Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
==معنای لغوی در زبانهای مختلف== | ==معنای لغوی در زبانهای مختلف== | ||
واژۀ '''جبرئیل''' در اصل عِبری است و ظاهراً به صورت سریانیاش به عربی راه یافته است.<ref>جفری، ص۱۰۰۱۰۱.</ref> نویسندگان و محققان زبان عربی بر غیرعربی بودن آن تصریح کردهاند.<ref>رجوع کنید به جوالیقی، ص۳۲۷؛ ابوحیان غرناطی، ج ۱، ص۳۱۷؛ مرتضی زبیدی، | واژۀ '''جبرئیل''' در اصل عِبری است و ظاهراً به صورت سریانیاش به عربی راه یافته است.<ref>جفری، ص۱۰۰۱۰۱.</ref> نویسندگان و محققان زبان عربی بر غیرعربی بودن آن تصریح کردهاند.<ref>رجوع کنید به جوالیقی، ص۳۲۷؛ ابوحیان غرناطی، ج ۱، ص۳۱۷؛ مرتضی زبیدی، ج۱۰، ص۳۵۷.</ref> ابوحیان غرناطی<ref>ابوحیان غرناطی، ج ۱، ص۳۱۷-۳۱۸.</ref> سیزده صورت مختلف آن، نظیر جِبْریل، جَبْریل، جَبَرئیل، جَبَرئِل، جَبرائل، جَبرائیل، را آورده است.<ref>نیز رجوع کنید به جوهری، ذیل «جبر»؛ جوالیقی، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> همچنین دانی<ref>دانی، ص۷۵.</ref> صورتهای قرائت این کلمه در [[قرآن]] را برشمرده<ref>نیز رجوع کنید بهابن جزری، ج ۲، ص۲۱۹.</ref> که «جِبْرِیل» مشهورترین و فصیحترین آنها به لهجۀ اهل [[حجاز]] و بنا بر [[قراء سبعه|قرائت حفص]]، ابوعمرو، نافع و ابن عامر است.<ref>سمین حلبی، ج۲، ص۱۸.</ref> | ||
برخی واژهشناسان عرب با اشاره به معانی گوناگون «جَبْر»، از جمله پادشاه، بنده، شجاع، مرد،<ref>رجوع کنید بهازهری، ج ۱۱، ص۵۸ ۵۹؛ ابن سیده، ج ۷، ص۴۰۷؛ مرتضی زبیدی، ج ۱۰، ص۳۴۸.</ref> و ایل به عنوان اسمی از اسامی [[خداوند]] در عبری،<ref>رجوع کنید به خلیل بن احمد؛ جوهری، ذیل «ایل».</ref> جبرئیل را همچون [[میکائیل]] و [[اسرافیل]] مرکّب از دو بخش دانستهاند که بدین ترتیب جبرئیل («جَبْر» + «ایل») به معنای مرد خدا یا بندۀ خدا (عبداللّه) است. | برخی واژهشناسان عرب با اشاره به معانی گوناگون «جَبْر»، از جمله پادشاه، بنده، شجاع، مرد،<ref>رجوع کنید بهازهری، ج ۱۱، ص۵۸-۵۹؛ ابن سیده، ج ۷، ص۴۰۷؛ مرتضی زبیدی، ج ۱۰، ص۳۴۸.</ref> و ایل به عنوان اسمی از اسامی [[خداوند]] در عبری،<ref>رجوع کنید به خلیل بن احمد؛ جوهری، ذیل «ایل».</ref> جبرئیل را همچون [[میکائیل]] و [[اسرافیل]] مرکّب از دو بخش دانستهاند که بدین ترتیب جبرئیل («جَبْر» + «ایل») به معنای مرد خدا یا بندۀ خدا (عبداللّه) است. | ||
با توجه به معنای «جبروت» که در عبری به معنای نیرومندی و قدرت است،<ref>رجوع کنید به مشکور، همانجا.</ref> احتمالاً جبرئیل از «جبروت» مشتق شده است.<ref>رجوع کنید به ابوحیان غرناطی، همانجا.</ref> باتوجه به اینکه «جَبَر» از زبان عبری به معنای قدرت داشتن و توانمندی و «جبرئیل» به معنای شخص نیرومند نیز آمده است،<ref>زامیت، ص۱۱۶، ۵۳۰؛ مشکور، همانجا.</ref> این احتمال تقویت میشود. حتی القاب «شدیدالقوی» و «ذومرّة» نیز معادل عربی جبرئیل دانسته شده است.<ref>رجوع کنید بهجفری، ص۱۰۰؛ مشکور، ج ۱، ص۱۲۶۱۲۷؛ جُعَیط، ص۶۳.</ref> | با توجه به معنای «جبروت» که در عبری به معنای نیرومندی و قدرت است،<ref>رجوع کنید به مشکور، همانجا.</ref> احتمالاً جبرئیل از «جبروت» مشتق شده است.<ref>رجوع کنید به ابوحیان غرناطی، همانجا.</ref> باتوجه به اینکه «جَبَر» از زبان عبری به معنای قدرت داشتن و توانمندی و «جبرئیل» به معنای شخص نیرومند نیز آمده است،<ref>زامیت، ص۱۱۶، ۵۳۰؛ مشکور، همانجا.</ref> این احتمال تقویت میشود. حتی القاب «شدیدالقوی» و «ذومرّة» نیز معادل عربی جبرئیل دانسته شده است.<ref>رجوع کنید بهجفری، ص۱۰۰؛ مشکور، ج ۱، ص۱۲۶۱۲۷؛ جُعَیط، ص۶۳.</ref> | ||
جَبْر در زبانهای حبشی و سریانی و آرامی و عبری به معنای مرد، قهرمان و دلاور است و جبرئیل در این زبانها مرد خدا و قهرمان خدا معنا میشود.<ref>زامیت، ص۱۱۶؛ مشکور، ج ۱، ص۱۲۶.</ref> برخی ایل را به معنای بنده و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را به معنای عبداللّه، عبدالرحمان و عبدالقدوس میدانند.<ref>رجوع کنید به ابن کثیر، | جَبْر در زبانهای حبشی و سریانی و آرامی و عبری به معنای مرد، قهرمان و دلاور است و جبرئیل در این زبانها مرد خدا و قهرمان خدا معنا میشود.<ref>زامیت، ص۱۱۶؛ مشکور، ج ۱، ص۱۲۶.</ref> برخی ایل را به معنای بنده و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را به معنای عبداللّه، عبدالرحمان و عبدالقدوس میدانند.<ref>رجوع کنید به ابن کثیر، ج۱، ص۲۰۵؛ مرتضی زبیدی، ج ۱۰،ص ۳۵۷.</ref> | ||
==در قرآن== | ==در قرآن== | ||
نام جبرئیل در [[قرآن]] سه بار در [[آیه|آیات]] [[سوره مدنی|مدنی]] آمده است.<ref>رجوع کنید به بقره: | نام جبرئیل در [[قرآن]] سه بار در [[آیه|آیات]] [[سوره مدنی|مدنی]] آمده است.<ref>رجوع کنید به بقره: ۹۷و۹۸؛ تحریم: ۴.</ref> به وظیفه اصلی جبرئیل، یعنی پیامآوری [[وحی]]، در آیۀ {{متن قرآن|...فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَیٰ قَلْبِک بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَینَ یدَیهِ وَهُدًی وَبُشْرَیٰ لِلْمُؤْمِنِینَ۔|سوره=[[سوره بقره|بقره]]|آیه=۹۷}} تصریح شده است، هرچند دربارۀ کیفیت انتقال و نزول وحی سخنی به میان نیامده است.<ref>رجوع کنید به فخررازی، ج ۲، ص۳۲؛ صدرالدین شیرازی، ج۱، ص۲۹۶-۳۰۱.</ref> | ||
