کاربر ناشناس
هدایت تکوینی: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پاورقی و منابع
جز (ویکی سازی) |
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== چیستی هدایت تکوینی== | == چیستی هدایت تکوینی== | ||
[[خداوند]] همه موجودات را به گونهای آفریده که به طور غریزی و غیر اکتسابی میتوانند به سوی هدف نهائی و کمال مطلوب خود حرکت کنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر | [[خداوند]] همه موجودات را به گونهای آفریده که به طور غریزی و غیر اکتسابی میتوانند به سوی هدف نهائی و کمال مطلوب خود حرکت کنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.</ref> وقتی حضرت موسی(ع) پیش [[فرعون]] رفت، فرعون از او سوال کرد خدای تو کیست؟ حضرت موسی فرمود: رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَیٰ کلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَیٰ<ref>سوره طه، آیه ۵۰.</ref> پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است. | ||
این هدایت که در متن خلقت و در [[فطرت]] مخلوقات وجود دارد، دارای نشانههایی مانند: [[عقل]]، [[غریزه]]، شعور، عاطفه و انواع اداراکات است. | این هدایت که در متن خلقت و در [[فطرت]] مخلوقات وجود دارد، دارای نشانههایی مانند: [[عقل]]، [[غریزه]]، شعور، عاطفه و انواع اداراکات است. | ||
خداوند همه را هدایت نموده و راه بهرهوری از امکانات را به او یاد داده تا آنجا که طفل نیاز به آموزش شیرخوردن وزنبور عسل نیازی به آموزش ساخت کندو و درست کردن عسل و درخت سیب هیچ نیازی به آموزش برای درست کردن میوه ندارند.<ref>طبرسی، جوامع | خداوند همه را هدایت نموده و راه بهرهوری از امکانات را به او یاد داده تا آنجا که طفل نیاز به آموزش شیرخوردن وزنبور عسل نیازی به آموزش ساخت کندو و درست کردن عسل و درخت سیب هیچ نیازی به آموزش برای درست کردن میوه ندارند.<ref>طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۶، ص۶۱۵.</ref> | ||
هدایت تکوینی، غیر اختیاری و شامل همه موجودات شده و خداوند در نهاد همه موجودات راه رسیدن به تکامل را قرار داده است. رشد و تکامل جنین، رشد و نمو و پیشرفت دانههای گیاهان، و حرکت کُرات مختلف منظومه شمسی در مدار خود، و مانند آن، نمونههای مختلفی از هدایت تکوینی است. این هدایت تخلّفناپذیر است و در مقابل آن هیچ گمراهی وجود ندارد.<ref>جوادی آملی، هدایت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۵۹.</ref> | هدایت تکوینی، غیر اختیاری و شامل همه موجودات شده و خداوند در نهاد همه موجودات راه رسیدن به تکامل را قرار داده است. رشد و تکامل جنین، رشد و نمو و پیشرفت دانههای گیاهان، و حرکت کُرات مختلف منظومه شمسی در مدار خود، و مانند آن، نمونههای مختلفی از هدایت تکوینی است. این هدایت تخلّفناپذیر است و در مقابل آن هیچ گمراهی وجود ندارد.<ref>جوادی آملی، هدایت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۵۹.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
#در میان انسانها عمومی و استثنا ناپذیر است. | #در میان انسانها عمومی و استثنا ناپذیر است. | ||
#ذاتی و درونی است. | #ذاتی و درونی است. | ||
#در برابر آن، هیچگونه ضلالتی نیست؛ یعنی خداوند هیچ کس را با فطرت خداگریز و عقلی گمراه کننده، نیافریده است.<ref>مرکز تحقیقات سپاه، هدایت و ابعاد | #در برابر آن، هیچگونه ضلالتی نیست؛ یعنی خداوند هیچ کس را با فطرت خداگریز و عقلی گمراه کننده، نیافریده است.<ref>مرکز تحقیقات سپاه، هدایت و ابعاد آن، ص۱۲.</ref> | ||
