پرش به محتوا

حدیث قرب نوافل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش صوری کل مدخل
imported>Saeedzamani
(تفکیک ارجاعات از منابع با "رجوع کنید")
جز (ویرایش صوری کل مدخل)
خط ۲۱: خط ۲۱:
'''حدیث قُرْب نَوَافِل'''، [[حدیث قدسی|حدیثی قُدسی]] که از جایگاه [[مؤمن]] نزد [[خدا]] و [[تقرب]] انسان به خدا به وسیله انجام دادن [[واجبات|فرایض]] (واجبات) و [[مستحبات|نَوَافل]] (مستحبات) سخن گفته است.
'''حدیث قُرْب نَوَافِل'''، [[حدیث قدسی|حدیثی قُدسی]] که از جایگاه [[مؤمن]] نزد [[خدا]] و [[تقرب]] انسان به خدا به وسیله انجام دادن [[واجبات|فرایض]] (واجبات) و [[مستحبات|نَوَافل]] (مستحبات) سخن گفته است.


در یکی از فرازهای حدیث مذکور آمده است: بندهٔ مؤمن به وسیله انجام نوافل به خدا تقرب پیدا می‌کند و خدا گوش و چشم او می‌شود. عارفان مسلمان این تعبیر را حقیقی و آن را شاهدی بر نظریه [[وحدت وجود]] و بیانگر مقام فنای در صفات خدا یا فنای فی الله دانسته‌اند و [[محدثان]] و [[فقیهان]] تعبیر مذکور را مجازی برای اشاره به امداد الهی به مومن یا معانی دیگر دانسته‌اند.
در یکی از فرازهای حدیث مذکور آمده است: بندهٔ مؤمن به وسیله انجام نوافل به خدا تقرب پیدا می‌کند و خدا گوش و چشم او می‌شود. عارفان مسلمان این تعبیر را حقیقی و آن را شاهدی بر نظریه [[وحدت وجود]] و بیانگر مقام فنای در صفات خدا یا فنای فی الله دانسته‌اند؛اما به‌باور [[محدثان]] و [[فقیهان]] تعبیر مذکور، مجازی و اشاره به امداد الهی به مؤمن یا معانی دیگر است.


== نام‌گذاری ==
== نام‌گذاری ==
حدیث قرب نوافل، حدیثی قدسی است که خدا در [[معراج]] خطاب به [[پیامبر(ص)]] گفته است. این حدیث پاسخ به پرسش پیامبر(ص) از خدا درباره جایگاه مؤمن نزد او بوده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲.</ref> علت شهرت این حدیث به «قرب نوافل» آن است که بخش آخر این حدیث، انجام‌ نوافل‌ توسط‌ مؤمن را موجب قرب و نزدیکی خاصی به‌ خداوند‌ شمرده‌ است‌ و عارفان مسلمان با‌ الهام از این فراز و برای اشاره بـه آن مقام، از تعبیر «قرب نوافل» استفاده نموده‌اند.<ref>مظفری، «قرب نوافل و فرائض و تطبیق آنها بر مقامات عرفانی»، ص۷.</ref>
حدیث قرب نوافل، حدیثی قدسی است که خدا در [[معراج]] خطاب به [[پیامبر(ص)]] گفته است. این حدیث پاسخ به پرسش پیامبر(ص) از خدا درباره جایگاه مؤمن نزد او بوده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲.</ref> علت شهرت این حدیث به «قرب نوافل» آن است که بخش آخر این حدیث، انجام‌‌دادن نوافل‌ توسط‌ مؤمن را موجب قرب و نزدیکی خاصی به‌ خداوند‌ شمرده‌ است‌ و [[عرفان|عارفان]] مسلمان با‌ الهام از این فراز و برای اشاره بـه آن مقام، از تعبیر «قرب نوافل» استفاده نموده‌اند.<ref>مظفری، «قرب نوافل و فرائض و تطبیق آنها بر مقامات عرفانی»، ص۷.</ref>


