کاربر ناشناس
تفسیر قرآن به قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
←پشتوانههای نظری
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Lohrasbi جز (←پشتوانههای نظری) |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
* پشتوانههای قرآن شناختی: از مبانی قرآن شناسانهای که اثبات آنها برای مفسّر قرآن به قرآن با نگاهی فارغ از حوزه تفسیر متن قرآنی ضروری است، به پشتوانههای قرآن شناختی یاد میکنیم. اهمّ این مبانی عبارتاند از حجیت و اعتبار متن قرآن، معناداری و فهم پذیری قرآن، سلامت متن قرآن از تحریفی مخلّ و مضرّ به معانی آیات و انسجام معنایی و اختلاف ناپذیری قرآن. طبعاً هریک از این مبانی میتواند متکی به نگرش خاص کلامی مفسران یا متونی از [[آیه|آیات]] و [[روایات]] باشد که مفسّر باید پیشتر به تحلیل و تنقیح آنها بپردازد و آنها رابه مثابه «اصول موضوعه» در روش خود مدنظر گیرد. | * پشتوانههای قرآن شناختی: از مبانی قرآن شناسانهای که اثبات آنها برای مفسّر قرآن به قرآن با نگاهی فارغ از حوزه تفسیر متن قرآنی ضروری است، به پشتوانههای قرآن شناختی یاد میکنیم. اهمّ این مبانی عبارتاند از حجیت و اعتبار متن قرآن، معناداری و فهم پذیری قرآن، سلامت متن قرآن از تحریفی مخلّ و مضرّ به معانی آیات و انسجام معنایی و اختلاف ناپذیری قرآن. طبعاً هریک از این مبانی میتواند متکی به نگرش خاص کلامی مفسران یا متونی از [[آیه|آیات]] و [[روایات]] باشد که مفسّر باید پیشتر به تحلیل و تنقیح آنها بپردازد و آنها رابه مثابه «اصول موضوعه» در روش خود مدنظر گیرد. | ||
* پشتوانههای قرآنی و روایی: مراد از پشتوانههای قرآنی و روایی، آیات و روایاتی است که به گونهای روش مزبور را در فهم و تفسیر قرآن تأیید میکنند که اهمّ آنها از این قرارند: | * پشتوانههای قرآنی و روایی: مراد از پشتوانههای قرآنی و روایی، آیات و روایاتی است که به گونهای روش مزبور را در فهم و تفسیر قرآن تأیید میکنند که اهمّ آنها از این قرارند: | ||
*#آیات ناظر به «نور» و «تبیان» بودن قرآن: نظیر آیه ۸۹ [[سوره نحل|نحل]]، ۱۷۴ [[سوره نساء|نساء]] و ۲۱۹ [[سوره بقره|بقره]]. از این آیات میتوان دریافت که [[قرآن]] بیان کننده و روشنگر معارف و حقایق است و با این اوصاف، منطقی نیست که دلالت این کتاب پیچیده، غیر قابل حل و وابسته به منابع بیرونی باشد و نتواند بیانگر معارف خود باشد.<ref>المیزان، ج۱، ص۶؛ تسنیم، ج۱، ص۶۵ - ۶۶؛ اسباب الخطأ فی التفسیر، ج۱، ص۵۲</ref> | *#آیات ناظر به «نور» و «تبیان» بودن قرآن: نظیر آیه ۸۹ [[سوره نحل|نحل]]، ۱۷۴ [[سوره نساء|نساء]] و ۲۱۹ [[سوره بقره|بقره]]. از این آیات میتوان دریافت که [[قرآن]] بیان کننده و روشنگر معارف و حقایق است و با این اوصاف، منطقی نیست که دلالت این کتاب پیچیده، غیر قابل حل و وابسته به منابع بیرونی باشد و نتواند بیانگر معارف خود باشد.<ref>المیزان، ج۱، ص۶؛ تسنیم، ج۱، ص۶۵ - ۶۶؛ اسباب الخطأ فی التفسیر، ج۱، ص۵۲</ref> {{جمع شدن}} | ||
