پرش به محتوا

بهلول: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
==شخصیت بهلول==
==شخصیت بهلول==


نخستین گزارشهایی که از بهلول به دست رسیده، متعلق به نیمه اول قرن ۳ق است که وی را در زمان [[مهدی عباسی]] (حک‌ ۱۵۸-۱۶۹/۷۷۵-۷۸۵م) قرار می‌دهد. [[جاحظ]] (د۲۵۵ق/۸۶۹م) در نخستین روایت خود، <ref> جاحظ، ج ۱، ص ۱۸۲ </ref> او را مقابل [[اسحاق بن صباح|اسحاق بن صبّاح]] (والی [[حجاز]] در زمان مهدی) قرارداده است و [[تشیع]] او را به روشنی باز می‌نماید. در دو روایت دیگر، <ref> جاحظ، ج ۱، ص ۱۸۲ </ref> بهلول مردی گول و حتیٰ خالی از ظرافت جلوه می‌کند (به یک قیراط آواز می‌خواند و یک دانق می‌ستاند تا ساکت شود).
نخستین گزارش هایی که از بهلول به دست رسیده، متعلق به نیمه اول قرن ۳ق است که وی را در زمان [[مهدی عباسی]] (حک‌ ۱۵۸-۱۶۹/۷۷۵-۷۸۵م) قرار می‌دهد. [[جاحظ]] (د۲۵۵ق/۸۶۹م) در نخستین روایت خود، <ref> جاحظ، ج ۱، ص ۱۸۲ </ref> او را مقابل اسحاق بن صبّاح (والی [[حجاز]] در زمان مهدی) قرارداده است و [[تشیع]] او را به روشنی اثبات می کند. در دو روایت دیگر، <ref> جاحظ، ج ۱، ص ۱۸۲ </ref> بهلول مردی گول و حتیٰ خالی از ظرافت جلوه می‌کند.




خط ۱۸: خط ۱۸:
==موضوع پندهای وی==
==موضوع پندهای وی==


بیشتر پندهای بهلول، دربارۀ [[آخرت]] است: به فرجام خویش بیندیش که جهان گذراست؛ حال آنکه جهان دیگر، سخت زیباست. این اندیشه به پیدایش قطعه‌ای زیبا و صوفیانه در وصف جهان آخرت انجامیده است. <ref> نک‌: آبی، ص۱۰۵، نیز قس: ۱۰۶ </ref> یک مناظره نیز در باب بخشندگی،<ref> آبی، ص۱۰۳ </ref> بوی تصوف دارد. برخی داستان‌ها، زیرکی و هوشمندی او را در امر دنیا نشان می‌دهد. در باب میراث خود با قاضی حیله می‌ورزد، <ref> آبی، ص۱۰۴ </ref> یکی را ازغم می‌رهاند و دیگری را از خیانت بازمی‌دارد، <ref> آبی، ص۱۰۶ </ref> یا میراث مردی را که هیچ ندارد، تقسیم می‌کند. <ref> آبی، ص۱۰۹ </ref>
بیشتر پندهای بهلول، دربارۀ [[آخرت]] است: به فرجام خویش بیندیش که جهان گذراست؛ حال آنکه جهان دیگر، سخت زیباست. این اندیشه به پیدایش قطعه‌ای زیبا و صوفیانه در وصف جهان آخرت انجامیده است. <ref> نک‌: آبی، ص۱۰۵، نیز قس: ۱۰۶ </ref> یک مناظره نیز در باب بخشندگی،<ref> آبی، ص۱۰۳ </ref> بوی تصوف دارد. برخی داستان‌ها، زیرکی و هوشمندی او را در امر دنیا نشان می‌دهد. در باب میراث خود با قاضی حیله می‌ورزد، <ref> آبی، ص۱۰۴ </ref> یکی را از غم می‌رهاند و دیگری را از خیانت بازمی‌دارد، <ref> آبی، ص۱۰۶ </ref> یا میراث مردی را که هیچ ندارد، تقسیم می‌کند. <ref> آبی، ص۱۰۹ </ref>


