Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۰۰
ویرایش
جز (←منابع) |
جز (←تعریف) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
'''طَلاق''' برهم زدن عقد و پیوند نکاح با صیغه مخصوص است. طلاق اگرچه در [[اسلام]] عملی مشروع و جایز قلمداد شده؛ اما بر پایه [[روایات]] منفورترین [[حلال]] نزد خداوند به شمار میرود. <br />در [[قرآن]] توصیه شده هنگام بروز اختلاف میان زن و مرد، خویشاوندان آنها تلاش کنند میانشان آشتی برقرار کنند تا در صورت امکان از طلاق جلوگیری شود. در قرآن برخی از احکام طلاق و پند و اندرزهایی درباره آن بیان شده است. در قرآن سورهای به نام [[سوره طلاق|طلاق]] وجود دارد.<br />طلاق جزء [[ایقاعات]] است؛ یعنی برخلاف | '''طَلاق''' برهم زدن عقد و پیوند [[نکاح]] با صیغه مخصوص است. طلاق اگرچه در [[اسلام]] عملی مشروع و جایز قلمداد شده؛ اما بر پایه [[روایات]] منفورترین [[حلال]] نزد [[خداوند]] به شمار میرود. <br />در [[قرآن]] توصیه شده هنگام بروز اختلاف میان زن و مرد، خویشاوندان آنها تلاش کنند میانشان آشتی برقرار کنند تا در صورت امکان از طلاق جلوگیری شود. در قرآن برخی از [[احکام]] طلاق و پند و اندرزهایی درباره آن بیان شده است. در قرآن سورهای به نام [[سوره طلاق|طلاق]] وجود دارد.<br />طلاق جزء [[ایقاعات]] است؛ یعنی برخلاف [[ازدواج]]، یک طرفه است و تنها از سوی مرد انجام میشود. طلاق دارای احکامی است؛ از جمله زنی را که بعد از [[صیغه عقد|عقد ازدواج]] با او [[آمیزش]] شده، نمیتوان در حال [[حیض]] و [[نفاس]] طلاق داد؛ مگر آنکه زن باردار باشد؛ همچنین دو مرد [[عادل]]، باید شاهد خواندن صیغه طلاق باشند. طلاق به دو قسم [[طلاق رجعی|رِجعی]] و [[طلاق بائن|بائن]] تقسیم میشود. در طلاق رجعی مرد میتواند در زمان [[عده]] زن، [[رجوع]] کند؛ یعنی بدون خواندن عقد، از طلاق برگردد و او را دوباره همسر خود برگزیند؛ اما در طلاق بائن مرد نمیتواند رجوع کند. | ||
== تعریف == | == تعریف == | ||
طلاق را به معنای زائل کردن قید و پیوند نکاح (برهم زدن پیوند زناشویی) با صیغه مخصوص<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۹.</ref> یا انحلال عقد نکاح دائم با صیغه مخصوص دانستهاند.<ref>محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده، ص۳۸۰.</ref> طلاق مانند ازدواج با خواندن صیغه، صورت میگیرد؛<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۳۵۶.</ref> اما برخلاف ازدواج، جزء [[ایقاع|ایقاعات]] است؛ یعنی یک طرفه است و تنها از سوی مرد انجام میشود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۹۷.</ref> | طلاق را به معنای زائل کردن قید و پیوند [[نکاح]] (برهم زدن پیوند [[زناشویی]]) با صیغه مخصوص<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۹.</ref> یا انحلال عقد نکاح دائم با صیغه مخصوص دانستهاند.<ref>محقق داماد، بررسی فقهی حقوق خانواده، ص۳۸۰.</ref> طلاق مانند [[ازدواج]] با خواندن صیغه، صورت میگیرد؛<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۳۵۶.</ref> اما برخلاف ازدواج، جزء [[ایقاع|ایقاعات]] است؛ یعنی یک طرفه است و تنها از سوی مرد انجام میشود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۹۷.</ref> | ||
==جایگاه طلاق در اسلام== | ==جایگاه طلاق در اسلام== | ||
در دین | در [[دین اسلام]]، اگرچه طلاق امری مشروع و [[جایز]] است؛<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۱۹۴.</ref> اما بر پایه [[روایات]]، منفورترین [[حلال]] نزد [[خداوند]] است<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۴.</ref> که [[عرش الهی]] را میلزراند.<ref>طبرسی، مکارم الأخلاق، ۱۳۷۰ش، ص۱۹۷.</ref> | ||
در [[مرآة العقول]]، به نقل از [[امام صادق(ع)]] آمده است: خداوند خانهای را که در آن ازدواج باشد، دوست دارد و از خانهای که در آن طلاق باشد، بیزار است و نزد خداوند چیزی منفورتر از طلاق نیست.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۹۴.</ref> | در [[مرآة العقول]]، به نقل از [[امام صادق(ع)]] آمده است: خداوند خانهای را که در آن ازدواج باشد، دوست دارد و از خانهای که در آن طلاق باشد، بیزار است و نزد خداوند چیزی منفورتر از طلاق نیست.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۹۴.</ref> | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==حق طلاق== | ==حق طلاق== | ||
{{نوشتار اصلی|حق طلاق}} | {{نوشتار اصلی|حق طلاق}} | ||
در [[اسلام]] طلاق در اختیار مرد است<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۲، ص۵.</ref> و زن جز در موردی که وکالت طلاق از شوهرش دارد،<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۲۸ و۲۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۲، ص۲۳-۲۵.</ref> نمیتواند شوهر خود را طلاق دهد.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۹۷.</ref> به عقیده [[مرتضی مطهری]] علت این مسئله به تفاوت روانشناختی زن و مرد برمیگردد. علاقه و محبت اصیل و واقعی زن به مرد، به صورت واکنشی است؛ یعنی طبیعت زن بهگونهای است که زمانی به مردی علاقمند میشود که مرد به او علاقه نشان داده باشد.<ref>نگاه کنید به مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۹، ص۲۶۲.</ref> بنابراین علاقه زن به مرد معلول علاقه مرد به زن است.<ref>نگاه کنید به مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۹، ص۲۶۲، ۲۶۳.</ref> او از این سخن نتیجه میگیرد که وقتی مردی نسبت به همسرش بیعلاقه میشود، زندگی زناشویی از نظر طبیعی مرده است و ازاینرو دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد؛ اما زمانی که زنی نسبت به شوهرش بیعلاقه میشود، شوهر میتواند با ابراز محبت به زن، او را به خود علاقمند کند.<ref>نگاه کنید به مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۹، ص۲۶۳.</ref> | در [[اسلام]] طلاق در اختیار مرد است<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۲، ص۵.</ref> و زن جز در موردی که [[وکالت]] طلاق از شوهرش دارد،<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۲۸ و۲۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۲، ص۲۳-۲۵.</ref> نمیتواند شوهر خود را طلاق دهد.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۹۷.</ref> به عقیده [[مرتضی مطهری]] علت این مسئله به تفاوت روانشناختی زن و مرد برمیگردد. علاقه و محبت اصیل و واقعی زن به مرد، به صورت واکنشی است؛ یعنی طبیعت زن بهگونهای است که زمانی به مردی علاقمند میشود که مرد به او علاقه نشان داده باشد.<ref>نگاه کنید به مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۹، ص۲۶۲.</ref> بنابراین علاقه زن به مرد معلول علاقه مرد به زن است.<ref>نگاه کنید به مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۹، ص۲۶۲، ۲۶۳.</ref> او از این سخن نتیجه میگیرد که وقتی مردی نسبت به همسرش بیعلاقه میشود، زندگی زناشویی از نظر طبیعی مرده است و ازاینرو دلیلی برای ادامه آن وجود ندارد؛ اما زمانی که زنی نسبت به شوهرش بیعلاقه میشود، شوهر میتواند با ابراز محبت به زن، او را به خود علاقمند کند.<ref>نگاه کنید به مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۹، ص۲۶۳.</ref> | ||
==احکام قرآن درباره طلاق== | ==احکام قرآن درباره طلاق== | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
*'''عدم جلوگیری از ازدواج مجدد''' | *'''عدم جلوگیری از ازدواج مجدد''' | ||
«و چون زنان را طلاق گفتید، و عدّه خود را به پایان رساندند، آنان را از ازدواج با همسران [سابق] خود، چنانچه بخوبی با یکدیگر تراضی نمایند، جلوگیری مکنید...»<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref> | «و چون زنان را طلاق گفتید، و عدّه خود را به پایان رساندند، آنان را از [[ازدواج]] با همسران [سابق] خود، چنانچه بخوبی با یکدیگر تراضی نمایند، جلوگیری مکنید...»<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۲۳۲.</ref> | ||
این آیه دستور میدهد که اگر زن و شوهری که طلاق گرفتهاند، دوباره خواستند با هم ازدواج کنند، خویشاوندان زن نباید از این کار جلوگیری کنند.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref> | این [[آیه]] دستور میدهد که اگر زن و شوهری که طلاق گرفتهاند، دوباره خواستند با هم ازدواج کنند، خویشاوندان زن نباید از این کار جلوگیری کنند.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۳۸.</ref> | ||
*'''هدیهدادن''' | *'''هدیهدادن''' | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
«و فرض است بر مردان پرهیزگار که زنان طلاق داده شده را به شایستگی چیزی دهند.»<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۲۴۲.</ref> | «و فرض است بر مردان پرهیزگار که زنان طلاق داده شده را به شایستگی چیزی دهند.»<ref>قرآن، سوره بقره، آیه ۲۴۲.</ref> | ||
عالمان [[امامیه|شیعه]] معتقدند که این آیه در خصوص زنانی است که برای آنها [[مهریه]] معین نشده و بعد از ازدواج با آنها آمیزش نشده است. برطبق این حکم، [[واجب]] است که هنگام طلاق، به این زنان هدیهای تعلق گیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۵.</ref> | عالمان [[امامیه|شیعه]] معتقدند که این آیه در خصوص زنانی است که برای آنها [[مهریه]] معین نشده و بعد از ازدواج با آنها [[آمیزش]] نشده است. برطبق این حکم، [[واجب]] است که هنگام طلاق، به این زنان هدیهای تعلق گیرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۲۱۵.</ref> | ||
==سوره طلاق== | ==سوره طلاق== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
برخی از احکام طلاق عبارت است از: | برخی از احکام طلاق عبارت است از: | ||
*زن باید در هنگام طلاق، از [[حیض]] و [[نفاس]] پاک باشد؛ این شرط درباره زنی که بعد از ازدواج با او [[نزدیکی]] نشده است و همچنین زن باردار وجود ندارد؛ | *زن باید در هنگام طلاق، از [[حیض]] و [[نفاس]] پاک باشد؛ این شرط درباره زنی که بعد از ازدواج با او [[نزدیکی]] نشده است و همچنین زن باردار وجود ندارد؛ | ||
*مرد نباید در دوره پاکی (طُهر) هنگام طلاق و در حیض یا نفاس پیش از آن، با همسرش نزدیکی کرده باشد؛ بنابراین اگر در دوره پاکی، با زن نزدیکی کرده باشد، برای طلاق باید صبر کند تا زن دوباره حیض ببیند و پاک شود؛ سپس او را طلاق دهد. این شرط در خصوص زنی که کمتر از نُه سال دارد، زن باردار و زن یائسه وجود ندارد. | *مرد نباید در دوره پاکی (طُهر) هنگام طلاق و در حیض یا نفاس پیش از آن، با همسرش نزدیکی کرده باشد؛ بنابراین اگر در دوره پاکی، با زن نزدیکی کرده باشد، برای طلاق باید صبر کند تا زن دوباره حیض ببیند و پاک شود؛ سپس او را طلاق دهد. این شرط در خصوص زنی که کمتر از نُه سال دارد، زن باردار و [[زن یائسه]] وجود ندارد. | ||
*صیغه طلاق باید به زبان عربی صحیح خوانده شود؛ | *صیغه طلاق باید به زبان عربی صحیح خوانده شود؛ | ||
*دو مرد عادل باید شاهد طلاق باشند.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۱۸-۵۲۲.</ref> | *دو مرد [[عادل]] باید شاهد طلاق باشند.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل(مُحَشّی)، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۵۱۸-۵۲۲.</ref> | ||
==اقسام== | ==اقسام== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
===طلاق رجعی=== | ===طلاق رجعی=== | ||
{{اصلی|طلاق رجعی}} | {{اصلی|طلاق رجعی}} | ||
طلاقی است که در آن، در زمان [[عده|عِدّه]]، مرد میتواند به همسرش رجوع کند؛ یعنی میتواند بدون [[ | طلاقی است که در آن، در زمان [[عده|عِدّه]]، مرد میتواند به همسرش [[رجوع]] کند؛ یعنی میتواند بدون [[عقد ازدواج]]، او را دوباره همسر خود کند. در طلاق رِجعی، تا زمانی که زن در عده طلاق است، همه احکام زوجیت، به جز چند استثناء، میان زوجین جاری است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۲ش، ج۵، ص۲۰۵، ۲۰۶.</ref> | ||
===طلاق بائن=== | ===طلاق بائن=== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
*طلاق زنی که بعد از [[ازدواج]] با او [[آمیزش]] نشده است؛ | *طلاق زنی که بعد از [[ازدواج]] با او [[آمیزش]] نشده است؛ | ||
*طلاق دختری که نُه سالش تمام نشده است؛ | *طلاق دختری که نُه سالش تمام نشده است؛ | ||
*طلاق | *طلاق [[زن یائسه]]؛ | ||
*[[طلاق خلع|طلاق خُلع]]؛ | *[[طلاق خلع|طلاق خُلع]]؛ | ||
*[[طلاق مبارات|طلاق مُبارات]]؛ | *[[طلاق مبارات|طلاق مُبارات]]؛ | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==عده طلاق== | ==عده طلاق== | ||
{{اصلی|عده}} | {{اصلی|عده}} | ||
محدوده زمانی خاصی را که در آن، ازدواج برای زن جایز نیست، عده گویند. عده دارای اقسامی چون [[ | محدوده زمانی خاصی را که در آن، ازدواج برای زن جایز نیست، عده گویند. عده دارای اقسامی چون [[عده طلاق]]، [[عده وفات]] و عده [[ازدواج موقت]] است که به لحاظ مدت، با هم تفاوت دارند. عده طلاق، برای زنی که خون [[حیض]] میبیند تا شروع سومین دوره حیض و برای زنی که حیض نمیبیند، سه ماه است.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۳۷۰-۳۷۱.</ref> | ||
==قانون مدنی ایران== | ==قانون مدنی ایران== | ||
براساس قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران عقد نکاح به فسخ یا طلاق یا به بخشیدن مدت در عقد موقت منحل میشود. مواد ۱۱۳۳ تا ۱۱۵۷ درباره طلاق و مباحث پیرامون آن مانند حق طلاق، اقسام طلاق و عده است.<ref>[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97937 قانون مدنی، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی]</ref> | براساس قانون مدنی جمهوری اسلامی [[ایران]] عقد نکاح به فسخ یا طلاق یا به بخشیدن مدت در عقد موقت منحل میشود. مواد ۱۱۳۳ تا ۱۱۵۷ درباره طلاق و مباحث پیرامون آن مانند حق طلاق، اقسام طلاق و عده است.<ref>[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97937 قانون مدنی، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی]</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |