confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۶
ویرایش
(پیوند میان ویکی) |
جز (تمیز کاری) |
||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
===تلاش برای به خلافت رساندن ابوبکر=== | ===تلاش برای به خلافت رساندن ابوبکر=== | ||
{{اصلی|واقعه سقیفه بنیساعده}} | {{اصلی|واقعه سقیفه بنیساعده}} | ||
عمر بن خطاب با وجود آنکه در [[واقعه غدیر]] حضور داشت و بنابر نقل منابع شیعه و سنی جزو کسانی بود که | عمر بن خطاب با وجود آنکه در [[واقعه غدیر]] حضور داشت و بنابر نقل منابع شیعه و سنی جزو کسانی بود که [[ولایت علی بن ابی طالب]] را به وی تبریک گفتند،<ref>مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۷۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دارالفکر، ج۷، ص۳۴۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدیدرشتنة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۲۳۳.</ref> پس از رحلت پیامبر برای تثبیت خلافت [[ابوبکر]] تلاش بسیار کرد<ref name="تاریخ خلفا"/> و به گفته [[ابن ابیالحدید]] اگر عمر نبود ابوبکر به خلافت نمیرسید.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۱۷۴.</ref> از [[انس بن مالک]] نیز نقل شده است که عمر در [[واقعه سقیفه|روز سقیفه]]، ابوبکر را به زور روانه منبر کرد.<ref>صنعانی، المصنف، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۴۳۸.</ref> و از این جهت بود که امام علی(ع) تلاش او برای به حکومت رسیدن ابوبکر را تلاش برای حکومت آینده خود دانست.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۸۷.</ref>{{یادداشت|در نقل بلاذری آمده است: به خدا سوگند حرص تو برای حکومت امروز ابوبکر جز برای این نیست که فردا او تو را برای حکومت مقدّم بدارد. ابن ابیالحدید عالم سنی قرن هفتم نیز شبیه همین تعبیر را نقل کرده است(ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۶، ص۱۱.)}} | ||
در عین حال ابن ابیالحدید گفتگویی میان عمر بن خطاب و [[مغیره بن شعبه|مغیره]] نقل کرده است که بر اساس آن عمر، تقدم ابوبکر بر خود در روز سقیفه را ظالمانه میداند و میگوید وقتی ابوبکر از اقبال حاضران در [[سقیفه]] به خود مطمئن شد، به من پیشنهاد [[بیعت]] داد تا مرا بیازماید که آیا به خلافت طمع دارم یا نه. اگر من پیشنهاد او را میپذیرفتم مردم مرا نمیپذیرفتند و او نیز کینه مرا به دل میگرفت.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/2/33 ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۳۲-۳۳.]</ref> | در عین حال ابن ابیالحدید گفتگویی میان عمر بن خطاب و [[مغیره بن شعبه|مغیره]] نقل کرده است که بر اساس آن عمر، تقدم ابوبکر بر خود در روز سقیفه را ظالمانه میداند و میگوید وقتی ابوبکر از اقبال حاضران در [[سقیفه]] به خود مطمئن شد، به من پیشنهاد [[بیعت]] داد تا مرا بیازماید که آیا به خلافت طمع دارم یا نه. اگر من پیشنهاد او را میپذیرفتم مردم مرا نمیپذیرفتند و او نیز کینه مرا به دل میگرفت.<ref>[http://lib.eshia.ir/15335/2/33 ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبة آیة الله المرعشی، ج۱، ص۳۲-۳۳.]</ref> | ||