*# آیات ناظر به اختلاف ناپذیری و همگونی قرآن: در آیه ۸۲ نساء پس از توصیه به تدبر در قرآن، از عدم اختلاف در این کتاب یاد شده است و در آیه ۲۳ [[سوره زمر|زمر]] قرآن به وصف نیکوترین سخن و همگون و سازگار ستوده شده است. در آیه اخیر، وصف «متشابه» درباره کل آیات قرآن آمده و ناظر به همگونی و یکدستی در ادبیات و معارف آن است.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۷۲؛ المیزان، ج۱۲، ص۱۹۱</ref> واژه «مَثانِی» نیز در همین آیه بر اساس وجهی که آن را از ماده «ثنی» به معنای انعطاف شمرده،<ref>المیزان، ج۱۲، ص۱۹۱؛ ص۷۱؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۶۱۰</ref> مفید معنای سازگاری و وفاق میان آیهها خواهد بود. طبعاً از نتایج چنین اوصافی، میتواند همگونی معنایی و همپوشی تفسیری میان آیات باشد یا به گونهای که آیات مختلف بتوانند به فهم درست و کاملتر یکدیگر مدد رسانند.<ref>تفسیر موضوعی، ج۱، ص۱۴۰؛ «قرآن در قرآن»</ref> | *# آیات ناظر به اختلاف ناپذیری و همگونی قرآن: در آیه ۸۲ نساء پس از توصیه به تدبر در قرآن، از عدم اختلاف در این کتاب یاد شده است و در آیه ۲۳ [[سوره زمر|زمر]] قرآن به وصف نیکوترین سخن و همگون و سازگار ستوده شده است. در آیه اخیر، وصف «متشابه» درباره کل آیات قرآن آمده و ناظر به همگونی و یکدستی در ادبیات و معارف آن است.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۷۲؛ المیزان، ج۱۲، ص۱۹۱</ref> واژه «مَثانِی» نیز در همین آیه بر اساس وجهی که آن را از ماده «ثنی» به معنای انعطاف شمرده،<ref>المیزان، ج۱۲، ص۱۹۱؛ ص۷۱؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۶۱۰</ref> مفید معنای سازگاری و وفاق میان آیهها خواهد بود. طبعاً از نتایج چنین اوصافی، میتواند همگونی معنایی و همپوشی تفسیری میان آیات باشد یا به گونهای که آیات مختلف بتوانند به فهم درست و کاملتر یکدیگر مدد رسانند.<ref>تفسیر موضوعی، ج۱، ص۱۴۰؛ «قرآن در قرآن»</ref> | ||
*# توصیف بخشی از قرآن به «أمّ الکتاب» و «محکمات»: این آیات مرجع تفسیری بخشهای دیگرند که «[[محکم و متشابه|متشابه]]» (شبهه انگیز) شمرده شدهاند. در آیه ۷ [[سوره آل عمران|آل عمران]] از تقسیم فوق یاد شده و پیروی از متشابهات بدون توجه به [[محکم و متشابه|محکمات]]، کار کجدلان فتنهانگیز شمرده شده و محکمات به مثابهامالکتاب، جانمایۀ اصلی قرآن تلقی شده است.<ref>المیزان، ج۳، ص۳۲ ـ ۴۴</ref> این [[آیه]] به ضمیمه [[روایات|روایاتی]] که راه تفسیر و فهم مقصود از آیات متشابه را رجوع به محکمات و بالطبع همگون دیدن آنها با هم دانسته،<ref>عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج۲، ص۲۶۱؛ الاحتجاج، ج۲، ص۱۹۱ - ۱۹۲</ref> میتواند از پشتوانههای نظری مورد بحث به شمار آید.<ref>المیزان، ج۱۱، ص۲۵، ۷۵</ref> | *# توصیف بخشی از قرآن به «أمّ الکتاب» و «محکمات»: این آیات مرجع تفسیری بخشهای دیگرند که «[[محکم و متشابه|متشابه]]» (شبهه انگیز) شمرده شدهاند. در آیه ۷ [[سوره آل عمران|آل عمران]] از تقسیم فوق یاد شده و پیروی از متشابهات بدون توجه به [[محکم و متشابه|محکمات]]، کار کجدلان فتنهانگیز شمرده شده و محکمات به مثابهامالکتاب، جانمایۀ اصلی قرآن تلقی شده است.<ref>المیزان، ج۳، ص۳۲ ـ ۴۴</ref> این [[آیه]] به ضمیمه [[روایات|روایاتی]] که راه تفسیر و فهم مقصود از آیات متشابه را رجوع به محکمات و بالطبع همگون دیدن آنها با هم دانسته،<ref>عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج۲، ص۲۶۱؛ الاحتجاج، ج۲، ص۱۹۱ - ۱۹۲</ref> میتواند از پشتوانههای نظری مورد بحث به شمار آید.<ref>المیزان، ج۱۱، ص۲۵، ۷۵</ref> | ||
