پرش به محتوا

حدیث طیر مشوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۸۳۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''حدیث طَیر مَشْوِیّ''' روایتی در فضیلت [[حضرت علی(ع)]]. بنا بر محتوای این حدیث، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرنده‎ای بریان را دارند در این حال از خدا می‌خواهند با بهترین خلق هم غذا شوند. پس از رفت و آمدهایی نهایت حضرت علی(ع) با پیامبر(ع) هم غذا می‌شوند. این روایت در منابع شیعی و [[اهل سنت]] آمده است. راویان این جریان، تا آنجاست که ۹۰ نفر روای فقط از طریق [[انس بن مالک]]، این روایت را نقل کرده‌اند.
'''حدیث طَیر مَشْوِیّ'''(مرغ بریان) روایتی در فضیلت [[حضرت علی(ع)]]. بنا بر محتوای این حدیث، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرنده‎ای بریان را دارند در این حال از خدا می‌خواهند با بهترین خلق هم غذا شوند. پس از رفت و آمدهایی نهایت حضرت علی(ع) با پیامبر(ع) هم غذا می‌شوند. این روایت در منابع شیعی و [[اهل سنت]] آمده است. راویان این جریان، تا آنجاست که ۹۰ نفر راوی فقط از طریق [[انس بن مالک]]، این روایت را نقل کرده‌اند.
 
==شرح داستان==
طیر یعنی پرنده و مشوی یعنی بریان و پخته. داستان از این قرار است که روزی مرغ بریانی را خدمت [[رسول خدا(ص)]] آوردند، حضرت دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا محبوب‌ترین مخلوق از نظر خودت بیاور تا با من از این غذا نوش جان نماید»
 
[[عایشه بنت ابوبکر|عایشه]] و [[حفصه بنت عمر بن خطاب|حفصه]] که شاهد ماجرا بودند به پدرشان [[ابوبکر بن ابوقحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] خبر دادند، آن دو به نوبت خودشان را رساندند تا با پیامبر هم‌سفره باشند تا مصداق حدیث گردند اما پیامبر(ص)آن‌ها را راه نداد.
 
[[انس بن مالک]] می‌گوید که من دوست داشتم این شخص [[سعد بن عباده]] از قبیله خودم باشد؛ اما دیدم که علی بن أبی‌طالب(ع) آمد و من تا سه بار اجازه ورود ندادم تا این که پیامبر(ص)دستور داد، اجازه ورود بدهم و حضرت علی(ع) وارد شده و با رسول خدا(ص) هم غذا شد.
 
==شعر سید حمیری==
[[عبدالله بن جعفر حمیری|سید حمیری]] درباره این روایت این شعر را سروده است:
{{شعر2|رنگ بالا=F9F9F9|رنگ پایین=| عرض=80
|و نبئت ان أبانا کان عن انس|یروی حدیثا عجیبا معجبا عجبا
|فی طائر جاء مشویا به بشر|یوما وکان رسول الله محتجبا
|أدناه منه فلما ان رآه دعا|اربا قریبا لأهل الخیر منتجبا
|ادخل إلی أحب الخلق کلهم|طرا إلیک فأعطاه الذی طلبا
|من ذا وکان وراء الباب مرتقبا|من ذا وکان وراء الباب مرتقبا
|من ذا فقال علی قال إن له|شأنا له اهتم منه الیوم فاحتجبا<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۱۶</ref>
|ترجمه= به من خبر رسیده که پدرمان از انس حدیث شگفت و بهت آوری را روایت نموده است.
 
درباره مرغ بریانی که روزی یک نفر آورد و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خانه از نظر مردم دور بود.
 
آن مرغ را نزد حضرتش برد و هنگامی که چشم آن حضرت به آن افتاد پروردگار را که به همه کس نزدیک و برگزیننده خوبان است خواند و گفت:.
 
محبوبترین آفریدگان را در نظر خودت بر من وارد ساز. خدا هم آنچه خواست به او عطا فرمود.
 
