پرش به محتوا

خسران: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ فوریهٔ ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} خُسْران، اصطلاحى قرآنى و حديثى. ==در لغت و اصطلاح== مصدر خسران از...» ایجاد کرد)
 
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=فوریه|روز=۴|سال=۲۰۱۵|چند = 2}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=فوریه|روز=۴|سال=۲۰۱۵|چند = 2}}
خُسْران، اصطلاحى قرآنى و حديثى.  
خُسْران، اصطلاحى قرآنى و حديثى.


==در لغت و اصطلاح==
==در لغت و اصطلاح==


مصدر خسران از ريشه خ س ر و به معناى نقصان، هلاكت، زيان و گمراهى است (خليل‌بن احمد، ذيل «خسر»؛ زمخشرى، 1342ـ1343ش، قسم 2، ص 527؛ ابن‌منظور، ذيل «خسر»). به نوشته ابوهلال عسكرى (ص 574خسران به معناى از دست رفتن تمام يا بخشى از سرمايه و معناى اصيل آن در زبان عربى هلاكت است (نيز رجوع کنید به ابن‌منظور، همانجا). با اين‌حال، ابن‌فارِس (ذيل «خسر») نقص (كاستى) را معناى اصلى خَسِرَ دانسته‌است (نيز رجوع کنید به راغب اصفهانى، ذيل «خسر»). اين واژه از يك سو هم به انسان و هم به فعل منسوب مى‌شود و از سوى ديگر، هم درباره چيزهاى خارجى و هم درباره امور ذهنى و روانى به‌كار مى‌رود (همانجا).
مصدر خسران از ريشه خ س ر و به معناى نقصان، هلاكت، زيان و گمراهى است.<ref>خليل‌بن احمد، ذيل «خسر»؛ زمخشرى، 1342ـ1343ش، قسم 2، ص 527؛ ابن‌منظور، ذيل «خسر»</ref> به نوشته ابوهلال عسكرى،<ref>عسكرى، ص 574</ref> خسران به معناى از دست رفتن تمام يا بخشى از سرمايه و معناى اصيل آن در زبان عربى هلاكت است.<ref>نيز رجوع کنید به ابن‌منظور، همانجا</ref> با اين‌حال، ابن‌فارِس (ذيل «خسر») نقص (كاستى) را معناى اصلى خَسِرَ دانسته‌است.<ref>نيز رجوع کنید به راغب اصفهانى، ذيل «خسر»</ref> اين واژه از يك سو هم به انسان و هم به فعل منسوب مى‌شود و از سوى ديگر، هم درباره چيزهاى خارجى و هم درباره امور ذهنى و روانى به‌كار مى‌رود.<ref>همانجا</ref>


==در قرآن==
==در قرآن==


در قرآن كريم، خسران و كلمات هم‌ريشه آن 65 مرتبه و در شصت آيه، به اشكال صرفى گوناگون، به كار رفته است (رجوع کنید به محمدفؤاد عبدالباقى، ذيل «خسر»).
در قرآن كريم، خسران و كلمات هم‌ريشه آن 65 مرتبه و در شصت آيه، به اشكال صرفى گوناگون، به كار رفته است.<ref>رجوع کنید به محمدفؤاد عبدالباقى، ذيل «خسر»</ref>


آنچه در كاربرد قرآنى خسران بارز است، پيوند آن با مفهوم كفر و مفاهيم هم‌سنخ آن است. بنابر آيات قرآن، كفر و خسران (هلاكت) انسان با يكديگر نسبت مستقيم دارند، به طورى‌كه هرچه فرد بيشتر در كفر غرق شود، خسران وى افزون‌تر مى‌شود (رجوع کنید به فاطر: 39) و از حيث عمل، در شمار زيان‌كارترين انسانها (أَخْسَرينَ أَعْمالا؛ رجوع کنید به كهف: 103ـ105) قرار مى‌گيرد. اين خسران، به اعتقاد مفسران، همانند خسرانِ حقيقى است كه برخلاف زيانهاى دنيوى، پايدار و جبران‌ناپذير و موجب گرفتارشدن به عذاب اخروى است و قرآن از آن به «الخُسرانُ المُبينُ» (هلاكت آشكار) تعبير كرده است (رجوع کنید به زُمر: 15؛ طبرى؛ طوسى؛ طباطبائى، ذيل همين آيه). بر اين اساس، قرآن كريم شرط لازم خروج انسان از دايره خسران را پيوستن به اهل ايمان و انجام دادن عمل صالح و توصيه يكديگر به حق و صبر بر طاعت خداوند دانسته است (رجوع کنید به عصر: 2ـ3؛ طبرى؛ طوسى، ذيل همين آيات).
آنچه در كاربرد قرآنى خسران بارز است، پيوند آن با مفهوم كفر و مفاهيم هم‌سنخ آن است. بنابر آيات قرآن، كفر و خسران (هلاكت) انسان با يكديگر نسبت مستقيم دارند، به طورى‌كه هرچه فرد بيشتر در كفر غرق شود، خسران وى افزون‌تر مى‌شود<ref>رجوع کنید به فاطر: 39</ref> و از حيث عمل، در شمار زيان‌كارترين انسانها (أَخْسَرينَ أَعْمالا)<ref>رجوع کنید به كهف: 103ـ105</ref>  قرار مى‌گيرد. اين خسران، به اعتقاد مفسران، همانند خسرانِ حقيقى است كه برخلاف زيانهاى دنيوى، پايدار و جبران‌ناپذير و موجب گرفتارشدن به عذاب اخروى است و قرآن از آن به «الخُسرانُ المُبينُ» (هلاكت آشكار) تعبير كرده است.<ref>رجوع کنید به زُمر: 15؛ طبرى؛ طوسى؛ طباطبائى، ذيل همين آيه</ref> بر اين اساس، قرآن كريم شرط لازم خروج انسان از دايره خسران را پيوستن به اهل ايمان و انجام دادن عمل صالح و توصيه يكديگر به حق و صبر بر طاعت خداوند دانسته است.<ref>رجوع کنید به عصر: 2ـ3؛ طبرى؛ طوسى، ذيل همين آيات</ref>


از اين گذشته، خداوند قرآن را نيز موجب فزونى خسران ظالمان (كافران به قرآن) دانسته است (رجوع کنید به إسراء: 82زيرا كافران با سرتافتن از دستورات كتاب خداوند، خود را مشمول عذاب الهى مى‌سازند و عملا به خسرانى كه به دليل بى‌ايمانى، پيش از نزول قرآن در آن بودند، مى‌افزايند. در عين حال، همين قرآن مايه رحمت و شفاى مؤمنان است، زيرا آنها با عمل به آن از جهل خارج و مشمول نعمتهاى الهى خواهند شد (طبرى؛ طوسى، ذيل آيه). به‌علاوه در قرآن كسانى كه به‌سبب بدگمانى به خداوند در ايمانشان پايدار نيستند و با گرفتارشدن به كمترين سختى و نقصى در زندگى از دين خود برمى‌گردند نيز در خسران مبين‌اند (رجوع کنید به حج: 11زيرا هم در دنيا دچار نقص و كمبود شده‌اند و هم به‌سبب دست برداشتن از ايمان خود، ثواب صبر بر سختيها را از دست مى‌دهند به عذاب خداوند گرفتار مى‌شوند (رجوع کنید به طبرى؛ زمخشرى، 1366، ذيل آيه).
از اين گذشته، خداوند قرآن را نيز موجب فزونى خسران ظالمان (كافران به قرآن) دانسته است،<ref>رجوع کنید به إسراء: 82</ref> زيرا كافران با سرتافتن از دستورات كتاب خداوند، خود را مشمول عذاب الهى مى‌سازند و عملا به خسرانى كه به دليل بى‌ايمانى، پيش از نزول قرآن در آن بودند، مى‌افزايند. در عين حال، همين قرآن مايه رحمت و شفاى مؤمنان است، زيرا آنها با عمل به آن از جهل خارج و مشمول نعمتهاى الهى خواهند شد.<ref>طبرى؛ طوسى، ذيل آيه</ref> به‌علاوه در قرآن كسانى كه به‌سبب بدگمانى به خداوند در ايمانشان پايدار نيستند و با گرفتارشدن به كمترين سختى و نقصى در زندگى از دين خود برمى‌گردند نيز در خسران مبين‌اند،<ref>رجوع کنید به حج: 11</ref> زيرا هم در دنيا دچار نقص و كمبود شده‌اند و هم به‌سبب دست برداشتن از ايمان خود، ثواب صبر بر سختيها را از دست مى‌دهند به عذاب خداوند گرفتار مى‌شوند.<ref>رجوع کنید به طبرى؛ زمخشرى، 1366، ذيل آيه</ref>


واژه‌هاى تَتْبيب (رجوع کنید به هود: 101)، تَباب (غافر: 37تَبَّتْ و تَبَّ (مَسَد: 1) و خائِبين (آل‌عمران: 127) و خابَ (ابراهيم: 15؛ طه : 61، 111؛ شمس: 10) از واژه‌هاى مترادف با خسران در قرآن كريم است.
واژه‌هاى تَتْبيب،<ref>رجوع کنید به هود: 101</ref> تَباب،<ref>غافر: 37</ref> تَبَّتْ و تَبَّ<ref>مَسَد: 1</ref> و خائِبين<ref>آل‌عمران: 127</ref> و خابَ<ref>ابراهيم: 15؛ طه : 61، 111؛ شمس: 10</ref> از واژه‌هاى مترادف با خسران در قرآن كريم است.


==در احادیث==
==در احادیث==
خط ۴۰: خط ۴۰:


{{قرآن}}
{{قرآن}}
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]
[[رده:اصطلاحات حدیثی]]
کاربر ناشناس