پرش به محتوا

اسلام‌هراسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۵۵: خط ۵۵:


===اسلام به مثابه دیگری===
===اسلام به مثابه دیگری===
بخش قابل توجهی از تحلیل‌ها درباره پدیده اسلام‌هراسی بر استراتژی اسلام به مثابه «دیگری» تأکید می‌کنند. در‌ این تحلیل‌ها نقش ساموئل هانتینگتون و نظریه برخورد تمدن‌های او مورد توجه ویژه‌ای قرار می‌گیرد. هانتینگتون در‌ این نظریه در پی آن بود تا از نظر مفهومی برخورد میان غرب و اسلام و مسلمانان را با ادعای برخورد اجتناب ناپذیر تمدنی میان اسلام و غرب، پیش بینی و تحلیل کند.<ref>Samuel Huntington, “The Clash of Civilizations?,” Foreign Affairs 72(3), pp. 22-49</ref> هانتینگتون در‌ این باره می‌نویسد مادامی که اسلام همچنان اسلام بماند و غرب نیز غرب بماند، نزاع بنیادین میان‌این دو تمدن و روش زندگی، روابط آنها را در آینده نیز تعریف خواهد کرد؛ درست همان گونه که در ۱۴ قرن گذشته صورت پذیرفته است.<ref>کریمی، غلامرضا، روند تحولات اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر، مجموعه مقالات همایش اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، ۱۳۸۹</ref> تحلیل‌هایی از‌ این دست بر‌این نکته تأکید می‌کنند که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروریختن نظم دو قطبی در قالب جنگ سرد،غرب نیاز خود به دشمن و «دیگری» را با جایگزینی اسلام به جای کمونیسم جبران کرد.<ref>کریمی، غلامرضا، روند تحولات اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر، مجموعه مقالات همایش اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، ۱۳۸۹</ref>
بخش قابل توجهی از تحلیل‌ها درباره پدیده اسلام‌هراسی بر استراتژی اسلام به مثابه «دیگری» تأکید می‌کنند. در‌ این تحلیل‌ها نقش ساموئل هانتینگتون(۱۹۲۷-۲۰۰۸م متخصص علوم سیاسی و صاحب نظریه برخورد تمدن‌ها) و نظریه برخورد تمدن‌های او مورد توجه ویژه‌ای قرار می‌گیرد. هانتینگتون در‌ این نظریه در پی آن بود تا از نظر مفهومی برخورد میان غرب و اسلام و مسلمانان را با ادعای برخورد اجتناب ناپذیر تمدنی میان اسلام و غرب، پیش بینی و تحلیل کند.<ref>Samuel Huntington, “The Clash of Civilizations?,” Foreign Affairs 72(3), pp. 22-49</ref> هانتینگتون در‌ این باره می‌نویسد مادامی که اسلام همچنان اسلام بماند و غرب نیز غرب بماند، نزاع بنیادین میان‌این دو تمدن و روش زندگی، روابط آنها را در آینده نیز تعریف خواهد کرد؛ درست همان گونه که در ۱۴ قرن گذشته صورت پذیرفته است.<ref>کریمی، غلامرضا، روند تحولات اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر، مجموعه مقالات همایش اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل، روندها و راه حل‌ها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، ۱۳۸۹</ref> تحلیل‌هایی از‌ این دست بر‌این نکته تأکید می‌کنند که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و فروریختن نظم دو قطبی در قالب جنگ سرد،غرب نیاز خود به دشمن و «دیگری» را با جایگزینی اسلام به جای کمونیسم جبران کرد.<ref>کریمی، غلامرضا، روند تحولات اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر، مجموعه مقالات همایش اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، ۱۳۸۹</ref>


مفهوم «دیگری» در‌ این تحلیل‌ها و سیاست‌ها از یک سو بسیاری از سیاست‌های قدرت‌های غربی که به خودی خود قابل پذیرش نیستند را توجیه می‌کند و از سوی دیگر به هویت غربی معنا می‌دهد. توجیه بودجه‌های متورم، زیر نظر گرفتن شهروندان و نقض حریم خصوصی و حقوق شهروندی آنان، تقض حقوق بشر، حملات نظامی و اشغال کشورهای دیگر نمونه‌هایی از کارکردهای‌این سیاست محسوب می‌شوند.<ref>آرتور اف. بوهلر،اسلام‌هراسی: جلوه‌ای از روی تاریک غرب،مجموعه مقالات همایش اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، ۱۳۸۹ </ref>
مفهوم «دیگری» در‌ این تحلیل‌ها و سیاست‌ها از یک سو بسیاری از سیاست‌های قدرت‌های غربی که به خودی خود قابل پذیرش نیستند را توجیه می‌کند و از سوی دیگر به هویت غربی معنا می‌دهد. توجیه بودجه‌های متورم، زیر نظر گرفتن شهروندان و نقض حریم خصوصی و حقوق شهروندی آنان، تقض حقوق بشر، حملات نظامی و اشغال کشورهای دیگر نمونه‌هایی از کارکردهای‌این سیاست محسوب می‌شوند.<ref>آرتور اف. بوهلر،اسلام‌هراسی: جلوه‌ای از روی تاریک غرب،مجموعه مقالات همایش اسلام‌هراسی پس از ۱۱ سپتامبر: علل، روندها و راه حلها/ تدوین و گردآوری پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران، ۱۳۸۹ </ref>
۱۷٬۶۲۶

ویرایش