confirmed، templateeditor
۱۱٬۰۷۳
ویرایش
imported>Baqer h (+ رده:شاهان ایلخانی (هاتکت)) |
جز (تمیز کاری) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پس از = [[غازانخان]] | | پس از = [[غازانخان]] | ||
}} | }} | ||
'''غیاث الدین محمد خدابنده'''، مشهور به '''اولْجایتو''' یا '''اُلجایتو''' (۶۸۰ - ۷۱۶ق)، از فرمانروایان سلسله [[ایلخانان]] [[ایران]] که در طول زندگی چند بار مذهب خود را تغییر داد و نخستین کسی بود که در دوران حکومتش به مذهب [[شیعه]] در [[ایران]] رسمیت داد و به نام [[امامان شیعه]] سکه زده و [[خطبه]] خواند. | '''غیاث الدین محمد خدابنده'''، مشهور به '''اولْجایتو''' یا '''اُلجایتو''' (۶۸۰ - ۷۱۶ق)، از فرمانروایان سلسله [[ایلخانان]] [[ایران]] که در طول زندگی چند بار مذهب خود را تغییر داد و نخستین کسی بود که در دوران حکومتش به مذهب [[شیعه]] در [[ایران]] رسمیت داد و به نام [[امامان شیعه]] سکه زده و [[خطبه]] خواند. | ||
==زندگی== | ==زندگی== | ||
اولجایتو، ابتدا اولجایبوقا، سپس ماتمودار و سرانجام خربنده نامیده شده است.<ref>کاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۴۸ش، ص۱۷-۱۸.</ref> خربنده، پس از آنکه بر تخت نشست، اولجایتو (مرکب از دو جزء مغولی «اولجای» یعنی نیکبختی و «تو» که نشانه مالکیت و نسبت، یعنی دارای نیکبختی) و سپس سلطان محمد خدابنده خوانده شده است.<ref>حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ص۶۶.</ref> | اولجایتو، ابتدا اولجایبوقا، سپس ماتمودار و سرانجام خربنده نامیده شده است.<ref>کاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۴۸ش، ص۱۷-۱۸.</ref> خربنده، پس از آنکه بر تخت نشست، اولجایتو (مرکب از دو جزء مغولی «اولجای» یعنی نیکبختی و «تو» که نشانه مالکیت و نسبت، یعنی دارای نیکبختی) و سپس سلطان محمد خدابنده خوانده شده است.<ref>حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ص۶۶.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۳۸: | ||
اولجایتو در ۳۶ سالگی در سلطانیه درگذشت.<ref>کاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۴۸ش، ص۲۲۲؛ وصاف، تاریخ، ۱۲۶۹ق، ص۶۱۷؛ قس: حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ص۱۹.</ref> گفتهاند که مرگ او بر اثر زهری بود که عزالدین ابراهیم پسر خواجه رشیدالدین به اشاره پدر به ایلخان خورانده بود و خواجه و پسرش نیز به همین اتهام کشته شدند.<ref>حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۷۳ش، ص۶۰۶؛ حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ص۱۲۶- ۱۲۹.</ref> پیکر اولجایتو در آرامگاهی در قلعه سلطانیه که خود در زمان حیات به ساختن آن فرمان داده بود، به خاک سپرده شد؛ سپس طبق [[وصیت]] او، پسرش ابوسعید، بر تخت نشست.<ref>حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، صذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ۶۷-۶۹، ۱۱۹.</ref> | اولجایتو در ۳۶ سالگی در سلطانیه درگذشت.<ref>کاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۳۴۸ش، ص۲۲۲؛ وصاف، تاریخ، ۱۲۶۹ق، ص۶۱۷؛ قس: حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ص۱۹.</ref> گفتهاند که مرگ او بر اثر زهری بود که عزالدین ابراهیم پسر خواجه رشیدالدین به اشاره پدر به ایلخان خورانده بود و خواجه و پسرش نیز به همین اتهام کشته شدند.<ref>حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۷۳ش، ص۶۰۶؛ حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ص۱۲۶- ۱۲۹.</ref> پیکر اولجایتو در آرامگاهی در قلعه سلطانیه که خود در زمان حیات به ساختن آن فرمان داده بود، به خاک سپرده شد؛ سپس طبق [[وصیت]] او، پسرش ابوسعید، بر تخت نشست.<ref>حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، صذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ۶۷-۶۹، ۱۱۹.</ref> | ||
== حکومتداری == | == حکومتداری == | ||
اولجایتو در طول دوره حکومت خود، چندان درگیر جنگ و سرکوب شورشها نبوده است؛ از همین رو، اصلاحاتی که غازان خان پیش از او در دستگاه دیوانی آغاز کرده بود و نقطه عطفی در تاریخ این سلسله به شمار میرفت، ادامه یافت. | اولجایتو در طول دوره حکومت خود، چندان درگیر جنگ و سرکوب شورشها نبوده است؛ از همین رو، اصلاحاتی که غازان خان پیش از او در دستگاه دیوانی آغاز کرده بود و نقطه عطفی در تاریخ این سلسله به شمار میرفت، ادامه یافت. | ||
===اصلاحات=== | ===اصلاحات=== | ||
اولجایتو از آغاز حکمرانی خود فرمان داد که همه قوانین (یاسا) صادر شده از سوی برادرش غازان، از هر گونه تحریف مصون بماند و نیز رشیدالدین فضل الله، وزیر پرآوازه غازان را که تدبیرهای او موجد این اصلاحات بود، در سراسر حکومت خویش به خدمت گرفت.<ref>وصاف، تاریخ، ۱۲۶۹ق، ص۴۷۱.</ref> | اولجایتو از آغاز حکمرانی خود فرمان داد که همه قوانین (یاسا) صادر شده از سوی برادرش غازان، از هر گونه تحریف مصون بماند و نیز رشیدالدین فضل الله، وزیر پرآوازه غازان را که تدبیرهای او موجد این اصلاحات بود، در سراسر حکومت خویش به خدمت گرفت.<ref>وصاف، تاریخ، ۱۲۶۹ق، ص۴۷۱.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۴۹: | ||
مورخان و نویسندگان نامداری در دوره فرمانروایی اولجایتو میزیستهاند.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> ابوالقاسم عبدالله بن علی کاشانی در دربار اولجایتو بود و کتاب تاریخ اولجایتو را درباره زندگی و پادشاهی او نوشت.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> رشیدالدین فضل الله، مورخ و دانشمند پرآوازه آن عصر، جلد دوم جامع التواریخ را به نام اولجایتو تالیف کرد.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> نویسنده تاریخ وصاف هم کتاب خود را به او تقدیم کرد.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> | مورخان و نویسندگان نامداری در دوره فرمانروایی اولجایتو میزیستهاند.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> ابوالقاسم عبدالله بن علی کاشانی در دربار اولجایتو بود و کتاب تاریخ اولجایتو را درباره زندگی و پادشاهی او نوشت.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> رشیدالدین فضل الله، مورخ و دانشمند پرآوازه آن عصر، جلد دوم جامع التواریخ را به نام اولجایتو تالیف کرد.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> نویسنده تاریخ وصاف هم کتاب خود را به او تقدیم کرد.<ref>موسوی بجنوردی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱۰، ص۴۵۰. .</ref> | ||
===سازندگی و عمران=== | ===سازندگی و عمران=== | ||
بر اساس گزارشهای تاریخی، اولجایتو به آبادانی و سازندگی مملکت توجه ویژه داشت<ref>آملی، نفائس الفنون، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۵۷-۲۵۸؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۲ش، ص۶۰۷؛ حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، ۱۳۵۰ش، ص۶۸-۶۹.</ref>. او کارهای عمرانی برادرش غازان را پی گرفت و از هنرمندان پشتیبانی کرد.یکی از مهمترین کارهای عمرانی اولجایتو، تکمیل و توسعه شهر سلطانیه بود<ref>وصاف، تاریخ، ۱۲۶۹ق، ص۴۷۷.</ref>. به فرمان او عمارتهای باشکوه از جمله مسجد و بیمارستان و مدرسه در این شهر ساخته شد.<ref>حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ۶۸-۶۹.</ref>. | بر اساس گزارشهای تاریخی، اولجایتو به آبادانی و سازندگی مملکت توجه ویژه داشت<ref>آملی، نفائس الفنون، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۵۷-۲۵۸؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ۱۳۶۲ش، ص۶۰۷؛ حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، ۱۳۵۰ش، ص۶۸-۶۹.</ref>. او کارهای عمرانی برادرش غازان را پی گرفت و از هنرمندان پشتیبانی کرد.یکی از مهمترین کارهای عمرانی اولجایتو، تکمیل و توسعه شهر سلطانیه بود<ref>وصاف، تاریخ، ۱۲۶۹ق، ص۴۷۷.</ref>. به فرمان او عمارتهای باشکوه از جمله مسجد و بیمارستان و مدرسه در این شهر ساخته شد.<ref>حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ، ۱۳۵۰ش، ۶۸-۶۹.</ref>. | ||
==جنگ ها== | ==جنگ ها== | ||
نخستین و مهمترین لشکرکشی او در ۷۰۶ق /۱۳۰۶م برضد امرای شورشی در [[گیلان]] رخ داد که به سبب کوههای بلند و بیشههای انبوه و راههای سخت پس از ۵۰ سال هنوز به فرمانبرداری از ایلخانان گردن ننهاده بودند. اولجایتو پس از هجوم سراسری به این منطقه آنها را به اطاعت واداشت. گیلان از آن پس خراجگزار ایلخانان شد <ref>نک: ابوالقاسم کاشانی، ۵۹ -۷۱؛ حافظ ابرو، ۶۹ -۷۶؛ قس: اشپولر، ۱۱۴- ۱۱۵.</ref>. | نخستین و مهمترین لشکرکشی او در ۷۰۶ق /۱۳۰۶م برضد امرای شورشی در [[گیلان]] رخ داد که به سبب کوههای بلند و بیشههای انبوه و راههای سخت پس از ۵۰ سال هنوز به فرمانبرداری از ایلخانان گردن ننهاده بودند. اولجایتو پس از هجوم سراسری به این منطقه آنها را به اطاعت واداشت. گیلان از آن پس خراجگزار ایلخانان شد <ref>نک: ابوالقاسم کاشانی، ۵۹ -۷۱؛ حافظ ابرو، ۶۹ -۷۶؛ قس: اشپولر، ۱۱۴- ۱۱۵.</ref>. |