*هدایت تکوینی پاداشی(ثانوی): خداوند این هدایت را مخصوص مؤمنان قرار داده است؛ یعنی کسانی که با اختیار خویش و با کمک [[عقل]] و [[فطرت]]، مسیر هدایت را میپیمایند خداوند، باب هدایت دیگری، برتر از هدایتهای پیشین میگشاید. از این رو، این نوع هدایت را پاداشی و ثانوی (یعنی مترتب بر پذیرش هدایتهای اولی) مینامند.<ref>[http://farhangqorannahj-kau.blogfa.com/post-358.aspx پایگاه فرهنگ قرآن کریم و نهجالبلاغه.]</ref> | *هدایت تکوینی پاداشی(ثانوی): خداوند این هدایت را مخصوص مؤمنان قرار داده است؛ یعنی کسانی که با اختیار خویش و با کمک [[عقل]] و [[فطرت]]، مسیر هدایت را میپیمایند خداوند، باب هدایت دیگری، برتر از هدایتهای پیشین میگشاید. از این رو، این نوع هدایت را پاداشی و ثانوی (یعنی مترتب بر پذیرش هدایتهای اولی) مینامند.<ref>[http://farhangqorannahj-kau.blogfa.com/post-358.aspx پایگاه فرهنگ قرآن کریم و نهجالبلاغه.]</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
برخی معتقدند: منظور از آیه دوم [[سوره بقره]] که این قرآن، هدایتگر متقین میباشد، مراتب اولیه از این نوع هدایت پاداشی است؛ یعنی اگرچه قرآن برای هدایت همه انسانها نازل شده، اما پرهیزگاران و متقیان از آن بهرهمند میشوند و اینان نیز با مداومت بر ایمان، نماز و انفاق، به مرتبه عالی هدایت پاداشی میرسند که در آیه ۵ [[سوره بقره]]، اینگونه به آن اشاره شده: «أُولئِک عَلی هُدی مِنْ رَبِّهِمْ...»؛ «آنان برخوردار از هدایتی از سوی پروردگار خویشند و آنان، همان رستگارانند» | برخی معتقدند: منظور از آیه دوم [[سوره بقره]] که این قرآن، هدایتگر متقین میباشد، مراتب اولیه از این نوع هدایت پاداشی است؛ یعنی اگرچه قرآن برای هدایت همه انسانها نازل شده، اما پرهیزگاران و متقیان از آن بهرهمند میشوند و اینان نیز با مداومت بر ایمان، نماز و انفاق، به مرتبه عالی هدایت پاداشی میرسند که در آیه ۵ [[سوره بقره]]، اینگونه به آن اشاره شده: «أُولئِک عَلی هُدی مِنْ رَبِّهِمْ...»؛ «آنان برخوردار از هدایتی از سوی پروردگار خویشند و آنان، همان رستگارانند» | ||
در برابر این نوع هدایت پاداشی، ضلالتی برای کافران هست که از آن تعبیر به «اضلال کیفری» میشود؛ یعنی همانطور که پذیرش هدایتهای نخستین، تکویناً شرایط و قابلیتهای راهیابی به مراتب و مدارج بالاتری را در انسان ایجاد میکند، مخالفت و سرپیچی در برابر حقایق الهی و هدایتهای او اندکاندک از بین رفته و در برابر حق، کر، کور و لال میشود؛ «لَهُمْ أَعْینٌ لا یبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یسْمَعُونَ بِها»؛<ref>سوره اعراف، | در برابر این نوع هدایت پاداشی، ضلالتی برای کافران هست که از آن تعبیر به «اضلال کیفری» میشود؛ یعنی همانطور که پذیرش هدایتهای نخستین، تکویناً شرایط و قابلیتهای راهیابی به مراتب و مدارج بالاتری را در انسان ایجاد میکند، مخالفت و سرپیچی در برابر حقایق الهی و هدایتهای او اندکاندک از بین رفته و در برابر حق، کر، کور و لال میشود؛ «لَهُمْ أَعْینٌ لا یبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یسْمَعُونَ بِها»؛<ref>سوره اعراف، آیه ۱۷۹.</ref> | ||
انسان یا با حُسن اختیار خود به راه درست میرود و به هدایت نهایی میرسد و یا به سوء اختیار خود، از هدایت الهی سرباز میزند و به ضلالت کیفری - عدم هدایت ثانوی - میرسد.<ref> | انسان یا با حُسن اختیار خود به راه درست میرود و به هدایت نهایی میرسد و یا به سوء اختیار خود، از هدایت الهی سرباز میزند و به ضلالت کیفری - عدم هدایت ثانوی - میرسد.<ref>فرهنگ شیعه، ۱۳۹۲ش، ص۴۶۹.</ref> | ||
