۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش منبع) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
سال قمری، سالشماری که بر اساس چرخش قمر (ماه) محاسبه میشود، چون مبدا آن، هجرت پیامبر(ص) در سال ۶۲۲م بوده، سال هجری قمری نامیده شده است.{{مدرک}} مسلمانان اعمال دینی خود را بر اساس سال هجری قمری انجام میدهند.{{مدرک}} همچنین تقویم رسمی برخی از کشورهای اسلامی بر اساس آن تنظیم شده است.{{مدرک}} | سال قمری، سالشماری که بر اساس چرخش قمر (ماه) محاسبه میشود، چون مبدا آن، هجرت پیامبر(ص) در سال ۶۲۲م بوده، سال هجری قمری نامیده شده است.{{مدرک}} مسلمانان اعمال دینی خود را بر اساس سال هجری قمری انجام میدهند.{{مدرک}} همچنین تقویم رسمی برخی از کشورهای اسلامی بر اساس آن تنظیم شده است.{{مدرک}} | ||
قبل از جهانی شدن سالنمای میلادی در برخی کشورهای اسلامی و نیز رسمی شدن [[سال هجری شمسی|گاهشمار خورشیدی]] در [[ایران]] و [[افغانستان]]، سال هجری قمری مبنای سالنمای رسمی کشورهای اسلامی بوده و وقایع و رویدادها بر اساس آن ثبت میشده است.{{مدرک}} | قبل از جهانی شدن سالنمای میلادی در برخی کشورهای اسلامی و نیز رسمی شدن [[سال هجری شمسی|گاهشمار خورشیدی]] در [[ایران]] و [[افغانستان]]، سال هجری قمری مبنای سالنمای رسمی کشورهای اسلامی بوده و وقایع و رویدادها بر اساس آن ثبت میشده است.{{مدرک}} در ایران در دوره پهلوی سال ۱۳۱۴ق برابر با ۱۳۴۴ق تاریخ شمسی جایگزین تاریخ قمری گردد.<ref>حائری، روزشمار شمسی، ۱۳۸۶ش، ص۷، پانویس۱.</ref> | ||
== | == مبدأ تاریخ هجری قمری== | ||
سال هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه، مبدأ تاریخ هجری و قمری است اما درباره اینکه در چه دورهای این تصمیم گرفته شده، گزارشها متفاوت است. به گزارش محمد بن جریر طبری تاریخنگار قرن سوم قمری، پس از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر به مدینه]] به دستور او و در زمان حیاتش، هجرت مبدأ تاریخ اسلامی قرار گرفت.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref> همچنین به گفته [[جعفر سبحانی]] از [[مراجع تقلید]] مکاتبههایی از زمان پیامبر(ص) با تاریخ سال قمری وجود دارد. از جمله آنها صلحنامه بین پیامبر(ص) و نصارای [[نجران]] به [[سال پنجم هجری قمری]]<ref>سبحانی، مؤسسة النشر الاسلامی، جامعه مدرسین، ج۱، ص۶۱۰.</ref> و وصیت پیامبر(ص) به [[سلمان فارسی]] با املای حضرت علی(ع) به [[سال نهم هجری قمری|سال نهم هجری]] است.<ref> سبحانی، سید المرسلین، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۶۰۹.</ref> | سال هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه، مبدأ تاریخ هجری و قمری است اما درباره اینکه در چه دورهای این تصمیم گرفته شده، گزارشها متفاوت است. به گزارش محمد بن جریر طبری تاریخنگار قرن سوم قمری، پس از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر به مدینه]] به دستور او و در زمان حیاتش، هجرت مبدأ تاریخ اسلامی قرار گرفت.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref> همچنین به گفته [[جعفر سبحانی]] از [[مراجع تقلید]] مکاتبههایی از زمان پیامبر(ص) با تاریخ سال قمری وجود دارد. از جمله آنها صلحنامه بین پیامبر(ص) و نصارای [[نجران]] به [[سال پنجم هجری قمری]]<ref>سبحانی، مؤسسة النشر الاسلامی، جامعه مدرسین، ج۱، ص۶۱۰.</ref> و وصیت پیامبر(ص) به [[سلمان فارسی]] با املای حضرت علی(ع) به [[سال نهم هجری قمری|سال نهم هجری]] است.<ref> سبحانی، سید المرسلین، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۶۰۹.</ref> | ||
طبق برخی از گزارشهای دیگر، تعیین هجرت پیامبر به مدینه به عنوان مبدأ تاریخ اسلام، در دوره خلافت عمر بن خطاب در سال ۱۷ یا ۱۸ قمری انجام شده است. قبل از آن اعراب و مسلمانان بر اساس [[عام الفیل]] عمل | طبق برخی از گزارشهای دیگر، تعیین هجرت پیامبر به مدینه به عنوان مبدأ تاریخ اسلام، در دوره خلافت عمر بن خطاب در سال ۱۷ یا ۱۸ قمری انجام شده است. قبل از آن اعراب و مسلمانان بر اساس [[عام الفیل]] عمل میکردند.<ref>مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۱۳.</ref> [[ابوموسی اشعری]] در نامهای به عمر بن خطاب از نبود تاریخ منسجمی گلایه کرد. چرا که نامههایی از خلیفه دوم به دستش میرسید و به دلیل ذکر نشدن تاریخ در تقدم و تأخر آنها دچار مشکل میشد.<ref> مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۴۱۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref> از این رو عمر بن خطاب شورایی برای تعیین تاریخ اسلامی تشکیل داد.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۸۸؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۰۷.</ref> در این شورا [[مبعث]]، رحلت و هجرت پیامبر(ع) به عنوان مبدأ تاریخ اسلامی پیشنهاد شد.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۸۹.</ref> پیشنهاد علی(ع) ([[هجرت پیامبر(ص)]] از [[مکه]] به [[مدینه]])، مورد پذیرش واقع شد و مبدأ [[تاریخ اسلام]] قرار گرفت.<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۴۵؛ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۰۰.</ref> | ||
