Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حدیث طَیر مَشْوِیّ''' روایتی در فضیلت [[حضرت علی(ع)]]. بنا بر محتوای این حدیث، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرندهای بریان را دارند در این حال از خدا میخواهند با بهترین خلق هم غذا شوند. پس از رفت و آمدهایی نهایت حضرت علی(ع) با پیامبر(ع) هم غذا میشوند. این روایت در منابع شیعی و [[اهل سنت]] آمده است. راویان این جریان، تا آنجاست که ۹۰ نفر | '''حدیث طَیر مَشْوِیّ'''(مرغ بریان) روایتی در فضیلت [[حضرت علی(ع)]]. بنا بر محتوای این حدیث، پیامبر(ص) قصد تناول گوشت پرندهای بریان را دارند در این حال از خدا میخواهند با بهترین خلق هم غذا شوند. پس از رفت و آمدهایی نهایت حضرت علی(ع) با پیامبر(ع) هم غذا میشوند. این روایت در منابع شیعی و [[اهل سنت]] آمده است. راویان این جریان، تا آنجاست که ۹۰ نفر راوی فقط از طریق [[انس بن مالک]]، این روایت را نقل کردهاند. | ||
==متن حدیث== | ==متن حدیث== | ||
{{گفت و گو | {{گفت و گو | ||
|عرض=۹۰ | |عرض=۹۰ | ||
خط ۳۹: | خط ۱۰: | ||
|تراز=وسط | |تراز=وسط | ||
|عنوان={{عربی|اندازه=90%|إنَّ النَّبِی(ص) کانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّـهُمَ ائتِنی بِأَحَبِّ خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّیرِ. فَجاءَ أبو بَکرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِی، فَأَذِنَ لَهُ.}} | |عنوان={{عربی|اندازه=90%|إنَّ النَّبِی(ص) کانَ عِندَهُ طائِرٌ، فَقالَ: اللَّـهُمَ ائتِنی بِأَحَبِّ خَلقِک إلَیک؛ یأکلُ مَعی مِن هذَا الطَّیرِ. فَجاءَ أبو بَکرٍ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عُمَرُ، فَرَدَّهُ، ثُمَّ جاءَ عَلِی، فَأَذِنَ لَهُ.}} | ||
|برای پیامبر(ص) مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا! محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد؛ ولی پیامبر او را نپذیرفت. بعد عمر آمد، او را هم نپذیرفت؛ ولی وقتی علی آمد، اجازه فرمود داخل شود.}}{{پاک کن}} | |برای پیامبر(ص) مرغی آورده بودند. آن حضرت فرمود: خدایا! محبوبترین خلق خود را نزد من بفرست تا از این مرغ بخورد. پس ابوبکر آمد؛ ولی پیامبر او را نپذیرفت. بعد عمر آمد، او را هم نپذیرفت؛ ولی وقتی علی آمد، اجازه فرمود داخل شود.<ref>نسائی، ج۱، ص۲۹ح۱۰؛ مسند ابی یعلی، ج۷، ۱۰۵</ref>}}{{پاک کن}} | ||
==اعتبار حدیث == | |||
== | |||
حدیث طیر را نه تنها علمای [[شیعه اثنا عشری|شیعه]] [[حدیث متواتر|متواتر]] و [[حدیث قطعی الصدور|قطعی الصدور]] میدانند، گروهی از حافظان و محدثین بزرگ [[اهلسنت]] نیز صحت و اعتبار آن را تأیید نمودهاند.<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref> و به چند طریق از صحابه با مضامین نزدیک به هم آن را نقل کردهاند از جمله: | حدیث طیر را نه تنها علمای [[شیعه اثنا عشری|شیعه]] [[حدیث متواتر|متواتر]] و [[حدیث قطعی الصدور|قطعی الصدور]] میدانند، گروهی از حافظان و محدثین بزرگ [[اهلسنت]] نیز صحت و اعتبار آن را تأیید نمودهاند.<ref>فتح الملک العلی، مقدمه.</ref> و به چند طریق از صحابه با مضامین نزدیک به هم آن را نقل کردهاند از جمله: | ||
