پرش به محتوا

عمر بن عبدالعزیز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
جز (تمیزکاری)
خط ۵۶: خط ۵۶:
*'''رفع منع کتابت حدیث''': از دیگر اقدامات عمر بن عبدالعزیز دستور لغو [[منع حدیث|منع کتابت حدیث]] بود. پیش از این بر اساس نظریه «حسبنا کتاب الله»<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۵۹ و ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۵۵۲</ref> که به دستور عمر بن خطاب اجرا شده بود از نوشتن احادیث جلوگیری می‌شد. در این دوره عمر بن عبدالعزیز دستور داد احادیث پیامبراکرم(ص) را مکتوب کنند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۳</ref> از عبدالله بن دینار نقل شده که عمر بن عبدالعزیز به ابوبکر بن محمد بن حزم نوشت که بنگر و احادیث رسول خدا(ص) و سنت گذشته و حدیث‌هایی را که «عمره» (دختر عبد الرحمان بن اسعد بن زرارة؛ بانویی دانشمند که از [[ام سلمه]] و [[عایشه]] همسران [[رسول خدا]] روایت کرده است. <ref>ابن سعد، الطبقات، ج۸، ص۴۷۸</ref>) نقل کرده است بنویس که بیم دارم علم و اهل آن کهنه شود و از میان برود.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۸، ص۴۷۸</ref>
*'''رفع منع کتابت حدیث''': از دیگر اقدامات عمر بن عبدالعزیز دستور لغو [[منع حدیث|منع کتابت حدیث]] بود. پیش از این بر اساس نظریه «حسبنا کتاب الله»<ref>مقدسی، البدء و التاریخ، ج۵، ص۵۹ و ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۵۵۲</ref> که به دستور عمر بن خطاب اجرا شده بود از نوشتن احادیث جلوگیری می‌شد. در این دوره عمر بن عبدالعزیز دستور داد احادیث پیامبراکرم(ص) را مکتوب کنند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۳</ref> از عبدالله بن دینار نقل شده که عمر بن عبدالعزیز به ابوبکر بن محمد بن حزم نوشت که بنگر و احادیث رسول خدا(ص) و سنت گذشته و حدیث‌هایی را که «عمره» (دختر عبد الرحمان بن اسعد بن زرارة؛ بانویی دانشمند که از [[ام سلمه]] و [[عایشه]] همسران [[رسول خدا]] روایت کرده است. <ref>ابن سعد، الطبقات، ج۸، ص۴۷۸</ref>) نقل کرده است بنویس که بیم دارم علم و اهل آن کهنه شود و از میان برود.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۸، ص۴۷۸</ref>