*# تصدیق و گواهی آیات نسبت به مفاد یکدیگر: بر اساس روایات دینی، آیههای [[قرآن]] یکدیگر را تأیید و تصدیق میکنند، پس نباید میان آنها ناسازگاری و ناهمخوانی افکند، چنان که [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله فرمودند: {{حدیث|'''إنّ القرآن لیصدّق بعضه بعضاً فلا تکذّبوا بعضه ببعض'''}}.<ref>کنز العمال، ج۱، ص۶۱۹</ref> [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی علیه السلام|امام علی علیهالسلام]] نیز آیات قرآن را تصدیقگر و گواه و گویای یکدیگر معرفی میکند: {{حدیث|'''کتاب الله ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض'''}}.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳</ref> عبارت مشهور «'''إنّ القرآن یفسّر بعضه بعضاً'''» نیز هرچند به نحو مسند از پیشوایان دین نقل نشده است،<ref>روح المعانی، ج۸، ص۱۵؛ بحارالانوار، ج۲۹، ص۳۵۲</ref>در کنار ادله گذشته، مضمونی تأییدپذیر دارد. | *# تصدیق و گواهی آیات نسبت به مفاد یکدیگر: بر اساس روایات دینی، آیههای [[قرآن]] یکدیگر را تأیید و تصدیق میکنند، پس نباید میان آنها ناسازگاری و ناهمخوانی افکند، چنان که [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله فرمودند: {{حدیث|'''إنّ القرآن لیصدّق بعضه بعضاً فلا تکذّبوا بعضه ببعض'''}}.<ref>کنز العمال، ج۱، ص۶۱۹</ref> [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی علیه السلام|امام علی علیهالسلام]] نیز آیات قرآن را تصدیقگر و گواه و گویای یکدیگر معرفی میکند: {{حدیث|'''کتاب الله ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض'''}}.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳</ref> عبارت مشهور «'''إنّ القرآن یفسّر بعضه بعضاً'''» نیز هرچند به نحو مسند از پیشوایان دین نقل نشده است،<ref>روح المعانی، ج۸، ص۱۵؛ بحارالانوار، ج۲۹، ص۳۵۲</ref>در کنار ادله گذشته، مضمونی تأییدپذیر دارد. | ||
*# مرجعیت قرآن نسبت به روایات دینی: بر اساس [[احادیث عرض]]، روایات باید بر قرآن عرضه شوند. احادیث عرض احادیثیاند که لزوم عرضه عموم [[احادیث]] را بر قرآن و کشف میزان سازگاری با آن را مطرح ساخته<ref>الکافی، ج۱، ص۶۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۳۱۱</ref> یا ملاک ترجیح روایات متعارض را موافقت با قرآن دانستهاند.<ref>وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۰۶، ۱۱۲، ۱۱۸</ref> به رغم تأمل برخی حدیث پژوهان درباره میزان اعتبار این احادیث در منابع [[سنی]]،<ref>جامع بیان العلم و فضله، ج۲، ص۳۶۴</ref> اعتبار آنها دست کم در منابع [[شیعه|شیعی]] مسلّم است.<ref>بحوث فی علم الاصول، ج۷، ص۳۱۵، ۳۲۴، ۳۴۹</ref> این احادیث نیز میتوانند روش فهم و [[تفسیر قرآن]] را با محوریت خود قرآن تأیید کنند.<ref>المیزان، ج۳، ص۷۶</ref> | *# مرجعیت قرآن نسبت به روایات دینی: بر اساس [[احادیث عرض]]، روایات باید بر قرآن عرضه شوند. احادیث عرض احادیثیاند که لزوم عرضه عموم [[احادیث]] را بر قرآن و کشف میزان سازگاری با آن را مطرح ساخته<ref>الکافی، ج۱، ص۶۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۳۱۱</ref> یا ملاک ترجیح روایات متعارض را موافقت با قرآن دانستهاند.<ref>وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۰۶، ۱۱۲، ۱۱۸</ref> به رغم تأمل برخی حدیث پژوهان درباره میزان اعتبار این احادیث در منابع [[سنی]]،<ref>جامع بیان العلم و فضله، ج۲، ص۳۶۴</ref> اعتبار آنها دست کم در منابع [[شیعه|شیعی]] مسلّم است.<ref>بحوث فی علم الاصول، ج۷، ص۳۱۵، ۳۲۴، ۳۴۹</ref> این احادیث نیز میتوانند روش فهم و [[تفسیر قرآن]] را با محوریت خود قرآن تأیید کنند.<ref>المیزان، ج۳، ص۷۶</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | |||
=== پشتوانههای عملی === | === پشتوانههای عملی === |