پرش به محتوا

ابراهیم پسر رسول خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

منبع یابی؛ ویرایش و اصلاح مطالب؛ اصلاح پاورقی و منابع
جز (ویکی‌سازی)
imported>M.r.seifi
(منبع یابی؛ ویرایش و اصلاح مطالب؛ اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۲۹: خط ۲۹:
==نسب و تولد==
==نسب و تولد==
{{فرزندان پیامبر(ص)}}
{{فرزندان پیامبر(ص)}}
ابراهیم بن [[محمد]] بن [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] بن [[عبدالمطلب]] فرزند پیامبر اسلام است. مادرش [[ماریه قبطیه]] از دختران ملوک [[مصر]] بود که مقوقس حاکم مصر و اسکندریه او را به پیامبر بخشید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۰</ref>
ابراهیم بن [[محمد]] بن [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] بن [[عبدالمطلب]] فرزند پیامبر اسلام است. مادرش [[ماریه قبطیه]] از دختران ملوک [[مصر]] بود که مقوقس حاکم مصر و اسکندریه او را به پیامبر بخشید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۰۰.</ref>


ابراهیم در [[ذی الحجه]] [[سال ۸ قمری|سال ۸ هجری]] متولد شد. پیامبر به اصحابش فرمود: برای من پسری متولد شده و من نام پدرم [[ابراهیم]] را بر او گذاردم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۸</ref>
ابراهیم در [[ذی الحجه]] [[سال ۸ قمری|سال ۸ هجری]] متولد شد. پیامبر به اصحابش فرمود: برای من پسری متولد شده و من نام پدرم [[ابراهیم]] را بر او گذاردم.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۸.</ref>
پیامبر روز هفتم تولدش برای او [[عقیقه]] کرد و سر او را تراشید و هم‌وزن آن به مساکین، نقره داد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۷</ref>
پیامبر روز هفتم تولدش برای او [[عقیقه]] کرد و سر او را تراشید و هم‌وزن آن به مساکین، نقره داد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>


پس از تولد ابراهیم، [[جبرئیل]] نازل ­شد و حضرت را با عنوان "اباابراهیم" سلام ­داد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۵۰</ref> نقل است که بعد از تولد ابراهیم، پیامبر شاد شد و او را به [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است!»<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۴۵۰</ref>
پس از تولد ابراهیم، [[جبرئیل]] نازل ­شد و حضرت را با عنوان "اباابراهیم" سلام ­داد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۰.</ref> نقل است که بعد از تولد ابراهیم، پیامبر شاد شد و او را به [[عایشه دختر ابوبکر|عایشه]] نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است!»<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۰.</ref>


===قابله و دایه===
===قابله و دایه===
بنابر گزارش‌های تاریخی، قابله او سلمی خادمه پیامبر بود. سلمی پس از تولد ابراهیم، شوهرش [[ابو رافع]] را باخبر کرد و او نزد پیامبر رفت و خبر تولد را به او داد. پیامبر شاد شد و بنده‌ای به او بخشید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۷</ref>  
بنابر گزارش‌های تاریخی، قابله او سلمی خادمه پیامبر بود. سلمی پس از تولد ابراهیم، شوهرش [[ابو رافع]] را باخبر کرد و او نزد پیامبر رفت و خبر تولد را به او داد. پیامبر شاد شد و بنده‌ای به او بخشید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>  


پس از تولد ابراهیم، زنان [[انصار]] برای شیر دادن او بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند. پیامبر ابراهیم را به [[ام بردة دختر منذر بن زید]] سپرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۸</ref>
پس از تولد ابراهیم، زنان [[انصار]] برای شیر دادن او بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند. پیامبر ابراهیم را به [[ام بردة دختر منذر بن زید]] سپرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۰۸.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
[[پرونده:نقشه بقیع.jpg|بندانگشتی|جایگاه قبر ابراهیم پسر [[رسول خدا (ص)]] در [[بقیع]]]]
[[پرونده:نقشه بقیع.jpg|بندانگشتی|جایگاه قبر ابراهیم پسر [[رسول خدا (ص)]] در [[بقیع]]]]
ابراهیم بنابر نقلی در دهم یا آخر [[ربیع الاول]] [[سال ۱۰ قمری]] در ۱۶ ماهگی<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۱۵؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۵۱</ref> و بنابر نقلی در ۱۸ ماهگی<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۱۴؛ أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۵۰</ref> و به نقل [[ابن شهرآشوب]] پس از یک سال و ده ماه و هشت روز، از دنیا رفت و در [[بقیع]] در کنار قبر [[عثمان بن مظعون]] (درگذشته [[سال ۲ قمری|۲ق]]) [[دفن]] شد.<ref>الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۱۵؛ أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۵۱</ref> پیامبر سنگی بر سر مزار او قرار داد و بر قبر او آب پاشید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۱۵؛ أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۵۱</ref>
ابراهیم بنابر نقلی در دهم یا آخر [[ربیع الاول]] [[سال ۱۰ قمری]] در ۱۶ ماهگی<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۱.</ref> و بنابر نقلی در ۱۸ ماهگی<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۰.</ref> و به نقل دیگر پس از یک سال و ده ماه و هشت روز، از دنیا رفت و در [[بقیع]] در کنار قبر [[عثمان بن مظعون]] (درگذشته [[سال ۲ قمری|۲ق]]) [[دفن]] شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۱.</ref> پیامبر سنگی بر سر مزار او قرار داد و بر قبر او آب پاشید.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۱.</ref>


===نقل ابن شهرآشوب===
===نقل ابن شهرآشوب===
[[ابن شهرآشوب]] در کتاب [[مناقب ابن شهرآشوب|المناقب]] از [[ابن عباس]] نقل کرده است که روزی پیامبر، فرزندش ابراهیم و نوه‌اش [[امام حسین(ع)|حسین]] را در دامن خود نشانده بود. پس [[جبرئیل]] نازل شد و گفت خدا به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: «بین این دو جمع نمی‌کنم؛ یکی را فدای دیگری کن.» پس پیامبر امام حسین(ع) را برگزید و پس از سه روز ابراهیم از دنیا رفت.<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ج۴، ص۸۱</ref>
[[ابن شهرآشوب]] در کتاب [[مناقب ابن شهرآشوب|المناقب]] از [[ابن عباس]] نقل کرده است که روزی پیامبر، فرزندش ابراهیم و نوه‌اش [[امام حسین(ع)|حسین]] را در دامن خود نشانده بود. پس [[جبرئیل]] نازل شد و گفت خدا به تو سلام می‌رساند و می‌گوید: «بین این دو جمع نمی‌کنم؛ یکی را فدای دیگری کن.» پس پیامبر امام حسین(ع) را برگزید و پس از سه روز ابراهیم از دنیا رفت.<ref>ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۱.</ref>


===اندوه پیامبر===
===اندوه پیامبر===
پیامبر از مرگ ابراهیم سخت اندوهگین شد و گریست و در پاسخ به اعتراض برخی فرمود:
پیامبر از مرگ ابراهیم سخت اندوهگین شد و گریست و در پاسخ به اعتراض برخی فرمود:
{{گفتاورد تزیینی|من نیز انسانم؛ چشم می‌گرید و قلب اندوهگین می‌شود ولی سخنی که خداوند را به خشم آورد نمی‌گوییم.‌ ای ابراهیم! به خدا سوگند ما بخاطر (مرگ) تو ناراحتیم.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۹، ص۹۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۱۴</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|من نیز انسانم؛ چشم می‌گرید و قلب اندوهگین می‌شود ولی سخنی که خداوند را به خشم آورد نمی‌گوییم.‌ ای ابراهیم! به خدا سوگند ما بخاطر (مرگ) تو ناراحتیم.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۷۹، ص۹۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۴.</ref>}}


نیز نقل شده که پیامبر رو به کوه ایستاد و گفت:
نیز نقل شده که پیامبر رو به کوه ایستاد و گفت:


{{گفتاورد تزیینی|ای کوه! اگر آنچه بر من وارد شده بر تو وارد می‌شد، تو را درهم می‌کوبید، ولی ما همان‌گونه که خدا فرمان داده، می‌گوییم: {{عربی|إنّا لِلهِ وَ إنّا اِلَیْهِ راجِعونَ وَ الْحَمدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ.}}<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۵۲</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|ای کوه! اگر آنچه بر من وارد شده بر تو وارد می‌شد، تو را درهم می‌کوبید، ولی ما همان‌گونه که خدا فرمان داده، می‌گوییم: {{عربی|إنّا لِلهِ وَ إنّا اِلَیْهِ راجِعونَ وَ الْحَمدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ.}}<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲.</ref>}}


===خورشیدگرفتگی===
===خورشیدگرفتگی===
روزی که ابراهیم درگذشت، کسوف (خورشید گرفتگی) رخ داد. برخی گفتند: خورشید بخاطر مرگ ابراهیم گرفته است. پیامبر وقتی این سخن را شنید، بیرون آمد و پس از حمد الهی فرمود:
روزی که ابراهیم درگذشت، کسوف (خورشید گرفتگی) رخ داد. برخی گفتند: خورشید بخاطر مرگ ابراهیم گرفته است. پیامبر وقتی این سخن را شنید، بیرون آمد و پس از حمد الهی فرمود:
:::«خورشید و ماه دو نشانه از نشانه‌های الهی هستند و بخاطر مرگ یا زندگی هیچ کس نمی‌گیرند.»<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۹، ص۹۱</ref>
:::«خورشید و ماه دو نشانه از نشانه‌های الهی هستند و بخاطر مرگ یا زندگی هیچ کس نمی‌گیرند.»<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۷۹، ص۹۱.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۶۵: خط ۶۵:
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}
==منابع==
==منابع==
*ابن سعد، الطبقات الکبری، دوم، بیروت،‌ دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
*ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت،‌ دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
*ابن شهر آشوب، المناقب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
*ابن شهر آشوب، محمد بن علی، المناقب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق.
*بلاذری، أنساب الأشراف،اول، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
*بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
*مجلسی، بحارالأنوار، دوم، تهران، اسلامیة، ۱۳۶۳ش.
*مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، تهران، انتشارات اسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.


{{پیامبر اسلام}}
{{پیامبر اسلام}}
کاربر ناشناس