* '''برداشتن خراج و جزیه''': عمر بن عبدالعزیز در برخی موارد به عاملانش دستور می‌داد از مردم خراج نگیرند. به عنوان نمونه در نامه‌ای به عبدالحمید بن عبدالرحمن کارگزارش در کوفه علاوه بر سفارش به عدالت و احسان و آبادانی دستور داد از مسلمانان خراج نگیرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۱۴۷ و طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۹۷۱</ref> علاوه براین عمر به کارگزارانش دستور داد از نومسلمانان جزیه گرفته نشود. عمر معتقد بود که اصل برابری و عدم تبعیض نسبت به آنها باید رعایت شود و هر کس اسلام را پذیرا می‌شود باید از همه امتیازهایی که مسلمانان از آن برخوردارند، برخوردار شود.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۸۱ و بلاذری، فتوح البلدان، ص۹۹</ref> او در نامه‌ای به جراح بن عبدالله حکمی؛ کارگزارش در خراسان، دستور داد مردم آن سرزمین را به اسلام دعوت کند و به آنها اطلاع دهد که هرکس اسلام بیاورد، از جزیه و خراج معاف خواهد بود و نام او در دیوان عطا ثبت می‌شود و با او همانند بقیه مسلمانان رفتار خواهد شد.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۸۱</ref> در نتیجه این سیاست جزیه کاهش یافت. برخی از استانداران به عمر شکایت کردند. عمر در نامه‌ای به حیان بن شریح استاندارش در [[مصر]] نوشت: «... به درستی خداوند محمد(ص) را به عنوان دعوت‌کننده اعزام کرد؛ نه جمع‌آوری‌کننده مالیات.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۷۸</ref>»
* '''برداشتن خراج و جزیه''': عمر بن عبدالعزیز در برخی موارد به عاملانش دستور می‌داد از مردم خراج نگیرند. به عنوان نمونه در نامه‌ای به عبدالحمید بن عبدالرحمن کارگزارش در کوفه علاوه بر سفارش به عدالت و احسان و آبادانی دستور داد از مسلمانان خراج نگیرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۸، ص۱۴۷ و طبری، تاریخ، ج۹، ص۳۹۷۱</ref> علاوه براین عمر به کارگزارانش دستور داد از نومسلمانان جزیه گرفته نشود. عمر معتقد بود که اصل برابری و عدم تبعیض نسبت به آنها باید رعایت شود و هر کس اسلام را پذیرا می‌شود باید از همه امتیازهایی که مسلمانان از آن برخوردارند، برخوردار شود.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۸۱</ref> او در نامه‌ای به جراح بن عبدالله حکمی؛ کارگزارش در خراسان، دستور داد مردم آن سرزمین را به اسلام دعوت کند و به آنها اطلاع دهد که هرکس اسلام بیاورد، از جزیه و خراج معاف خواهد بود و نام او در دیوان عطا ثبت می‌شود و با او همانند بقیه مسلمانان رفتار خواهد شد.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۸۱</ref> در نتیجه این سیاست جزیه کاهش یافت. برخی از استانداران به عمر شکایت کردند. عمر در نامه‌ای به حیان بن شریح استاندارش در [[مصر]] نوشت: «... به درستی خداوند محمد(ص) را به عنوان دعوت‌کننده اعزام کرد؛ نه جمع‌آوری‌کننده مالیات.<ref>ابن سعد، الطبقات، ج۶، ص۷۸</ref>»


بنابر نقل [[یعقوبی]] و [[مسعودی]]، اقدامات شایسته عمر بن عبدالعزیز گروه‌ها و احزاب مخالف را راضی کرد و مردم در دوره حکومت دو ساله او ستم کمتری از جانب [[بنی امیه]] تحمل کردند. هر چند بنی امیه از سیاست‌های او چندان راضی نبودند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۷۳ و مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۹۹</ref> عمر بن عبدالعزیز تلاش می‌کرد با همه گروه‌ها و دسته‌بندی‌ها برخورد شایسته‌ای داشته باشد، سعی کرد [[علویان]] و شیعیان را نیز از خود راضی نگه دارد.<ref> امینی، الغدیر، ترجمه جمعی از مترجمان، ج۳، ص۱۸۰</ref>
بنابر نقل [[یعقوبی]] و [[مسعودی]]، اقدامات شایسته عمر بن عبدالعزیز گروه‌ها و احزاب مخالف را راضی کرد و مردم در دوره حکومت دو ساله او ستم کمتری از جانب [[بنی امیه]] تحمل کردند. هر چند بنی امیه از سیاست‌های او چندان راضی نبودند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۷۳ و مسعودی، التنبیه و الاشراف، ص۲۹۹</ref> عمر بن عبدالعزیز تلاش می‌کرد با همه گروه‌ها و دسته‌بندی‌ها برخورد شایسته‌ای داشته باشد، سعی کرد [[علویان]] و شیعیان را نیز از خود راضی نگه دارد.<ref> امینی، الغدیر، ترجمه جمعی از مترجمان، ج۳، ص۱۸۰</ref>


