confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶
ویرایش
جز (←تألیفات) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| تالیفات =کودک، از نظر وراثت و تربیت • جوان، از نظرعقل و احساسات • بزرگسال و جوان، از نظر افکار و تمایلات و ... | | تالیفات =کودک، از نظر وراثت و تربیت • جوان، از نظرعقل و احساسات • بزرگسال و جوان، از نظر افکار و تمایلات و ... | ||
| سایر = | | سایر = | ||
| سیاسی =نماینده آیتالله بروجردی در ارتباط با حکومت پهلوی • مقابله با [[بهاییان]] • مبارزه با حزب توده • حمایت از نهضت امام خمینی | | سیاسی =نماینده [[آیتالله بروجردی]] در ارتباط با حکومت پهلوی • مقابله با [[بهاییان]] • مبارزه با حزب توده • حمایت از نهضت امام خمینی | ||
| اجتماعی = | | اجتماعی = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''محمد تقی فلسفی''' (۱۲۸۶- ۱۳۷۷ش) سخنران و خطیب مذهبی. وی در [[تهران]] به دنیا آمد و در تهران و [[قم]] دروس [[حوزه علمیه|حوزوی]] خواند. او پیامهای [[آیت الله]] [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] را به [[محمدرضا پهلوی]] شاه وقت ایران میرساند. وی در نهضت [[امام خمینی]] حضور فعال داشت و بازداشت و ممنوع المنبر شد. وی در منبر و خطبه روشی نو پایه گذاری و شاگردان بسیاری تربیت کرد. خدمات دینی و اجتماعی او بسیار و مسافرتهای تبلیغی او به کشورهای [[عربستان سعودی|عربستان]]، [[عراق]]، [[پاکستان]] و همچنین به شهرهای مختلف [[ایران]] قابل توجه است. کتابهای کودک از نظر وراثت و تربیت، جوان از نظر عقل و احساسات، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، آیة الکرسی پیام آسمانی توحید، اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی، سخن و سخنوری از نظر بیان و فن خطابه و شرح و تفسیر [[دعای مکارم الاخلاق]] از آثار اوست. مدفن وی در [[شهرری]] و در کنار [[حرم عبدالعظیم حسنی | '''محمد تقی فلسفی''' (۱۲۸۶- [[۱۳۷۷ش]]) سخنران و خطیب مذهبی. وی در [[تهران]] به دنیا آمد و در تهران و [[قم]] دروس [[حوزه علمیه|حوزوی]] خواند. او پیامهای [[آیت الله]] [[سید حسین بروجردی|بروجردی]] را به [[محمدرضا پهلوی]] شاه وقت [[ایران]] میرساند. وی در نهضت [[امام خمینی]] حضور فعال داشت و بازداشت و ممنوع المنبر شد. وی در منبر و خطبه روشی نو پایه گذاری و شاگردان بسیاری تربیت کرد. خدمات دینی و اجتماعی او بسیار و مسافرتهای تبلیغی او به کشورهای [[عربستان سعودی|عربستان]]، [[عراق]]، [[پاکستان]] و همچنین به شهرهای مختلف [[ایران]] قابل توجه است. کتابهای کودک از نظر وراثت و تربیت، جوان از نظر عقل و احساسات، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، آیة الکرسی پیام آسمانی توحید، اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی، سخن و سخنوری از نظر بیان و فن خطابه و شرح و تفسیر [[دعای مکارم الاخلاق]] از آثار اوست. مدفن وی در [[شهرری]] و در کنار [[حرم عبدالعظیم حسنی]] قرار دارد. آیت الله میرزا علی فلسفی برادر او بود. | ||
==زندگی == | ==زندگی == | ||
محمدتقی فلسفی در سال ۱۲۸۶ش در [[تهران]] متولد شد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص ۴۷.</ref> او فرزند آیت الله محمد رضا تنکابنی از | محمدتقی فلسفی در سال ۱۲۸۶ش در [[تهران]] متولد شد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص ۴۷.</ref> او فرزند آیت الله محمد رضا تنکابنی از [[مجتهد]]ان و علمای تهران است.<ref>[https://www.andisheqom.com/fa/Article/View/9679 «آیت الله محمد تقی فلسفی»، سایت اندیشه قم.]</ref> محمد تقی در ۶ سالگی به دبستان توفیق رفت و به تحصیل صرف و نحو و مقدمات علوم دینی پرداخت<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۵۳.</ref> و با پافشاری و اصرار مادر به منبر روی آورد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۵۵.</ref> وی در طول هفته به تحصیل اشتغال داشت و ۲ روز آخر هفته را به منبر میرفت. وی برای اولین بار در سن ۱۶- ۱۵ سالگی در مسجد فیلسوفها به منبر رفت و در وصف [[امام علی (ع)]] سخن گفت.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۵۶.</ref> فلسفی در ۲۴- ۲۳ سالگی با دخترعموی خود ازدواج کرد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۶۵.</ref> وی در دروس محمدرضا تنکابنی(پدرش)، [[شیخ یونس قزوینی]] و [[میرزا مهدی آشتیانی]] و [[شیخ عبدالکریم حائری یزدی]] حاضر شد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۶۰.</ref> | ||
===ترور نافرجام=== | ===ترور نافرجام=== | ||
در [[محرم]] [[سال ۱۳۴۴ش]] جوانی بسیار قوی با پنجهبوکس به فلسفی حمله کرد اما با تلاش راننده و خدمتگزار منزل، شکست خورد و دستگیر شد و به کلانتری محل تحویل گردید. بر اثر این حادثه، منبر فلسفی تعطیل شد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۲۹۵.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[مرعشی نجفی]]، [[سید کاظم شریعتمداری]]، [[سید محمدهادی حسینی میلانی|سید محمدهادی میلانی]] و [[سید علی بهبهانی]] با ارسال تلگراف از این واقع ابراز تأسف کردند.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۲۹۷، ۲۹۸.</ref> | در [[محرم]] [[سال ۱۳۴۴ش]] جوانی بسیار قوی با پنجهبوکس به فلسفی حمله کرد اما با تلاش راننده و خدمتگزار منزل، شکست خورد و دستگیر شد و به کلانتری محل تحویل گردید. بر اثر این حادثه، منبر فلسفی تعطیل شد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۲۹۵.</ref> [[سید ابوالقاسم خویی]]، [[مرعشی نجفی]]، [[سید کاظم شریعتمداری]]، [[سید محمدهادی حسینی میلانی|سید محمدهادی میلانی]] و [[سید علی بهبهانی]] با ارسال تلگراف از این واقع ابراز تأسف کردند.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۲۹۷، ۲۹۸.</ref> | ||
===درگذشت=== | ===درگذشت=== | ||
محمد تقی فلسفی در [[۲۷ آذر]] سال ۱۳۷۷ش در ٩١ سالگی درگذشت.<ref>خادمی، یاران امام به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱۹، ص۱۸۵.</ref> وی در [[حرم عبدالعظیم]] در [[شهرری]] مدفون شد.<ref>[http://www.irdc.ir/fa/calendar/171/default.aspx سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی.]</ref> | محمد تقی فلسفی در [[۲۷ آذر]] [[سال ۱۳۷۷ش]] در ٩١ سالگی درگذشت.<ref>خادمی، یاران امام به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱۹، ص۱۸۵.</ref> وی در [[حرم عبدالعظیم]] در [[شهرری]] مدفون شد.<ref>[http://www.irdc.ir/fa/calendar/171/default.aspx سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی.]</ref> | ||
==زمینه منبریشدن== | ==زمینه منبریشدن== | ||
وی از نوجوانی به منبری شدن علاقهمند بود. مادرش نیز اصرار داشت تا فرزندش منبری شود و در خدمت [[امام حسین(ع)]] باشد. وی در این باره میگوید: | وی از نوجوانی به منبری شدن علاقهمند بود. مادرش نیز اصرار داشت تا فرزندش منبری شود و در خدمت [[امام حسین(ع)]] باشد. وی در این باره میگوید: | ||
[[پرونده:فلسفی در حال سخنرانی.jpg|220px|بندانگشتی|محمد تقی فلسفی در حال سخنرانی]] | [[پرونده:فلسفی در حال سخنرانی.jpg|220px|بندانگشتی|محمد تقی فلسفی در حال سخنرانی]] | ||
«مادرم مسئله منبر رفتن را پیش آورد، که در نتیجه خط من و برادرم (میرزا علی فلسفی) از هم جدا شد. مادرم روی علاقه شدیدی که به حضرت امام حسین(ع) داشت، به پدرم گفت که فلانی باید منبری شود. پدرم میگفت: آنها باید درس بخوانند و این با منبر جمع نمیشود. مادرم میگفت: نمیشود که یکی از بچههای من در خدمت حضرت امام حسین(ع) نباشد، پس باید حتماً منبری شود. خلاصه پدرم از یک طرف میگفت باید تحصیل من ادامه پیدا کند و مادرم از طرف دیگر اصرار داشت که باید منبری شوم. سرانجام توافق کردند که ما بچهها به گفته پدرمان از روز شنبه تا غروب چهارشنبهها در اختیار درس و بحث و مدرسه باشیم و از صبح پنج شنبه