کاربر ناشناس
تفسیر قرآن به قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
←تلقی کلامی
imported>Lohrasbi جز (←شیوهها و گونه ها) |
imported>Lohrasbi جز (←تلقی کلامی) |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
* در اواخر قرن دوم هجری نیز [[شافعی]] در الأمّ در آغاز کتاب جماع العلم به فرقهای در زمان خود اشاره میکند که قرآن را در معرفت دینی کافی شمردهاند.<ref>الأم، ج۷، ص۲۷۳، ۲۷۵ – ۲۷۶</ref> شواهد پراکنده دیگر تاریخی نیز از این عصر، حضور این نگرش را تأیید میکنند.<ref>تفسیر قرطبی، ج۱، ص۳۹؛ الموافقات، ج۴، ص۲۶</ref> | * در اواخر قرن دوم هجری نیز [[شافعی]] در الأمّ در آغاز کتاب جماع العلم به فرقهای در زمان خود اشاره میکند که قرآن را در معرفت دینی کافی شمردهاند.<ref>الأم، ج۷، ص۲۷۳، ۲۷۵ – ۲۷۶</ref> شواهد پراکنده دیگر تاریخی نیز از این عصر، حضور این نگرش را تأیید میکنند.<ref>تفسیر قرطبی، ج۱، ص۳۹؛ الموافقات، ج۴، ص۲۶</ref> | ||
* در قرن سوم هجری میتوان به سخن ابن قتیبه اشاره کرد که در دفاع از اهل حدیث از آرای برخی متکلمان و اهل رأی یاد میکند که با تکیه بر قرآن منهای سنت ابراز شده است.<ref>تأویل مختلف الحدیث، ص۵۹</ref> | * در قرن سوم هجری میتوان به سخن ابن قتیبه اشاره کرد که در دفاع از اهل حدیث از آرای برخی متکلمان و اهل رأی یاد میکند که با تکیه بر قرآن منهای سنت ابراز شده است.<ref>تأویل مختلف الحدیث، ص۵۹</ref> | ||
{{جمع شدن}} | |||
افزون بر این پیشینه کهن، در قرون اخیر نگرش مزبور را میتوان در جماعت موسوم به «[[اهل قرآن]]» در شبه قاره هند و قرآنگرایانی در سرزمینهای عربی جستوجو کرد. در شبه قاره هند، جریانهای اصلاح طلب و نوگرایی که «سنت» را مانع پیشرفت میدیدند، زمینه ساز جماعت اهل قرآن شدند. نمونه شاخص این جریانها را میتوان در حرکت [[سید احمدخان]] نویسنده تفسیر القرآن و هوالهدی و الفرقان و پس از او مدافع سرسختش، چراغعلی جستوجو کرد که هریک به نوعی در معرفت دینی و فهم قرآن از حدّ دلالتهای قرآنی فراتر نرفته و نقش سنت را نادیده انگاشتهاند.<ref>تاریخ تفکر اسلامی در هند، ص۲۱ - ۲۲؛ القرآنیون، ص۹۹ - ۱۱۱؛ نزاع سنت و تجدد، ص۲۷۲</ref> | افزون بر این پیشینه کهن، در قرون اخیر نگرش مزبور را میتوان در جماعت موسوم به «[[اهل قرآن]]» در شبه قاره هند و قرآنگرایانی در سرزمینهای عربی جستوجو کرد. در شبه قاره هند، جریانهای اصلاح طلب و نوگرایی که «سنت» را مانع پیشرفت میدیدند، زمینه ساز جماعت اهل قرآن شدند. نمونه شاخص این جریانها را میتوان در حرکت [[سید احمدخان]] نویسنده تفسیر القرآن و هوالهدی و الفرقان و پس از او مدافع سرسختش، چراغعلی جستوجو کرد که هریک به نوعی در معرفت دینی و فهم قرآن از حدّ دلالتهای قرآنی فراتر نرفته و نقش سنت را نادیده انگاشتهاند.<ref>تاریخ تفکر اسلامی در هند، ص۲۱ - ۲۲؛ القرآنیون، ص۹۹ - ۱۱۱؛ نزاع سنت و تجدد، ص۲۷۲</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
آثار دیگری چون القرآن و کفی مصدراً للتشریع اثر احمد صبحی منصور و لماذا قرآن اثر عبدالله خلیفه و الکتاب والقرآن اثر محمد شحرور نیز هریک به نوعی با همان نگرش به فهم قرآن اندیشیدهاند.<ref>السنة مع القرآن، ص۲۳، ۲۶؛ ر. ک: الفرقان و القرآن، ص۷۲۸</ref> | آثار دیگری چون القرآن و کفی مصدراً للتشریع اثر احمد صبحی منصور و لماذا قرآن اثر عبدالله خلیفه و الکتاب والقرآن اثر محمد شحرور نیز هریک به نوعی با همان نگرش به فهم قرآن اندیشیدهاند.<ref>السنة مع القرآن، ص۲۳، ۲۶؛ ر. ک: الفرقان و القرآن، ص۷۲۸</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
[[ایران]] نیز، قرن اخیر شاهد جریانی بوده است که هرچند با رویکردی معتدلتر، به نگرش قرآنگرایانه فوق دامن زده و آثاری را عرضه کرده است؛ مانند تفسیر تابشی از قرآن و احکام القرآن هر دو اثر سید ابوالفضل برقعی و تفسیر آیات مشکله قرآن اثر یوسف شعار و کلید فهم قرآن اثر محمد حسن شریعت سنگلجی.<ref>جریانها و جنبشهای مذهبی سیاسی ایران، ص۳۴۸ – ۳۵۶</ref> | [[ایران]] نیز، قرن اخیر شاهد جریانی بوده است که هرچند با رویکردی معتدلتر، به نگرش قرآنگرایانه فوق دامن زده و آثاری را عرضه کرده است؛ مانند تفسیر تابشی از قرآن و احکام القرآن هر دو اثر سید ابوالفضل برقعی و تفسیر آیات مشکله قرآن اثر یوسف شعار و کلید فهم قرآن اثر محمد حسن شریعت سنگلجی.<ref>جریانها و جنبشهای مذهبی سیاسی ایران، ص۳۴۸ – ۳۵۶</ref> | ||
[[پرونده:تفسیر المیزان.jpg|بندانگشتی|تفسیر المیزان از معروفترین تفاسیر قرآن به قرآن در نزد شیعیان است.]] | [[پرونده:تفسیر المیزان.jpg|بندانگشتی|تفسیر المیزان از معروفترین تفاسیر قرآن به قرآن در نزد شیعیان است.]] | ||
=== تلقی تفسیری === | === تلقی تفسیری === | ||
[[پرونده:تفسیر تسنیم.JPG|بندانگشتی|تفسیر تسنیم اثر [[عبدالله جوادی آملی]]]] | [[پرونده:تفسیر تسنیم.JPG|بندانگشتی|تفسیر تسنیم اثر [[عبدالله جوادی آملی]]]] |