کاربر ناشناس
شورای ششنفره: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mashg |
imported>Mashg بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
====شرایط عمر برای نتیجه شورا==== | ====شرایط عمر برای نتیجه شورا==== | ||
با تصمیم عمر، انتخاب خلیفه با موافقت اکثریت افراد شورا بود، اما چنانکه او خواسته بود، اگر ۲ گروه ۳ نفره، نظر متفاوتی درباره شخصی داشتند، رأی گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.<ref>یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۰. </ref> عمر همچنین گفته بود اگر فردی از اعضای شورا با رأی اکثریت مخالفت کرد، گردن او زده شود و در صورت دودستگی شورا، اگر گروه مقابل عبدالرحمن، نظر او را نپذیرفتند، ۳ مخالف کشته شوند و اگر اعضای شورا نتوانستند پس از ۳ روز فردی را برگزینند، همه آنان گردن زده شوند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۶۱.</ref> | با تصمیم عمر، انتخاب خلیفه با موافقت اکثریت افراد شورا بود، اما چنانکه او خواسته بود، اگر ۲ گروه ۳ نفره، نظر متفاوتی درباره شخصی داشتند، رأی گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.<ref>یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۰. </ref> عمر همچنین گفته بود اگر فردی از اعضای شورا با رأی اکثریت مخالفت کرد، گردن او زده شود و در صورت دودستگی شورا، اگر گروه مقابل عبدالرحمن، نظر او را نپذیرفتند، ۳ مخالف کشته شوند و اگر اعضای شورا نتوانستند پس از ۳ روز فردی را برگزینند، همه آنان گردن زده شوند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۶۱.</ref> | ||
بر اساس دستور عمر ابوطلحه انصاری با پنجاه مرد مسلح بر اطرااف محل شورا بودند تا خواسته او را اجرا کنند.<ref> | بر اساس دستور عمر ابوطلحه انصاری با پنجاه مرد مسلح بر اطرااف محل شورا بودند تا خواسته او را اجرا کنند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۷.</ref> | ||
== جهتگیری شورا == | == جهتگیری شورا == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
برخی مورخین از گفتگوی عبدالرحمان با عده ای از مردم در مسجد گزارش دادهاند. بر این اساس عمّار به او هشدار داده است که اگر مىخواهد ميان مسلمانان شكاف ايجاد نشود، با على (ع) بيعت كند. و [[مقداد]] نیز سخن او را تایید کرده است. ابن ابى سرح (يكى از بنى اميه) نیز بدو نهیب زده که اگر مىخواهد ميان قريش اختلاف نشود با عثمان بيعت كند. [[عمار بن ياسر|عمّار]] که راستگوئی او توسط پیامبر اکرم تایید شده بود٬ خطاب به جمع حاضر گفت: خداوند به بركت پيامبر خود ما را گرامى داشت و عزّت بخشيد، چرا امر خلافت را از خاندان رسول خدا (ص) بيرون مىكنيد؟! <ref> المقدسى٬ البدء و التاريخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج۵٬ ص۱۹۱ ؛ ابن اثیر٬ الكامل، ۱۳۸۵ق٬ ج۳، ص ۷۰ </ref> | برخی مورخین از گفتگوی عبدالرحمان با عده ای از مردم در مسجد گزارش دادهاند. بر این اساس عمّار به او هشدار داده است که اگر مىخواهد ميان مسلمانان شكاف ايجاد نشود، با على (ع) بيعت كند. و [[مقداد]] نیز سخن او را تایید کرده است. ابن ابى سرح (يكى از بنى اميه) نیز بدو نهیب زده که اگر مىخواهد ميان قريش اختلاف نشود با عثمان بيعت كند. [[عمار بن ياسر|عمّار]] که راستگوئی او توسط پیامبر اکرم تایید شده بود٬ خطاب به جمع حاضر گفت: خداوند به بركت پيامبر خود ما را گرامى داشت و عزّت بخشيد، چرا امر خلافت را از خاندان رسول خدا (ص) بيرون مىكنيد؟! <ref> المقدسى٬ البدء و التاريخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج۵٬ ص۱۹۱ ؛ ابن اثیر٬ الكامل، ۱۳۸۵ق٬ ج۳، ص ۷۰ </ref> | ||
نیز گفته شده است مقداد خطاب به شش نفر شورا گفت با مردى كه در جنگ بدر شركت نكرده و از | نیز گفته شده است مقداد خطاب به شش نفر شورا گفت با مردى كه در [[جنگ بدر]] شركت نكرده و از [[بیعت رضوان]] با رسول خدا امتناع ورزيده و در [[جنگ احد]] فرار كرده است، بيعت نكنيد. عثمان از سخنان وی بر آشفت و تهدید کرد اگر خلیفه شود او را خواهد کشت. <ref>القمي، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار٬ اسوه٬ ج۷ ٬ ص۲۳۵</ref> | ||
===تصمیم عبدالرحمن=== | ===تصمیم عبدالرحمن=== | ||
[[عبدالرحمن بن عوف|عبدالرحمن بن عوف]] پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام [[خلافت]]، به [[قرآن|کتاب خدا]]، سیره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] عمل کند. علی(ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با [[عثمان بن عفان|عثمان]] در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، ابن عوف با عثمان بیعت کرد و عثمان به خلافت انتخاب شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج ۳، ص ۶۶؛ طبری، تاريخ طبری، ج ۴، ص ۲۳۰-۲۳۳؛ یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص۱۶۲.</ref> | [[عبدالرحمن بن عوف|عبدالرحمن بن عوف]] پس از ۳ روز رایزنی با مردم، بهویژه اشراف و امرا، ابتدا از [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام [[خلافت]]، به [[قرآن|کتاب خدا]]، سیره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] عمل کند. علی(ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با [[عثمان بن عفان|عثمان]] در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. به همین جهت، ابن عوف با عثمان بیعت کرد و عثمان به خلافت انتخاب شد.<ref>ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج ۳، ص ۶۶؛ طبری، تاريخ طبری، ج ۴، ص ۲۳۰-۲۳۳؛ یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص۱۶۲.</ref> | ||
برخی از منابع آوردهاند که علی(ع)، شرط ابنعوف را نوعی فریب دانست و به وی فرمود: «تو عثمان را برگزیدی تا خلافت را به تو بازگرداند. این اولین بار نیست که در مخالفت با [[اهل بیت|ما]] اجتماع میکنید و ما را از حق خود بازمیدارید. این امر به سنتی بر ضد ما تبدیل شده است.»<ref group="یادداشت">طبری به نقش [[عمرو عاص]] در این ماجرا و شرط ابنعوف اشاره کرده است.</ref><ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶-۳۰۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصر، ج۱، ص۱۹۴؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۲؛ جوهری بصری، السقیفة و الفدک، ۱۴۱۳ق، ص۸۷.</ref>. | برخی از منابع آوردهاند که علی(ع)، شرط ابنعوف را نوعی فریب دانست و به وی فرمود: «تو عثمان را برگزیدی تا خلافت را به تو بازگرداند. این اولین بار نیست که در مخالفت با [[اهل بیت|ما]] اجتماع میکنید و ما را از حق خود بازمیدارید. این امر به سنتی بر ضد ما تبدیل شده است.»<ref group="یادداشت">طبری به نقش [[عمرو عاص]] در این ماجرا و شرط ابنعوف اشاره کرده است.</ref><ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۹۶-۳۰۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۶۲؛ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصر، ج۱، ص۱۹۴؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۲؛ جوهری بصری، السقیفة و الفدک، ۱۴۱۳ق، ص۸۷.</ref>.«فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ الله الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ»؛ پس صبر شايسته و خوب بايد كرد و از خداوند بر آنچه جارى و مقرر كرديد يارى مىخواهيم.<ref>ابن اثیر٬ الكامل، ۱۳۸۵ق٬ ج۳، ص ۷۱</ref> | ||
==موضع علی در انتخاب عثمان== | ==موضع علی در انتخاب عثمان== | ||
امیرالمومنین در این داستان نیز برای حفظ اسلام سکوت پیشه کرد. | امیرالمومنین در این داستان نیز برای حفظ اسلام سکوت پیشه کرد. به هنگام بيعت مردم با عثمان فرمود: | ||
{{متن عربی|لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنى أَحَقُّ بِها مِنْ غَيْرى، وَ وَاللَّهِ لَأُسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمينَ، وَ لَمْ يَكُنْ فيها جَوْرٌ الَّا عَلَىَّ خاصَّةً}} <ref>ابن ابی الحدید٬ شرح نهج البلاغه٬ ۱۴۰۴ق٬ ج۶ ٬ ص۱۶۸</ref> | {{متن عربی|لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنى أَحَقُّ بِها مِنْ غَيْرى، وَ وَاللَّهِ لَأُسَلِّمَنَّ ما سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمينَ، وَ لَمْ يَكُنْ فيها جَوْرٌ الَّا عَلَىَّ خاصَّةً}} <ref>ابن ابی الحدید٬ شرح نهج البلاغه٬ ۱۴۰۴ق٬ ج۶ ٬ ص۱۶۸</ref> | ||
::ترجمه:خوب مىدانيد كه من از همه كس به خلافت شايستهترم، به خدا سوگند تا هنگامى كه اوضاع مسلمانان رو به راه باشد و در هم نريزد و به غير از من به ديگرى ستم نشود، همچنان خاموش خواهم ماند. | ::ترجمه:خوب مىدانيد كه من از همه كس به خلافت شايستهترم، به خدا سوگند تا هنگامى كه اوضاع مسلمانان رو به راه باشد و در هم نريزد و به غير از من به ديگرى ستم نشود، همچنان خاموش خواهم ماند. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۴: | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
[[Category:حوادث سال ۲۳ قمری]] | [[Category:حوادث سال ۲۳ قمری]] | ||
[[Category:مقالههای با درجه اهمیت الف]] | [[Category:مقالههای با درجه اهمیت الف]] |