==رویکرد امام باقر (ع) نسبت به عمر بن عبدالعزیز==
==رویکرد امام باقر به عمر بن عبدالعزیز==
از آنجا که دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز (۹۹ـ۱۰۱ق) همزمان با دوران امامت [[امام باقر (ع)]] (۹۵ـ۱۱۴ق) بود، در منابع از ارتباط امام و عمر بن عبدالعزیز گزارش‌هایی نقل شده است. برخی محققان موضع امام باقر (ع) در مقابل عمربن عبدالعزیز را ناصحانه ارزیابی می‌کنند.<ref>ر.ک به: دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او»، در مجله تاریخ اسلام، شماره۳۱.</ref> به این ترتیب که امام باقر (ع) از روی خیرخواهی او را نصیحت می‌کرد و از عاقبت ظلم و ستم می‌ترسانید و این نصیحت‌ها را متناسب با روحیه عمر بن عبدالعزیز، که می‌خواست عدالت‌پیشه باشد، ارزیابی می‌کرد.<ref>ر.ک به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> در روایات آمده که امام باقر (ع) او را نجیب [[بنی امیه]] خطاب کرده است.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۱۹.</ref>
از آنجا که دوران حکومت عمر بن عبدالعزیز (۹۹ـ۱۰۱ق) همزمان با دوران امامت [[امام باقر (ع)]] (۹۵ـ۱۱۴ق) بود، در منابع از ارتباط امام و عمر بن عبدالعزیز گزارش‌هایی نقل شده است. برخی محققان موضع امام باقر (ع) در مقابل عمربن عبدالعزیز را ناصحانه ارزیابی می‌کنند.<ref>نگاه کنید به: دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او»، در مجله تاریخ اسلام، شماره۳۱.</ref> امام باقر(ع) از روی خیرخواهی او را نصیحت می‌کرد و از عاقبت ظلم و ستم می‌ترسانید و این نصیحت‌ها را متناسب با روحیه عمر بن عبدالعزیز، که می‌خواست عدالت‌پیشه باشد، می‌دانست.<ref>نگاه کنید به: یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۳۰۵.</ref> در روایات آمده که امام باقر (ع) او را نجیب [[بنی امیه]] خطاب کرده است.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، داراحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۱۹.</ref>


با این وجود امام باقر (ع) عمر بن عبدالعزیز را کسی می‌دانست که علی‌رغم عدالت‌پیشه‌گی پس از مرگش در آسمان‌ها لعن خواهد شد؛ هرچند که مردم در زمین بر او خواهند گریست. وقتی از امام در این باره سؤال شد، در جواب بیان داشت که نشستن وی بر جایگاهی که حق [[امامان شیعه|امامان]] است و او هیچ حقی در آن ندارد.<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۷۶.</ref>
با این وجود امام باقر(ع) عمر بن عبدالعزیز را کسی می‌دانست که علی‌رغم عدالت‌پیشه‌گی پس از مرگش در آسمان‌ها [[لعن]] خواهد شد؛ هرچند که مردم در زمین بر او خواهند گریست. چراکه وی بر جایگاهی که حق [[امامان شیعه|امامان]] است و او هیچ حقی در آن نداشت، نشسته است.<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۷۶.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
خط ۷۴: خط ۷۴:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش
* ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش
* ابن خلدون، عبد الرحمن، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش
* ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش
* ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش
خط ۸۲: خط ۸۱:
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۱ق
* بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۱ق
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت،‌ دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، تهران، نقره، ۱۳۳۷ش
* حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت،‌ دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م
* حموی، یاقوت، معجم البلدان، بیروت،‌ دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م
* حموی، یاقوت، معجم البلدان، ترجمه، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۳ش
* دیلمی، «شخصیت و عملکرد عمربن عبدالعزیز و دیدگاه امام باقر (ع) درباره او»، در مجله تاریخ اسلام، شماره۳۱
* دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۰ ش
* دینوری، ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، ترجمه سید ناصر طباطبایی، تهران، ققنوس، ۱۳۸۰ ش
* دینوری، ابو حنیفه، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نی، چاپ چهارم، ۱۳۷۱ش
* دینوری، ابو حنیفه، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نی، چاپ چهارم، ۱۳۷۱ش