Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
ولایت تشریعی در ادبیات عالمان شیعه دو معنا دارد: معنای نخست آن، حق شرعی بر جان و مال است. ولایت تشریعی، به این معنا، وقتی درباره پیامبر و امامان به کار میرود، مراد از آن این است که آنها از جانب خدا، صاحباختیار جان و مال مردم هستند، میتوانند در آنها تصرف کنند مثلاً مالشان را بفروشند و مردم باید از آنها اطاعت کنند.<ref>میلانی، الولایة التشریعیه، ۱۴۳۲ق، ص۴۹.</ref> | ولایت تشریعی در ادبیات عالمان شیعه دو معنا دارد: معنای نخست آن، حق شرعی بر جان و مال است. ولایت تشریعی، به این معنا، وقتی درباره پیامبر و امامان به کار میرود، مراد از آن این است که آنها از جانب خدا، صاحباختیار جان و مال مردم هستند، میتوانند در آنها تصرف کنند مثلاً مالشان را بفروشند و مردم باید از آنها اطاعت کنند.<ref>میلانی، الولایة التشریعیه، ۱۴۳۲ق، ص۴۹.</ref> | ||
معنایِ دومِ ولایت تشریعی حق قانونگذاری در حوزه دین است؛ یعنی تشریع احکام عبادی، اقتصادی، سیاسی، قضایی و ... .<ref>صافی گلپایگانی، سلسلهمباحث امامت و مهدویت، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۹۷.</ref> بهبیان دیگر به این معناست که حق داشته باشیم، برای موضوعی، حکمی شرعی صادر کنیم و بگوییم حلال یا حرام است.<ref>سبحانی، ولایت تشریعى و تکوینی در قرآن مجید، ۱۳۸۵ش، ص۱۹.</ref> | معنایِ دومِ ولایت تشریعی حق قانونگذاری در حوزه دین است؛ یعنی تشریع احکام عبادی، اقتصادی، سیاسی، قضایی و ... .<ref>صافی گلپایگانی، سلسلهمباحث امامت و مهدویت، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۹۷.</ref> بهبیان دیگر به این معناست که حق داشته باشیم، برای موضوعی، حکمی شرعی صادر کنیم و بگوییم حلال یا حرام است.<ref>سبحانی، ولایت تشریعى و تکوینی در قرآن مجید، ۱۳۸۵ش، ص۱۹.</ref> از این معنای ولایت تشریعی با عنوانِ «تفویض خدا به پیامبر و امامان» هم سخن آمده است.<ref>نگاه کنید به مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۸؛عاملی، الولایةُ التکوینیه و التشریعیه، ۱۴۲۸ق، ص۶۰-۶۳.</ref> | ||
==مسئله موردبحث در ولایت تشریعی== | ==مسئله موردبحث در ولایت تشریعی== |