۳ نامه نیز خطاب به خلیفه، وزیر و صاحب شرطه نقل شده که حال و هوای اندرزنامه‌های کهن، یا حتیٰ [[نهج‌البلاغه]] بر آن‌ها غالب است. <ref> آبی، ۱۰۷-۱۰۸ </ref> در یک روایت نیز از [[ابوبکر]] و [[عمر]] ستایش شده است <ref> آبی، ۱۰۳ </ref> که باید در واکنش به تشیع او ساخته شده باشد. مجموعه اشعاری که در عقلاءالمجانین نیشابوری گرد آمده، ۳۹ بیت (در ۱۳قطعه کوتاه) است که مضمون بیشتر آن‌ها دربارۀ آخرت و قناعت در این جهان می‌گردد؛ اما ۳ دو بیتی نیز نقل شده <ref> نک‌: آبی، ص۱۰۸ </ref> که مضمونی ظریف و عاشقانه دارد. این اشعار بسیار ساده، بی‌تکلف و‌ گاه خالی از لطف است؛ و یکی از آن‌ها <ref> نک‌: آبی، ص۱۰۹، رائیه </ref> ظاهراً قافیه درستی هم ندارد (مگر آنکه همه را به وقف بخوانیم که پسندیده نیست).
۳ نامه نیز خطاب به خلیفه، وزیر و صاحب شرطه نقل شده که حال و هوای اندرزنامه‌های کهن، یا حتیٰ [[نهج‌البلاغه]] بر آن‌ها غالب است. <ref> آبی، ۱۰۷-۱۰۸ </ref> در یک روایت نیز از [[ابوبکر]] و [[عمر]] ستایش شده است <ref> آبی، ۱۰۳ </ref> که باید در واکنش به تشیع او ساخته شده باشد. مجموعه اشعاری که در عقلاءالمجانین نیشابوری گرد آمده، ۳۹ بیت (در ۱۳قطعه کوتاه) است که مضمون بیشتر آن‌ها دربارۀ آخرت و قناعت در این جهان می‌گردد؛ اما ۳ دو بیتی نیز نقل شده <ref> نک‌: آبی، ص۱۰۸ </ref> که مضمونی ظریف و عاشقانه دارد. این اشعار بسیار ساده، بی‌تکلف و‌ گاه خالی از لطف است؛ و یکی از آن‌ها <ref> نک‌: آبی، ص۱۰۹، رائیه </ref> ظاهراً قافیه درستی هم ندارد (مگر آنکه همه را به وقف بخوانیم که پسندیده نیست).
خط ۲۶: خط ۲۶:
از قرن ۵ق به بعد، انبوه کتاب هایی که از بهلول یاد کرده‌اند، هرکدام بریکی از جنبه‌های شخصیت او تکیه می‌کنند. [[راغب اصفهانی|راغب]]، <ref> راغب، ص۷۱۹-۷۲۱ </ref> [[عبدالرحمن ابن جوزی|ابن جوزی]] <ref> ابن جوزی، ص۵۱۶-۵۱۸ </ref> و بعد‌ها [[برهان الدین وطواط]] (د ۷۱۸ق/۱۳۱۸م) در