۱۷٬۹۲۶
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال [[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]] قمری به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۴. </ref> کنیه او | عمر بن عبدالعزیز بن مروان بن حکم در سال [[سال ۶۳ هجری قمری|۶۳]] قمری به دنیا آمد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۴. </ref> کنیه او ابوفحص بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳. </ref> پدرش عبدالعزیز بن مروان بن حکم و مادرش، امعاصم دختر عاصم بن عمر بن خطاب بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۲۵۳. </ref> [[عبدالملک بن مروان]] خلیفه وقت؛ (حک: [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵]]-[[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶]]) عموی عمر بن عبدالعزیز در اواخر خلافت خود در سال ۸۵ق او را از مدینه فراخواند و دخترش فاطمه را به همسری او در آورد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۹، ص۱۹۳</ref> | ||
== عملکرد او قبل از رسیدن به خلافت== | == عملکرد او قبل از رسیدن به خلافت== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
*'''بازگردان فدک به فرزندان فاطمه و خمس به بنیهاشم''': عمر بن عبدالعزیز [[خمس]] که به [[بنی هاشم]] تعلق داشت را به آنها داد و [[فدک]] را که معاویه تیول [[مروان بن حکم|مروان]] ساخته بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود، به فرزندان [[فاطمه(س)]] باز گرداند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۹</ref> | *'''بازگردان فدک به فرزندان فاطمه و خمس به بنیهاشم''': عمر بن عبدالعزیز [[خمس]] که به [[بنی هاشم]] تعلق داشت را به آنها داد و [[فدک]] را که معاویه تیول [[مروان بن حکم|مروان]] ساخته بود و او هم آن را به پسرش عبدالعزیز بخشیده بود و عمر آن را ارث برده بود، به فرزندان [[فاطمه(س)]] باز گرداند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۹</ref> | ||
*'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref> | *'''گفتگو با خوارج''': عمر بن عبدالعزیز با [[خوارج]] گفتگو کرد و آنها را قانع کرد که از خونریزی دست بردارند.<ref> مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه پاینده، ج۲، ص۱۹۳</ref> او به شوذب خارجی نامه نوشت و او را به مناظره دعوت کرد و به او گفت: آیا حاضری با هم مناظره کنیم. اگر حق به جانب ما بود تو هم با مردم هم نوا شو و اگر حق به جانب تو بود ما در کار خود خواهیم نگریست.<ref>ابن خلدون، تاریخ، ج۲، ص۲۵۵</ref> شوذب در پاسخ به نامه عمر دو نفر از سخندانان خوارج را برای مناظره و گفت و گو نزد وی فرستاد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ج۲، ص۱۹۳</ref> | ||
*'''برخورد با مردم''': عمر بن عبدالعزیز از کارهای ناشایست خاندان خود که آنها را «مظالم» مینامید، جلوگیری کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۱</ref> و در نامهای که به عاملان خویش نوشت دستور داد با مردم به نیکی رفتار شود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۷۶۸</ref> گفتهاند که او از هنگامی که به خلافت رسید تا روزی که درگذشت به رد کردن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام میورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۲</ref> همچنین آمده است عمر بن عبدالعزیز این کار را از خود شروع کرد و با دقت با بررسی زمین و کالاهایی که در اختیار خود داشت پرداخت و خود را از همه آنها کنار کشید. و به نقلی همه آنها را فروخت و پول آن را که بیست هزار دینار شد وقف راه خیر کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۲و ۳۵ و سیوطی، تاریخ الخلفا، ص۲۳۲</ref> | *'''برخورد با مردم''': عمر بن عبدالعزیز از کارهای ناشایست خاندان خود که آنها را «مظالم» مینامید، جلوگیری کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۱</ref> و در نامهای که به عاملان خویش نوشت دستور داد با مردم به نیکی رفتار شود.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۶۸ و طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۷۶۸</ref> گفتهاند که او از هنگامی که به خلافت رسید تا روزی که درگذشت به رد کردن اموالی که با ستم از مردم گرفته شده بود، اهتمام میورزید.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۲</ref> همچنین آمده است عمر بن عبدالعزیز این کار را از خود شروع کرد و با دقت با بررسی زمین و کالاهایی که در اختیار خود داشت پرداخت و خود را از همه آنها کنار کشید. و به نقلی همه آنها را فروخت و پول آن را که بیست هزار دینار شد وقف راه خیر کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۳۲و ۳۵ و سیوطی، تاریخ الخلفا، ص۲۳۲</ref> | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
[[پرونده:مقبره عمر بن عبدالعزیز.jpg|بندانگشتی|مقبره عمر بن عبدالعزیز در کنار شهر معرة النعمان]] | [[پرونده:مقبره عمر بن عبدالعزیز.jpg|بندانگشتی|مقبره عمر بن عبدالعزیز در کنار شهر معرة النعمان]] | ||
عمر بن عبدالعزیز در سن ۳۹ سالگی | عمر بن عبدالعزیز در سن ۳۹ سالگی در رجب سال [[سال ۱۰۱ هجری قمری|۱۰۱ق]] در خُناصِرَه درگذشت او را در دیر سمعان به خاک سپردند.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۶۶.</ref> دیر سمعان در منطقه [[حمص]] مجاور قِنّسرین است و فاصله آن تا [[حلب]] سه فرسخ است.<ref>انصاری دمشقی، نخبة الدهر، ص۳۱۸؛ ناصر خسرو، سفر نامه، ص۲۲۵</ref> برخی معتقدند خاندان [[اموی]] از بیم آنکه خلافت از دستشان بیرون رود، عمر بن عبدالعزیز را مسموم کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۷۳؛ مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۹۹</ref> مقبره وی در شش کیلومتری معمرة النعمان (از شهرهای شرقی کشور [[سوریه]] ) وجود دارد و در زمان حکومت [[ایوبیان]] در قرن ششم هجری بر آن ضریحی ساخته شده است.<ref>[http://www.syriatourism.org/ar/page3711/%D8%B6%D8%B1%D9%8A%D8%AD_%D8%A7%D9%84%D8%AE%D9%84%D9%8A%D9%81%D8%A9_%D8%B9%D9%85%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B2%D9%8A%D8%B2 «ضریح الخلیفة عمر بن عبدالعزیز»]</ref> | ||
پس از او یزید بن عبدالملک به خلافت رسید.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۵۷۸.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
خط ۸۳: | خط ۸۴: | ||
* حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م | * حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م | ||
* دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او»، در مجله تاریخ اسلام، شماره۳۱ | * دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او»، در مجله تاریخ اسلام، شماره۳۱ | ||
* ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۳ق | |||
* ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، | |||
* ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا. | * ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا. | ||
* راوندی، قطب الدین سعید، الخرائج و الجرائح، قم، موسسه امام مهدی (ع)، ۱۴۰۹ق. | * راوندی، قطب الدین سعید، الخرائج و الجرائح، قم، موسسه امام مهدی (ع)، ۱۴۰۹ق. | ||
* سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفا، مکتبة المثنی، بغداد، ۱۳۸۳ش | * سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفا، مکتبة المثنی، بغداد، ۱۳۸۳ش | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش | * طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش | ||
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. | |||
* طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش | * طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش | ||
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش | * مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش |
ویرایش