== محتوای حدیث==
== محتوای حدیث==
در حدیث قرب نوافل، توهین به ولیّ خدا به منزله جنگ با خدا دانسته شده است. خدا از شتاب برای یاری دادن ولیّ خود بیش از هر چیز سخن به میان آورده و گفته است که من در هیچ کاری به اندازه وفات مؤمنی که از مرگ خوشش نمی‌آید تردید ندارم؛ زیرا ناراحت کردن او را دوست ندارم. همچنین در این حدیث آمده است که برخی از بندگان مؤمن فقط با فقر و نداری و برخی دیگر فقط با توانگری اصلاح می‌شوند و اگر به حالت دیگری وارد شوند، نابود می‌گردند.
در حدیث قرب نوافل، توهین به ولیّ خدا به‌منزله جنگ با خدا دانسته شده است. خدا از شتاب برای یاری ولیّ خود بیش از هر چیز سخن به‌میان آورده و گفته است که من در هیچ کاری به‌اندازه وفات مؤمنی که از مرگ خوشش نمی‌آید تردید ندارم؛ زیرا ناراحت‌کردن او را دوست ندارم. همچنین در این حدیث آمده است که برخی از بندگان مؤمن فقط با فقر و نداری و برخی دیگر فقط با توانگری اصلاح می‌شوند و اگر به حالت دیگری وارد شوند، نابود می‌گردند.


در حدیث قرب نوافل، انجام [[واجبات]] محبوب‌ترین عمل نزد خدا و وسیله [[تقرب]] بنده به او معرفی شده‌ است. نوافل (مستحبات) نیز وسیله‌ای برای تقرب به او عنوان شده‌اند. همچنین آمده است که اگر کسی به وسیله نافله‌ای (مستحبی) به من، یعنی خدا تقرب جوید، او را دوست دارم و گوش، چشم، زبان و دست او می‌شوم که به وسیله آنها بشنود و ببیند و اگر مرا بخواند، او را اجابت می‌کنم و خواسته‌هایش را برآورده می‌سازم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲.</ref>{{یادداشت|لَمَّا أُسْرِی‏ بِالنَّبِی ص‏ قَالَ یا رَبِّ مَا حَالُ اَلْمُؤْمِنِ عِنْدَک قَالَ یا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَی‏ءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِیائِی وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَی‏ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کتَرَدُّدِی عَنْ وَفَاةِ اَلْمُؤْمِنِ یکرَهُ اَلْمَوْتَ وَ أَکرَهُ مَسَاءَتَهُ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِی اَلْمُؤْمِنِینَ مَنْ لاَ یصْلِحُهُ إِلاَّ اَلْغِنَى وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَیرِ ذَلِک لَهَلَک وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِی اَلْمُؤْمِنِینَ مَنْ لاَ یصْلِحُهُ إِلاَّ اَلْفَقْرُ وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَیرِ ذَلِک لَهَلَک وَ مَا یتَقَرَّبُ إِلَی عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَی‏ءٍ أَحَبَّ إِلَی مِمَّا اِفْتَرَضْتُ عَلَیهِ وَ إِنَّهُ لَیتَقَرَّبُ إِلَی بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کنْتُ إِذاً سَمْعَهُ اَلَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِی ینْطِقُ بِهِ وَ یدَهُ اَلَّتِی یبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیتُهُ (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲).
در حدیث قرب نوافل، انجام [[واجبات]] محبوب‌ترین عمل نزد خدا و وسیله [[تقرب]] بنده به او معرفی شده‌ است. نوافل (مستحبات) نیز وسیله‌ای برای تقرب به او عنوان شده‌اند. همچنین آمده است که اگر کسی به وسیله نافله‌ای (مستحبی) به من، یعنی خدا تقرب جوید، او را دوست دارم و گوش، چشم، زبان و دست او می‌شوم که به وسیله آنها بشنود و ببیند و اگر مرا بخواند، او را اجابت می‌کنم و خواسته‌هایش را برآورده می‌سازم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲.</ref>{{یادداشت|لَمَّا أُسْرِی‏ بِالنَّبِی ص‏ قَالَ یا رَبِّ مَا حَالُ اَلْمُؤْمِنِ عِنْدَک قَالَ یا مُحَمَّدُ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ وَ أَنَا أَسْرَعُ شَی‏ءٍ إِلَى نُصْرَةِ أَوْلِیائِی وَ مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَی‏ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کتَرَدُّدِی عَنْ وَفَاةِ اَلْمُؤْمِنِ یکرَهُ اَلْمَوْتَ وَ أَکرَهُ مَسَاءَتَهُ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِی اَلْمُؤْمِنِینَ مَنْ لاَ یصْلِحُهُ إِلاَّ اَلْغِنَى وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَیرِ ذَلِک لَهَلَک وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِی اَلْمُؤْمِنِینَ مَنْ لاَ یصْلِحُهُ إِلاَّ اَلْفَقْرُ وَ لَوْ صَرَفْتُهُ إِلَى غَیرِ ذَلِک لَهَلَک وَ مَا یتَقَرَّبُ إِلَی عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَی‏ءٍ أَحَبَّ إِلَی مِمَّا اِفْتَرَضْتُ عَلَیهِ وَ إِنَّهُ لَیتَقَرَّبُ إِلَی بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کنْتُ إِذاً سَمْعَهُ اَلَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِی ینْطِقُ بِهِ وَ یدَهُ اَلَّتِی یبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیتُهُ (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲).
هنگامی که پیامبر(ص) به معراج رفت، گفت: پروردگارا حال مؤمن نزد تو چگونه است؟
هنگامی که پیامبر(ص) به معراج رفت، گفت: پروردگارا حال مؤمن نزد تو چگونه است؟
خدا فرمود: ای محمد هر که به دوستی از من اهانت کند، آشکارا به جنگ من آمده است و من به یاری دوستانم از هر چیز شتابان‌ترم. من در هر کاری که انجام دهم، آن اندازه که درباره وفات مؤمن تردید دارم، او از مرگ بدش آید و من ناراحت کردن او را خوش ندارم و به راستی برخی از بندگان مؤمن هستند که جز توانگری، آنان را اصلاح نکند (و حالشان را نیکو نسازد) و اگر به حال دیگری او را درآورم نابود و هلاک می‌شود و برخی از بندگان مؤمن هستند که جز نداری و فقر، آنان را اصلاح نکند و اگر او را به حال دیگری برگردانم هر آینه هلاک می‌شود و هیچ یک از بندگانم به من تقرب نجوید با عملی که نزد من محبوب‌تر باشد از آنچه بر او واجب کرده‌ام و به درستی که به وسیله نماز نافله به من تقرب جوید تا آنجا که من دوستش دارم و چون دوستش دارم آن گاه گوش او شوم که به آن بشوند و چشمش شوم که به آن ببیند و زبانش گردم که به آن بگوید و دستش شوم که به آن برگیرد اگر بخواندم اجابتش کنم و اگر خواهشی از من کند به او بدهم (کلینی، اصول الکافی، ترجمه مصطفوی، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۵۴).}}
خدا فرمود: ای محمد هرکه به یکی از دوستانم اهانت کند، آشکارا به جنگ من آمده است و من به یاری دوستانم از هر چیز شتابان‌ترم. من در هر کاری که انجام دهم، آن اندازه که درباره وفات مؤمن تردید دارم، او از مرگ بدش آید و من ناراحت‌کردن او را خوش ندارم و به‌راستی برخی از بندگان مؤمن هستند که جز توانگری، آنان را اصلاح نکند (و حالشان را نیکو نسازد) و اگر آنها را به حال دیگری را درآورم نابود و هلاک می‌شوند و برخی از بندگان مؤمن هستند که جز نداری و فقر، آنان را اصلاح نکند و اگر آنها را به حال دیگری برگردانم، هرآینه هلاک می‌شوند؛ و هیچ یک از بندگانم به من تقرب نجوید با عملی که نزد من محبوب‌تر باشد از آنچه بر او واجب کرده‌ام و به‌درستی که به‌وسیله نماز نافله به من تقرب جوید تا آنجا که من دوستش دارم و چون دوستش دارم، آنگاه گوش او شوم که به آن بشنود و چشمش شوم که به آن ببیند و زبانش گردم که به آن بگوید و دستش شوم که به آن برگیرد. اگر بخواندم اجابتش کنم و اگر خواهشی از من کند به او بدهم (کلینی، اصول الکافی، ترجمه مصطفوی، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۵۴).}}