غررالخصائص <ref> وطواط، ص۱۲۷-۱۲۸ </ref> در وجود بهلول، جز شخصیتی گول و خنده‌آور نمی‌بینند. صوفیانی چون مستملی (د ۴۳۴ق) نیز در شرح‌التعرف، <ref> مستملی، ج ۴، ص ۱۴۹۱، ۱۶۳۹ </ref> او را نماد فرزانه‌ای که مردم سخنانش را در نمی‌یابند، پنداشته‌اند. [[محی الدین ابن عربی|ابن عربی]] بابی بانام «بهالیل» گشوده، و شیوۀ آن را «بَهْلَلَة» خوانده است. <ref> ابن عربی، ج۱، ص ۲۴۷ </ref> در همین زمان، در آثار صوفیان ایرانی نیز از بهلول به عنوان شخصیتی دانا و حاضرجواب یاد شده است. <ref> مثلاً شمس تبریزی، ص ۱۳۷؛ مولوی، ص ۴۰، ۱۰۸-۱۱۰ </ref> در قرن بعد، [[عبدالله یافعی|یافعی]] <ref> یافعی، ص۶۳-۶۶، ۷۴، ۷۵، ۱۰۰-۱۰۲ </ref> داستان‌های مربوط به به او را سخت گسترش داده، و به آن‌ها رنگی کاملاً صوفیانه بخشیده است.
از قرن ۵ق به بعد، انبوه کتاب هایی که از بهلول یاد کرده‌اند، هرکدام بریکی از جنبه‌های شخصیت او تکیه می‌کنند. [[راغب اصفهانی|راغب]]، <ref> راغب، ص۷۱۹-۷۲۱ </ref> [[عبدالرحمن ابن جوزی|ابن جوزی]] <ref> ابن جوزی، ص۵۱۶-۵۱۸ </ref> و بعد‌ها [[برهان الدین وطواط]] (د ۷۱۸ق/۱۳۱۸م) در غررالخصائص <ref> وطواط، ص۱۲۷-۱۲۸ </ref> در وجود بهلول، جز شخصیتی گول و خنده‌آور نمی‌بینند. صوفیانی چون مستملی (د ۴۳۴ق) نیز در شرح‌التعرف، <ref> مستملی، ج ۴، ص ۱۴۹۱، ۱۶۳۹ </ref> او را نماد فرزانه‌ای که مردم سخنانش را در نمی‌یابند، پنداشته‌اند. [[محی الدین ابن عربی|ابن عربی]] بابی بانام «بهالیل» گشوده، و شیوۀ آن را «بَهْلَلَة» خوانده است. <ref> ابن عربی، ج۱، ص ۲۴۷ </ref> در همین زمان، در آثار صوفیان ایرانی نیز از بهلول به عنوان شخصیتی دانا و حاضرجواب یاد شده است. <ref> مثلاً شمس تبریزی، ص ۱۳۷؛ مولوی، ص ۴۰، ۱۰۸-۱۱۰ </ref> در قرن بعد، [[عبدالله یافعی|یافعی]] <ref> یافعی، ص۶۳-۶۶، ۷۴، ۷۵، ۱۰۰-۱۰۲ </ref> داستان‌های مربوط به به او را سخت گسترش داده، و به آن‌ها رنگی کاملاً صوفیانه بخشیده است.