مردی شرافتمند در پشت در ایستاد و در زد، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خادم پرسید: کیست؟ و خود در پشت در منتظر بود.
 
کیست؟ گفت: علی است. فرمود: او مردی والامقام است و من امروز در اندیشه او بودم و از همین رو در خانه نشستم و از دید خلق پنهان شدم.}}


==متن حدیث==
==متن حدیث==
متن حدیث بدین شرح است (نسائی، ج۱، ص۲۹ح۱۰؛ مسند ابی یعلی، ج۷، ۱۰۵):
{{گفت و گو
{{گفت و گو
|عرض=۹۰
|عرض=۹۰
خط ۳۹: خط ۱۰:
|تراز=وسط
|تراز=وسط
|عنوان={{عربی|اندازه=90%|إنَّ النَّبِی(ص) کانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّـهُمَ ائتِنی بِأَحَبِّ خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّیرِ. فَجاءَ أبو بَکرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِی، فَأَذِنَ لَهُ.}}
|عنوان={{عربی|اندازه=90%|إنَّ النَّبِی(ص) کانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّـهُمَ ائتِنی بِأَحَبِّ خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّیرِ. فَجاءَ أبو بَکرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِی، فَأَذِنَ لَهُ.}}
|برای پیامبر(ص) مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا! محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد؛ ولی پیامبر او را نپذیرفت. بعد عمر آمد، او را هم نپذیرفت؛ ولی وقتی علی آمد، اجازه فرمود داخل شود.}}{{پاک کن}}
|برای پیامبر(ص) مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا! محبوب‌ترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد؛ ولی پیامبر او را نپذیرفت. بعد عمر آمد، او را هم نپذیرفت؛ ولی وقتی علی آمد، اجازه فرمود داخل شود.<ref>نسائی، ج۱، ص۲۹ح۱۰؛ مسند ابی یعلی، ج۷، ۱۰۵</ref>}}{{پاک کن}}
 
==دلالت بر اولویت==
* [[شیخ مفید]] در دلالت این روایت بر ولایت حضرت علی(ع) می‌نویسد:
::یکی از روایات این سخن رسول خدا(ص) است که شیعه و سنی بر آن اتفاق دارند که فرمود: «خدایا محبوب‌ترین خلقت را پیش من بیاور تا من از این مرغ میل نماید»؛ پس امیرمؤمنان علیه‌السلام آمد و به همراه آن حضرت از آن مرغ نوش جان کرد.
 
و به درستی ثابت شده که محبوب‌ترین مخلوق نزد خداوند، برترین آن‌ها است؛ چرا که محبت خداوند از حق سرچشمه می‌گیرد، نه از هوای نفس و خواهش طبع. وقتی آن حضرت برترین مخلوق خداوند باشد، ثابت می‌شود که او امام است؛ به دلیل فاسد بودن [[تقدیم مفضول بر فاضل]] در [[نبوت]] و [[خلافت عامه]] خداوند بر مردم.<ref>شیخ مفید، ص۳۳</ref>
*[[سیدمرتضی]] در [[الفصول المختاره]] می‌نویسد:
::از سخنان شیخ (مفید) که خداوند عزت او را مستدام بدارد، در مجلس شریف ابوالحسن [[احمد بن القاسم علوی]] محمدی است که از او سؤال شد: چه دلیلی وجود دارد که امیرمؤمنان علی بن أبی طالب از همه اصحاب برتر است؟ پس گفت: دلیل بر این مطلب این گفته رسول خدا(ص) است که فرمود: «خداوندا محبوب‌ترین مخلوقاتت را بیاور تا با من از این مرغ تناول کند» پس امیرمؤمنان علیه‌السلام آمد. به درستی ثابت شده است که محبوبترین خلق در نزد خدا، ثوابش نزد او از همه بیشتر است و کسی که ثوابش از همه بیشتر باشد، بدون شک از همه مخلوقات عملش بیشتر و برتر و عبادتش زیادتر است. و این دلیل است بر فضیلت امیر المؤمنین علیه‌السلام بر تمام مردم به جز پیامبر اکرم(ص).<ref>سید مرتضی، ص۹۶</ref>
 
* [[مجلسی دوم|مجلسی]] بعد از نقل حدیث طیر می‌گوید:
::اما دلالت آن بر افضلیت آن حضرت از آن جهت است که دوستی خدای متعال چیزی جز پاداش بسیار و توفیق و هدایتی که نتیجه طاعات بسیار و متصف شدن به صفات حسنه باشد نیست؛ چنان که در جای خود مبرهن است که خداوند از انفعالات وتغیرات منزه است و اتصاف او به حالاتی چون دوستی و دشمنی و امثال آن به اعتبار نتایج حاصله از این حالات است نه خود حالات.
 
پس روشن شد که دوستی خداوند نتیجه پیروی از رسول خدا(ص)است، و در نتیجه ثابت شد که آن حضرت افضل از همه آفریدگان است. اما رسول خدا(ص)به اجماع امت از این قانون مستثنی است زیرا خود حضرت گوینده این جمله است پس نمی‌تواند خود او را هم شامل شود. پس ظاهر آن است که مراد حضرتش محبوبترین سایر آفریدگان در نزد خدا می‌باشد.
 
اما این که علی(ع) شایسته‌ترین فرد به جانشینی رسول خدا(ص) است، از آن روست که کسی که از همه [[صحابه]]؛ بلکه از سایر [[پیامبر|انبیاء]] و اوصیا أافضل است عقل روا نمی‌دارد که دیگری بر او مقدم شود.<ref>بحار، ج۳۸، ص۳۵۹</ref>
 
* [[حافظ گنجی]] شافعی، درباره حدیث طیر می‌گوید:
::در این حدیث دلالت واضحی است بر آن که علی علیه‌السلام محبوبترین آفریدگان در نظر خداست، و بهترین دلیل بر این مطلب مستجاب شدن دعای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او است، خداوند فرموده: ادعونی استجب لکم. (مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم) که هم امر به دعا فرموده و هم وعده اجابت داده است. و معلوم است که خداوند خلف وعده نمی‌کند و با رسولانش تخلف از وعده نمی‌نماید و دعای رسول خود را درباره محبوبترین آفریدگان در نظر خود رد نمی‌کند. و از بهترین وسیله‌ها برای تقرب به خدای متعال دوستی او و دوستی کسی است که به خاطر خدا دوستش می‌دارد، چنان که یکی از اهل علم در این معنی برایم سرود:


به آن [[پنج تن]] گران قدر از قریش و ششمین آنان که جبرئیل است، پروردگارا ! به دوستی آنان از من بگذر و به حسن ظنی که به کار نیکوی تو دارم.<ref>انگجی، ص۱۵۱</ref>
==اعتبار حدیث ==
 
==در منابع اهل سنت ==
حدیث طیر را نه‌ تنها علمای [[شیعه اثنا عشری|شیعه]] [[حدیث متواتر|متواتر]] و [[حدیث قطعی الصدور|قطعی الصدور]] می‌دانند، گروهی از حافظان و محدثین بزرگ [[اهل‌سنت]] نیز صحت و اعتبار آن را تأیید نموده‌اند.<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref> و به چند طریق از صحابه با مضامین نزدیک به هم آن را نقل کرده‌اند از جمله:
حدیث طیر را نه‌ تنها علمای [[شیعه اثنا عشری|شیعه]] [[حدیث متواتر|متواتر]] و [[حدیث قطعی الصدور|قطعی الصدور]] می‌دانند، گروهی از حافظان و محدثین بزرگ [[اهل‌سنت]] نیز صحت و اعتبار آن را تأیید نموده‌اند.<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref> و به چند طریق از صحابه با مضامین نزدیک به هم آن را نقل کرده‌اند از جمله:
* [[سفینه خادم حضرت محمد(ص)]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۸۲، ح۶۴۳۷،</ref>
* [[سفینه خادم حضرت محمد(ص)]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۸۲، ح۶۴۳۷،</ref>
خط ۷۰: خط ۲۱:
* [[علی بن عبدالله بن عباس]] از پدرش:<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳ص۲۳۲</ref>
* [[علی بن عبدالله بن عباس]] از پدرش:<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳ص۲۳۲</ref>


به گفته ابن کثیر فقط نفر ۹۰ راوی این حدیث را از انس بن مالک نقل کرده‌اند<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۳</ref> وی وقتی نمی‌تواند سند این روایت را مخدوش کند می‌گوید:«در یک کلام، در قلب من در صحت این روایت اشکال است؛ اگر چه طرق بسیاری دارد. خدا بهتر می‌داند.<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۴</ref> [[علامه امینی|امینی]] در پاسخ به سخن ابن کثیر قلب وی را مهر زده از سوی خدا می‌داند وگرنه با وجود این همه ادله انکار آن توسط قلب، بی‌معناست.<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۱۹</ref>
ابن کثیر نیز گفته است که فقط ۹۰ نفر راوی، این حدیث را از انس بن مالک نقل کرده‌اند<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۳</ref> البته وی می‌گوید:«در یک کلام، در قلب من در صحت این روایت اشکال است؛ اگر چه طرق بسیاری دارد. خدا بهتر می‌داند.<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۴</ref> [[علامه امینی|امینی]] در پاسخ به سخن ابن کثیر قلب وی را مهر زده از سوی خدا می‌داند وگرنه با وجود این همه ادله انکار آن توسط قلب، بی‌معناست.<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۱۹</ref>
 
==آثار مربوط==


به علاوه بعضی مشاهیر شیعه و سنی کتاب‌هایی در شرح الفاظ و اسناد این حدیث تألیف کرده‌اند. نام بعضی از ایشان چنین است:
بعضی مشاهیر شیعه و سنی کتاب‌هایی در شرح الفاظ و اسناد این حدیث تألیف کرده‌اند. نام بعضی از ایشان چنین است:
*ابوجعفر جریر طبری مورخ و محدث مشهور (م ۳۱۰ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref>
*ابوجعفر جریر طبری مورخ و محدث مشهور (م ۳۱۰ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref>
* حافظ ابوالعباس عقده کوفی (م ۳۳۲ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref>
* حافظ ابوالعباس عقده کوفی (م ۳۳۲ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref>
خط ۸۱: خط ۳۴:
* حافظ [[ابونعیم اصفهانی]] (م ۴۳۰ ق) جد علامه مجلسی و مورخ و محدث مشهور به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۵.</ref>
* حافظ [[ابونعیم اصفهانی]] (م ۴۳۰ ق) جد علامه مجلسی و مورخ و محدث مشهور به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۵.</ref>
* و از همه جامع‌تر و مهم‌تر کتاب چهارم از منهج دوم از اثر بزرگ تشیع عبقات الانوار تألیف علامه میرحامد حسین لکهنویی کنتوری نیشابوری است (م ۱۳۰۶ ق) که اختصاصاً درباره این حدیث شریف تألیف شده و اسناد صحت و تواتر آن را از طرق اهل‌سنت با ذکر نام روات و نقد هر حدیث به تفصیل ذکر کرده است.
* و از همه جامع‌تر و مهم‌تر کتاب چهارم از منهج دوم از اثر بزرگ تشیع عبقات الانوار تألیف علامه میرحامد حسین لکهنویی کنتوری نیشابوری است (م ۱۳۰۶ ق) که اختصاصاً درباره این حدیث شریف تألیف شده و اسناد صحت و تواتر آن را از طرق اهل‌سنت با ذکر نام روات و نقد هر حدیث به تفصیل ذکر کرده است.
برخی از شعرا از جمله [[سید حمیری]]<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۱۶</ref> این حدیث را به نظم در آورده‌اند.
==جایگاه حدیث در مباحث کلامی==