== | == ماه آغازین سال قمری== | ||
سال قمری با [[ماه محرم]] آغاز میشود و با [[ذیالحجه|ماه ذیالحجه]] پایان مییابد.<ref>نگاه کنید به: مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> قبل از تعیین هجرت پیامبر به عنوان مبدأ تاریخ اسلام، سال قمری نزد اعربها و یهود رایج بود و با ماه محرم آغاز میشده است<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> از اینرو پس از تعیین هجرت به عنوان مبدأ تاریخ اسلام، [[ماه رمضان]] و ماه محرم به عنوان آغاز سال قمری پیشنهاد شد و خلیفه دوم با محرم موافقت کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۸۹.</ref> | سال قمری با [[ماه محرم]] آغاز میشود و با [[ذیالحجه|ماه ذیالحجه]] پایان مییابد.<ref>نگاه کنید به: مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> قبل از تعیین هجرت پیامبر به عنوان مبدأ تاریخ اسلام، سال قمری نزد اعربها و یهود رایج بود و با ماه محرم آغاز میشده است<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> از اینرو پس از تعیین هجرت به عنوان مبدأ تاریخ اسلام، [[ماه رمضان]] و ماه محرم به عنوان آغاز سال قمری پیشنهاد شد و خلیفه دوم با محرم موافقت کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۸۹.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
به گفته [[سید بن طاووس]] درباره اینکه نخستین ماه سال قمری محرم یا رمضان است اختلافنظر وجود دارد اما عمل تعداد زیادی از علمای گذشته و کتابهایشان نشان میدهد که ماه رمضان ابتدای سال قمری است. با این حال احتمال داده که ماه رمضان ابتدای سال عبادی باشد و ماه محرم ابتدای سال مناسبتی...<ref>سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴-۵.</ref> | به گفته [[سید بن طاووس]] درباره اینکه نخستین ماه سال قمری محرم یا رمضان است اختلافنظر وجود دارد اما عمل تعداد زیادی از علمای گذشته و کتابهایشان نشان میدهد که ماه رمضان ابتدای سال قمری است. با این حال احتمال داده که ماه رمضان ابتدای سال عبادی باشد و ماه محرم ابتدای سال مناسبتی...<ref>سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴-۵.</ref> | ||
== ماههای قمری== | == ماههای سال قمری== | ||
سال هجری قمری دارای ۱۲ ماه است.<ref>نگاه کنید به: مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> و هر ماه ۲۹ یا ۳۰ روز دارد.{{مدرک}} از اینرو تعداد روزهای سال قمری در سالهای عادی ۳۵۴ روز و در سالهای کبیسه ۳۵۵ روز است. همچنین سال قمری ۱۰ یا ۱۱ روز از سال شمسی کمتر است.{{مدرک}} به گفته [[علی بن حسین مسعودی]] تاریخنگار قرن چهارم، اعراب در [[جاهلیت|دوره جاهلیت]] هر سه سال، یک ماه به سال قمری اضافه میکردند قرآن از این کار آنها به نسیء(به تأخیر انداختن) یاد کرده و آن را نکوهش کرده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | سال هجری قمری دارای ۱۲ ماه است.<ref>نگاه کنید به: مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> و هر ماه ۲۹ یا ۳۰ روز دارد اما اینکه کدام ماه ۲۹ روز و کدامیک ۳۰ روزه است ترتیب خاصی ندارد.{{مدرک}} البته در تقویم قمری قراردادی ماههای فرد ۳۰ روزه و ماههای زوج ۲۹ روزه تعیین شده و ماه آخر در سالهای کبیسه ۳۰روزه است.{{مدرک}} از اینرو تعداد روزهای سال قمری در سالهای عادی ۳۵۴ روز و در سالهای کبیسه ۳۵۵ روز است. همچنین سال قمری ۱۰ یا ۱۱ روز از سال شمسی که ۳۵۶ روز دارد، کمتر است.{{مدرک}} | ||
به گفته [[علی بن حسین مسعودی]] تاریخنگار قرن چهارم، اعراب در [[جاهلیت|دوره جاهلیت]] هر سه سال، یک ماه به سال قمری اضافه میکردند قرآن از این کار آنها به نسیء(به تأخیر انداختن) یاد کرده و آن را نکوهش کرده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۸۹.</ref> | |||
ماههای سال قمری به ترتیب عبارتند از: | ماههای سال قمری به ترتیب عبارتند از: | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، ۱۴۱۱ق. | * شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، ۱۴۱۱ق. | ||
* ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۹ق. | * ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۹ق. | ||
* حائری، علی، روزشمار شمسی، قم، دفتر عقل، ۱۳۸۶ش | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{ماههای قمری}} | {{ماههای قمری}} |
ویرایش