معنای «یهدی من یشاء»<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۲</ref> و «یضلّ من یشاء»؛<ref>سوره رعد، آیه ۲۷</ref> نیز همین است؛ یعنی خداوند، هر کس را که بخواهد، به واسطه خوب اختیار کردن خود او، هدایت میکند و هر کس را که بخواهد، به واسطه بد اختیار کردن خود او، گمراه میکند.<ref> | معنای «یهدی من یشاء»<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۲.</ref> و «یضلّ من یشاء»؛<ref>سوره رعد، آیه ۲۷.</ref> نیز همین است؛ یعنی خداوند، هر کس را که بخواهد، به واسطه خوب اختیار کردن خود او، هدایت میکند و هر کس را که بخواهد، به واسطه بد اختیار کردن خود او، گمراه میکند.<ref>مطهری، فطرت، ۱۳۹۱ش، ص۲۴۱.</ref> | ||
==فرق هدایت تشریعی و تکوینی== | ==فرق هدایت تشریعی و تکوینی== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
*هدایت تکوینی چون فعل مستقیم خداست، تخلفناپذیر و قطعی است. لذا در مقابل هدایت تکوینی عام، ضلالت صدق نمیکند؛ زیرا خدا در آفرینش و تدبیر و ربوبیت هرگز خطا نکرده و کسی را به انحراف نمیبرد. اما در هدایت تشریعی اختیار و اراده انسان هم دخالت دارد و بدون گزینش و انتخاب او تحقق پیدا نمیکند، و لذا قطعی نبوده و ممکن است به مرحله اجرا و تحقق نرسد؛ و در مقابل آن ضلالت و گمراهی وجود دارد و آن در جایی است که انسان به اراده خود، به غیر قانون و برنامه الهی تمسّک جوید. | *هدایت تکوینی چون فعل مستقیم خداست، تخلفناپذیر و قطعی است. لذا در مقابل هدایت تکوینی عام، ضلالت صدق نمیکند؛ زیرا خدا در آفرینش و تدبیر و ربوبیت هرگز خطا نکرده و کسی را به انحراف نمیبرد. اما در هدایت تشریعی اختیار و اراده انسان هم دخالت دارد و بدون گزینش و انتخاب او تحقق پیدا نمیکند، و لذا قطعی نبوده و ممکن است به مرحله اجرا و تحقق نرسد؛ و در مقابل آن ضلالت و گمراهی وجود دارد و آن در جایی است که انسان به اراده خود، به غیر قانون و برنامه الهی تمسّک جوید. | ||
*هدایت تکوینی را خدا با آفرینش و خلق موجودات و خصوصیاتی که در خلقت آنها قرار داده انجام میدهد؛ امّا هدایت تشریعی از طریق [[وحی]] و فرستادن کتابهای آسمانی و بعثت [[انبیا]] اعمال گشته و تحقّق مییابد و مهمترین فلسفه بعثت انبیا و شرایع وحیانی ابلاغ [[هدایت تشریعی]] خدا به انسان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر | *هدایت تکوینی را خدا با آفرینش و خلق موجودات و خصوصیاتی که در خلقت آنها قرار داده انجام میدهد؛ امّا هدایت تشریعی از طریق [[وحی]] و فرستادن کتابهای آسمانی و بعثت [[انبیا]] اعمال گشته و تحقّق مییابد و مهمترین فلسفه بعثت انبیا و شرایع وحیانی ابلاغ [[هدایت تشریعی]] خدا به انسان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== | ||
* [[هدایت تشریعی]] | * [[هدایت تشریعی]] | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
*جوادی آملی، عبدالله، هدایت در قرآن، قم، مرکز نشر إسراء، ۱۳۸۵ش. | *جوادی آملی، عبدالله، هدایت در قرآن، قم، مرکز نشر إسراء، ۱۳۸۵ش. | ||
*مطهری، مرتضی، فطرت، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۱ش. | *مطهری، مرتضی، فطرت، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۹۱ش. | ||
* | *طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش. | ||
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش. | *مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۳ش. | ||
*گروهی از نویسندگان، فرهنگ شیعه (کلام)، قم، زمزم هدایت، ۱۳۹۲ش. | *گروهی از نویسندگان، فرهنگ شیعه (کلام)، قم، زمزم هدایت، ۱۳۹۲ش. |