پرش به محتوا

استخاره: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ مارس ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اِسْتِخاره‌''' طلب خیر و واگذاری انتخاب کاری به [[خداوند]] است هنگامی که انسان در آن کار شک و تردید دارد و خیر و شر آن را با مشورت با دیگران نمی‌تواند تشخیص دهد. استخاره به شکل‌های مختلفی صورت می‌گیرد؛ ازجمله استخاره با [[نماز]] و [[دعا]]، [[قرآن]]، کاغذ (ذات‌ الرِّقاع) و [[تسبیح (سبحه)|تسبیح]].
'''اِسْتِخاره‌''' طلب خیر و واگذاری انتخاب کاری به [[خداوند]] است هنگامی که انسان در آن کار شک و تردید دارد و خیر و شر آن را با مشورت با دیگران نمی‌تواند تشخیص دهد. استخاره به شکل‌های مختلفی صورت می‌گیرد؛ ازجمله استخاره با [[نماز]] و [[دعا]]، [[قرآن]]، کاغذ (ذات‌ الرِّقاع) و [[تسبیح (سبحه)|تسبیح]].


عالمان دینی برای مشروعیت استخاره به [[روایات]] استناد کرده‌اند. [[شیخ عباس قمی]] برخی شیوه‌های استخاره را در [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح الجنان]] آورده است. برخی از آداب استخاره عبارت‌است از: خواندن [[سوره|سوره‌هایی]] از [[قرآن]]، فرستادن [[صلوات]] بر [[ حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر(ص)]] و [[اهل‌البیت علیهم‌السلام| خاندانش]] و گفتن [[ذکر|ذکرهایی]] خاص.
عالمان دینی برای مشروعیت استخاره به [[روایات]] استناد کرده‌اند. [[شیخ عباس قمی]] برخی شیوه‌های استخاره را در [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح الجنان]] آورده است. برخی از آداب استخاره عبارت‌است از: خواندن [[سوره|سوره‌هایی]] از [[قرآن]]، فرستادن [[صلوات]] بر [[ حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر(ص)]] و [[اهل‌البیت علیهم‌السلام| خاندانش]] و گفتن [[ذکر|ذکرهایی]] خاص.


به‌گفته [[ محمدباقر مجلسی |علامه مجلسی]]، اصل این است که هرکس برای خود استخاره کند؛ گرچه برخی از عالمان دینی رجوع به دیگران را هم جایز می‌دانند و امروزه استخاره غالباً این‌گونه انجام می‌شود.
به‌گفته [[ محمدباقر مجلسی |علامه مجلسی]]، اصل این است که هرکس برای خود استخاره کند؛ گرچه برخی از عالمان دینی رجوع به دیگران را هم جایز می‌دانند و امروزه استخاره غالباً این‌گونه انجام می‌شود.


استخاره‌های مشهوری از عالمان دینی و دیگران نقل شده است؛ از جمله استخاره [[ عبدالکریم حائری یزدی |عبدالکریم حائری]] مؤسس [[حوزه علمیه قم]] برای اقامت در [[قم]] و استخاره محمد علی شاه برای به توپ بستن مجلس شورای ملی.
استخاره‌های مشهوری از عالمان دینی و دیگران نقل شده است؛ از جمله استخاره [[ عبدالکریم حائری یزدی |عبدالکریم حائری]] مؤسس [[حوزه علمیه قم]] برای اقامت در [[قم]] و استخاره محمد علی شاه برای به توپ بستن مجلس شورای ملی.


میان استخاره با [[نماز]] و [[دعا]]، استخاره با [[قرآن]]، استخاره ذات‌الرِّقاع (استخاره با کاغذ) و استخاره با تسبیح است. هریک از این اقسام استخاره خود به چند روش می‌تواند انجام شود. در کتاب [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح‌الجنان]] نوشته [[شیخ عباس قمی]] برخی از روش‌های استخاره آمده است.<ref>نگاه کنید به قمی، مفاتیح‌الجنان، ۱۳۷۶ش، ص۸۴۲تا۸۵۱، حاشیه کتاب.</ref>
میان استخاره با [[نماز]] و [[دعا]]، استخاره با [[قرآن]]، استخاره ذات‌الرِّقاع (استخاره با کاغذ) و استخاره با تسبیح است. هریک از این اقسام استخاره خود به چند روش می‌تواند انجام شود. در کتاب [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح‌الجنان]] نوشته [[شیخ عباس قمی]] برخی از روش‌های استخاره آمده است.<ref>نگاه کنید به قمی، مفاتیح‌الجنان، ۱۳۷۶ش، ص۸۴۲تا۸۵۱، حاشیه کتاب.</ref>


===مفهوم شناسی===
===مفهوم شناسی===
استخاره در لغت به معنای طلب کردن خیر است. <ref>دهخدا، لغتنتامه، ذیل استخاره.</ref> و در اصطلاح به معنای طلب کردن خیر از خداست. <ref>موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، جلد ۱، ص۴۳۰.</ref> [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] فقیه شیعی قرن۱۳ق. می‌گوید: استخاره دارای دو معنی است: ۱- از خدا بخواهد تا خیر را در کاری قرار دهد که تصمیم بر انجام آن گرفته است. ۲- از خدا بخواهد که به او توفیق انتخاب کاری را بدهد که او برایش برمی‌گزیند و این توفیق ممکن است با استخاره حاصل شود و یا بر زبان کسی که مورد مشورت انسان قرار می‌گیرد و به انسان مشاوره می‌دهد جاری شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۲، ص۱۶۲.
استخاره در لغت به معنای طلب کردن خیر است. <ref>دهخدا، لغتنتامه، ذیل استخاره.</ref> و در اصطلاح به معنای طلب کردن خیر از خداست. <ref>موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، جلد ۱، ص۴۳۰.</ref> [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] فقیه شیعی قرن۱۳ق. می‌گوید: استخاره دارای دو معنی است: ۱- از خدا بخواهد تا خیر را در کاری قرار دهد که تصمیم بر انجام آن گرفته است. ۲- از خدا بخواهد که به او توفیق انتخاب کاری را بدهد که او برایش برمی‌گزیند و این توفیق ممکن است با استخاره حاصل شود و یا بر زبان کسی که مورد مشورت انسان قرار می‌گیرد و به انسان مشاوره می‌دهد جاری شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۲، ص۱۶۲.
</ref>
</ref>


===استخاره با نماز===
===استخاره با نماز===
استخاره با نماز بدین صورت است که فرد دو رکعت‌ نماز به‌جا آورد و پس از نماز به [[سجده]] برود و صد بار بگوید:‌ «اَستخیر اللّٰه فی جمیع اُموری خيرةً فی عافیة؛ از خدا در همه امور و کارهایم خیر را با عافیت طلب می‌کنم». سپس هرچه را که [[خدا]] به قلبش انداخت، همان را انجام دهد.<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق‌، ج۱، ص۳۱۴.</ref>
استخاره با نماز بدین صورت است که فرد دو رکعت‌ نماز به‌جا آورد و پس از نماز به [[سجده]] برود و صد بار بگوید:‌ «اَستخیر اللّٰه فی جمیع اُموری خيرةً فی عافیة؛ از خدا در همه امور و کارهایم خیر را با عافیت طلب می‌کنم». سپس هرچه را که [[خدا]] به قلبش انداخت، همان را انجام دهد.<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق‌، ج۱، ص۳۱۴.</ref>


===استخاره با قرآن===  
===استخاره با قرآن===  
خط ۳۰: خط ۳۰:
استخاره با [[تسبیح]] به روش‌های مختلفی ذکر شده است.  
استخاره با [[تسبیح]] به روش‌های مختلفی ذکر شده است.  
* [[شهید اول]] در [[کتاب ذکری]] گفته است که پس‌ از خواندن‌ هریک از سوره‌های [[سوره حمد|حمد]](حداقل سه مرتبه و اگر نشد یک مرتبه) و [[سوره قدر|قدر]] ده مرتبه و نیز خواندن دعایی‌ مخصوص‌{{یادداشت| سه مرتبه: اللهم إني أستخيرك لعلمك بعاقبة الأمور، و أستشيرك لحسن ظني بك في المأمول و المحذور. اللهم إن كان الأمر الفلاني مما قد نيطت بالبركة اعجازه و بواديه، و حفّت بالكرامة أيامه و لياليه، فخر لي اللهم فيه خيرة ترد‌ شموسه ذلولا، و تقعض أيامه سرورا. اللهم إما أمر فائتمر، و اما نهي فانتهي. اللهم إني أستخيرك برحمتك خيرة في عافية؛ خدایا من از تو درخواست خیر مى‌کنم براى آگاهى‌ات به عاقبت کارها، و با تو مشورت مى‌کنم براى خوش‌گمانى‌ام به تو در آنچه مورد آرزو و بیم است. خدایا اگر این کار از آنهایى است که آغاز و انجامش به برکت بسته شده و روزها و شب‌هایش به کرامت پیچیده گشته، پس برایم اختیار کن. خدایا در آن خیرى باشد که سختى‌اش را سهل و نرم کنى و روزهایش را به شادمانى بازگردانى. خدایا اگر دستور است، انجامش دهم، اگر نهى است، خوددارى نمایم. خدایا به‌رحمتت خیرجویى مى‌کنم، خیرى در عافیت (شهید اول، ذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹و۲۷۰).}} یک‌ قبضه‌ از [[تسبیح (سبحه)|تسبیح]] یا تعدادی سنگریزه را جدا کرده‌ و دوتا دوتا می‌شمریم. اگر بازمانده‌ زوج بود، کار مورد نظر را انجام می‌دهیم و اگر فرد بود آن را ترک می‌کنیم یا بالعکس.<ref>شهید اول، ذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹و۲۷۰.</ref>
* [[شهید اول]] در [[کتاب ذکری]] گفته است که پس‌ از خواندن‌ هریک از سوره‌های [[سوره حمد|حمد]](حداقل سه مرتبه و اگر نشد یک مرتبه) و [[سوره قدر|قدر]] ده مرتبه و نیز خواندن دعایی‌ مخصوص‌{{یادداشت| سه مرتبه: اللهم إني أستخيرك لعلمك بعاقبة الأمور، و أستشيرك لحسن ظني بك في المأمول و المحذور. اللهم إن كان الأمر الفلاني مما قد نيطت بالبركة اعجازه و بواديه، و حفّت بالكرامة أيامه و لياليه، فخر لي اللهم فيه خيرة ترد‌ شموسه ذلولا، و تقعض أيامه سرورا. اللهم إما أمر فائتمر، و اما نهي فانتهي. اللهم إني أستخيرك برحمتك خيرة في عافية؛ خدایا من از تو درخواست خیر مى‌کنم براى آگاهى‌ات به عاقبت کارها، و با تو مشورت مى‌کنم براى خوش‌گمانى‌ام به تو در آنچه مورد آرزو و بیم است. خدایا اگر این کار از آنهایى است که آغاز و انجامش به برکت بسته شده و روزها و شب‌هایش به کرامت پیچیده گشته، پس برایم اختیار کن. خدایا در آن خیرى باشد که سختى‌اش را سهل و نرم کنى و روزهایش را به شادمانى بازگردانى. خدایا اگر دستور است، انجامش دهم، اگر نهى است، خوددارى نمایم. خدایا به‌رحمتت خیرجویى مى‌کنم، خیرى در عافیت (شهید اول، ذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹و۲۷۰).}} یک‌ قبضه‌ از [[تسبیح (سبحه)|تسبیح]] یا تعدادی سنگریزه را جدا کرده‌ و دوتا دوتا می‌شمریم. اگر بازمانده‌ زوج بود، کار مورد نظر را انجام می‌دهیم و اگر فرد بود آن را ترک می‌کنیم یا بالعکس.<ref>شهید اول، ذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹و۲۷۰.</ref>
* استخاره دیگری با تسبیح در [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح الجنان]] از [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] نقل شده که در زمان او رائج بوده ( و به نظر صاحب جواهر چه بسا منسوب به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان (ع)]] باشد.) آن این است که انسان پس از خواندن قرآن و دعا یک قبضه از تسبیح را بگیرد و هشت تا هشت تا کم کند اگر یکی ماند فی الجمله خوب است(خوب معمولی) و اگر دو تا ماند یک نهی دارد و اگر سه تا ماند انجام دادن و ترک کار مساوی است و اگر چهار تا ماند دو نهی در آن است و اگر پنج تا ماند برخی گفته‌اند سختی و رنج دارد و برخی گفته‌اند ملامت در آن است و اگر شش تا ماند بی نهایت خوب است و باید در انجامش عجله کرد و اگر هفت تا ماند حکمش مانند وقتی است که پنج تا مانده و اگر هشت تا ماند چهار نهی در آن است. <ref>قمی، مفاتیح الجنان، آداب استخاره. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۲، ص۱۷۲.</ref>صاحب جواهر پس از نقل این استخاره تصریح کرده که در کتب قدیم و جدید، اصلی و فرعی نشانی از این استخاره نیافتیم چنان‌چه برخی از اساتید متبحّر ما هم این مطلب را گفته‌اند. <ref>نجفی، جواهر الکلام،۳۶۲ش، ج۱۲، ص۱۷۳.</ref>
* استخاره دیگری با تسبیح در [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح الجنان]] از [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] نقل شده که در زمان او رائج بوده ( و به نظر صاحب جواهر چه بسا منسوب به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان (ع)]] باشد.) آن این است که انسان پس از خواندن قرآن و دعا یک قبضه از تسبیح را بگیرد و هشت تا هشت تا کم کند اگر یکی ماند فی الجمله خوب است(خوب معمولی) و اگر دو تا ماند یک نهی دارد و اگر سه تا ماند انجام دادن و ترک کار مساوی است و اگر چهار تا ماند دو نهی در آن است و اگر پنج تا ماند برخی گفته‌اند سختی و رنج دارد و برخی گفته‌اند ملامت در آن است و اگر شش تا ماند بی نهایت خوب است و باید در انجامش عجله کرد و اگر هفت تا ماند حکمش مانند وقتی است که پنج تا مانده و اگر هشت تا ماند چهار نهی در آن است. <ref>قمی، مفاتیح الجنان، آداب استخاره. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۱۲، ص۱۷۲.</ref>صاحب جواهر پس از نقل این استخاره تصریح کرده که در کتب قدیم و جدید، اصلی و فرعی نشانی از این استخاره نیافتیم چنان‌چه برخی از اساتید متبحّر ما هم این مطلب را گفته‌اند. <ref>نجفی، جواهر الکلام،۳۶۲ش، ج۱۲، ص۱۷۳.</ref>
به گفته [[شهید اول]]، سند استخاره‌ به‌ عدد(تسبیح یا سنگریزه) به [[رضی‌الدین آبی| رضی الدین آبی]] می‌رسد.<ref>شهید اول، الذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹.</ref> البته [[سید ابن طاووس]] سند آن را به [[ائمه]] باز گردانده‌ است‌.<ref>شهید اول، الذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref> و به گفته [[ محمدحسن نجفی|
به گفته [[شهید اول]]، سند استخاره‌ به‌ عدد(تسبیح یا سنگریزه) به [[رضی‌الدین آبی| رضی الدین آبی]] می‌رسد.<ref>شهید اول، الذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹.</ref> البته [[سید ابن طاووس]] سند آن را به [[ائمه]] باز گردانده‌ است‌.<ref>شهید اول، الذکری الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref> و به گفته [[ محمدحسن نجفی|
  صاحب جواهر]] (۱۲۰۲-۱۲۶۶ق)، در زمان او علما به این شیوه استخاره می‌کردند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق‌، ج۱۲، ص۱۶۳.</ref>
  صاحب جواهر]] (۱۲۰۲-۱۲۶۶ق)، در زمان او علما به این شیوه استخاره می‌کردند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق‌، ج۱۲، ص۱۶۳.</ref>
* [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسی شبیری]] استخاره‌ای منسوب به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]] از طریق [[سید علی شوشتری]] نقل کرده‌است به این صورت که [[بسم الله الرحمن الرحیم|بسم‌الله]] و سه [[صلوات]] و یک [[دعا]] خوانده شود و سپس قبضه تسبیح را گرفته شود و دوتا دوتا بشمارد. اگر یکی باقی‌ماند خوب است و اگر دوتا ماند بد است.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۱ ص۵۰۱.</ref>
* [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسی شبیری]] استخاره‌ای منسوب به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]] از طریق [[سید علی شوشتری]] نقل کرده‌است به این صورت که [[بسم الله الرحمن الرحیم|بسم‌الله]] و سه [[صلوات]] و یک [[دعا]] خوانده شود و سپس قبضه تسبیح را گرفته شود و دوتا دوتا بشمارد. اگر یکی باقی‌ماند خوب است و اگر دوتا ماند بد است.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۱ ص۵۰۱.</ref>


خط ۴۵: خط ۴۵:
* استخاره پس از مشورت: یعنی پیش از استخاره مشورت شود و اگر نتیجه نداد سراغ استخاره رفت.<ref>«دعانویسی و استخاره‏»، دفتر حفظ و نشر آیت‌الله العظمی خامنه‌ای.</ref>
* استخاره پس از مشورت: یعنی پیش از استخاره مشورت شود و اگر نتیجه نداد سراغ استخاره رفت.<ref>«دعانویسی و استخاره‏»، دفتر حفظ و نشر آیت‌الله العظمی خامنه‌ای.</ref>
* مکان استخاره: از نظر [[شهید اول]] بهتر است که استخاره با دعا در [[مسجد]] و [[حرم|حرم‌ها]] باشد.<ref>شهید اول، ذکری‌الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۷.</ref> در برخی روایات از استخاره در [[حرم امام حسین(ع)]] سخن آمده است.<ref>شهید اول، ذکری‌الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۷. </ref>
* مکان استخاره: از نظر [[شهید اول]] بهتر است که استخاره با دعا در [[مسجد]] و [[حرم|حرم‌ها]] باشد.<ref>شهید اول، ذکری‌الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۷.</ref> در برخی روایات از استخاره در [[حرم امام حسین(ع)]] سخن آمده است.<ref>شهید اول، ذکری‌الشیعه، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۷. </ref>
* زمان: [[محمدمحسن فیض کاشانی| فیض کاشانی]] در کتاب تقویم المحسنین برای استخاره به قرآن، در هر روز هفته ساعاتی را ذکر کرده است؛‌ اما گفته است ساعات مذکور بین اهل‌ایمان شهرت دارد و در احادیث نیامده است.<ref>فیض کاشانی، تقویم‌المحسنین، ۱۳۱۵ق، ص۵۸و۵۹.</ref> به‌گفته صاحب‌جواهر، برای نماز استخاره زمان خاصی وجود ندارد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق‌، ج۱۲، ص۱۵۵.</ref> البته درباره استخاره به قرآن نقل شده که وقت نماز انجام شود.<ref>طوسی‌، تهذیب‌ الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۱۰.</ref>
* زمان: [[محمدمحسن فیض کاشانی| فیض کاشانی]] در کتاب تقویم المحسنین برای استخاره به قرآن، در هر روز هفته ساعاتی را ذکر کرده است؛‌ اما گفته است ساعات مذکور بین اهل‌ایمان شهرت دارد و در احادیث نیامده است.<ref>فیض کاشانی، تقویم‌المحسنین، ۱۳۱۵ق، ص۵۸و۵۹.</ref> به‌گفته صاحب‌جواهر، برای نماز استخاره زمان خاصی وجود ندارد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق‌، ج۱۲، ص۱۵۵.</ref> البته درباره استخاره به قرآن نقل شده که وقت نماز انجام شود.<ref>طوسی‌، تهذیب‌ الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۱۰.</ref>
* عمل به استخاره: عمل به استخاره الزام شرعی ندارد، اما بهتر است به آن عمل شود.<ref>«دعانویسی و استخاره‏»، دفتر حفظ و نشر آیت‌الله العظمی خامنه‌ای.</ref>
