پرش به محتوا

حکمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=ژانویه|روز=۲۷|سال=۲۰۱۵|چند = 2}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=ژانویه|روز=۲۷|سال=۲۰۱۵|چند = 2}}
'''حکمت''' به معنای علمِ با ارزشی که همراه با عمل باشد، واژه ای است که در فرهنگ های گوناگون به کار می رود و در [[قرآن]]، [[حدیث]]، فلسفه، تصوف و عرفان اسلامی درباره آن بحث شده است.
'''حکمت''' به معنای علمِ با ارزشی که همراه با عمل باشد، واژه ای است که در فرهنگ های گوناگون به کار می رود و در [[قرآن]]، [[حدیث]]، فلسفه، تصوف و عرفان اسلامی درباره آن بحث شده است. معادل فارسى حکمت، فرزانگى است و به شخص حکیم، فرزانه می گویند.


==تعریف==
==تعریف==
خط ۲۷: خط ۲۷:
از پیامبر خواسته شده است با حكمت و اندرز نیكو (المَوعِظَة الحَسَنَة) مردم را به راه پروردگار دعوت كند و با آنان به شیوه‌اى نیكو مجادله نماید.<ref>نحل: 125</ref> [[علامه طباطبایی|طباطبائى]]<ref>ذیل نحل: 125</ref> بر آن است كه آنچه در این آیه آمده، به ترتیب، همان برهان و خطابه و جدل، در اصطلاح منطقیان است. به نظر او حكمت، برهانى است كه حق را بدون هیچ تردید و سستى و ابهامى نتیجه می‌دهد.
از پیامبر خواسته شده است با حكمت و اندرز نیكو (المَوعِظَة الحَسَنَة) مردم را به راه پروردگار دعوت كند و با آنان به شیوه‌اى نیكو مجادله نماید.<ref>نحل: 125</ref> [[علامه طباطبایی|طباطبائى]]<ref>ذیل نحل: 125</ref> بر آن است كه آنچه در این آیه آمده، به ترتیب، همان برهان و خطابه و جدل، در اصطلاح منطقیان است. به نظر او حكمت، برهانى است كه حق را بدون هیچ تردید و سستى و ابهامى نتیجه می‌دهد.


به نوشته تفلیسى،<ref>تفلیسى، ص80ـ81</ref> حكمت در قرآن به پنج وجه به‌كار رفته است: پنددادن،<ref>بقره: 231؛ نساء: 113</ref> علم و فهم،<ref>لقمان: 12</ref> قرآن،<ref>نحل: 125</ref> تفسیر قرآن،<ref>بقره: 269</ref> پیامبرى و [[نبوت]].<ref>نساء: 54؛ ص:20</ref>
به نوشته [[حبیش تفلیسی|تفلیسى]]،<ref>تفلیسى، ص80ـ81</ref> حكمت در قرآن به پنج وجه به‌كار رفته است: پنددادن،<ref>بقره: 231؛ نساء: 113</ref> علم و فهم،<ref>لقمان: 12</ref> قرآن،<ref>نحل: 125</ref> تفسیر قرآن،<ref>بقره: 269</ref> پیامبرى و [[نبوت]].<ref>نساء: 54؛ ص:20</ref>


مفسران غالباً ذیل آیه 269 [[سوره بقره]] به تفصیل مراد از حكمت را بیان كرده‌اند. وجوه ذكر شده براى معناى حكمت از این قرار است: علم قرآن، شامل شناخت [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]]، مقدّم و مؤخر، [[حلال]] و [[حرام]] و مانند آن؛ دستیابى به حقیقت در گفتار و كردار؛ علم دین؛ نبوت؛ شناخت خدا؛ فهم؛ [[خشیت]] و [[تقوا|پرواى الهى]]؛ قرآن و [[فقه]]؛ [[سنت|سنّت]]؛<ref>براى نمونه رجوع کنید به طوسى؛ طبرسى؛ قرطبى؛ ابن‌كثیر، ذیل آیه</ref> آنچه خدا به پیامبران و امت هایشان عطا كرده است، از قبیل كتاب و نشانه‌هاى پیامبران، كه آنان را به شناخت خدا و دینش راهنمایى می‌كند و لطفى است از جانب او كه به هركس بخواهد عطا می‌كند؛ علم و عمل به آن؛ و علم نافعى كه به عمل بینجامد<ref>رجوع کنید به طوسى؛ زمخشرى؛ طبرسى؛ سیوطى، ذیل آیه</ref> به اعتقاد طباطبائى،<ref>ذیل بقره: 269</ref> گزاره‌هاى حق و مطابق با واقع، از آن‌رو كه به گونه‌اى مشتمل بر [[سعادت]] انسان است، حكمت خوانده می‌شود، مانند معارف حقه الهیه درباره مبدأ و [[معاد]]. همچنین معارفى كه حقایق عالم طبیعى را توضیح می‌دهد، از آن‌رو كه با سعادت انسان مرتبط است، حكمت است، زیرا حقایق فطرى، اساس تشریعات دینى است.
مفسران غالباً ذیل آیه 269 [[سوره بقره]] به تفصیل مراد از حكمت را بیان كرده‌اند. وجوه ذكر شده براى معناى حكمت از این قرار است: علم قرآن، شامل شناخت [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]]، مقدّم و مؤخر، [[حلال]] و [[حرام]] و مانند آن؛ دستیابى به حقیقت در گفتار و كردار؛ علم دین؛ نبوت؛ شناخت خدا؛ فهم؛ [[خشیت]] و [[تقوا|پرواى الهى]]؛ قرآن و [[فقه]]؛ [[سنت|سنّت]]؛<ref>براى نمونه رجوع کنید به طوسى؛ طبرسى؛ قرطبى؛ ابن‌كثیر، ذیل آیه</ref> آنچه خدا به پیامبران و امت هایشان عطا كرده است، از قبیل كتاب و نشانه‌هاى پیامبران، كه آنان را به شناخت خدا و دینش راهنمایى می‌كند و لطفى است از جانب او كه به هركس بخواهد عطا می‌كند؛ علم و عمل به آن؛ و علم نافعى كه به عمل بینجامد<ref>رجوع کنید به طوسى؛ زمخشرى؛ طبرسى؛ سیوطى، ذیل آیه</ref> به اعتقاد طباطبائى،<ref>ذیل بقره: 269</ref> گزاره‌هاى حق و مطابق با واقع، از آن‌رو كه به گونه‌اى مشتمل بر [[سعادت]] انسان است، حكمت خوانده می‌شود، مانند معارف حقه الهیه درباره مبدأ و [[معاد]]. همچنین معارفى كه حقایق عالم طبیعى را توضیح می‌دهد، از آن‌رو كه با سعادت انسان مرتبط است، حكمت است، زیرا حقایق فطرى، اساس تشریعات دینى است.
کاربر ناشناس