پرش به محتوا

سوره ذاریات: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ مهٔ ۲۰۱۷
بخش روایتهای تاریخی
imported>Mahdiemadi
جز (اصلاح کج تابی متن)
imported>Sama
(بخش روایتهای تاریخی)
خط ۵۰: خط ۵۰:
[[مجمع البیان]] از  [[پیامبر(ص)]] نقل کرده است که کسی که سوره ذاریات را قرائت می‌کند، به ازاء هر بادی که می‌وزد، ده پاداش به او داده می‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج‏۹، ص۲۲۸.</ref>
[[مجمع البیان]] از  [[پیامبر(ص)]] نقل کرده است که کسی که سوره ذاریات را قرائت می‌کند، به ازاء هر بادی که می‌وزد، ده پاداش به او داده می‌شود.<ref>طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۷۲ش، ج‏۹، ص۲۲۸.</ref>
[[شیخ صدوق]] هم به نقل از [[امام صادق(ع)]]، نوشته است هر كس سوره ذاريات را در روز يا شب تلاوت كند، خداوند زندگی‌اش را اصلاح می‌کند و به او روزی گسترده می‌دهد و قبر او را با چراغی كه تا روز قيامت مى‌‏درخشد، روشن مى‏‌کند.<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۵.</ref>
[[شیخ صدوق]] هم به نقل از [[امام صادق(ع)]]، نوشته است هر كس سوره ذاريات را در روز يا شب تلاوت كند، خداوند زندگی‌اش را اصلاح می‌کند و به او روزی گسترده می‌دهد و قبر او را با چراغی كه تا روز قيامت مى‌‏درخشد، روشن مى‏‌کند.<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۵.</ref>
 
==داستان‌ها و روایت‌های تاریخی==
*داستان ورود [[فرشتگان]] بر [[ابراهیم]]: ورود فرشتگان، ناشناس بودن آنان برای ابراهیم، آوردن گوساله‌ای بریان برای آنان، نخوردن فرشتگان از گوساله، ترس ابراهیم از آنان، بشارت فرزند به ابراهیم از سوی فرشتگان، شگفتی همسر ابراهیم از مژده، پرسش ابراهیم از مأموریت فرشتگان، پاسخ آنان مبنی بر عذاب [[قوم لوط]] و نجات مؤمنان از میان آنان. آیه‌های ۲۴-۳۶
*فرستادن [[موسی]] به سوی [[فرعون]]، روی‌گردانی فرعون و یارانش و اتهام سحر و دیوانگی به موسی، غرق شدن آنان در دریا. آیه‌های ۳۸-۴۰
*عذاب قوم عاد. آیه‌های ۴۱-۴۲
*دعوت [[ثمود]] به ایمان و مهلت به آنان و سرپیچی از امر خداوند، نزول عذاب بر آنان. آیه‌های ۴۳-۴۵
*عذاب قوم نوح. آیه ۴۶
*اتهام [[سحر]] و دیوانگی به پیامبران پیشین. آیه ۵۲
== متن سوره ==
== متن سوره ==
{{نقل قول دوقلو تاشو|بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ{{سخ}}وَالذَّارِ‌يَاتِ ذَرْ‌وًا ﴿١﴾ فَالْحَامِلَاتِ وِقْرً‌ا ﴿٢﴾ فَالْجَارِ‌يَاتِ يُسْرً‌ا ﴿٣﴾ فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرً‌ا ﴿٤﴾ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿٥﴾ وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ ﴿٦﴾ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ ﴿٧﴾ إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿٨﴾ يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ ﴿٩﴾ قُتِلَ الْخَرَّ‌اصُونَ ﴿١٠﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَ‌ةٍ سَاهُونَ ﴿١١﴾ يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ ﴿١٢﴾ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ‌ يُفْتَنُونَ ﴿١٣﴾ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَـٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿١٤﴾ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٥﴾ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَ‌بُّهُمْ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُحْسِنِينَ ﴿١٦﴾ كَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ﴿١٧﴾ وَبِالْأَسْحَارِ‌ هُمْ يَسْتَغْفِرُ‌ونَ ﴿١٨﴾ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُ‌ومِ ﴿١٩﴾ وَفِي الْأَرْ‌ضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ ﴿٢٠﴾ وَفِي أَنفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٢١﴾ وَفِي السَّمَاءِ رِ‌زْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿٢٢﴾ فَوَرَ‌بِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ﴿٢٣﴾ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَ‌اهِيمَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٤﴾ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾ فَرَ‌اغَ إِلَىٰ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ ﴿٢٦﴾ فَقَرَّ‌بَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿٢٧﴾ فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۖ قَالُوا لَا تَخَفْ ۖ وَبَشَّرُ‌وهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿٢٨﴾ فَأَقْبَلَتِ امْرَ‌أَتُهُ فِي صَرَّ‌ةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ ﴿٢٩﴾ قَالُوا كَذَٰلِكِ قَالَ رَ‌بُّكِ ۖ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿٣١﴾ قَالُوا إِنَّا أُرْ‌سِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُّجْرِ‌مِينَ ﴿٣٢﴾ لِنُرْ‌سِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَ‌ةً مِّن طِينٍ ﴿٣٣﴾ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُسْرِ‌فِينَ ﴿٣٤﴾ فَأَخْرَ‌جْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٣٥﴾ فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ‌ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٦﴾ وَتَرَ‌كْنَا فِيهَا آيَةً لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٣٧﴾ وَفِي مُوسَىٰ إِذْ أَرْ‌سَلْنَاهُ إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٣٨﴾ فَتَوَلَّىٰ بِرُ‌كْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ‌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٣٩﴾ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿٤٠﴾ وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْ‌سَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّ‌يحَ الْعَقِيمَ ﴿٤١﴾ مَا تَذَرُ‌ مِن شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّ‌مِيمِ ﴿٤٢﴾ وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٤٣﴾ فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ رَ‌بِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنظُرُ‌ونَ ﴿٤٤﴾ فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنتَصِرِ‌ينَ ﴿٤٥﴾ وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿٤٦﴾ وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿٤٧﴾ وَالْأَرْ‌ضَ فَرَ‌شْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾ وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٤٩﴾ فَفِرُّ‌وا إِلَى اللَّـهِ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٥٠﴾ وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ‌ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٥١﴾ كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ‌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ﴿٥٤﴾ وَذَكِّرْ‌ فَإِنَّ الذِّكْرَ‌ىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٥٥﴾ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾ مَا أُرِ‌يدُ مِنْهُم مِّن رِّ‌زْقٍ وَمَا أُرِ‌يدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿٥٧﴾ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الرَّ‌زَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿٥٨﴾ فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ ﴿٥٩﴾ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِن يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿٦٠﴾| به نام خداوند رحمتگر مهربان{{سخ}}سوگند به بادهاى ذره‌افشان، (۱) و ابرهاى گرانبار، (۲) و سبك سيران، (۳) و تقسيم‌كنندگان كار[ها]، (۴) كه آنچه وعده داده شده‌ايد راست است، (۵) و [روز] پاداش واقعيت دارد. (۶)سوگند به آسمان مشبّك، (۷) كه شما [درباره قرآن‌] در سخنى گوناگونيد. (۸) [بگوى‌] تا هر كه از آن برگشته، برگشته باشد. (۹) مرگ بر دروغپردازان! (۱۰) همانان كه در ورطه نادانى بى‌خبرند. (۱۱) پرسند: «روز پاداش كى است؟» (۱۲) همان روز كه آنان بر آتش، عقوبت [و آزموده‌] شوند. (۱۳) عذاب [موعود] خود را بچشيد، اين است همان [بلايى‌] كه با شتاب خواستار آن بوديد. (۱۴) پرهيزگاران در باغها و چشمه سارانند. (۱۵) آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مى‌گيرند، زيرا كه آنها پيش از اين نيكوكار بودند. (۱۶) و از شب اندكى را مى‌غنودند. (۱۷) و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى‌كردند. (۱۸) و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معين‌] بود. (۱۹) و روى زمين براى اهل يقين نشانه‌هايى [متقاعدكننده‌] است، (۲۰) و در خود شما؛ پس مگر نمى‌بينيد؟ (۲۱) و روزى شما و آنچه وعده داده شده‌ايد در آسمان است. (۲۲) پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين، كه واقعاً او حق است همان گونه كه خود شما سخن مى‌گوييد. (۲۳) آيا خبر مهمانان ارجمند ابراهيم به تو رسيد؟ (۲۴) چون بر او درآمدند؛ پس سلام گفتند. گفت: «سلام، مردمى ناشناسيد.» (۲۵) پس آهسته به سوى زنش رفت و گوساله‌اى فربه [و بريان‌] آورد. (۲۶) آن را به نزديكشان برد [و] گفت: «مگر نمى‌خوريد؟» (۲۷) و [در دلش‌] از آنان احساس ترسى كرد. گفتند: «مترس.» و او را به پسرى دانا مژده دادند. (۲۸) و زنش با فريادى [از شگفتى‌] سر رسيد و بر چهره خود زد و گفت: «زنى پير نازا [چگونه بزايد]؟» (۲۹) گفتند: «پروردگارت چنين فرموده است. او خود حكيم داناست.» (۳۰) [ابراهيم‌] گفت: «اى فرستادگان، مأموريت شما چيست؟» (۳۱) گفتند: «ما به سوى مردمى پليدكار فرستاده شده‌ايم، (۳۲) تا سنگهايى از گِل رُس بر [سر] آنان فرو فرستيم. (۳۳) [كه‌] نزد پروردگارت براى مسرفان نشان‌گذارى شده است. (۳۴) پس هر كه از مؤمنان در آن [شهرها] بود بيرون برديم. (۳۵) و[لى‌] در آنجا جز يك خانه از فرمانبران [خدا بيشتر] نيافتيم. (۳۶) و در آنجا براى آنها كه از عذاب پر درد مى‌ترسند، عبرتى به جاى گذاشتيم. (۳۷) و [نيز] در [ماجراى‌] موسى، چون او را با حجتى آشكار به سوى فرعون گسيل داشتيم. (۳۸) پس [فرعون‌] با اركان [دولت‌] خود روى برتافت و گفت: «[اين شخص،] ساحر يا ديوانه‌اى است.» (۳۹) [تا] او و سپاهيانش را گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم در حالى كه او [در آخرين لحظه‌] نكوهشگر [خود] بود. (۴۰) و در [ماجراى‌] عاد [نيز]، چون بر [سر] آنها آن باد مُهلِك را فرستاديم. (۴۱) به هر چه مى‌وزيد آن را چون خاكستر استخوان مرده مى‌گردانيد. (۴۲) و در [ماجراى‌] ثمود [نيز عبرتى بود]، آنگاه كه به ايشان گفته شد: «تا چندى برخوردار شويد.» (۴۳) تا [آنكه‌] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى كه آنها مى‌نگريستند، آذرخش آنان را فرو گرفت. (۴۴) در نتيجه نه توانستند به پاى خيزند و نه طلب يارى كنند. (۴۵) و قوم نوح [نيز] پيش از آن [اقوام نامبرده همين گونه هلاك شدند]، زيرا آنها مردمى نافرمان بودند. (۴۶) و آسمان را به قدرت خود برافراشتيم، و بى‌گمان، ما [آسمان‌]گستريم! (۴۷) و زمين را گسترانيده‌ايم و چه نيكو گسترندگانيم. (۴۸) و از هر چيزى دو گونه [يعنى نر و ماده‌] آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد. (۴۹) پس به سوى خدا بگريزيد، كه من شما را از طرف او بيم‌دهنده‌اى آشكارم. (۵۰) و با خدا معبودى ديگر قرار مدهيد كه من از جانب او هشداردهنده‌اى آشكارم. (۵۱) بدين سان بر كسانى كه پيش از آنها بودند هيچ پيامبرى نيامد جز اينكه گفتند: «ساحر يا ديوانه‌اى است.» (۵۲) آيا همديگر را به اين [سخن‌] سفارش كرده بودند؟ [نه!] بلكه آنان مردمى سركش بودند. (۵۳) پس، از آنان روى بگردان، كه تو در خور نكوهش نيستى. (۵۴) و پند ده، كه مؤمنان را پند سود بخشد. (۵۵) و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند. (۵۶) از آنان هيچ روزيى نمى‌خواهم، و نمى‌خواهم كه مرا خوراك دهند. (۵۷) خداست كه خود روزى بخش نيرومند استوار است. (۵۸) پس براى كسانى كه ستم كردند بهره‌اى است از عذاب، همانند بهره عذاب ياران [قبلى‌]شان. پس [بگو:] در خواستن عذاب از من، شتابزدگى نكنند. (۵۹) پس واى بر كسانى كه كافر شده‌اند از آن روزى كه وعده يافته‌اند. (۶۰)}}
{{نقل قول دوقلو تاشو|بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ{{سخ}}وَالذَّارِ‌يَاتِ ذَرْ‌وًا ﴿١﴾ فَالْحَامِلَاتِ وِقْرً‌ا ﴿٢﴾ فَالْجَارِ‌يَاتِ يُسْرً‌ا ﴿٣﴾ فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرً‌ا ﴿٤﴾ إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿٥﴾ وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ ﴿٦﴾ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ ﴿٧﴾ إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُّخْتَلِفٍ ﴿٨﴾ يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ ﴿٩﴾ قُتِلَ الْخَرَّ‌اصُونَ ﴿١٠﴾ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَ‌ةٍ سَاهُونَ ﴿١١﴾ يَسْأَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ ﴿١٢﴾ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ‌ يُفْتَنُونَ ﴿١٣﴾ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَـٰذَا الَّذِي كُنتُم بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿١٤﴾ إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٥﴾ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَ‌بُّهُمْ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُحْسِنِينَ ﴿١٦﴾ كَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ﴿١٧﴾ وَبِالْأَسْحَارِ‌ هُمْ يَسْتَغْفِرُ‌ونَ ﴿١٨﴾ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُ‌ومِ ﴿١٩﴾ وَفِي الْأَرْ‌ضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ ﴿٢٠﴾ وَفِي أَنفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٢١﴾ وَفِي السَّمَاءِ رِ‌زْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿٢٢﴾ فَوَرَ‌بِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ﴿٢٣﴾ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَ‌اهِيمَ الْمُكْرَ‌مِينَ ﴿٢٤﴾ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾ فَرَ‌اغَ إِلَىٰ أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ ﴿٢٦﴾ فَقَرَّ‌بَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿٢٧﴾ فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۖ قَالُوا لَا تَخَفْ ۖ وَبَشَّرُ‌وهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿٢٨﴾ فَأَقْبَلَتِ امْرَ‌أَتُهُ فِي صَرَّ‌ةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ ﴿٢٩﴾ قَالُوا كَذَٰلِكِ قَالَ رَ‌بُّكِ ۖ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿٣١﴾ قَالُوا إِنَّا أُرْ‌سِلْنَا إِلَىٰ قَوْمٍ مُّجْرِ‌مِينَ ﴿٣٢﴾ لِنُرْ‌سِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَ‌ةً مِّن طِينٍ ﴿٣٣﴾ مُّسَوَّمَةً عِندَ رَ‌بِّكَ لِلْمُسْرِ‌فِينَ ﴿٣٤﴾ فَأَخْرَ‌جْنَا مَن كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٣٥﴾ فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ‌ بَيْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٦﴾ وَتَرَ‌كْنَا فِيهَا آيَةً لِّلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٣٧﴾ وَفِي مُوسَىٰ إِذْ أَرْ‌سَلْنَاهُ إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٣٨﴾ فَتَوَلَّىٰ بِرُ‌كْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ‌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٣٩﴾ فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿٤٠﴾ وَفِي عَادٍ إِذْ أَرْ‌سَلْنَا عَلَيْهِمُ الرِّ‌يحَ الْعَقِيمَ ﴿٤١﴾ مَا تَذَرُ‌ مِن شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّ‌مِيمِ ﴿٤٢﴾ وَفِي ثَمُودَ إِذْ قِيلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٤٣﴾ فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ رَ‌بِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنظُرُ‌ونَ ﴿٤٤﴾ فَمَا اسْتَطَاعُوا مِن قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنتَصِرِ‌ينَ ﴿٤٥﴾ وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿٤٦﴾ وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿٤٧﴾ وَالْأَرْ‌ضَ فَرَ‌شْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿٤٨﴾ وَمِن كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُ‌ونَ ﴿٤٩﴾ فَفِرُّ‌وا إِلَى اللَّـهِ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٥٠﴾ وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ‌ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿٥١﴾ كَذَٰلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّن رَّ‌سُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ‌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿٥٢﴾ أَتَوَاصَوْا بِهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٥٣﴾ فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنتَ بِمَلُومٍ ﴿٥٤﴾ وَذَكِّرْ‌ فَإِنَّ الذِّكْرَ‌ىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٥٥﴾ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾ مَا أُرِ‌يدُ مِنْهُم مِّن رِّ‌زْقٍ وَمَا أُرِ‌يدُ أَن يُطْعِمُونِ ﴿٥٧﴾ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الرَّ‌زَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿٥٨﴾ فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِّثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ ﴿٥٩﴾ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِن يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿٦٠﴾| به نام خداوند رحمتگر مهربان{{سخ}}سوگند به بادهاى ذره‌افشان، (۱) و ابرهاى گرانبار، (۲) و سبك سيران، (۳) و تقسيم‌كنندگان كار[ها]، (۴) كه آنچه وعده داده شده‌ايد راست است، (۵) و [روز] پاداش واقعيت دارد. (۶)سوگند به آسمان مشبّك، (۷) كه شما [درباره قرآن‌] در سخنى گوناگونيد. (۸) [بگوى‌] تا هر كه از آن برگشته، برگشته باشد. (۹) مرگ بر دروغپردازان! (۱۰) همانان كه در ورطه نادانى بى‌خبرند. (۱۱) پرسند: «روز پاداش كى است؟» (۱۲) همان روز كه آنان بر آتش، عقوبت [و آزموده‌] شوند. (۱۳) عذاب [موعود] خود را بچشيد، اين است همان [بلايى‌] كه با شتاب خواستار آن بوديد. (۱۴) پرهيزگاران در باغها و چشمه سارانند. (۱۵) آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مى‌گيرند، زيرا كه آنها پيش از اين نيكوكار بودند. (۱۶) و از شب اندكى را مى‌غنودند. (۱۷) و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى‌كردند. (۱۸) و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معين‌] بود. (۱۹) و روى زمين براى اهل يقين نشانه‌هايى [متقاعدكننده‌] است، (۲۰) و در خود شما؛ پس مگر نمى‌بينيد؟ (۲۱) و روزى شما و آنچه وعده داده شده‌ايد در آسمان است. (۲۲) پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين، كه واقعاً او حق است همان گونه كه خود شما سخن مى‌گوييد. (۲۳) آيا خبر مهمانان ارجمند ابراهيم به تو رسيد؟ (۲۴) چون بر او درآمدند؛ پس سلام گفتند. گفت: «سلام، مردمى ناشناسيد.» (۲۵) پس آهسته به سوى زنش رفت و گوساله‌اى فربه [و بريان‌] آورد. (۲۶) آن را به نزديكشان برد [و] گفت: «مگر نمى‌خوريد؟» (۲۷) و [در دلش‌] از آنان احساس ترسى كرد. گفتند: «مترس.» و او را به پسرى دانا مژده دادند. (۲۸) و زنش با فريادى [از شگفتى‌] سر رسيد و بر چهره خود زد و گفت: «زنى پير نازا [چگونه بزايد]؟» (۲۹) گفتند: «پروردگارت چنين فرموده است. او خود حكيم داناست.» (۳۰) [ابراهيم‌] گفت: «اى فرستادگان، مأموريت شما چيست؟» (۳۱) گفتند: «ما به سوى مردمى پليدكار فرستاده شده‌ايم، (۳۲) تا سنگهايى از گِل رُس بر [سر] آنان فرو فرستيم. (۳۳) [كه‌] نزد پروردگارت براى مسرفان نشان‌گذارى شده است. (۳۴) پس هر كه از مؤمنان در آن [شهرها] بود بيرون برديم. (۳۵) و[لى‌] در آنجا جز يك خانه از فرمانبران [خدا بيشتر] نيافتيم. (۳۶) و در آنجا براى آنها كه از عذاب پر درد مى‌ترسند، عبرتى به جاى گذاشتيم. (۳۷) و [نيز] در [ماجراى‌] موسى، چون او را با حجتى آشكار به سوى فرعون گسيل داشتيم. (۳۸) پس [فرعون‌] با اركان [دولت‌] خود روى برتافت و گفت: «[اين شخص،] ساحر يا ديوانه‌اى است.» (۳۹) [تا] او و سپاهيانش را گرفتيم و آنان را در دريا افكنديم در حالى كه او [در آخرين لحظه‌] نكوهشگر [خود] بود. (۴۰) و در [ماجراى‌] عاد [نيز]، چون بر [سر] آنها آن باد مُهلِك را فرستاديم. (۴۱) به هر چه مى‌وزيد آن را چون خاكستر استخوان مرده مى‌گردانيد. (۴۲) و در [ماجراى‌] ثمود [نيز عبرتى بود]، آنگاه كه به ايشان گفته شد: «تا چندى برخوردار شويد.» (۴۳) تا [آنكه‌] از فرمان پروردگار خود سر برتافتند و در حالى كه آنها مى‌نگريستند، آذرخش آنان را فرو گرفت. (۴۴) در نتيجه نه توانستند به پاى خيزند و نه طلب يارى كنند. (۴۵) و قوم نوح [نيز] پيش از آن [اقوام نامبرده همين گونه هلاك شدند]، زيرا آنها مردمى نافرمان بودند. (۴۶) و آسمان را به قدرت خود برافراشتيم، و بى‌گمان، ما [آسمان‌]گستريم! (۴۷) و زمين را گسترانيده‌ايم و چه نيكو گسترندگانيم. (۴۸) و از هر چيزى دو گونه [يعنى نر و ماده‌] آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد. (۴۹) پس به سوى خدا بگريزيد، كه من شما را از طرف او بيم‌دهنده‌اى آشكارم. (۵۰) و با خدا معبودى ديگر قرار مدهيد كه من از جانب او هشداردهنده‌اى آشكارم. (۵۱) بدين سان بر كسانى كه پيش از آنها بودند هيچ پيامبرى نيامد جز اينكه گفتند: «ساحر يا ديوانه‌اى است.» (۵۲) آيا همديگر را به اين [سخن‌] سفارش كرده بودند؟ [نه!] بلكه آنان مردمى سركش بودند. (۵۳) پس، از آنان روى بگردان، كه تو در خور نكوهش نيستى. (۵۴) و پند ده، كه مؤمنان را پند سود بخشد. (۵۵) و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند. (۵۶) از آنان هيچ روزيى نمى‌خواهم، و نمى‌خواهم كه مرا خوراك دهند. (۵۷) خداست كه خود روزى بخش نيرومند استوار است. (۵۸) پس براى كسانى كه ستم كردند بهره‌اى است از عذاب، همانند بهره عذاب ياران [قبلى‌]شان. پس [بگو:] در خواستن عذاب از من، شتابزدگى نكنند. (۵۹) پس واى بر كسانى كه كافر شده‌اند از آن روزى كه وعده يافته‌اند. (۶۰)}}
کاربر ناشناس