==از دیدگاه شیخ طوسی، عسقلانی و شوشتری==
==از راویان احادیث امام صادق(ع)==


[[شیخ طوسی]] <ref> طوسی، ص۶۰ </ref> و بعد‌ها دیگران چون [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] <ref> ابن حجر، ج۲، ص ۶۸ </ref> از مردی بهلول نام و اهل [[حدیث]] که از [[امام صادق(ع)]] روایت کرده، نام برده‌اند. گویی این محدث در آثار متأخر‌تر، به خصوص در [[مجالس المؤمنین]] [[نورالله شوشتری]] با شخصیت بهلول مجنون درآمیخته، و از او مردی محدث و شاگرد و مرید امام(ع) ساخته شده است، حدیث گویی بهلول، از قرن ۴ق در ماجرای ملاقات با [[هارون الرشید|هارون]] پذیرفته شده بود؛ منابع پس از آن نیز بر این نکته تأکید کرده، و اندکی آن را گسترش نیز داده‌اند. <ref> ابن جوزی، ۵۱۷-۵۱۸؛ ابن دمیاطی، ۹۱-۹۲ </ref> [[ابن شاکر کتبی]] نیز علاوه براینکه به محدث بودن او اشاره کرده، و بسیاری از روایات کهن را آورده، ظاهراً نخستین بار تاریخ وفات او را حدود سال ۱۹۰ق/۸۰۶م قرار داده است <ref> ابن شاکر، ج۱، ۲۲۸-۲۳۱ </ref> یک قرن بعد، [[ابن تغری بردی]] <ref> ابن تغری، ج۲، ۱۱۰-۱۱۱ </ref> سال ۱۸۳ق را با اندکی تردید پیشنهاد کرده است.
[[شیخ طوسی]] <ref> طوسی، ص۶۰ </ref> و بعد‌ها دیگران چون [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] <ref> ابن حجر، ج۲، ص ۶۸ </ref> از مردی بهلول نام و اهل [[حدیث]] که از [[امام صادق(ع)]] روایت کرده، نام برده‌اند. گویی این محدث در آثار متأخر‌تر، به خصوص در [[مجالس المؤمنین]] [[نورالله شوشتری]] با شخصیت بهلول مجنون درآمیخته، و از او مردی محدث و شاگرد و مرید امام(ع) ساخته شده است، حدیث گویی بهلول، از قرن ۴ق در ماجرای ملاقات با [[هارون الرشید|هارون]] پذیرفته شده بود؛ منابع پس از آن نیز بر این نکته تأکید کرده، و اندکی آن را گسترش نیز داده‌اند. <ref> ابن جوزی، ۵۱۷-۵۱۸؛ ابن دمیاطی، ۹۱-۹۲ </ref> [[ابن شاکر کتبی]] نیز علاوه براینکه به محدث بودن او اشاره کرده، و بسیاری از روایات کهن را آورده، ظاهراً نخستین بار تاریخ وفات او را حدود سال ۱۹۰ق/۸۰۶م قرار داده است <ref> ابن شاکر، ج۱، ۲۲۸-۲۳۱ </ref> یک قرن بعد، [[ابن تغری بردی]] <ref> ابن تغری، ج۲، ۱۱۰-۱۱۱ </ref> سال ۱۸۳ق را با اندکی تردید پیشنهاد کرده است.
خط ۳۶: خط ۳۶:
در نخستین روایت که مفصل است، با [[ابوحنیفه]] در دفاع از امام مناظره می‌کند و پیروز می‌شود. <ref> شوشتری، ۲/۱۴-۱۵ </ref> ماجرای روایت دوم که از ایضاح طبری نقل شده، در دربار محمدبن سلیمان، والی [[بصره]] رخ داده که با مناظره‌ها و نکته‌پردازی‌ها و حوادث پیچاپیچ همراه است و در پایان به برخورد او با کودکان در کوچه‌های بصره و تکرار یکی از روایات کهن می‌انجامد. <ref> شوشتری، ج۲، ۱۵-۱۹ </ref> پس از آن ۸ روایت دیگر دربارۀ او نقل شده که برخی ـ با تحریفات فراوان ـ تکرار روایات کهن است. در این مجموعه، دو قطعه شعر (۴بیت و ۳بیت) نیز به اشعار گذشتۀ او افزوده شده است.
در نخستین روایت که مفصل است، با [[ابوحنیفه]] در دفاع از امام مناظره می‌کند و پیروز می‌شود. <ref> شوشتری، ۲/۱۴-۱۵ </ref> ماجرای روایت دوم که از ایضاح طبری نقل شده، در دربار محمدبن سلیمان، والی [[بصره]] رخ داده که با مناظره‌ها و نکته‌پردازی‌ها و حوادث پیچاپیچ همراه است و در پایان به برخورد او با کودکان در کوچه‌های بصره و تکرار یکی از روایات کهن می‌انجامد. <ref> شوشتری، ج۲، ۱۵-۱۹ </ref> پس از آن ۸ روایت دیگر دربارۀ او نقل شده که برخی ـ با تحریفات فراوان ـ تکرار روایات کهن است. در این مجموعه، دو قطعه شعر (۴بیت و ۳بیت) نیز به اشعار گذشتۀ او افزوده شده است.


دامنه این روایات، در آثار نویسندگان بعدی همچون حبله رودی (د۱۰۵۴ق/۱۶۴۴م)، باز هم گسترش می‌یابد. <ref> نک‌: ص۱۵۵-۱۵۹، که عمدتاً تکرار روایات نورالله شوشتری است؛ نیز نک‌: جزایری، ج۲، ۲۶۵ </ref>
دامنه این روایات، در آثار نویسندگان بعدی همچون [[محمد حبله رودی|حبله رودی]] (د۱۰۵۴ق/۱۶۴۴م)، باز هم گسترش می‌یابد. <ref> نک‌: ص۱۵۵-۱۵۹، که عمدتاً تکرار روایات نورالله شوشتری است؛ نیز نک‌: جزایری، ج۲، ۲۶۵ </ref>


==بهلول در آثار قرن چهاردهم==
==بهلول در آثار قرن چهاردهم==
کاربر ناشناس