|
|
خط ۱۵: |
خط ۱۵: |
|
| |
|
| == ولایت تکوینی معصومان(ع) == | | == ولایت تکوینی معصومان(ع) == |
| درباره ولایت تکوینی معصومان میان عالمان شیعه اختلافنظر هست: برخی آن از اساس منکرند. گروهی بر این باورند که معصومان میتوانند تصرفاتی در طبیعت داشته باشند ولی این تصرفات فراگیر نیست و در مواردی استثنایی روی میدهد. جمعی نیز بر این باورند که معصومان واسطه فیض خداوند در همه علوم عالماند.<ref>ربانی گلپایگانی، «نقش فاعلی امام در نظام آفرینش»، ص۹</ref> | | درباره ولایت تکوینی معصومان میان عالمان شیعه اختلافنظر هست: گروهی بر این باورند که معصومان میتوانند تصرفاتی در طبیعت داشته باشند ولی این تصرفات فراگیر نیست و در مواردی استثنایی روی میدهد. جمعی نیز بر این باورند که معصومان واسطه فیض خداوند در همه علوم عالماند.<ref>ربانی گلپایگانی، «نقش فاعلی امام در نظام آفرینش»، ص۹</ref> |
|
| |
|
| | مرتضی مطهری، صافی گلپایگانی و محمدباقر مجلسی از طرفداران دیدگاه نخستاند.<ref>مطهری، مجموعهآثار، ۳، ص۲۸۵-۲۸۶؛ صافی گلپایگانی، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، ۱۳۹۳ش، ص۹۹-۱۰۰؛ مجلسی، مرآةالعقول، ج۳، ص۱۴۳.</ref> مطهری میگوید: «از نظر شیعه در هر زمان یک «انسان کامل» که نفوذ غیبی دارد بر جهان و انسان، و ناظر بر ارواح و نفوس و قلوب است و دارای نوعی تسلّط تکوینی بر جهان و انسان است.»<ref>مطهری، مجموعهآثار، ۳، ص۲۸۶.</ref> |
|
| |
|
| این عده نقش فاعلی [[امام]] در نظام آفرینش را منکرند؛ آنان معتقدند پذیرش نقش فاعلی برای امام در جهان آفرینش، مستلزم [[غلو]] و تفویض باطل و شرک است. آنان، حتی معجزات و کرامات را نیز که بیانگر تأثیر فاعلی امام در جهان طبیعت است، تأویل کرده و گفتهاند: در این رخدادها نقش امام، درخواست از [[خدا|خداوند]] و حداکثر اراده تحقق آنها است؛ ولی در تحقق آنها نقش فاعلی ندارد؛ بلکه خداوند، آن را پدید میآورد.<ref>ربانی گلپایگانی، «نقش فاعلی امام در نظام آفرینش»، مجله انتظار موعود، ش۲۹</ref> | | از نظر اینان ولایت تکوینی به این معنا نیست که همهچیز به معصومان تفویض شده است و آنان سرپرستی کل جهان را در اختیار دارند و از جانب خدا، خالق، محیی و ممیت اند.<ref>مطهری، مجموعهآثار، ۳، ص۲۸۶؛ صافی گلپایگانی، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، ۱۳۹۳ش، ص۹۸.</ref> |
|
| |
|
| [[شهید مطهری]] در نقل این دیدگاه چنین گفته است: برخی میپندارند که در وجود معجزه، شخصیت و اراده صاحب [[معجزه]] هیچگونه دخالتی ندارد، او فقط پرده نمایش است، ذات احدیت، مستقیماً و بلاواسطه آن را به وجود میآورد؛ زیرا کار اگر به حد اعجاز برسد، از حدود قدرت انسان در هر مقامی باشد، خارج است؛ پس آنگاه که معجزه صورت میگیرد، انسانی در کائنات تصرف نکرده است؛ بلکه خود ذات احدیت است که مستقیماً و بدون دخالت اراده انسان، در کائنات تصرف کرده است.<ref>مطهری، ولاءها و ولایتها، قم، ۱۳۸۸ش ص۹۸</ref>