متکلمان شیعه از این حدیث برای اثبات اولویت حضرت علی(ع) استفاده کرده‌اند.
* [[شیخ مفید]] در دلالت این روایت بر ولایت حضرت علی(ع) می‌نویسد:
[این روایت بر این دلالت دارد که حضرت علی محبوب‌ترین مخلوق نزد خداوند است]و به درستی ثابت شده که محبوب‌ترین مخلوق نزد خداوند، برترین آن‌ها است؛ چرا که محبت خداوند از حق سرچشمه می‌گیرد، نه از هوای نفس و خواهش طبع. وقتی آن حضرت برترین مخلوق خداوند باشد، ثابت می‌شود که او امام است؛ به دلیل فاسد بودن [[تقدیم مفضول بر فاضل]] در [[نبوت]] و [[خلافت عامه]] خداوند بر مردم.<ref>شیخ مفید، ص۳۳</ref>
*[[سیدمرتضی]] در [[الفصول المختاره]] سخن شیخ مفید را چنین تقریر کرده است:
[این روایت بر این دلالت دارد که حضرت علی محبوب‌ترین مخلوق نزد خداوند است]و محبوبترین خلق در نزد خدا، ثوابش نزد او از همه بیشتر است و کسی که ثوابش از همه بیشتر باشد، بدون شک از همه مخلوقات عملش بیشتر و برتر و عبادتش زیادتر است. و این دلیل است بر فضیلت امیر المؤمنین علیه‌السلام بر تمام مردم به جز پیامبر اکرم(ص).<ref>سید مرتضی، ص۹۶</ref>
* [[مجلسی دوم|مجلسی]] بعد از نقل حدیث طیر می‌گوید:
::اما دلالت آن بر افضلیت آن حضرت از آن جهت است که دوستی خدای متعال چیزی جز پاداش بسیار و توفیق و هدایتی که نتیجه طاعات بسیار و متصف شدن به صفات حسنه باشد نیست؛ چنان که در جای خود مبرهن است که خداوند از انفعالات وتغیرات منزه است و اتصاف او به حالاتی چون دوستی و دشمنی و امثال آن به اعتبار نتایج حاصله از این حالات است نه خود حالات.
پس روشن شد که دوستی خداوند نتیجه پیروی از رسول خدا(ص)است، و در نتیجه ثابت شد که آن حضرت افضل از همه آفریدگان است. اما رسول خدا(ص)به اجماع امت از این قانون مستثنی است زیرا خود حضرت گوینده این جمله است پس نمی‌تواند خود او را هم شامل شود. پس ظاهر آن است که مراد حضرتش محبوبترین سایر آفریدگان در نزد خدا می‌باشد.
اما این که علی(ع) شایسته‌ترین فرد به جانشینی رسول خدا(ص) است، از آن روست که کسی که از همه [[صحابه]]؛ بلکه از سایر [[پیامبر|انبیاء]] و اوصیا افضل است عقل روا نمی‌دارد که دیگری بر او مقدم شود.<ref>بحار، ج۳۸، ص۳۵۹</ref>
* [[حافظ گنجی]] شافعی، درباره حدیث طیر می‌گوید:
::در این حدیث دلالت واضحی است بر آن که علی علیه‌السلام محبوبترین آفریدگان در نظر خداست، و بهترین دلیل بر این مطلب مستجاب شدن دعای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او است، خداوند فرموده: ادعونی استجب لکم. (مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم) که هم امر به دعا فرموده و هم وعده اجابت داده است. و معلوم است که خداوند خلف وعده نمی‌کند و با رسولانش تخلف از وعده نمی‌نماید و دعای رسول خود را درباره محبوبترین آفریدگان در نظر خود رد نمی‌کند. و از بهترین وسیله‌ها برای تقرب به خدای متعال دوستی او و دوستی کسی است که به خاطر خدا دوستش می‌دارد، چنان که یکی از اهل علم در این معنی برایم سرود:
به آن [[پنج تن]] گران قدر از قریش و ششمین آنان که جبرئیل است، پروردگارا ! به دوستی آنان از من بگذر و به حسن ظنی که به کار نیکوی تو دارم.<ref>انگجی، ص۱۵۱</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۱۳۶

ویرایش