* [[سفینه خادم حضرت محمد(ص)]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۸۲، ح۶۴۳۷،</ref> | * [[سفینه خادم حضرت محمد(ص)]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۷، ص۸۲، ح۶۴۳۷،</ref> | ||
خط ۷۰: | خط ۲۱: | ||
* [[علی بن عبدالله بن عباس]] از پدرش:<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳ص۲۳۲</ref> | * [[علی بن عبدالله بن عباس]] از پدرش:<ref>ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳ص۲۳۲</ref> | ||
ابن کثیر نیز گفته است که فقط ۹۰ نفر راوی، این حدیث را از انس بن مالک نقل کردهاند<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۳</ref> البته وی میگوید:«در یک کلام، در قلب من در صحت این روایت اشکال است؛ اگر چه طرق بسیاری دارد. خدا بهتر میداند.<ref>ابن کثیر،البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۵۴</ref> [[علامه امینی|امینی]] در پاسخ به سخن ابن کثیر قلب وی را مهر زده از سوی خدا میداند وگرنه با وجود این همه ادله انکار آن توسط قلب، بیمعناست.<ref>الغدیر، ج۳، ص۲۱۹</ref> | |||
==آثار مربوط== | |||
بعضی مشاهیر شیعه و سنی کتابهایی در شرح الفاظ و اسناد این حدیث تألیف کردهاند. نام بعضی از ایشان چنین است: | |||
*ابوجعفر جریر طبری مورخ و محدث مشهور (م ۳۱۰ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref> | *ابوجعفر جریر طبری مورخ و محدث مشهور (م ۳۱۰ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref> | ||
* حافظ ابوالعباس عقده کوفی (م ۳۳۲ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref> | * حافظ ابوالعباس عقده کوفی (م ۳۳۲ ق) به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۲۱۸.</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۳۴: | ||
* حافظ [[ابونعیم اصفهانی]] (م ۴۳۰ ق) جد علامه مجلسی و مورخ و محدث مشهور به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۵.</ref> | * حافظ [[ابونعیم اصفهانی]] (م ۴۳۰ ق) جد علامه مجلسی و مورخ و محدث مشهور به روایت عبقات؛<ref>عبقات الانوار، ج ۴، ص۵.</ref> | ||
* و از همه جامعتر و مهمتر کتاب چهارم از منهج دوم از اثر بزرگ تشیع عبقات الانوار تألیف علامه میرحامد حسین لکهنویی کنتوری نیشابوری است (م ۱۳۰۶ ق) که اختصاصاً درباره این حدیث شریف تألیف شده و اسناد صحت و تواتر آن را از طرق اهلسنت با ذکر نام روات و نقد هر حدیث به تفصیل ذکر کرده است. | * و از همه جامعتر و مهمتر کتاب چهارم از منهج دوم از اثر بزرگ تشیع عبقات الانوار تألیف علامه میرحامد حسین لکهنویی کنتوری نیشابوری است (م ۱۳۰۶ ق) که اختصاصاً درباره این حدیث شریف تألیف شده و اسناد صحت و تواتر آن را از طرق اهلسنت با ذکر نام روات و نقد هر حدیث به تفصیل ذکر کرده است. | ||
برخی از شعرا از جمله [[سید حمیری]]<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۱۶</ref> این حدیث را به نظم در آوردهاند. | |||
==جایگاه حدیث در مباحث کلامی== | |||
متکلمان شیعه از این حدیث برای اثبات اولویت حضرت علی(ع) استفاده کردهاند. | |||