| | در مقابل [[محقق اصفهانی]] معتقد است [[پیامبران]] و [[امامان شیعه|امامان]]، ولایت تکوینی بر همه امور عالم دارند و واسطه فیض خدا در هستیاند.<ref>محقق اصفهانی، حاشیةالمکاسب، ۱۴۱۸ق ج۲، ص۳۷۸-۳۸۰.</ref> |
| | |
| ۲. برخی دیگر، آن را به عنوان اصل ثانوی و در موارد استثنایی، نه به صورت کلی و فراگیر پذیرفتهاند.<ref>صافی گلپایگانی، امامت ومهدویت ج۱، ص۳۰-۳۱ و ۶۳-۶۴</ref>
| |
| | |
| این گروه معتقدند عقلاً و شرعاً امکان دارد که خداوند متعال به خواص از بندگانش، به سبب اظهار رفعت و علو شأن، یا تأیید آنها و اتمام حجت بر دیگران، یا مصالح دیگر، ولایت و قدرت در تصرف در کاینات عطا کند، تا در مواردی که فقط مأمورند مأموریت خود را انجام دهند و در موارد دیگر بر حسب مصالح و جهات ثانوی که در داخل نظام کاینات پیش میآید، طبق آن مصلحت تصرفاتی بنماید. یا این که کاینات را مطیع و فرمانبر آنها سازد، تا بر حسب اقتضا و مصلحت، هر تصرفی را که مصلحت دیدند، بنماید. [[روایات]] [[متواتر|متواتری]] از طرق [[شیعه]] و [[سنی]] دلالت دارند که [[حضرت رسول(ص)|حضرت رسول اکرم(ص)]] و [[ائمه اطهار]](ع) این ولایت و اذن و قدرت را دارا، و تصرفات آنها در کاینات به صورت اعجاز و خوارق در موارد بسیار، از حقایق مسلم تاریخ است و انکار آن، خردمندانه نیست.<ref>صافی گلپایگانی،ولایت تکوینی، ۱۳۷۸ش، ص۸۶-۸۷</ref>
| |
| | |
| | |
| ۳. گروهی، آنان را مجاری فیض الهی در گستره عالم آفرینش دانستهاند.<ref>صافی گلپایگانی،امامت ومهدویت، ۱۳۸۰ش،ج۱، ص۷۲</ref>
| |
| [[محقق اصفهانی]] معتقد است [[پیامبران]] و [[امامان شیعه|امامان]]، دارای [[ولایت معنوی]] و سلطنت باطنی بر همه امور تکوینی و تشریعی هستند؛ بنابراین، همان گونه که آنان مجاری فیوضات تکوینیاند، مجاری فیوضات تشریعی نیز هستند؛ بنابراین، آنان وسایط تکوین و تشریعند.<ref>محقق اصفهانی،حاشیه المکاسب، ۱۴۱۸ق ج۲، ص۳۷۸</ref> | |
| | |
| محققان بسیاری این نظریه را پذیرفتهاند و با تمسک به ادعیه و زیارات نظیر [[زیارت جامعه کبیره]] و روایاتی مانند [[حدیث قرب نوافل]] قائلند معصومین(ع) با ولایت تکوینی که خداوند به ایشان داده است می توانند تمامی موجودات و نظام آفرینش را تحت فرمان بگیرند. ظهور و بروز بسیاری از خوارق عادات و معجزاتی که از آنان صادر شده که از شماره بیرون است، همه مؤید این حقیقت انکار ناپذیر است.{{یادداشت| برخی نوشتهاند:ائمه معصومین(ع) در اثر پرورش قابلیتها و کسب شناخت و معرفتی والا و رسیدن به ایمان و یقین برتر به حوزۀ ولایت الاهی راه یافتند که پیامد مبارک آن، افاضۀ حضرت حق از ولایت تکوینیۀ خویش به آن ذوات مقدسه بوده است. کارنامه زندگی معصومین(ع) حاکی از آن است که عبودیت و بندگی خدا و ارتباط دائمی با مبدأ کائنات در سر لوحۀ زندگی آن بزرگواران قرار داشته که با همین اکسیر بندگی خدا، کیمیاگری میکردند و روح حیات را در کالبد نظام هستی میدمیدند که: «بکم یمسک السماء ان تقع علی الأرض». به واسطۀ شما آسمان نگه داشته میشود که بر زمین نیفتد.(زیارت جامعه)