و شب و روز جمعه من در اختیار منبر باشم.» | «مادرم مسئله منبر رفتن را پیش آورد، که در نتیجه خط من و برادرم ([[میرزا علی فلسفی]]) از هم جدا شد. مادرم روی علاقه شدیدی که به حضرت امام حسین(ع) داشت، به پدرم گفت که فلانی باید منبری شود. پدرم میگفت: آنها باید درس بخوانند و این با منبر جمع نمیشود. مادرم میگفت: نمیشود که یکی از بچههای من در خدمت حضرت امام حسین(ع) نباشد، پس باید حتماً منبری شود. خلاصه پدرم از یک طرف میگفت باید تحصیل من ادامه پیدا کند و مادرم از طرف دیگر اصرار داشت که باید منبری شوم. سرانجام توافق کردند که ما بچهها به گفته پدرمان از روز شنبه تا غروب چهارشنبهها در اختیار درس و بحث و مدرسه باشیم و از صبح پنج شنبه و شب و روز جمعه من در اختیار منبر باشم.» | ||
فلسفی از آن به بعد اساس فعالیت خود را منبر قرار داد و با مطالعات مستمر درباره آن و تشویق پدر و مادرش و مردم، منبر او از جذابیت و کیفیت بالایی برخوردار شد و عموم مردم نیز به منبرش توجه پیدا کردند.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۵۵.</ref> | فلسفی از آن به بعد اساس فعالیت خود را منبر قرار داد و با مطالعات مستمر درباره آن و تشویق پدر و مادرش و مردم، منبر او از جذابیت و کیفیت بالایی برخوردار شد و عموم مردم نیز به منبرش توجه پیدا کردند.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۵۵.</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
===نماینده آیت الله بروجردی=== | ===نماینده آیت الله بروجردی=== | ||
فلسفی پس از سکونت [[آیت الله بروجردی]] در [[قم]] به حضور وی فراخوانده شد. وی از فلسفی خواست که نمایندگی او را برای رساندن پیامهای [[مرجعیت]] به مقامات دولتی و شاه بپذیرد. وی پذیرفت به شرط آن که از مسائل مهم و مربوط به امور دینی و مذهبی باشد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۱۷۲.</ref> پیامهای آیه الله بروجردی یا به طور مستقیم و به صورت شفاهی و یا به وسیله حاج احمد خادمی ـ خادم آیه الله بروجردی ـ و یا از طریق نامه (با مهر و امضاء) به فلسفی میرسید.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۱۷۳.</ref> بنا به دعوت آیه الله بروجردی، فلسفی در [[دهه آخر صفر]] در منزل ایشان [[منبر]] میرفت. بعد از درگذشت آیه الله بروجردی، فلسفی حدود بیست بار در مجالس ترحیم و فاتحه در [[تهران]] و [[قم]] به ایراد خطابه پرداخت و خدمات دینی و فرهنگی آن مرجع بزرگ را تشریح کرد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۲۰۸</ref> | فلسفی پس از سکونت [[آیت الله بروجردی]] در [[قم]] به حضور وی فراخوانده شد. وی از فلسفی خواست که نمایندگی او را برای رساندن پیامهای [[مرجعیت]] به مقامات دولتی و شاه بپذیرد. وی پذیرفت به شرط آن که از مسائل مهم و مربوط به امور دینی و مذهبی باشد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۱۷۲.</ref> پیامهای آیه الله بروجردی یا به طور مستقیم و به صورت شفاهی و یا به وسیله حاج احمد خادمی ـ خادم آیه الله بروجردی ـ و یا از طریق نامه (با مهر و امضاء) به فلسفی میرسید.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۱۷۳.</ref> بنا به دعوت آیه الله بروجردی، فلسفی در [[دهه آخر صفر]] در منزل ایشان [[منبر]] میرفت. بعد از درگذشت آیه الله بروجردی، فلسفی حدود بیست بار در مجالس ترحیم و فاتحه در [[تهران]] و [[قم]] به ایراد خطابه پرداخت و خدمات دینی و فرهنگی آن مرجع بزرگ را تشریح کرد.<ref>فلسفی، محمدتقی، ۱۳۷۶، ص۲۰۸</ref> | ||
[[پرونده:فلسفی در عزاداری محرم.jpg|220px|بندانگشتی|محمد تقی فلسفی در کنار [[سید ابوالقاسم شجاعی]] و تعدادی از واعظین تهرانی در راهپیمایی تاسوعای | [[پرونده:فلسفی در عزاداری محرم.jpg|220px|بندانگشتی|محمد تقی فلسفی در کنار [[سید ابوالقاسم شجاعی]] و تعدادی از واعظین تهرانی در راهپیمایی تاسوعای [[ ۱۳۵۷ش]]]] | ||
===مقابله با بهاییان=== | ===مقابله با بهاییان=== |