌۱۵۶۶.</ref>قاضی استقامت در طلب خداوند را عامل درک [[اسم اعظم]] و لایق اسرار ربوبی شدن می‌دانست.<ref> قاضی،۱۳۸۵ش، مقدمه، ص۱۱-۱۲.</ref> وی، در عین فقر و ساده‌زیستی، با [[ریاضت]]‌های سخت و غیر شرعی مخالف بود و اعتقاد داشت که سالک باید به جسم هم رسیدگی کند، زیرا جسم مرکب روح است، ازاین‌رو به وضع ظاهری خود اهمیت می‌داد و معمولاً عطر می‌زد و لباس سفید و تمیز می‌پوشید و به [[حسن خلق]] و نیکوکاری سفارش می‌کرد.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۹۹؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۰؛ نک: غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۳- ۱۶۵.</ref>
[[آقابزرگ تهرانی]] که سال‌ها با قاضی دوستی و مراوده داشته، وی را با صفاتی چون استقامت، کرامت و شرافت ستوده است.<ref>آقابزرگ، ج۱، قسم ۴، ص‌۱۵۶۶.</ref>قاضی استقامت در طلب خداوند را عامل درک [[اسم اعظم]] و لایق اسرار ربوبی شدن می‌دانست.<ref> قاضی، ۱۳۸۵ش، مقدمه، ص۱۱-۱۲.</ref> وی، در عین فقر و ساده‌زیستی، با [[ریاضت]]‌های سخت و غیرشرعی مخالف بود و اعتقاد داشت که سالک باید به جسم هم رسیدگی کند، زیرا جسم مرکب روح است، ازاین‌رو به وضع ظاهری خود اهمیت می‌داد و معمولاً عطر می‌زد و لباس سفید و تمیز می‌پوشید و به [[حسن خلق]] و نیکوکاری سفارش می‌کرد.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۳ق، ص۹۹؛ یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۰؛ نک: غفاری، فلسفه عرفان شیعی، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۳- ۱۶۵.</ref>


===کرامات===
===کرامات===
از قاضی [[کرامت|کراماتی]] نقل کرده‌اند، مانند [[طی الارض]]، میراندن مار با استفاده از نام اَلمُمیت خداوند<ref>نک: حسینی طهرانی معاد شناسی، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۵؛ همو مهر تابان، ص۳۷۰-۳۷۱.</ref>، زنده شدن مرده به دعای وی، خبر دادن از احوال و افکار و حالات و افعال اشخاص، خبر دادن از آینده از جمله خبر دادن از [[مرجعیت]] [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و پیش‌گویی زمان مرگ خود، و ساطع شدن نور از وی در حال [[نماز]].<ref>فاطمی‌نیا، ج۳، ص۹۸- ۹۹، ۱۱۲- ۱۱۴؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۸، ۱۵۰-۱۵۳.</ref>
از قاضی [[کرامت|کراماتی]] نقل کرده‌اند، مانند [[طی الارض]]، میراندن مار با استفاده از نام اَلمُمیت خداوند،<ref>نک: حسینی طهرانی معاد شناسی، ج۱، ص۲۳۱-۲۳۵؛ همو مهر تابان، ص۳۷۰-۳۷۱.</ref> زنده شدن مرده به دعای وی، خبر دادن از احوال و افکار و حالات و افعال اشخاص، خبر دادن از آینده از جمله خبر دادن از [[مرجعیت]] [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و پیش‌گویی زمان مرگ خود، و ساطع شدن نور از وی در حال [[نماز]].<ref>فاطمی‌نیا، ج۳، ص۹۸- ۹۹، ۱۱۲- ۱۱۴؛ روحانی‌نژاد، بحر خروشان، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۸، ۱۵۰-۱۵۳.</ref>


از [[آیت الله خویی]] نیز نقل شده که حوادث مافوق طبیعی در مرگ سید علی قاضی رخ داده است.<ref>موسوی، ص۶۰.</ref>
از [[آیت‌الله خویی]] نیز نقل شده که حوادث مافوق طبیعی در مرگ سید علی قاضی رخ داده است.<ref>موسوی، ص۶۰.</ref>


همچنین گفته شده که کراماتی نیز از قبر وی به ظهور رسیده است.<ref>نک: در محضر افلاکیان، ص۶۶-۶۷.</ref>
همچنین گفته شده که کراماتی نیز از قبر وی به ظهور رسیده است.<ref>نک: در محضر افلاکیان، ص۶۶-۶۷.</ref>
خط ۱۷۶: خط ۱۷۳:
==نقد نظام آموزشی حوزه==
==نقد نظام آموزشی حوزه==
[[پرونده:مزار سید علی قاضی طباطبایی.jpg|بندانگشتی|مزار سید علی قاضی در قبرستان [[وادی السلام]]]]
[[پرونده:مزار سید علی قاضی طباطبایی.jpg|بندانگشتی|مزار سید علی قاضی در قبرستان [[وادی السلام]]]]
قاضی به نظام آموزشی و برخی کتاب‌های درسی [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] انتقاد داشت، خصوصاً در مورد کتاب‌های درسی عقیده داشت که باید کتاب‌های جدید جانشین متون قدیمی شوند، حتی از شاگردش، [[عباس قوچانی]]، خواست که [[جواهر الکلام]] اثر [[محمد حسن نجفی]] را از نو تحریر کند و او هم ۲۱ جلد از دورۀ ۴۳ جلدی این کتاب را با تحقیق و تعلیق خود نوشت. این اثر در ۱۳۶۵ش در [[تهران]] منتشر شد.
قاضی به نظام آموزشی و برخی کتاب‌های درسی [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] انتقاد داشت، او معتقد بود که کتاب‌های درسی جدید باید جانشین متون قدیمی شوند از این رو از شاگردش، [[عباس قوچانی]]، خواست که [[جواهر الکلام]] را از نو تحریر کند و او هم ۲۱ جلد از دورۀ ۴۳ جلدی این کتاب را با تحقیق و تعلیق خود نوشت.


او به دامادش [[میرزا ابراهیم شریفی]] و به [[سید محمد حسین طباطبائی]] پیشنهاد کرد که سیرۀ نبوی شیعی بنویسند، چون غالب سیره‌ها تألیف غیر شیعه‌اند. او به شاگردانش توصیه می‌کرد که یک دوره [[تاریخ اسلام]] را، از ولادت [[پیامبر(ص)]] تا ولادت [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان عجل الله تعالی فرجه]] بخوانند.<ref>نک: یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۲، ۱۴.</ref>
همچنین به دامادش [[میرزا ابراهیم شریفی]] و به [[سید محمدحسین طباطبائی]] پیشنهاد کرد که سیرۀ نبوی شیعی بنویسند، چون غالب سیره‌ها تألیف غیر شیعه‌اند. او به شاگردانش توصیه می‌کرد که یک دوره [[تاریخ اسلام]] را، از ولادت [[پیامبر(ص)]] تا ولادت [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان عجل الله تعالی فرجه]] بخوانند.<ref>نک: یادنامۀ عارف کبیر، ص۱۲، ۱۴.</ref>


وی همچنین شاگردانش را به مطالعۀ [[فلسفه]] و [[عرفان نظری]] تشویق می‌کرد و شاگردش، عباس قوچانی، تنها کسی بود که در [[نجف]] در آن دوره فلسفه درس می‌داد.<ref>صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ص۱۸۲،۱۸۵.</ref>
وی شاگردانش را به مطالعۀ [[فلسفه]] و [[عرفان نظری]] تشویق می‌کرد و شاگردش، عباس قوچانی، تنها کسی بود که در [[نجف]] در آن دوره فلسفه درس می‌داد.<ref>صلح کل، مصاحبه با محمود قوچانی، ص۱۸۲،۱۸۵.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۳}}
{{پانویس|۳}}