* عمل به استخاره: عمل به استخاره الزام شرعی ندارد، اما بهتر است به آن عمل شود.<ref>«دعانویسی و استخاره‏»، دفتر حفظ و نشر آیت‌الله العظمی خامنه‌ای.</ref>


خط ۵۴: خط ۵۴:
* استخاره‌های [[محمدعلی شاه قاجار]]: او برای امور مختلف از جمله به‌توپ بستن مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۷ش و تبعید برخی از افراد استخاره می‌کرد.<ref> توکلی، «ورقی از تاریخ مشروطه، چند استخاره از محمدعلی شاه با جواب‌های آنها»، ص۵۷.</ref>  
* استخاره‌های [[محمدعلی شاه قاجار]]: او برای امور مختلف از جمله به‌توپ بستن مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۷ش و تبعید برخی از افراد استخاره می‌کرد.<ref> توکلی، «ورقی از تاریخ مشروطه، چند استخاره از محمدعلی شاه با جواب‌های آنها»، ص۵۷.</ref>  
* استخاره [[ ناصرالدین شاه قاجار |ناصرالدین شاه]] برای قبول حاکمیت ایران بر [[هرات]]: <ref>تیموری، ««ناصرالدین شاه و استخاره برای قبول حاکمیت [[ایران]] بر هرات»، ص۲۶۵. </ref>در سال ۱۲۹۶ش دولت [[بریتانیا|انگلیس]] تصمیم گرفت برای مدتی نامعلوم حاکمیت هرات را به ایران بازگرداند، ناصرالدین شاه پس از مشورت‌های زیاد به استخاره متوسل شد.<ref>تیموری، «ناصرالدین شاه و استخاره برای قبول حاکمیت ایران بر هرات»، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref>
* استخاره [[ ناصرالدین شاه قاجار |ناصرالدین شاه]] برای قبول حاکمیت ایران بر [[هرات]]: <ref>تیموری، ««ناصرالدین شاه و استخاره برای قبول حاکمیت [[ایران]] بر هرات»، ص۲۶۵. </ref>در سال ۱۲۹۶ش دولت [[بریتانیا|انگلیس]] تصمیم گرفت برای مدتی نامعلوم حاکمیت هرات را به ایران بازگرداند، ناصرالدین شاه پس از مشورت‌های زیاد به استخاره متوسل شد.<ref>تیموری، «ناصرالدین شاه و استخاره برای قبول حاکمیت ایران بر هرات»، ص۲۵۲-۲۵۳.</ref>
* استخاره [[عبدالکریم حائری یزدی]] برای اقامت در [[قم]]: آیت‌الله حائری مؤسس [[حوزه علمیه قم]]، در ۱۳۴۰ق به قم رفت. در این سفر شماری از علما و اهالی قم از وی خواستند تا در آنجا ساکن شود. او نخست تردید داشت، اما پس از اصرار علما، استخاره کرد و در قم ساکن شد.<ref>طریقه‌دار، کندوکاوی درباره استخاره و تفأل، ۱۳۷۷ش، ص۳۸.</ref>{{یادداشت| کریمی جهرمی از [[مرتضی حائری یزدی|مرتضی حائری]]، فرزند شیخ عبدالکریم حائری نقل کرده كه پدرش پس از اصرار عدّه‌ای از علما و اهالی (قم و [[تهران]])، بالای سر [[حضرت معصومه سلام الله علیها|حضرت معصومه]] عليها السلام برای ماندن در قم استخاره کرده و اين آيه آمده بود: «وَأتُؤني بِأَهْلِكُمْ اَجْمعينَ» [[سوره یوسف]] آیه۹۳. اين آيه خطاب به [[یوسف (پیامبر)|حضرت يوسف]] است که به برادران خود فرمود: «همه اهل و بستگان خود را نزد من بياوريد»https://www.hawzahnews.com/news/350149/.}}
* استخاره [[عبدالکریم حائری یزدی]] برای اقامت در [[قم]]: آیت‌الله حائری مؤسس [[حوزه علمیه قم]]، در ۱۳۴۰ق به قم رفت. در این سفر شماری از علما و اهالی قم از وی خواستند تا در آنجا ساکن شود. او نخست تردید داشت، اما پس از اصرار علما، استخاره کرد و در قم ساکن شد.<ref>طریقه‌دار، کندوکاوی درباره استخاره و تفأل، ۱۳۷۷ش، ص۳۸.</ref>{{یادداشت| کریمی جهرمی از [[مرتضی حائری یزدی|مرتضی حائری]]، فرزند شیخ عبدالکریم حائری نقل کرده كه پدرش پس از اصرار عدّه‌ای از علما و اهالی (قم و [[تهران]])، بالای سر [[حضرت معصومه سلام الله علیها|حضرت معصومه]] عليها السلام برای ماندن در قم استخاره کرده و اين آيه آمده بود: «وَأتُؤني بِأَهْلِكُمْ اَجْمعينَ» [[سوره یوسف]] آیه۹۳. اين آيه خطاب به [[یوسف (پیامبر)|حضرت يوسف]] است که به برادران خود فرمود: «همه اهل و بستگان خود را نزد من بياوريد»https://www.hawzahnews.com/news/350149/.}}
* استخاره بزرگان نجف برای [[ملا قربانعلی زنجانی| ملاقربانعلی زنجانی]]: او ساکن زنجان بود و با مشروطه موافق نبود. مشروطه‌خواهان می‌خواستند او را در [[تهران]] تحت‌نظر نگه دارند، اما بزرگان نجف که طرف‌دار مشروطه بودند، استخاره کردند و براساس آن درخواست کردند که او را به [[عراق]] بفرستند.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۳۵۲و۳۵۳.</ref>  
* استخاره بزرگان نجف برای [[ملا قربانعلی زنجانی| ملاقربانعلی زنجانی]]: او ساکن زنجان بود و با مشروطه موافق نبود. مشروطه‌خواهان می‌خواستند او را در [[تهران]] تحت‌نظر نگه دارند، اما بزرگان نجف که طرف‌دار مشروطه بودند، استخاره کردند و براساس آن درخواست کردند که او را به [[عراق]] بفرستند.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۳۵۲و۳۵۳.</ref>  
*‌ استخاره [[مهدی بازرگان| مهندس مهدی بازرگان]] برای پذیرش پیشنهاد [[محمد مصدق | دکتر مصدق]] برای ریاست هیأت مدیره خَلع ید از شرکت نفت بریتانیایی.<ref>[https://www.aparat.com/v/0brha/نسخه_کامل_مستند_راه_طی_شده «مستند راه طی شده»]، سایت آپارات.</ref>
*‌ استخاره [[مهدی بازرگان| مهندس مهدی بازرگان]] برای پذیرش پیشنهاد [[محمد مصدق | دکتر مصدق]] برای ریاست هیأت مدیره خَلع ید از شرکت نفت بریتانیایی.<ref>[https://www.aparat.com/v/0brha/نسخه_کامل_مستند_راه_طی_شده «مستند راه طی شده»]، سایت آپارات.</ref>


خط ۶۲: خط ۶۲:
==کتاب‌شناسی==
==کتاب‌شناسی==
کتاب‌های مستقلی‌ درباره استخاره نوشته شده است که کتاب استخاره اثر عیاشی و الاستخاره و الاستشاره نوشته زبیری شافعی را از نخستین آثار در این زمبنه دانسته‌اند. برخی دیگر از کتاب‌ها درباره استخاره به‌شرح زیر است:
کتاب‌های مستقلی‌ درباره استخاره نوشته شده است که کتاب استخاره اثر عیاشی و الاستخاره و الاستشاره نوشته زبیری شافعی را از نخستین آثار در این زمبنه دانسته‌اند. برخی دیگر از کتاب‌ها درباره استخاره به‌شرح زیر است:
* [[فتح الابواب (کتاب)|فَتحُ الأبواب بَینَ ذَوی الألباب وَ بَینَ رَبّ الأرباب فِی الإستخارات]]، تألیف سید بن طاووس (درگذشت ۶۶۴ق): در این کتاب که به‌زبان عربی نوشته شده مشروعیت استخاره و شیوه‌های مختلف آن بیان شده است.
* [[فتح الابواب (کتاب)|فَتحُ الأبواب بَینَ ذَوی الألباب وَ بَینَ رَبّ الأرباب فِی الإستخارات]]، تألیف سید بن طاووس (درگذشت ۶۶۴ق): در این کتاب که به‌زبان عربی نوشته شده مشروعیت استخاره و شیوه‌های مختلف آن بیان شده است.
* «کندوکاوی درباره استخاره و تفأل»، نوشته ابوالفضل طریقه‌دار: در این کتاب روش‌های استخاره به مطلق، قلبی، مشورتی، استخاره با قرآن، کاغذ و تسبیح تقسیم شده است.<ref>طریقه‌دار، کندوکاوی درباره استخاره و تفأل، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۱-۱۱۳.</ref>
* «کندوکاوی درباره استخاره و تفأل»، نوشته ابوالفضل طریقه‌دار: در این کتاب روش‌های استخاره به مطلق، قلبی، مشورتی، استخاره با قرآن، کاغذ و تسبیح تقسیم شده است.<ref>طریقه‌دار، کندوکاوی درباره استخاره و تفأل، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۱-۱۱۳.</ref>
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش