کاربر ناشناس
مفضل بن عمر: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ردهانبوه: انتقال از رده:راویان شیعه قرن2(قمری) به رده:راویان شیعه قرن ۲ (قمری)) |
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
مورخان بهطور قطع او را همعصر امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) و از یاران این دو امام دانستهاند؛ اما براساس برخی روایات، مفضل [[امام باقر (ع)]] را نیز درک کرده و تا زمان امام رضا (ع) نیز زنده بوده است.<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۴.</ref> | مورخان بهطور قطع او را همعصر امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) و از یاران این دو امام دانستهاند؛ اما براساس برخی روایات، مفضل [[امام باقر (ع)]] را نیز درک کرده و تا زمان امام رضا (ع) نیز زنده بوده است.<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۴.</ref> | ||
مفضل از وکلای امام صادق (ع) در شهر کوفه بود و بنابر برخی روایات، اموالی از طرف امام در دست داشت تا برای حل اختلافات مالی شیعیان مصرف کند.<ref>قمی، | مفضل از وکلای امام صادق (ع) در شهر کوفه بود و بنابر برخی روایات، اموالی از طرف امام در دست داشت تا برای حل اختلافات مالی شیعیان مصرف کند.<ref>قمی، تحفة الاحباب، شماره ۶۸۹، ص۵۱۹.</ref> برخی او را وکیل امام کاظم نیز دانستهاند.<ref>مفضل بن عمر، توحيد المفضّل، مکتبة الداوری، ج۱، ص۵.</ref> | ||
==روایت حدیث== | ==روایت حدیث== | ||
در کتب حدیثی ۱۰۶ روایت از او نقل شده که بیشتر آنها از امام صادق (ع) است. نام او در برخی از اسناد و روایات، «مفضل جعفی» نیز آمده است.<ref>خویی، | در کتب حدیثی ۱۰۶ روایت از او نقل شده که بیشتر آنها از امام صادق (ع) است. نام او در برخی از اسناد و روایات، «مفضل جعفی» نیز آمده است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵؛ ترابی، الموسوعة الرجالية الميسرة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۴۲۷. </ref> | ||
مفضل بن عمر از راویانی چون: ابوایوب عطار، اسماعیل بن ابیفدیک، [[ابوحمزه ثمالی|ثابت ثمالی]]، [[جابر بن یزید جعفی]]، [[یونس بن ظبیان]] و [[خیبری بن علی طحان]] روایت نقل کرده است. مهمترین راویانی که از او روایت نقل کردهاند، عبارتند از: [[محمد بن سنان]]، [[ابن ابیعمیر]]، [[عثمان بن عیسی]]، بشر بن جعفر، عبدالرحمان بن کثیر، [[معلی بن خنیس]]، [[خلف بن حماد]]، ورزعه و….<ref>خویی، | مفضل بن عمر از راویانی چون: ابوایوب عطار، اسماعیل بن ابیفدیک، [[ابوحمزه ثمالی|ثابت ثمالی]]، [[جابر بن یزید جعفی]]، [[یونس بن ظبیان]] و [[خیبری بن علی طحان]] روایت نقل کرده است. مهمترین راویانی که از او روایت نقل کردهاند، عبارتند از: [[محمد بن سنان]]، [[ابن ابیعمیر]]، [[عثمان بن عیسی]]، بشر بن جعفر، عبدالرحمان بن کثیر، [[معلی بن خنیس]]، [[خلف بن حماد]]، ورزعه و….<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵-۳۱۶.</ref> | ||
==شخصیت و جایگاه روایی== | ==شخصیت و جایگاه روایی== | ||
دانشمندان علم رجال درباره مفضل بن عمر و وثاقت و عدم وثاقت او نظرات متفاوتی ارائه کردهاند که این دیدگاهها را به سه دسته میتوان تقسیم کرد: | دانشمندان علم رجال درباره مفضل بن عمر و وثاقت و عدم وثاقت او نظرات متفاوتی ارائه کردهاند که این دیدگاهها را به سه دسته میتوان تقسیم کرد: | ||
*'''عدم وثاقت:''' برخی رجالیان متقدم مانند [[ابن غضایری]]، [[ابن داود حلی]]، نجاشی و [[علامه حلی]] او را ضعیف، فاسد المذهب، مضطرب الروایة، مرتفع القول، خطابی و… مینامند.<ref>ابن غضایری، رجال ابن غضایری (الضعفاء)، ۱۳۸۰ش، ش۱۱۷، ص۸۷؛ حلی، ابن داود، الرجال، منشورات الشریف الرضی، ج۱، ص۲۸۰؛ نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶؛ حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۲. </ref> دستآویز این علما برای ضعیف بودن مفضل، چند روایت در ذم اوست که کشی در کتاب خود ذکر کرده است.<ref>ن.ک: کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref> | *'''عدم وثاقت:''' برخی رجالیان متقدم مانند [[ابن غضایری]]، [[ابن داود حلی]]، نجاشی و [[علامه حلی]] او را ضعیف، فاسد المذهب، مضطرب الروایة، مرتفع القول، خطابی و… مینامند.<ref>ابن غضایری، رجال ابن غضایری (الضعفاء)، ۱۳۸۰ش، ش۱۱۷، ص۸۷؛ حلی، ابن داود، الرجال، منشورات الشریف الرضی، ج۱، ص۲۸۰؛ نجاشی، رجال نجاشی، موسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۴۱۶؛ حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، ۱۳۸۱ش، ص۴۱۲. </ref> دستآویز این علما برای ضعیف بودن مفضل، چند روایت در ذم اوست که کشی در کتاب خود ذکر کرده است.<ref>ن.ک: کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref> | ||
*'''وثاقت:''' بزرگانی مانند [[شیخ مفید]] در [[ارشاد شیخ مفید|ارشاد]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۶. </ref> و [[شیخ طوسی]]، در کتاب [[الغیبة]]، مفضل را از بزرگان اصحاب امام صادق (ع)، از خواص ایشان و از فقهای صالحين دانستهاند. بسیاری از رجالیان متاخر نیز او را شخصی موثق و دارای اعتقادات صحیح میدانند و با نقل روایاتی که در مدح مفضل بن عمر است و نسبتسنجی آنها در مقابل روایات ذم او و همچنین جمعآوری قراین و شواهد متعددی او را از اتهاماتی هم چون غلو، خطابی بودن و اضطراب روایت و… مبرا کردهاند. از جمله این رجالیان می توان به [[ابوعلی حائری]] در کتاب [[منتهی المقال]]،<ref>مازندرانی، منتهی المقال، ج۶، ص۳۱۰، ش۳۰۲۹، ۱۴۱۶ق.</ref> ملاعلی علیاری تبریزی در [[بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال]]،<ref>علیاری تبریزی، بهجه الآمال، ج۷، ص۷۰، ۱۴۱۲ق.</ref> [[مامقانی]] در [[تنقیح المقال]]،<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۳۸، نشر جهان.</ref> [[محمدتقی شوشتری]] در [[قاموس الرجال]]،<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ج۹، ص۹۳، ۱۴۱۰ق.</ref> [[علی نمازی شاهرودی]] در [[مستدرکات علم رجال الحدیث]]<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۴۷۷، ش۱۵۱۳۹، ۱۴۱۲ق. </ref>و [[سید ابوالقاسم خویی]] در [[معجم رجال الحدیث]]<ref>خویی، | *'''وثاقت:''' بزرگانی مانند [[شیخ مفید]] در [[ارشاد شیخ مفید|ارشاد]]<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۱۶. </ref> و [[شیخ طوسی]]، در کتاب [[الغیبة]]، مفضل را از بزرگان اصحاب امام صادق (ع)، از خواص ایشان و از فقهای صالحين دانستهاند. بسیاری از رجالیان متاخر نیز او را شخصی موثق و دارای اعتقادات صحیح میدانند و با نقل روایاتی که در مدح مفضل بن عمر است و نسبتسنجی آنها در مقابل روایات ذم او و همچنین جمعآوری قراین و شواهد متعددی او را از اتهاماتی هم چون غلو، خطابی بودن و اضطراب روایت و… مبرا کردهاند. از جمله این رجالیان می توان به [[ابوعلی حائری]] در کتاب [[منتهی المقال]]،<ref>مازندرانی، منتهی المقال، ج۶، ص۳۱۰، ش۳۰۲۹، ۱۴۱۶ق.</ref> ملاعلی علیاری تبریزی در [[بهجة الآمال فی شرح زبدة المقال]]،<ref>علیاری تبریزی، بهجه الآمال، ج۷، ص۷۰، ۱۴۱۲ق.</ref> [[مامقانی]] در [[تنقیح المقال]]،<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۳۸، نشر جهان.</ref> [[محمدتقی شوشتری]] در [[قاموس الرجال]]،<ref>شوشتری، قاموس الرجال، ج۹، ص۹۳، ۱۴۱۰ق.</ref> [[علی نمازی شاهرودی]] در [[مستدرکات علم رجال الحدیث]]<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۴۷۷، ش۱۵۱۳۹، ۱۴۱۲ق. </ref>و [[سید ابوالقاسم خویی]] در [[معجم رجال الحدیث]]<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۳۷۲ش، ج۱۹، ص۳۱۵</ref> اشاره کرد. همچنین [[محدث نوری]] در انتهای کتاب [[مستدرک الوسایل]] در بحث «مشیخه [[من لا یحضره الفقیه]]» به تفصیل درباره وثاقت مفضل سخن میگوید و قرائن و شواهدی را در وثاقت وی نقل میکند.<ref>نوری، مستدرک الوسایل، ۱۴۲۹ق، ج۲۲، ص۹۵-۱۳۵. </ref> شیخ [[اسد حیدر]] در کتاب [[الامام الصادق و المذاهب الاربعة]] معتقد است که دو مفضل بن عمر وجود دارد؛ مفضل بن عمر جعفی و مفضل بن عمر صيرفی، که اولی ثقه و مورد اعتماد و دومی فاسد المذهب و از خطابیه است و شايد مخالفان به عمد، بين اين دو خلط کردهاند.<ref>حیدر، اسد، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، دار التعارف، ج۲، ص۱۰۴.</ref> شاهد این مدعا اینکه روایاتی در کتب حدیثی شیعه از مفضل بن عمر بن القاسم الصيرفی یافت میشود.<ref>ترابی، الموسوعة الرجالية الميسرة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۶۷.</ref> | ||
*'''سکوت درباره وثاقت مفضل:''' عدهای دیگر درباره وثاقت و یا ضعف مفضل بن عمر هیچ قضاوتی نکردهاند که میتوان به [[احمد بن محمد بن خالد برقی|برقی]] اشاره کرد. او مفضل بن عمر را از اصحاب امام صادق میداند و به وثاقت یا ضعف او اشاره نمیکند. شیخ طوسی نیز در [[الفهرست]] فقط وصیت و کتاب او را نقل میکند<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ش۷۵۸، ص۲۵۱.</ref> و در کتاب رجال او را یکبار از اصحاب امام صادق و بار دیگر از اصحاب امام کاظم میداند ولی متعرض وثاقت یا ضعف او نمیشود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الرجال، ش۴۵۳۰، ص۳۰۷، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.</ref> [[کشی]] نیز در کتاب [[رجال کشی|رجال]] خود بهطور کلی روایاتی که در مدح او وارد شده و هم روایاتی که در ذم اوست را نقل میکند و نتیجهگیری نمیکند.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref> | *'''سکوت درباره وثاقت مفضل:''' عدهای دیگر درباره وثاقت و یا ضعف مفضل بن عمر هیچ قضاوتی نکردهاند که میتوان به [[احمد بن محمد بن خالد برقی|برقی]] اشاره کرد. او مفضل بن عمر را از اصحاب امام صادق میداند و به وثاقت یا ضعف او اشاره نمیکند. شیخ طوسی نیز در [[الفهرست]] فقط وصیت و کتاب او را نقل میکند<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ش۷۵۸، ص۲۵۱.</ref> و در کتاب رجال او را یکبار از اصحاب امام صادق و بار دیگر از اصحاب امام کاظم میداند ولی متعرض وثاقت یا ضعف او نمیشود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الرجال، ش۴۵۳۰، ص۳۰۷، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.</ref> [[کشی]] نیز در کتاب [[رجال کشی|رجال]] خود بهطور کلی روایاتی که در مدح او وارد شده و هم روایاتی که در ذم اوست را نقل میکند و نتیجهگیری نمیکند.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۶۱۲-۶۲۱.</ref> | ||