==تفسیر حدیث ==
==تفسیر حدیث ==
===دیدگاه عارفان===
===دیدگاه عارفان===
عارفان مسلمان این حدیث را به عنوان مستندی برای مباحث عرفانی خود مورد توجه قرار داده‌اند.<ref>آذرخشی، «جایگاه حدیث قرب نوافل در منابع فریقین و بررسی تطبیقی رویکرد عرفا و محدثان نسبت به آن»، ص۱۸.</ref> [[ابن عربی]]، الفاظ [[حدیث]] قرب نوافل را حقیقی دانسته و آن را شاهدی بر نظریه [[وحدت وجود]] دانسته‌ است.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیه، دارصادر، ج۲، ص۳۲۲-۳۲۳؛ ابن ترکه، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۱۹.</ref> از نظر وی منظور از اینکه خدا چشم و گوش بنده مؤمن می‌شود، فنای انسان در صفات حق است.<ref>قیصرى، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۳۵۰ و ۳۵۱.</ref> و [[سید حیدر آملی]] آن را شاهدی بر «فنای فی الله» و یکی شدن محب و محبوب دانسته است.<ref>آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، ۱۳۵۲ش، ص۲۶۹</ref> از نظر عارفان، [[سیر و سلوک]] در دو مرحله «قرب فرایض» و «قرب نوافل» انجام می‌شود؛ [[امام خمینی]] قرب نوافل را ناظر به فنای افعالی، صفاتی و ذاتی دانسته و قرب فرایض را بر بقای پس از فنا تطبیق داده است.<ref>مظفری، «قرب نوافل و فرائض و تطبیق آنها بر مقامات عرفانی»، ص۱۱.</ref> برخی از عرفا مرحله قرب فرایض را بالاتر از قرب نوافل می‌دانند. از نظر آنان نتیجه قرب فرایض، فنای در ذات خدا و نتیجه قرب نوافل، فنای در صفات خداست. همچنین به اعتقاد آنان در مرحله قرب فرایض، انسان عروج و صعود می‌کند، اما در مرحله قرب نوافل خدا نزول می‌کند.<ref>صمدی آملی، شرح دفتر دل علامه حسن زاده آملی، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۴۵ تا ۳۴۸.</ref>
عارفان مسلمان این حدیث را به‌عنوان مستندی برای مباحث عرفانی خود مورد توجه قرار داده‌اند.<ref>آذرخشی، «جایگاه حدیث قرب نوافل در منابع فریقین و بررسی تطبیقی رویکرد عرفا و محدثان نسبت به آن»، ص۱۸.</ref> [[ابن عربی]]، الفاظ [[حدیث]] قرب نوافل را حقیقی تلقی کرده و آن را شاهدی بر نظریه [[وحدت وجود]] دانسته‌ است.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیه، دارصادر، ج۲، ص۳۲۲-۳۲۳؛ ابن ترکه، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۱۹.</ref> از نظر وی منظور از اینکه خدا چشم و گوش بنده مؤمن می‌شود، فنای انسان در صفات حق است.<ref>قیصرى، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۳۵۰ و ۳۵۱.</ref>
 