در قرآن تعابیر دیگری نیز هست که [[مفسر|مفسران]]<ref>برای نمونه رجوع کنید به طبری، جامع؛ طوسی، التبیان؛ فضل بن حسن طَبْرِسی، ذیل آیات.</ref> آنها را ناظر به جبرئیل دانستهاند، از جمله: | در قرآن تعابیر دیگری نیز هست که [[مفسر|مفسران]]<ref>برای نمونه رجوع کنید به طبری، جامع؛ طوسی، التبیان؛ فضل بن حسن طَبْرِسی، ذیل آیات.</ref> آنها را ناظر به جبرئیل دانستهاند، از جمله: | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
# «رسولٍ کریم»<ref>حاقه: ۴۰؛ تکویر: ۱۹.</ref> که بر خصلتهای نیک وی دلالت دارد. | # «رسولٍ کریم»<ref>حاقه: ۴۰؛ تکویر: ۱۹.</ref> که بر خصلتهای نیک وی دلالت دارد. | ||
# «شدیدالقوی» و «ذومِرّة» و «ذی قوة»<ref>نجم: ۵، ۶؛ تکویر: ۲۰.</ref> که بیان کننده توانمندی و قدرت بر انجام اوامر الاهی است. | # «شدیدالقوی» و «ذومِرّة» و «ذی قوة»<ref>نجم: ۵، ۶؛ تکویر: ۲۰.</ref> که بیان کننده توانمندی و قدرت بر انجام اوامر الاهی است. | ||
# «مَکین» و «مُطاع»<ref>تکویر: | # «مَکین» و «مُطاع»<ref>تکویر: ۲۰و۲۱.</ref> که از جایگاه و منزلت ویژۀ او نزد خداوند و دیگر فرشتگان حکایت میکند. | ||
# «[[روح القدس|روح القُدُس]]»<ref>نحل: ۱۰۲؛ که مضمون این آیه «قُلْ نَزَّلَه رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ...» با آیة ۹۷ سورة بقره: «قُل مَنْ ک'انَ عَدُوّاً لِجِبریلَ فَاِنَهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلِبکَ بِاذِنِ اللّهِ...» که صراحتاً تنزیل قرآن را به جبرئیل نسبت داده، مطابقت دارد؛ برای احتمالات دیگر در باره مراد از روح القدس رجوع کنید به میبدی، ج ۱، | # «[[روح القدس|روح القُدُس]]»<ref>نحل: ۱۰۲؛ که مضمون این آیه «قُلْ نَزَّلَه رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ...» با آیة ۹۷ سورة بقره: «قُل مَنْ ک'انَ عَدُوّاً لِجِبریلَ فَاِنَهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلِبکَ بِاذِنِ اللّهِ...» که صراحتاً تنزیل قرآن را به جبرئیل نسبت داده، مطابقت دارد؛ برای احتمالات دیگر در باره مراد از روح القدس رجوع کنید به میبدی، ج ۱، ص۲۶۳-۲۶۴؛ فخررازی، ج ۳، ص۱۷۷.</ref> | ||
===ولادت حضرت عیسی=== | ===ولادت حضرت عیسی=== | ||
جبرئیل مژدۀ ولادت عیسی را به [[حضرت مریم]] داده<ref>رجوع کنید به طبرسی و طباطبائی، ذیل آل عمران: ۴۵.</ref> و به صورت انسان نزد او متمثل شده<ref>مریم: ۱۷؛ نیز رجوع کنید به طبری، جامع؛ طوسی، التبیان، ذیل آیه.</ref> و روح الاهی را در رحم او دمید<ref>رجوع کنید به طبری، جامع، ذیل مریم: ۲۲؛ تحریم: ۱۲؛ طوسی، التبیان، ذیل انبیاء: ۹۱؛ تحریم: ۱۲.</ref> و سرانجام خداوند به عیسی(ع) با جبرئیل یاری رسانده و نیرو بخشیده است.<ref>رجوع کنید به طبری، جامع؛ طوسی، التبیان، ذیل بقره: ۸۷، ۲۵۳؛ مائده: ۱۱۰.</ref> | جبرئیل مژدۀ ولادت عیسی را به [[حضرت مریم]] داده<ref>رجوع کنید به طبرسی و طباطبائی، ذیل آل عمران: ۴۵.</ref> و به صورت انسان نزد او متمثل شده<ref>مریم: ۱۷؛ نیز رجوع کنید به طبری، جامع؛ طوسی، التبیان، ذیل آیه.</ref> و روح الاهی را در رحم او دمید<ref>رجوع کنید به طبری، جامع، ذیل مریم: ۲۲؛ تحریم: ۱۲؛ طوسی، التبیان، ذیل انبیاء: ۹۱؛ تحریم: ۱۲.</ref> و سرانجام خداوند به عیسی(ع) با جبرئیل یاری رسانده و نیرو بخشیده است.<ref>رجوع کنید به طبری، جامع؛ طوسی، التبیان، ذیل بقره: ۸۷، ۲۵۳؛ مائده: ۱۱۰.</ref> | ||
مفسران در وساطت جبرئیل برای تولد عیسی تردید نکرده و تعبیر «روح» در آیات یاد شده را همگی ناظر به جبرئیل دانستهاند.<ref>برای احتمالات دیگر رجوع کنید به نحاس، | مفسران در وساطت جبرئیل برای تولد عیسی تردید نکرده و تعبیر «روح» در آیات یاد شده را همگی ناظر به جبرئیل دانستهاند.<ref>برای احتمالات دیگر رجوع کنید به نحاس، ج۴، ص۳۱۸؛ فضل بن حسن طبرسی، ذیل مریم: ۱۷.</ref> | ||
===روح=== | ===روح=== | ||
دربارۀ سبب کاربرد کلمه «روح» برای اشاره به جبرئیل مفسران اقوال گوناگونی ذکر کردهاند، نظیر تعلق او به عالم مجردات و روحانیات، تکوین بدون ولادت، غلبه حیات در او، افاضۀ حیات و احیای [[شریعت]] به واسطۀ او یا بیان برتری او بر سایر [[فرشتگان]].<ref>رجوع کنید به طوسی، التبیان، | دربارۀ سبب کاربرد کلمه «روح» برای اشاره به جبرئیل مفسران اقوال گوناگونی ذکر کردهاند، نظیر تعلق او به عالم مجردات و روحانیات، تکوین بدون ولادت، غلبه حیات در او، افاضۀ حیات و احیای [[شریعت]] به واسطۀ او یا بیان برتری او بر سایر [[فرشتگان]].<ref>رجوع کنید به طوسی، التبیان، ج۱، ص۳۴۰-۳۴۱، ج ۷، ص۱۱۴، ج۸، ص۶۲؛ فخررازی، ج ۲۴، ص۱۶۵-۱۶۶.</ref> | ||
دربارۀ نسبت جبرئیل با روح و مراد از روح، که به همراه [[ملائکه]] از آن در [[سوره قدر]] یاد شده<ref>رجوع کنید به نحل: ۲؛ معارج: ۴؛ نبأ: ۳۸؛ قدر: ۴.</ref> یا دربارهاش سؤال شده،<ref>رجوع کنید به اسراء: ۸۵.</ref> اختلاف است. برخی آن را فرشتهای موکل بر ارواح یا موجودی برتر از ملائکه و جبرئیل دانسته و گروهی مراد از آن را جبرئیل و تعبیر روح را دالّ بر عظمت و برتری جبرئیل بر دیگر ملائک دانستهاند.<ref>رجوع کنید به طوسی، التبیان، ج ۶، | دربارۀ نسبت جبرئیل با روح و مراد از روح، که به همراه [[ملائکه]] از آن در [[سوره قدر]] یاد شده<ref>رجوع کنید به نحل: ۲؛ معارج: ۴؛ نبأ: ۳۸؛ قدر: ۴.</ref> یا دربارهاش سؤال شده،<ref>رجوع کنید به اسراء: ۸۵.</ref> اختلاف است. برخی آن را فرشتهای موکل بر ارواح یا موجودی برتر از ملائکه و جبرئیل دانسته و گروهی مراد از آن را جبرئیل و تعبیر روح را دالّ بر عظمت و برتری جبرئیل بر دیگر ملائک دانستهاند.<ref>رجوع کنید به طوسی، التبیان، ج ۶، ص۳۵۹-۳۶۰، ج ۱۰، ص۲۴۹؛ فخررازی، ج ۲۱، ص۳۶-۳۹.</ref> | ||
===انتقاد به پندار یهود=== | ===انتقاد به پندار یهود=== | ||
آیات ۹۷ و ۹۸ [[سوره بقره|سورۀ بقره]] در واکنش به پندار [[یهودیان]] در بارۀ جبرئیل نازل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج ۱، ص۱۷۵-۱۷۶؛ واحدی نیشابوری، | آیات ۹۷ و ۹۸ [[سوره بقره|سورۀ بقره]] در واکنش به پندار [[یهودیان]] در بارۀ جبرئیل نازل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج ۱، ص۱۷۵-۱۷۶؛ واحدی نیشابوری، ص۱۷-۱۹.</ref> آنان از [[پیامبر(ص)]] پرسیدند، کدام فرشته نزد او میآید و چون شنیدند که آن فرشته جبرئیل است، به علت کینهای که از جبرئیل داشتند، جبرئیل را دشمن خود خواندند. | ||
ظاهراً ایشان جبرئیل را فرشته نازل کنندۀ بلا و سختی و فرمان جنگ و قتال و میکائیل را فرشتۀ رحمت و بشارت برای [[قوم یهود]] میدانستند،<ref>رجوع کنید به طبری، جامع؛ زَمَخْشَری، ذیل بقره: ۹۷.</ref> از این رو آیۀ ۹۸ سورۀ بقره دشمنی با جبرئیل را مساوی عداوت با میکائیل و دیگر فرشتگان و حتی خدا میشمرَد. گویا یهودیان به دنبال بهانهای بودند تا از پذیرش [[اسلام]] سر باز زنند، چه پیش از این سؤال، پرسشهای دیگری از پیامبر(ص) کرده بودند تا [[نبوت]] او را بیازمایند و هنگامی که حضرت به پرسشهای پیشین نیکو پاسخ داد، سؤال از فرشتۀ وحی را مطرح کردند.<ref>رجوع کنید به طبری، همانجا.</ref> این در حالی است که عبداللّه بن سلام، از علمای یهود، پس از طرح پرسشهایی که فکر میکرد فقط [[انبیاء]] پاسخش را میدانند و شنیدن جوابهای پیامبر(ص)، [[مسلمان]] شد.<ref>بخاری، ج ۴، ص۲۶۸.</ref> | ظاهراً ایشان جبرئیل را فرشته نازل کنندۀ بلا و سختی و فرمان جنگ و قتال و میکائیل را فرشتۀ رحمت و بشارت برای [[قوم یهود]] میدانستند،<ref>رجوع کنید به طبری، جامع؛ زَمَخْشَری، ذیل بقره: ۹۷.</ref> از این رو آیۀ ۹۸ سورۀ بقره دشمنی با جبرئیل را مساوی عداوت با میکائیل و دیگر فرشتگان و حتی خدا میشمرَد. گویا یهودیان به دنبال بهانهای بودند تا از پذیرش [[اسلام]] سر باز زنند، چه پیش از این سؤال، پرسشهای دیگری از پیامبر(ص) کرده بودند تا [[نبوت]] او را بیازمایند و هنگامی که حضرت به پرسشهای پیشین نیکو پاسخ داد، سؤال از فرشتۀ وحی را مطرح کردند.<ref>رجوع کنید به طبری، همانجا.</ref> این در حالی است که عبداللّه بن سلام، از علمای یهود، پس از طرح پرسشهایی که فکر میکرد فقط [[انبیاء]] پاسخش را میدانند و شنیدن جوابهای پیامبر(ص)، [[مسلمان]] شد.<ref>بخاری، ج ۴، ص۲۶۸.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
====افسانه خان الامین==== | ====افسانه خان الامین==== | ||
برخی از [[اهل سنت]]، شیعه را متهم نمودهاند که در باور آنان، [[جبرئیل]] در جریان [[وحی]] [[خیانت]] کرده و به جای آن که [[رسالت]] را به [[علی بن ابیطالب]] ابلاغ کند آن را به [[حضرت محمد(ص)]] ابلاغ نموده است. از این رو بعد از سلام نمازشان سه بار دست خود را بالا برده و میگویند: خانَ الاَمینُ: امین وحی خیانت کرد. | برخی از [[اهل سنت]]، شیعه را متهم نمودهاند که در باور آنان، [[جبرئیل]] در جریان [[وحی]] [[خیانت]] کرده و به جای آن که [[رسالت]] را به [[علی بن ابیطالب]] ابلاغ کند آن را به [[حضرت محمد(ص)]] ابلاغ نموده است. از این رو بعد از سلام نمازشان سه بار دست خود را بالا برده و میگویند: خانَ الاَمینُ: امین وحی خیانت کرد. | ||
[[ابن تیمیه]] از عالمان وهابی میگوید: یهود درصدد وارد کردن نقص و عیب بر جبرئیل برآمده و او را از بین [[ملائکه]] دشمن خود میدانند همانگونه که شیعه میگویند: جبرئیل به اشتباه [[وحی]] را بر محمد نازل کرده است.<ref> منهاج السنة النبویه ج۱ ص۶ ۸.</ref> | [[ابن تیمیه]] از عالمان وهابی میگوید: یهود درصدد وارد کردن نقص و عیب بر جبرئیل برآمده و او را از بین [[ملائکه]] دشمن خود میدانند همانگونه که شیعه میگویند: جبرئیل به اشتباه [[وحی]] را بر محمد نازل کرده است.<ref> منهاج السنة النبویه ج۱ ص۶-۸.</ref> | ||
این در حالی است که شیعیان چنین باوری نداشته و عالمان آنها از این اتهام پاسخ دادهاند.(مطالعه بیشتر: [http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1247 سایت ولی عصر-عج-]) | این در حالی است که شیعیان چنین باوری نداشته و عالمان آنها از این اتهام پاسخ دادهاند.(مطالعه بیشتر: [http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1247 سایت ولی عصر-عج-]) | ||
==نزول وحی== | ==نزول وحی== | ||
بر اساس روایات موجود در منابع اسلامی، جبرئیل نخستین آیات قرآن<ref>علق: ۱ ۵.</ref> را در [[غار حرا]] به پیامبر(ص) [[وحی]] کرد. سپس پیامبر(ص) نزد [[خدیجه]](س) بازگشت و او را از این امر مهم آگاه ساخت.<ref>رجوع کنید به عاملی، | بر اساس روایات موجود در منابع اسلامی، جبرئیل نخستین آیات قرآن<ref>علق: ۱-۵.</ref> را در [[غار حرا]] به پیامبر(ص) [[وحی]] کرد. سپس پیامبر(ص) نزد [[خدیجه]](س) بازگشت و او را از این امر مهم آگاه ساخت.<ref>رجوع کنید به عاملی، ج۱، ص۲۳۳.</ref> | ||
===رویکرد اهل سنت=== | ===رویکرد اهل سنت=== | ||
طبق [[روایات]] متعدد در منابع [[اهل سنّت]]، پیامبر(ص) پس از دریافت وحی دچار تردید شد که آیا فرشتۀ وحی را دیده یا با [[شیطان]] ملاقات کرده است و به توصیۀ همسرش نزد وَرَقَة بن نَوْفَل فردی نصرانی که با کتب پیشین آشنا بود رفت و او ایشان را مطمئن کرد که آن [[فرشته]] همان ناموس اکبر است که پیشتر بر [[موسی(ع)]] نازل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن هشام، | طبق [[روایات]] متعدد در منابع [[اهل سنّت]]، پیامبر(ص) پس از دریافت وحی دچار تردید شد که آیا فرشتۀ وحی را دیده یا با [[شیطان]] ملاقات کرده است و به توصیۀ همسرش نزد وَرَقَة بن نَوْفَل فردی نصرانی که با کتب پیشین آشنا بود رفت و او ایشان را مطمئن کرد که آن [[فرشته]] همان ناموس اکبر است که پیشتر بر [[موسی(ع)]] نازل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۷؛ ابن سعد، ج ۱، ص۱۹۴-۱۹۵؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۲۹۸-۳۰۳؛ همو، جامع، ذیل علق؛ برای همین روایت با اندکی اختلاف رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۱، ص۳۱۲، ج ۶، ص۲۲۳؛ بخاری، ج ۱، ص۳، ج۴، ص۱۲۴، ج۶، ص۸۸.</ref> | ||
این داستان را عموم سیره نویسان و [[:رده:محدثان|محدّثان]] و [[:رده:مفسران|مفسران]] بعدی اهل سنت پذیرفتهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به قُرطُبی، ج ۱، ص۱۱۵۱۱۶؛ ابن کثیر، ج ۳، ص۵ ۶، ۱۳؛ ابن حَجَر عَسقَلانی، ج ۸، ص۵۴۹ ۵۵۴.</ref> حتی این احادیث به منابع حدیثی و تفسیری [[شیعی]] نیز راه یافته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابوالفتوح رازی؛ فضل بن حسن طبرسی، ذیل آیات ابتدای سورة علق؛ ابن شهر آشوب، ج ۱، ص۴۲.</ref> | این داستان را عموم سیره نویسان و [[:رده:محدثان|محدّثان]] و [[:رده:مفسران|مفسران]] بعدی اهل سنت پذیرفتهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به قُرطُبی، ج ۱، ص۱۱۵۱۱۶؛ ابن کثیر، ج ۳، ص۵ ۶، ۱۳؛ ابن حَجَر عَسقَلانی، ج ۸، ص۵۴۹-۵۵۴.</ref> حتی این احادیث به منابع حدیثی و تفسیری [[شیعی]] نیز راه یافته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابوالفتوح رازی؛ فضل بن حسن طبرسی، ذیل آیات ابتدای سورة علق؛ ابن شهر آشوب، ج ۱، ص۴۲.</ref> | ||
===نظر شیعه=== | ===نظر شیعه=== | ||
عالمان [[شیعه]] به تفصیل به نقد سند و محتوای این روایات پرداختهاند، از جمله اینکه سلسله سند هیچ یک از این روایتها به طور متصل به شاهد داستان نمیرسد؛ اختلاف نقل داستان خود گواهی بر ساختگی بودن آن است و تردید پیامبر(ص) در ماهیت وحی و ملاقات با جبرئیل یا شیطان با مقام [[عصمت]] پیامبر(ص) سازگاری ندارد.<ref>رجوع کنید به عاملی، ج ۱، ص۲۲۰ ۲۲۳؛ سبحانی، ج ۱، | عالمان [[شیعه]] به تفصیل به نقد سند و محتوای این روایات پرداختهاند، از جمله اینکه سلسله سند هیچ یک از این روایتها به طور متصل به شاهد داستان نمیرسد؛ اختلاف نقل داستان خود گواهی بر ساختگی بودن آن است و تردید پیامبر(ص) در ماهیت وحی و ملاقات با جبرئیل یا شیطان با مقام [[عصمت]] پیامبر(ص) سازگاری ندارد.<ref>رجوع کنید به عاملی، ج ۱، ص۲۲۰-۲۲۳؛ سبحانی، ج ۱، ص۱۸۸-۱۹۰؛ دوانی، ص۱۵۷-۲۰۶؛ شرف الدین، ص۴۲۱؛ معرفت، ج ۱، ص۸۰-۸۲.</ref> | ||
گفتنی است در روایات شیعی گزارشی که از آغاز وحی ارائه شده، از مشکلات یاد شده مبراست و با مقام و منزلت پیامبر(ص) هماهنگ است.<ref>رجوع کنید به ابن شهر آشوب، ج ۱، ص۴۳؛ نهج البلاغة، خطبة ۱۹۲؛ بَحْرانی، ذیل علق؛ مجلسی، | گفتنی است در روایات شیعی گزارشی که از آغاز وحی ارائه شده، از مشکلات یاد شده مبراست و با مقام و منزلت پیامبر(ص) هماهنگ است.<ref>رجوع کنید به ابن شهر آشوب، ج ۱، ص۴۳؛ نهج البلاغة، خطبة ۱۹۲؛ بَحْرانی، ذیل علق؛ مجلسی، ج۱۷، ص۳۰۹-۳۱۰.</ref> | ||
==کمک به پیامبر(ص)== | ==کمک به پیامبر(ص)== | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
# شرح صدر پیامبر(ص) و تطهیر آن به دست او و میکائیل انجام گرفت.<ref>ابن حنبل، ج ۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۳۰۸.</ref> | # شرح صدر پیامبر(ص) و تطهیر آن به دست او و میکائیل انجام گرفت.<ref>ابن حنبل، ج ۳، ص۱۴۹؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۳۰۸.</ref> | ||
# [[وضو]] گرفتن و [[نماز]] خواندن را به پیامبر(ص) تعلیم داد.<ref>ابن هشام، ج ۱، ص۱۶۱؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۳۰۷.</ref> | # [[وضو]] گرفتن و [[نماز]] خواندن را به پیامبر(ص) تعلیم داد.<ref>ابن هشام، ج ۱، ص۱۶۱؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۳۰۷.</ref> | ||
# در [[معراج]] همسفر و راهنمای حضرت رسول(ص) بود،<ref>ابن حنبل، ج ۳، ص۱۴۸۱۴۹؛ بخاری، ج ۴، ص۷۷ ۷۸؛ طبری، تاریخ، ج ۲، | # در [[معراج]] همسفر و راهنمای حضرت رسول(ص) بود،<ref>ابن حنبل، ج ۳، ص۱۴۸۱۴۹؛ بخاری، ج ۴، ص۷۷ ۷۸؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۳۰۸-۳۰۹.</ref> البته او در [[سدرة المنتهی]] از همراهی پیامبر(ص) بازماند.<ref>ابن بابویه، ۱۳۸۶، ج ۱، ص۲۷۷؛ قرطبی، ج ۳، ص۴۲۵.</ref> | ||
# هنگامی که پیامبر(ص) میخواست رسالتش را به خانوادهاش ابلاغ کند،<ref>رجوع کنید به شعراء: ۲۱۴.</ref> جبرئیل بر انجام این امر تأکید کرد.<ref>طبری، جامع، ذیل شعراء: ۲۱۴؛ همو، تاریخ، ج ۲، ص۳۲۰.</ref> | # هنگامی که پیامبر(ص) میخواست رسالتش را به خانوادهاش ابلاغ کند،<ref>رجوع کنید به شعراء: ۲۱۴.</ref> جبرئیل بر انجام این امر تأکید کرد.<ref>طبری، جامع، ذیل شعراء: ۲۱۴؛ همو، تاریخ، ج ۲، ص۳۲۰.</ref> | ||
# او پیامبر(ص) را از توطئۀ کفار برای قتل او پیش از [[هجرت]] آگاه ساخت.<ref>ابن هشام، ج ۲، ص۳۳۳؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۳۷۲.</ref> | # او پیامبر(ص) را از توطئۀ کفار برای قتل او پیش از [[هجرت]] آگاه ساخت.<ref>ابن هشام، ج ۲، ص۳۳۳؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۳۷۲.</ref> | ||
# در [[غزوه بدر|غزوۀ بدر]]، او به همراه هزاران فرشته به یاری پیامبر(ص) و اصحابش شتافت.<ref>ابن سعد، ج ۲، ص۱۶؛ طبری، جامع، ذیل انفال : ۹؛ مجلسی، ج ۵۶، | # در [[غزوه بدر|غزوۀ بدر]]، او به همراه هزاران فرشته به یاری پیامبر(ص) و اصحابش شتافت.<ref>ابن سعد، ج ۲، ص۱۶؛ طبری، جامع، ذیل انفال : ۹؛ مجلسی، ج ۵۶، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref> | ||
جبرئیل همواره پیش از ورود بر پیامبر(ص) از او اجازه میگرفت. مکان حضور جبرئیل در [[مسجدالنبی]] [[مقام جبرئیل]] نام گرفته است.<ref>رجوع کنید به کُلَینی، ج ۴، ص۴۵۲؛ ابن بابویه، ۱۴۰۴، ج ۲، ص۵۷۰؛ همو، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۸۵؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۱۰.</ref> پیامبر(ص) هر سال یک بار در ماه [[رمضان]] قرآن را بر جبرئیل عرضه میکرد.<ref>رجوع کنید بهابن حنبل، ج ۱، ص۲۷۶، | جبرئیل همواره پیش از ورود بر پیامبر(ص) از او اجازه میگرفت. مکان حضور جبرئیل در [[مسجدالنبی]] [[مقام جبرئیل]] نام گرفته است.<ref>رجوع کنید به کُلَینی، ج ۴، ص۴۵۲؛ ابن بابویه، ۱۴۰۴، ج ۲، ص۵۷۰؛ همو، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص۸۵؛ طوسی، مصباح المتهجّد، ص۷۱۰.</ref> پیامبر(ص) هر سال یک بار در ماه [[رمضان]] قرآن را بر جبرئیل عرضه میکرد.<ref>رجوع کنید بهابن حنبل، ج ۱، ص۲۷۶، ۳۲۵-۳۲۶، ۳۶۳؛ بخاری، ج ۲، ص۲۲۸، ج ۶، ص۱۰۱-۱۰۲.</ref> گفته شده او شصت هزار مرتبه بر پیامبر اکرم(ص) فرود آمده است.<ref>ابن شهر آشوب، ج ۱، ص۴۱.</ref> | ||
==رؤیت جبرئیل== | ==رؤیت جبرئیل== | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
===چهره حقیقی=== | ===چهره حقیقی=== | ||
بنا بر روایات کتب اهل سنّت و شیعه،<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۱، ص۳۹۵، ۳۹۸، ۴۰۷، ج ۶، ص۲۴۱؛ بخاری، ج ۴، ص۸۲ ۸۳، ج ۶، ص۵۰؛ طبری، جامع، ذیل نجم : ۸ ۱۱، | بنا بر روایات کتب اهل سنّت و شیعه،<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۱، ص۳۹۵، ۳۹۸، ۴۰۷، ج ۶، ص۲۴۱؛ بخاری، ج ۴، ص۸۲ ۸۳، ج ۶، ص۵۰؛ طبری، جامع، ذیل نجم : ۸-۱۱، ۱۲-۱۶، ۱۷-۱۸؛ ابن بابویه، ۱۳۸۷، ص۲۶۳؛ طبرسی، ج ۱، ص۳۶۲.</ref> پیامبر(ص) دوبار در افق اعلی و سدرـ المنتهی جبرئیل را در صورت حقیقیاش رؤیت کرده است.<ref>رجوع کنید به نجم : ۱-۱۸.</ref> | ||
نیز گفتهاند که یک بار پیامبر(ص) او را در حالی که بین آسمان و زمین بر «[[کرسی]]» نشسته بوده، دیده و سپس آیات [[سوره مدثر|سورۀ مدثر]] بر او نازل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۳، ص۳۷۷؛ بخاری، ج ۱، ص۴، ج ۶، | نیز گفتهاند که یک بار پیامبر(ص) او را در حالی که بین آسمان و زمین بر «[[کرسی]]» نشسته بوده، دیده و سپس آیات [[سوره مدثر|سورۀ مدثر]] بر او نازل شده است.<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۳، ص۳۷۷؛ بخاری، ج ۱، ص۴، ج ۶، ص۷۵-۷۶؛ طبری، جامع ؛ طوسی، التبیان، ذیل مدثر.</ref> | ||
در وصف صورت حقیقی جبرئیل برخی گفتهاند که او ششصد بال آراسته به دُر و مروارید دارد و در عظمت، مشرق و مغرب عالم را پر میکند.<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۱، ص۴۰۷؛ بخاری، ج ۴، ص۸۳ ۸۴؛ مقدسی، ج ۱، ص۱۷۳؛ قزوینی، ص۹۱۹۲؛ قس الاختصاص، | در وصف صورت حقیقی جبرئیل برخی گفتهاند که او ششصد بال آراسته به دُر و مروارید دارد و در عظمت، مشرق و مغرب عالم را پر میکند.<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۱، ص۴۰۷؛ بخاری، ج ۴، ص۸۳-۸۴؛ مقدسی، ج ۱، ص۱۷۳؛ قزوینی، ص۹۱۹۲؛ قس الاختصاص، ص۴۵-۴۶ که جزئیات ویژگیهای جبرئیل را به نقل از ابن عباس آورده است.</ref> | ||
===صورت انسانی=== | ===صورت انسانی=== | ||
پیامبر فرمود جبرئیل غالباً با چهرۀ جوان خوشرویی به نام [[دحیه کلبی]] بر او ظاهر میشده است<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج ۴، ص۲۵۰؛ ابن شهر آشوب، ج ۲، ص۲۵۴؛ ابن طاووس، ص۱۲۹ ۱۳۰، ۱۴۸؛ سیوطی، ج ۱، ص۲۰۵.</ref> و حتی گفتهاند که برخی [[صحابه]] و نیز [[عایشه]] جبرئیل را با این شمایل دیده و گمان برده بودند که او دحیۀ کلبی است.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج ۳، ص۴۲۲، ۴۸۸، ج ۴، ص۲۵۰؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۵۸۲ ۵۸۳؛ همو، جامع، ذیل احزاب : ۲۶۲۷؛ کلینی، ج ۲، ص۵۸۷؛ احمدبن علی طبرسی، ج ۱، ص۱۹۵.</ref> | پیامبر فرمود جبرئیل غالباً با چهرۀ جوان خوشرویی به نام [[دحیه کلبی]] بر او ظاهر میشده است<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج ۴، ص۲۵۰؛ ابن شهر آشوب، ج ۲، ص۲۵۴؛ ابن طاووس، ص۱۲۹ ۱۳۰، ۱۴۸؛ سیوطی، ج ۱، ص۲۰۵.</ref> و حتی گفتهاند که برخی [[صحابه]] و نیز [[عایشه]] جبرئیل را با این شمایل دیده و گمان برده بودند که او دحیۀ کلبی است.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، ج ۳، ص۴۲۲، ۴۸۸، ج ۴، ص۲۵۰؛ طبری، تاریخ، ج ۲، ص۵۸۲-۵۸۳؛ همو، جامع، ذیل احزاب : ۲۶۲۷؛ کلینی، ج ۲، ص۵۸۷؛ احمدبن علی طبرسی، ج ۱، ص۱۹۵.</ref> | ||
طبق برخی [[روایات]] [[اهل سنت]]، او یک بار در شکل مردی برای تعلیم [[دین]] به میان صحابه آمد.<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۱، ص۲۷، ۵۲۵۳؛ بخاری، ج ۱، ص۱۸.</ref> او معمولاً همچون مرد معمولی با جامهای سبز رنگ بر تن و عمامهای ابریشمی بر سر، سوار بر اسب یا استر ظاهر میشد.<ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج ۳، ص۷۱۶؛ ابن سعد، ج ۲، ص۲۶؛ طبری، تاریخ، همانجا.</ref> | طبق برخی [[روایات]] [[اهل سنت]]، او یک بار در شکل مردی برای تعلیم [[دین]] به میان صحابه آمد.<ref>رجوع کنید به ابن حنبل، ج ۱، ص۲۷، ۵۲۵۳؛ بخاری، ج ۱، ص۱۸.</ref> او معمولاً همچون مرد معمولی با جامهای سبز رنگ بر تن و عمامهای ابریشمی بر سر، سوار بر اسب یا استر ظاهر میشد.<ref>رجوع کنید به ابن هشام، ج ۳، ص۷۱۶؛ ابن سعد، ج ۲، ص۲۶؛ طبری، تاریخ، همانجا.</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
===تفاوت نبی، رسول و امام=== | ===تفاوت نبی، رسول و امام=== | ||
در مجموعهای از روایات، تفاوت «[[رسول]]»، «[[نبوت|نبی]]» و «[[امام]]» از نظر کیفیت نزول جبرئیل بر هر یک بیان شده است. چنانکه رسول جبرئیل را میبیند و با او صحبت میکند، نبی او را در خواب میبیند و صدایش را میشنود و امام فقط صدایش را میشنود. صفار قمی<ref>صفار قمی، ص ۳۸۸۳۹۴.</ref> این احادیث را در بابی با همین عنوان گرد آورده است.<ref>نیز رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج۱، | در مجموعهای از روایات، تفاوت «[[رسول]]»، «[[نبوت|نبی]]» و «[[امام]]» از نظر کیفیت نزول جبرئیل بر هر یک بیان شده است. چنانکه رسول جبرئیل را میبیند و با او صحبت میکند، نبی او را در خواب میبیند و صدایش را میشنود و امام فقط صدایش را میشنود. صفار قمی<ref>صفار قمی، ص ۳۸۸۳۹۴.</ref> این احادیث را در بابی با همین عنوان گرد آورده است.<ref>نیز رجوع کنید به کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref> | ||
==در قصص انبیاء== | ==در قصص انبیاء== | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
==برتری بر فرشتگان== | ==برتری بر فرشتگان== | ||
در برخی روایات نشانههایی از برتری سه فرشته مقرب دیگر بر جبرئیل وجود دارد، چنانکه گاهی به دلیل وساطت میکائیل و [[اسرافیل]] در نزول وحی یا به دلیل بزرگی میکائیل یا به سبب میراندن جبرئیل به واسطۀ عزرائیل در روز [[حشر]]، این سه ملک برتر از جبرئیل شمرده شدهاند؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به سیوطی، ج ۱، | در برخی روایات نشانههایی از برتری سه فرشته مقرب دیگر بر جبرئیل وجود دارد، چنانکه گاهی به دلیل وساطت میکائیل و [[اسرافیل]] در نزول وحی یا به دلیل بزرگی میکائیل یا به سبب میراندن جبرئیل به واسطۀ عزرائیل در روز [[حشر]]، این سه ملک برتر از جبرئیل شمرده شدهاند؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به سیوطی، ج ۱، ص۹۲-۹۳؛ مجلسی، ج ۶، ص۳۲۹، ج ۵۶، ص۲۲۳.</ref> اما، به برتری جبرئیل اشارات صریحتری هست.<ref>رجوع کنید به مجلسی، ج ۵۶، ص۲۰۶، ۲۴۹، ۲۵۸.</ref> | ||
==در سنّت یهودی - مسیحی== | ==در سنّت یهودی - مسیحی== | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
===ملاصدرا=== | ===ملاصدرا=== | ||
[[ملاصدرا]]<ref>صدرالدین شیرازی، ۱۳۳۷ش، سفر ۳، ج ۲، ص۲۳.</ref> جبرئیل و روح القدس و عقل فَعّال را یکی دانسته است. از نظر او<ref> | [[ملاصدرا]]<ref>صدرالدین شیرازی، ۱۳۳۷ش، سفر ۳، ج ۲، ص۲۳.</ref> جبرئیل و روح القدس و عقل فَعّال را یکی دانسته است. از نظر او<ref>ملاصدرا، ۱۳۳۷ش، سفر ۱، ج ۲، ص۶۳، سفر ۴، ج ۲، ص۱۴۲-۱۴۳.</ref> جبرئیل فرشتۀ هدایت است و در میان فرشتگان، نقش برجستهای در تکمیل نفوس دارد و به واسطه او علوم به نفوس و وحی به انبیا افاضه میشود. از نظر ملاصدرا،<ref>ملاصدرا، ۱۳۳۷ش، سفر ۴، ج ۲، ص۱۴۴.</ref> جبرئیل در افاضۀ علم به انسانها، همه را برابر میداند و درجه و میزان کسب علوم و معارف، به تفاوت استعدادها و قابلیتهای نفوس که زمینهساز ارتباط با جبرئیل یا عقل فعال است بستگی دارد. به نظر ملاصدرا،<ref>ملاصدرا، ۱۳۶۷ش، ج ۲، ص۴۴۹.</ref> جبرئیل دو مَقام دارد که به تناسب آنها دو لقب به او داده شده است : مادامی که از آسمانِ تجرد و قرب، نزول نیافته، شایسته لقب «روح القدس» است و هنگامی که از آن مقام تنزل بیابد و در صورتی متناسب، متمثل شود، تعبیر «روح» برای او به کار میرود. | ||
===اسماعیلیه=== | ===اسماعیلیه=== | ||
[[ابویعقوب سجستانی]] ( | [[ابویعقوب سجستانی]] (متوفای ۳۵۳ق)، از اندیشمندان [[اسماعیلیه]]، ضمن توضیحِ سه اصطلاح «جَدّ»، «فتح» و «خیال» و تطبیق آنها بر جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، «جدّ» را همان «بخت» و عامل تعیین کننده سعادت و شقاوت انسانها دانسته است که اگر نفسی پاک را مورد توجه قرار دهد، آن فرد مربی عصر خود میشود و مردم را به رضوان الاهی رهنمون میگردد. انوار ملکوتی از طریق جدّ به این فرد میرسد و هرگاه این پیامها مجمل و مبهم باشند، فتح (میکائیل) آنها را خواهد گشود.<ref>رجوع کنید به سجستانی، ص ۴۳-ا۴۴.</ref> | ||
[[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] (متوفی ۴۸۱) نیز که پیرو همان عقاید و آرای فکری بوده است، جبرئیل، [[میکائیل]] و [[اسرافیل]] را با سه لقب «جدّ» «فتح» و «خیال»، در زمره هفت نور ازلی و پس از عقل و نفس نام برده است.<ref>رجوع کنید به ناصر خسرو، ص۱۰۹، ۱۳۸.</ref> | [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] (متوفی ۴۸۱) نیز که پیرو همان عقاید و آرای فکری بوده است، جبرئیل، [[میکائیل]] و [[اسرافیل]] را با سه لقب «جدّ» «فتح» و «خیال»، در زمره هفت نور ازلی و پس از عقل و نفس نام برده است.<ref>رجوع کنید به ناصر خسرو، ص۱۰۹، ۱۳۸.</ref> | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
در متون عرفانی، جبرئیل مبدأ حیات، مظهر علم حق تعالی، صورت متمثلۀ عقل، موکَّل بر تحصیل علوم و تدبیر معاش و استاد رسل خوانده شده است.<ref>رجوع کنید به نَسَفی، ص۱۴۷؛ ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج ۳، ص۴۰۰؛ همو، فصوص الحکم، ج ۱، ص۱۳۸؛ فناری، ص۵۰۹؛ لاهیجی، ص۸۱، ۲۲۷.</ref> او یکی از چهار فرشتهای است که قبل از [[قیامت]]، و نیز یکی از هشت حاملی است که در هنگام قیامت، [[عرش الاهی]] را حمل میکنند.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج ۱، ص۱۴۷ ۱۴۸؛ فناری، ص۴۴۹.</ref> | در متون عرفانی، جبرئیل مبدأ حیات، مظهر علم حق تعالی، صورت متمثلۀ عقل، موکَّل بر تحصیل علوم و تدبیر معاش و استاد رسل خوانده شده است.<ref>رجوع کنید به نَسَفی، ص۱۴۷؛ ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج ۳، ص۴۰۰؛ همو، فصوص الحکم، ج ۱، ص۱۳۸؛ فناری، ص۵۰۹؛ لاهیجی، ص۸۱، ۲۲۷.</ref> او یکی از چهار فرشتهای است که قبل از [[قیامت]]، و نیز یکی از هشت حاملی است که در هنگام قیامت، [[عرش الاهی]] را حمل میکنند.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیة، ج ۱، ص۱۴۷ ۱۴۸؛ فناری، ص۴۴۹.</ref> | ||
به گفته فناری،<ref>فناری، ص ۵۱۸.</ref> مُقام جبرئیل در [[سدرة المنتهی]] است و آن مقام، برزخی میان عالم طبیعتِ عنصری و عالم طبیعتِ کلی ثابت است که مختص است به [[عالم مثال]] و [[عرش]] و [[کرسی]] و آنچه مشتمل بر آنهاست؛ از این رو، صورت جبرئیل که در آن مقام ظاهر شده مشتمل بر خواص چیزهایی است که فوق سدره و مادون آن است. جبرئیل ناقل کلمۀ الاهی است:<ref> | به گفته فناری،<ref>فناری، ص ۵۱۸.</ref> مُقام جبرئیل در [[سدرة المنتهی]] است و آن مقام، برزخی میان عالم طبیعتِ عنصری و عالم طبیعتِ کلی ثابت است که مختص است به [[عالم مثال]] و [[عرش]] و [[کرسی]] و آنچه مشتمل بر آنهاست؛ از این رو، صورت جبرئیل که در آن مقام ظاهر شده مشتمل بر خواص چیزهایی است که فوق سدره و مادون آن است. جبرئیل ناقل کلمۀ الاهی است:<ref>فناری، ص ۴۰۲.</ref> | ||
# فعلی: انتقال کلمه الاهی به مریم(س) و تولد عیسی(ع) از نوع اول است و به همین اعتبار به او روح القدس گفته میشود. | # فعلی: انتقال کلمه الاهی به مریم(س) و تولد عیسی(ع) از نوع اول است و به همین اعتبار به او روح القدس گفته میشود. | ||
# قولی: روح الامین، لقب او به اعتبار دوم (قولی) است. | # قولی: روح الامین، لقب او به اعتبار دوم (قولی) است. | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
====تطبیق سیمرغ==== | ====تطبیق سیمرغ==== | ||
[[Image:سیمرغ.jpg|thumb|230px|تصویری خیالی از سیمرغ]] | [[Image:سیمرغ.jpg|thumb|230px|تصویری خیالی از سیمرغ]] | ||
در ادبیات عرفانی، امکان تطبیق خصوصیات سیمرغ بر جبرئیل مطرح شده است. سیمرغ، پرندهای افسانهای، مقدّس و ماوراء طبیعی است و همچون جبرئیل با بال و پر بزرگ و جثه عظیم وصف شده است.<ref>رجوع کنید به فردوسی، ج ۱، ص۱۳۸، ج ۶، ص۱۷۰۳؛ اسدی طوسی، ص۱۵۳؛ عطار، ۱۳۵۶ش، ص۶۶؛ مولوی، ج ۲، دفتر ۴، بیت ۳۷۶۹؛ پورنامداریان، ۱۳۷۴ش، ص۷۵، ۸۱ ۸۲؛ منزوی، | در ادبیات عرفانی، امکان تطبیق خصوصیات سیمرغ بر جبرئیل مطرح شده است. سیمرغ، پرندهای افسانهای، مقدّس و ماوراء طبیعی است و همچون جبرئیل با بال و پر بزرگ و جثه عظیم وصف شده است.<ref>رجوع کنید به فردوسی، ج ۱، ص۱۳۸، ج ۶، ص۱۷۰۳؛ اسدی طوسی، ص۱۵۳؛ عطار، ۱۳۵۶ش، ص۶۶؛ مولوی، ج ۲، دفتر ۴، بیت ۳۷۶۹؛ پورنامداریان، ۱۳۷۴ش، ص۷۵، ۸۱-۸۲؛ منزوی، ص۴۹-۵۰؛ نیز رجوع کنید به خاقانی، ص۳۷؛ قس صدرالدین شیرازی، ۱۳۳۷ش، سفر ۴، ج ۲، ص۱۴۳-۱۴۴، که گزارش کرده عارفان این فرشتة روحانی را عنقا نامیدهاند.</ref> حمایت سیمرغ از زال و واسطه بودن او برای انتقال نیروهای غیبی به زال، بیشباهت به ارتباط جبرئیل با پیامبر(ص) نیست.<ref>پورنامداریان، ۱۳۷۴ش، ص۸۲-۸۴.</ref> | ||
درخت یا کوهی که سیمرغ بر آن آشیانه دارد نیز دارای خصوصیات غیرمادّی است: | درخت یا کوهی که سیمرغ بر آن آشیانه دارد نیز دارای خصوصیات غیرمادّی است: | ||
::آن درخت که طوبی نام دارد، از میان کوهها بیرون آمده و مادرِ همه گیاهان و روییدنیهاست. هر بامداد که سیمرغ از آشیان خود بیرون میپرد و بر زمین بال میگسترد، هر میوه که بر درخت و هر نباتی که بر زمین میروید از اثر پرِ اوست.<ref>رجوع کنید به سهروردی، ج ۳، ص۲۳۲.</ref> | ::آن درخت که طوبی نام دارد، از میان کوهها بیرون آمده و مادرِ همه گیاهان و روییدنیهاست. هر بامداد که سیمرغ از آشیان خود بیرون میپرد و بر زمین بال میگسترد، هر میوه که بر درخت و هر نباتی که بر زمین میروید از اثر پرِ اوست.<ref>رجوع کنید به سهروردی، ج ۳، ص۲۳۲.</ref> | ||
::متناظر با آن، مکان جبرئیل را در سدرة المنتهی دانستهاند که درختی با عظمت است و علم و عمل خلایق و مقامات [[انبیا]] و [[ملائکه]] به آنجا ختم میشود.<ref>رجوع کنید به میبدی، ج ۹، ص۳۶۰؛ طوسی، ص۲۵.</ref> | ::متناظر با آن، مکان جبرئیل را در سدرة المنتهی دانستهاند که درختی با عظمت است و علم و عمل خلایق و مقامات [[انبیا]] و [[ملائکه]] به آنجا ختم میشود.<ref>رجوع کنید به میبدی، ج ۹، ص۳۶۰؛ طوسی، ص۲۵.</ref> | ||
::سیمرغ، شاه مرغان است<ref>فردوسی، ج ۱، ص۱۳۹.</ref> و آنچه در رساله الطیر ابن سینا<ref>ابن سینا، ص ۱۹۲۷.</ref> و داستان مرغان احمد غزالی<ref>غزالی احمد، ص ۲۶۳۵.</ref> در بارۀ سفر پرندگان به سوی او و طی مراحل و مدارج آمده، مشابه مراحل تکامل نفس و رسیدن آن به مرحله عقل مستفاد و اتصال به عقل فعال (جبرئیل) است.<ref>رجوع کنید به پورنامداریان، ۱۳۶۴ش، | ::سیمرغ، شاه مرغان است<ref>فردوسی، ج ۱، ص۱۳۹.</ref> و آنچه در رساله الطیر ابن سینا<ref>ابن سینا، ص ۱۹۲۷.</ref> و داستان مرغان احمد غزالی<ref>غزالی احمد، ص ۲۶۳۵.</ref> در بارۀ سفر پرندگان به سوی او و طی مراحل و مدارج آمده، مشابه مراحل تکامل نفس و رسیدن آن به مرحله عقل مستفاد و اتصال به عقل فعال (جبرئیل) است.<ref>رجوع کنید به پورنامداریان، ۱۳۶۴ش، ص۲۵۵-۲۵۶؛ همو، ۱۳۷۴ش، ص۸۷ ۸۸؛ ستاری، ص۱۲۲-۱۲۴، ۱۲۸۱۲۹.</ref> | ||
====یاری سیمرغ به عرفا==== | ====یاری سیمرغ به عرفا==== | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
====خصوصیات عرفانی جبرئیل==== | ====خصوصیات عرفانی جبرئیل==== | ||
[[شهابالدین یحیی سهرودی|سهروردی]] در رسالۀ آواز پر جبرئیل،<ref>سهروردی، ج ۳، | [[شهابالدین یحیی سهرودی|سهروردی]] در رسالۀ آواز پر جبرئیل،<ref>سهروردی، ج ۳، ص۲۲۰-۲۲۲.</ref> متأثر از آنچه در [[قرآن]]<ref>فاطر: ۱.</ref> در وصف بال ملائک و در روایات درباره بالهای جبرئیل آمده است، جبرئیل را به سبب داشتن دو بال، برتر از ملائکی میداند که سه یا چهار بال دارند، زیرا دو از سایر اعداد به یک نزدیکتر است. او همچنین به روشن بودن بال راست و تاریکی بال چپ جبرئیل اشاره کرده است. نور از دیدگاه سهروردی نشانه وجود و ظلمت نشانۀ عدم است و غیر از نورالانوار که نور محض و [[واجب الوجود]] بالذات است، هر موجود دیگری ممکن الوجود است و به سبب همین امکان، بال چپِ جبرئیل تاریک است. از بال راست جبرئیل که نورانی است، نفوس و از بال چپ او، عالم مادّی پدید میآید. القای حقایق به انبیا و اولیا به بال راست و قهر و صیحه و حوادث به بال چپ او منتسب است.<ref>رجوع کنید به پورنامداریان، ۱۳۶۴ش، ص۱۷۰۱۷۱؛ نیز در وصف بال و پر جبرئیل رجوع کنید به روزبهان بَقْلی، ص۲۳۵.</ref> | ||
همچنین بنا بر گزارش [[صدرالدین شیرازی]]<ref>صدرالدین شیرازی، ۱۳۳۷ش، | همچنین بنا بر گزارش [[صدرالدین شیرازی]]<ref>صدرالدین شیرازی، ۱۳۳۷ش، سفر۴، ج ۲، ص۱۴۵.</ref> به نظر اهل عرفان این پرندۀ قدسی که در کوه قاف جای دارد، صفیرش موجب بیداری خفتگانِ در تاریکی و سبب هوشیاری غافلانِ از ذکر آیات الاهی میشود اما شمار کسانی که به آوای او گوش دهند و آوازش را بشناسند اندک است. هرکس زبان او را بفهمد زبان همه مرغان را میفهمد. | ||
در ادبیات منظوم، شهپر یا پر جبرئیل نیز اصطلاحی پرکاربرد است<ref>برای نمونه رجوع کنید به سنایی، ص۶۷۶؛ انوری، ج ۱، ص۶۵؛ خاقانی، ص۳۱، ۱۸۱، ۲۲۳، ۳۴۰؛ نظامی، ج ۳، اقبالنامه، ص۲۱۲؛ عطار، ۱۳۵۶ش، ص۶۶ ۶۷؛ مولوی، ج ۲، دفتر ۳، بیت ۱۵۱۵، دفتر ۴، بیت ۳۷۶۹، ج ۳، دفتر ۶، بیت ۴۱۳۹؛ جامی، ج ۱، تحفة الاحرار، ص۴۸۹؛ فروغی، ص۹، ۴۸، ۱۶۷.</ref> و ویژگیهایی همچون محافظت در برابر دشمنان، جلوگیری از صدمۀ آتش و آب، و ترمیم جراحت برای آن بیان شده است<ref>رجوع کنید به مسعود سعدسلمان، ص۲۷۱، ۳۲۰؛ سنایی، ص۱۶۸، ۲۰۱؛ خاقانی، ص۳۷، ۵۶۰.</ref> جبرئیل را «طاووس الملائکه»، «اَبِ ما» (پدر ما) و عقل کل نیز خواندهاند.<ref>رجوع کنید به انوری، ج ۱، ص۳۶۷؛ عطار، ۱۳۷۱ش، | در ادبیات منظوم، شهپر یا پر جبرئیل نیز اصطلاحی پرکاربرد است<ref>برای نمونه رجوع کنید به سنایی، ص۶۷۶؛ انوری، ج ۱، ص۶۵؛ خاقانی، ص۳۱، ۱۸۱، ۲۲۳، ۳۴۰؛ نظامی، ج ۳، اقبالنامه، ص۲۱۲؛ عطار، ۱۳۵۶ش، ص۶۶-۶۷؛ مولوی، ج ۲، دفتر ۳، بیت ۱۵۱۵، دفتر ۴، بیت ۳۷۶۹، ج ۳، دفتر ۶، بیت ۴۱۳۹؛ جامی، ج ۱، تحفة الاحرار، ص۴۸۹؛ فروغی، ص۹، ۴۸، ۱۶۷.</ref> و ویژگیهایی همچون محافظت در برابر دشمنان، جلوگیری از صدمۀ آتش و آب، و ترمیم جراحت برای آن بیان شده است<ref>رجوع کنید به مسعود سعدسلمان، ص۲۷۱، ۳۲۰؛ سنایی، ص۱۶۸، ۲۰۱؛ خاقانی، ص۳۷، ۵۶۰.</ref> جبرئیل را «طاووس الملائکه»، «اَبِ ما» (پدر ما) و عقل کل نیز خواندهاند.<ref>رجوع کنید به انوری، ج ۱، ص۳۶۷؛ عطار، ۱۳۷۱ش، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> | ||
== باب جبرئیل== | == باب جبرئیل== | ||
خط ۲۹۷: | خط ۲۹۷: | ||
[[ur:جبرائیل]] | [[ur:جبرائیل]] | ||
[[es:Gabriel]] | [[es:Gabriel]] | ||
[[رده:فرشتگان مقرب]] | [[رده:فرشتگان مقرب]] | ||
[[رده:فرشتگان در قرآن]] | [[رده:فرشتگان در قرآن]] | ||
[[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] |