| |
| | |
| از امام مجتبی(ع) منقول است که فرمودند: «من عبد الله عبد الله له کل شیء». هر کس بنده خدا شد خداوند همه چیز را تحت فرمان و بندگی او قرار میدهد. تفسیر عسکری، ج۱، ص۳۲۷
| |
| | |
| در حدیث قدسی آمده است که پروردگار متعال فرمود: «عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی». بندۀ من مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم قرار دهم. <ref>أسرارالصلاة، ج۱، ص۴؛ مقدمه شرح دعای صباح، خوئی، ج۱، ص۱۱.</ref>
| |
| در یک حدیث قدسی چنین آمده است {{متن عربی|«یابن آدم أنا غنی لا أفتقر أطعنی فیما أمرتک أجعلک غنیا لا تفتقر یا ابن آدم أنا حی لا أموت أطعنی فیما أمرتک أجعلک حیا لا تموت یا ابن آدم أنا أقول للشیء کن فیکون، أطعنی فیما أمرتک أجعلک تقول لشیء کن فیکون».}} فرزند آدم من غنی هستم و فقیر نمیشوم از من اطاعت کن تا تو را بینیاز قرار دهم که فقیر نشوی و من زندهام و نمیمیرم، آنچه به تو امر میکنم اطاعت کن تا تو را زنده دائمی قرار دهم که هرگز نمیری و من به شیء میگویم باش پس میشود. از من اطاعت کن تا تو را آنچنان قرار دهم که به شیء بگویی باش پس موجود شود. <ref>بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۷۶؛ إرشادالقلوب، ج۱، ص۷۵، عدةالداعی، ص۳۱۰.</ref>
| |
| نیز در دعای عدیله میخوانیم: {{متن عربی|«بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض والسماء»}}. به یمن وجود آن بزرگواران موجودات روزی میخورند و آسمان و زمین ثابت و برقرار میباشد. مفاتیح الجنان، ص۸۵
| |
| | |
| علاوه بر این روایات، حدیث معروف قرب نوافل که در اصول کافی آمده است، مجموعاً رمز دست یابی معصومین(ع) به ولایت تکوینی را بر ما آشکار مینمایند.}}
| |
| | |
| پس در معنای ولایت تکوینی [[معصومان]] چند امر لحاظ شده است:
| |
| | |
| ۱ مقام قرب الهی، که از طریق پیمودن صراط بندگی حاصل میشود.
| |
| | |
| ۲ مقام قرب باعث ظهور معنویت خاصی در انسان میشود که آن معنویت منشأ آثار بیرونی میشود.
| |
| | |
| ۳ انسانی که به مقام ولایت تکوینی میرسد، دارای مقام قدرت تصرف در امور و سرپرستی موجودات جهان میشود، به گونهای که موجودات جهان در حد ولایت ولی تابع و فرمانبر او میشوند و این همان اثر بیرونی ولایت تکوینی است.
| |
| | |
| ۴ این تصرف با اجازه خداوند متعال است.
| |
| | |
| ۵ تصرف خارج از نظام عِلّی و معلولی نیست. بلکه تصرف ولی علت آنچه تصرف شده، معلول کار اوست.
| |
| | |
| ۶ در عین حال که ولایت تکوینی بر اساس نظام علی و معلولی است، کاری خلاف عادت و جریان طبیعی عالم اسباب است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن،۱۳۶۸ش، ج۹،ص ۱۶۱</ref>
| |
|
| |
|
| ==ابعاد == | | ==ابعاد == |