[[سید حیدر آملی]] آن را شاهدی بر «فنای فی الله» و یکی‌شدن محب و محبوب دانسته است.<ref>آملی، المقدمات من کتاب نص النصوص، ۱۳۵۲ش، ص۲۶۹</ref> از نظر عارفان، [[سیر و سلوک]] در دو مرحله «قرب فرایض» و «قرب نوافل» انجام می‌شود. [[امام خمینی]] قرب نوافل را ناظر به فنای افعالی، صفاتی و ذاتی دانسته و قرب فرایض را بر بقای پس از فنا تطبیق داده است.<ref>مظفری، «قرب نوافل و فرائض و تطبیق آنها بر مقامات عرفانی»، ص۱۱.</ref>
 
برخی از عرفا مرحله قرب فرایض را بالاتر از قرب نوافل می‌دانند. از نظر آنان نتیجه قرب فرایض، فنای در ذات خدا و نتیجه قرب نوافل، فنای در صفات خداست. همچنین به اعتقاد آنان در مرحله قرب فرایض، انسان عروج و صعود می‌کند، اما در مرحله قرب نوافل خدا نزول می‌کند.<ref>صمدی آملی، شرح دفتر دل علامه حسن زاده آملی، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۴۵ تا ۳۴۸.</ref>


===دیدگاه فقیهان و محدثان===
===دیدگاه فقیهان و محدثان===
برخی از [[فقیهان]] و [[محدثان]]، الفاظ این حدیث را کنایه و مجاز می‌دانند و بر این باورند که باید الفاظ حدیث را به گونه‌ای تفسیر کرد که به وحدت وجود، حلول و فنا منجر نشود.<ref>موحدی، «نردبان عروج؛ گذری بر حدیث قرب نوافل»، ص۱۷۴-۱۷۷؛ غزالی، احیاء العلوم، دارالکتاب العربی، ج۱۴، ص۶۱-۶۲.</ref> این گروه وجوه مختلفی برای عبارت مورد بحث حدیث بیان کرده‌اند؛<ref>رجوع کنید: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۳۱-۳۲؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۳۹۰-۳۹۳؛ حر عاملی، الفوائد الطوسیه، ۱۴۰۳ق، ص۸۱-۸۲.</ref> از جمله [[شیخ حر عاملی]] وجوه زیر را به عنوان وجوه صحیح معنای آن، برشمرده است:  
برخی از [[فقیهان]] و [[محدثان]]، الفاظ این حدیث را کنایه و مجاز می‌دانند و بر این باورند که باید الفاظ حدیث را به‌گونه‌ای تفسیر کرد که به وحدت وجود، حلول و فنا منجر نشود.<ref>موحدی، «نردبان عروج؛ گذری بر حدیث قرب نوافل»، ص۱۷۴-۱۷۷؛ غزالی، احیاء العلوم، دارالکتاب العربی، ج۱۴، ص۶۱-۶۲.</ref> این گروه وجوه مختلفی برای عبارت مورد بحث حدیث بیان کرده‌اند؛<ref>رجوع کنید: مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۳۱-۳۲؛ مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۳۹۰-۳۹۳؛ حر عاملی، الفوائد الطوسیه، ۱۴۰۳ق، ص۸۱-۸۲.</ref> از جمله [[شیخ حر عاملی]] وجوه زیر را به‌عنوان وجوه صحیح معنای آن، برشمرده است:  
*امداد الهی به مومن برای انجام کارها تنها مطابق با رضای خدا
*امداد الهی به مؤمن برای انجام‌دادن کارها تنها برای رضای خدا
*امداد خدا به مومن همچون کمک اعضا و جوارحش به او
*امداد خدا به مؤمن همچون کمک اعضا و جوارحش به او
*عزیز شدن خدا در نزد مومن همچون اعضا و جوارح او
*عزیزشدن خدا نزد مؤمن همچون اعضا و جوارح او
*تکیه مومن تنها به خدا
*تکیه مؤمن تنها به خدا
*نزدیکی خدا به مومن<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیه، ۱۴۰۳ق، ص۸۱-۸۲.</ref>
*نزدیکی خدا به مؤمن<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیه، ۱۴۰۳ق، ص۸۱-۸۲.</ref>