* [[شیخ مفید]] در دلالت این روایت بر ولایت حضرت علی(ع) مینویسد: | |||
[این روایت بر این دلالت دارد که حضرت علی محبوبترین مخلوق نزد خداوند است]و به درستی ثابت شده که محبوبترین مخلوق نزد خداوند، برترین آنها است؛ چرا که محبت خداوند از حق سرچشمه میگیرد، نه از هوای نفس و خواهش طبع. وقتی آن حضرت برترین مخلوق خداوند باشد، ثابت میشود که او امام است؛ به دلیل فاسد بودن [[تقدیم مفضول بر فاضل]] در [[نبوت]] و [[خلافت عامه]] خداوند بر مردم.<ref>شیخ مفید، ص۳۳</ref> | |||
*[[سیدمرتضی]] در [[الفصول المختاره]] سخن شیخ مفید را چنین تقریر کرده است: | |||
[این روایت بر این دلالت دارد که حضرت علی محبوبترین مخلوق نزد خداوند است]و محبوبترین خلق در نزد خدا، ثوابش نزد او از همه بیشتر است و کسی که ثوابش از همه بیشتر باشد، بدون شک از همه مخلوقات عملش بیشتر و برتر و عبادتش زیادتر است. و این دلیل است بر فضیلت امیر المؤمنین علیهالسلام بر تمام مردم به جز پیامبر اکرم(ص).<ref>سید مرتضی، ص۹۶</ref> | |||
* [[مجلسی دوم|مجلسی]] بعد از نقل حدیث طیر میگوید: | |||
::اما دلالت آن بر افضلیت آن حضرت از آن جهت است که دوستی خدای متعال چیزی جز پاداش بسیار و توفیق و هدایتی که نتیجه طاعات بسیار و متصف شدن به صفات حسنه باشد نیست؛ چنان که در جای خود مبرهن است که خداوند از انفعالات وتغیرات منزه است و اتصاف او به حالاتی چون دوستی و دشمنی و امثال آن به اعتبار نتایج حاصله از این حالات است نه خود حالات. | |||
پس روشن شد که دوستی خداوند نتیجه پیروی از رسول خدا(ص)است، و در نتیجه ثابت شد که آن حضرت افضل از همه آفریدگان است. اما رسول خدا(ص)به اجماع امت از این قانون مستثنی است زیرا خود حضرت گوینده این جمله است پس نمیتواند خود او را هم شامل شود. پس ظاهر آن است که مراد حضرتش محبوبترین سایر آفریدگان در نزد خدا میباشد. | |||
اما این که علی(ع) شایستهترین فرد به جانشینی رسول خدا(ص) است، از آن روست که کسی که از همه [[صحابه]]؛ بلکه از سایر [[پیامبر|انبیاء]] و اوصیا افضل است عقل روا نمیدارد که دیگری بر او مقدم شود.<ref>بحار، ج۳۸، ص۳۵۹</ref> | |||
* [[حافظ گنجی]] شافعی، درباره حدیث طیر میگوید: | |||
::در این حدیث دلالت واضحی است بر آن که علی علیهالسلام محبوبترین آفریدگان در نظر خداست، و بهترین دلیل بر این مطلب مستجاب شدن دعای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او است، خداوند فرموده: ادعونی استجب لکم. (مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم) که هم امر به دعا فرموده و هم وعده اجابت داده است. و معلوم است که خداوند خلف وعده نمیکند و با رسولانش تخلف از وعده نمینماید و دعای رسول خود را درباره محبوبترین آفریدگان در نظر خود رد نمیکند. و از بهترین وسیلهها برای تقرب به خدای متعال دوستی او و دوستی کسی است که به خاطر خدا دوستش میدارد، چنان که یکی از اهل علم در این معنی برایم سرود: | |||
به آن [[پنج تن]] گران قدر از قریش و ششمین آنان که جبرئیل است، پروردگارا ! به دوستی آنان از من بگذر و به حسن ظنی که به کار نیکوی تو دارم.<ref>انگجی، ص۱۵۱</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |