|
|
خط ۲۱: |
خط ۲۱: |
| #دربرابر ولایت تشریعی امکان تخلف وجود دارد. بر خلاف ولایت تکوینی که امکان تخلف دربرابر آن وجود ندارد.<ref>طاهری خرم آبادی، ولایت و رهبری در اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۸۹-۹۰.</ref> | | #دربرابر ولایت تشریعی امکان تخلف وجود دارد. بر خلاف ولایت تکوینی که امکان تخلف دربرابر آن وجود ندارد.<ref>طاهری خرم آبادی، ولایت و رهبری در اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۸۹-۹۰.</ref> |
| #در ولایت تشریعی رابطه علت و معلولی بین دو طرف ولایت وجود ندارد. اما در ولایت تکوینی این رابطه وجود دارد.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۵.</ref> | | #در ولایت تشریعی رابطه علت و معلولی بین دو طرف ولایت وجود ندارد. اما در ولایت تکوینی این رابطه وجود دارد.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه، ۱۳۷۸ش، ص۱۲۵.</ref> |
|
| |
| ==گونهشناسی==
| |
| ولایت تشریعی دارای اقسام و گونههای متفاوتی است.<ref> سبحانی، ولایت تشریعی و تکوینی از دیدگاه علم و فلسفه، ۱۳۸۲ش، ص۱۵-۵۰.</ref>
| |
| ===ولایت بر تشریع===
| |
| اولین گونه ولایت تشریعی، ولایت بر احکام و تشریع است؛ یعنی حق قانون گذاری و جعل حکم.<ref>حسینی، میلانی، اثبات الولایة العامة، ۱۴۳۸ق، ص۲۶۷و۲۶۸؛ صافی گلپایگانی، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، ۱۳۹۲ش، ص۱۲۶.</ref> در روایات<ref>نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۸، بابُ التَّفْوِیض؛ صفار، بصائرالدرجات، ۱۴۰۴ق، صص۳۸۳-۳۸۷، باب ۵.</ref> از این نوع ولایت تشریعی، به تفویض تعبیر شده است.<ref>حسینی میلانی، اثبات الولایة العامة، ۱۴۳۸ق، ص۲۶۸.</ref>
| |
| براساس آیات قرآن<ref>سوره انعام، آیه ۵۷و۶۲؛ سوره یوسف، آیه۴۰و۶۷؛ سوره قصص، آیه ۷۰و۸۸؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> این نوع ولایت به طور مستقل مخصوص خداوند متعال است و غیر او کسی مستقلا چنین ولایتی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۱۱۶؛ مؤمن، «ولایة ولی المعصوم(ع)»، ص۸۱و۹۱.</ref>
| |
|
| |
| ===ولایت بر اموال و نفوس مردم===
| |
| گونه دیگری از ولایت تشریعی، اولویت در تصرف در اموال و نفوس مردم است.<ref>خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۸؛ صافی گلپایگانی، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۳؛ حسینی، میلانی، اثبات الولایة العامة، ۱۴۳۸ق، ص۱۱۱.</ref> به گفته [[ابوالقاسم خویی]] و [[لطف الله صافی]] از [[مراجع تقلید]]، در اثبات و پذیرش این نوع ولایت برای پیامبر(ص) و ائمه(ع) اختلافی وجود ندارد.<ref>خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۸؛ صافی گلپایگانی، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۳، ۱۳۵ و۱۴۱.</ref>
| |
| ===ولایت تفسیری ===
| |
| تفسیر و توضیحی که [[معصوم]] از [[وحی]] میدهد به دلیل اتصال او به خزانۀ علم الهی و آگاهی وی از مقصدهای خداوند بر ما حجت تعبدی و بدون نیاز به استدلال آن را میپذیریم.<ref>صادقی، درآمدی بر کلام جدید، ۱۳۸۲ش، ص۳۶۵.</ref>
| |
| آیاتی از [[قرآن کریم]] نظیر [[آیه تطهیر|آیۀ تطهیر]] و [[آیه صادقین|آیۀ صادقین]] و [[آیه اولو الامر]] یر این مدعا دلالت میکند.
| |
|
| |
| براساس روایات هم، اهلبیت پیامبر دارای شؤون و مناصبی هستند که سخن آنان را در تفسیر و تبیین آیات قرآن و سنت پیامبر حجت میکند،انان بر اساس علم و[[عصمت]] تفسیرشان حجیت است.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۳.</ref>
| |
|
| |
| === ولایت اجتماعی ===
| |
| سرپرستی و رهبری اجتماع بشری مباحث فراوانی دارد و تمامی شاخههای کشورداری را در برمیگیرد. این سرپرستی به معنای حق تصرف در مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و همه مسائل و مشکالت مربوط به جامعه است.<ref>صادقی، رکعی، گونههای ولایت تشریعی امامان، فصلنامه امامت پژوهی، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۸.</ref>
| |
| هرکس که مسؤولیت سرپرستی جامعه را به عهده میگیرد از اختیاراتی در تصرف امورمربوط به این شؤون برخوردار است. به همین دلیل وجود فردی معصوم برای تثبیت و تطبییق دین و شریعت همواره ضروری بوده است.
| |
| علامه طباطبایی معتقد است :آیات قرآن اطاعت از اوامر و احکام در حوزه مسائل اجتماعی و حکومتی معصوم را لازم میداند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۹۴</ref>
| |
|
| |
| از این رو، برقراری نظم و امنیت جامعه، برقراری عدالت اجتماعی، اجرای تکالیف اجتماعی و حدود الهی، جلوگیری از ایجاد و گسترش مفاسد از نیازمندیهای جامعه بشری است که در سایۀ امامت به دست میآید.ولایت اجتماعی خود به ولایتهای جزئیتر تقسیم میگردد که ازاین قرارند:
| |
| ====ولایت سیاسی====
| |
| ریاست و رهبری در جامعه با فرمان دادن و جعل دستور همراه است؛ و دیگران موظفند که از فرمان رهبر فرمان بری و امتثال داشته باشند. یکی از مواردی که خدای متعال به معصوم واگذار نموده، تدبیر امور جامعه و تعلیم و تأدیب افراد و احکام مربوط به امور حکومتی است.{{یادداشت| چنانکه آیه «ما آتاکمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» بدان اشاره دارد. (مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۳۴۹.)
| |
| پیامبر اکرم(ص) دراینباره فرمودند: وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَاد وَ نَحْنُ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ... الْوُلَاةُ... وَ الرُّعَاة. (مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج ۲۵، ص۲۳.)
| |
| ماییم که تدبیر امور مردم و شهرها به ما سپرده شده و ما والیان و رهبران و متولیان تدبیر امور جامعهایم.
| |
| امام صادق(ع) نیز فرمود: «ثُمَّ فَوَّضَ إِلَیهِ أَمْرَ الدِّینِ وَ الْأُمَّةِ لِیسُوسَ عِبَادَهُ.» (مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۴ق، ج۱۷، ص۴.)}}
| |
| از تعابیری همچون «لِیسُوسَ عِبَادَهُ»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۱۷، ص۴</ref>
| |
| و «سَاسَةَ الْبِلَادِ»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج ۲۵، ص۲۳</ref>
| |
| که در روایات آمده است، استفاده میشود که مراد از تفویض امور، واگذاری احکام مربوط به مدیریت جامعه به آن حضرت است؛ زیرا کلمه «ساس، یسوس» از مصدر سیاست بهمعنای تدبیر چیزی و به مصلحت آن اقدام کردن است و به قرینه اضافه به عباد و بلاد، بهمعنای تدبیر اجتماع و اداره آن میباشد.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۲۴۶</ref>
| |
|
| |
| ==== ولایت اقتصادی====
| |
| تصریح متکلمان در تعریف امامت به عرصههای دنیوی به این معناست که از جمله مسؤولیتها و شؤون امامت، ریاست دنیوی بر مردم است.<ref>بحرانی، قواعد المرام فی علم الکالم، ۱۴۳۶ق، ص۱۷۴.</ref>
| |
| [[علامه حلی]] در تعریف امامت مینویسد: «امامت ریاست عامه بر امور دین و دنیای مردم است برای شخصی از اشخاص با عنوان جانشینی پیامبر».<ref> فاضل مقداد، باب حادی عشر، بیتا، ص۶۶</ref>
| |
| اسلام به اقتصاد و معیشت مردم نیز اهتمام میورزد و پیامبر و امامان به عنوان متولیان امر دین وظیفه تنظیم روابط اقتصادی مسلمانان را برعهده دارند.<ref>صادقی، رکّعی، گونههای ولایت تشریعی امامان علیهم السلام در روایات.</ref>
| |
| ====ولایت فرهنگی====
| |
| این گونه از ولایت جلوگیری از انحراف و سرپرستی معنوی جامعه را عهدهدار است. مهمترین فعالیتهای فرهنگی اجتماعی امامان را میتوان در محورهای زیر خالصه کرد:
| |
| #تربیت شاگردان دانشمند؛
| |
| #پرورش و تربیت گروهی که ضمیر پاک و روحی آماده برای کسب کمالات معنوی دارند؛
| |
| #پاسخ به پرسش ها و مناظره با دانشمندان ملل جهان؛ مانند [[مناظره امام باقر با اسقف مسیحیان]]؛
| |
| #بهرهگیری از موعظه و ارشاد برای انتقال اندیشه درست اسلامی به مردم؛
| |
| #جلوگیری از انحطاط اخلاقی جامعه؛
| |
| #تبیین احکام و انتشار فرهنگ اصیل؛
| |
| #برخورد با دانشمندان دنیا پرست؛ مانند نامه ا[[امام سجاد(ع)]] به [[زهری]]؛
| |
| #نشر آثار تربیتی، فقهی و اخلاقی؛ مانند [[رسالة الحقوق|رسالۀ حقوق]] و [[صحیفه سجادیه|صحیفۀ سجادیه]]؛
| |
| #تشکیل جلسات علمی و ایجاد جنبش فکری و فرهنگی؛
| |
| #دفاع از مبانی اسلامی در برابر امواج فکری بیگانگان؛ مانند مناظرۀ ا[[مناظرات امام رضا]]
| |
| #مبارزه با انحرافات فکری چون [[غلو]]از جامعه شیعی؛
| |
| #بیان اندیشههای صحیح در مقابل هجمهاندیشههای ناصواب؛ مانند [[جبر و تفویض]]<ref>صادقی، رکّعی، گونههای ولایت تشریعی امامان علیهم السلام در روایات.</ref>
| |
| ==== ولایت حقوقی====
| |
| قضاوت یکی از مهمترین پستهای اجتماعی است که زمینه ساز عدالت اجتماعی در جامعه و بازستاندن حق مظلوم است. معصوم ولایت قضایی و حقوقی دارد. یعنی حکم او در اختلافات حقوقی نافذ است.<ref>صادقی، رکعی، گونههای ولایت تشریعی امامان، فصلنامه امامت پژوهی، ۱۳۹۲ش، ص۱۱۸.</ref>
| |
|
| |
|
| ==ولایت بر تشریع معصومان== | | ==ولایت بر تشریع معصومان== |