== سند حدیث==
== سند حدیث==
حدیث قرب نوافل با اندکی تفاوت در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است. حدیث را [[ابان بن تغلب]] از [[امام باقر(ع)]] و [[حماد بن بشیر]] از [[امام صادق(ع)|امام صادق]] و آن دو از [[پیامبر(ص)]] نقل کرده‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲.</ref>
حدیث قرب نوافل با اندکی تفاوت در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است. حدیث را [[ابان بن تغلب|اَبان بن تَغلِب]] از [[امام باقر(ع)]] و [[حماد بن بشیر]] از [[امام صادق(ع)]] و آن دو از [[پیامبر(ص)]] نقل کرده‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۲.</ref>


حدیث مذکور در منابع [[اهل سنت]] از طریق راویانی همچون [[عایشه]]<ref>طبرانی، المعجم الاوسط، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۱۳۹.</ref> [[میمونه دختر حارث بن حزن|میمونه]]<ref>موصلی، مسند ابی‌یعلی، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۵۲۰.</ref>و [[ابوهریره]]<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۷، ص۱۹۰.</ref> از پیامبر(ص) نقل شده است. این روایت با سندهای مختلفی نقل شده که برخی از اسناد آن را [[حدیث صحیح|صحیح]] و برخی آن را [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته‌اند.<ref>آذرخشی، «جایگاه حدیث قرب نوافل در منابع فریقین و بررسی تطبیقی رویکرد عرفا و محدثان نسبت به آن»، ص۱۸.</ref>
حدیث مذکور در منابع [[اهل سنت]] از طریق راویانی همچون [[عایشه]]،<ref>طبرانی، المعجم الاوسط، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۱۳۹.</ref> [[میمونه دختر حارث بن حزن|میمونه]]<ref>موصلی، مسند ابی‌یعلی، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۵۲۰.</ref>و [[ابوهریره]]<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۰۱ق، ج۷، ص۱۹۰.</ref> از پیامبر(ص) نقل شده است. این روایت با سندهای مختلفی نقل شده که برخی از اسناد آن را [[حدیث صحیح|صحیح]] و برخی آن را [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته‌اند.<ref>آذرخشی، «جایگاه حدیث قرب نوافل در منابع فریقین و بررسی تطبیقی رویکرد عرفا و محدثان نسبت به آن»، ص۱۸.</ref>


== پانویس==
== پانویس==
خط ۷۰: خط ۷۴:
*مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش.
*مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۳ش.
* موحدی، عبدالله، [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61200 «نردبان عروج؛‌ گذری بر حدیث قرب نوافل»]، در مجله مطالعات عرفانی، شماره ۱، تابستان ۱۳۸۴ش.
* موحدی، عبدالله، [http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61200 «نردبان عروج؛‌ گذری بر حدیث قرب نوافل»]، در مجله مطالعات عرفانی، شماره ۱، تابستان ۱۳۸۴ش.
* موصلی، ابویعلی، مسند ابی یعلی، تحقیق: حسن سلیم اسد، دارالمأمون للتراث، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
* موصلی، ابویعلی، مسند ابی یعلی، تحقیق حسن سلیم اسد، دارالمأمون للتراث، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{پیامبر اسلام}}
{{پیامبر اسلام}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش