کاربر ناشناس
حسد: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویرایش شناسه حسد) |
imported>Mortezanazarzadeh بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==مفهوم شناسی== | ==مفهوم شناسی== | ||
حسد به معناى آرزوىِ نابودی نعمتها و داشتههاى دیگران و خواستن نعمت فقط برای خود است.<ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> وجود این خصلت در شخص گاه با تلاش براى نابودى داشتههای دیگران همراه میشود.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> حسادت در بالاترین مراتب خود باعث رنج بردن شخص از نیکبختى دیگران میشود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگنویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانستهاند؛ همانگونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم میکند و خونش را میمکد، حسد نیز با جان و روان شخص حسود چنین میکند.<ref> رجوع کنید به | حسد به معناى آرزوىِ نابودی نعمتها و داشتههاى دیگران و خواستن نعمت فقط برای خود است.<ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> وجود این خصلت در شخص گاه با تلاش براى نابودى داشتههای دیگران همراه میشود.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> حسادت در بالاترین مراتب خود باعث رنج بردن شخص از نیکبختى دیگران میشود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگنویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانستهاند؛ همانگونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم میکند و خونش را میمکد، حسد نیز با جان و روان شخص حسود چنین میکند.<ref> رجوع کنید به زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه حسد.</ref> | ||
کلمه حسد و مشتقات آن در چهار [[آیه]] از [[قرآن]] به کار رفته است، | کلمه حسد و مشتقات آن در چهار [[آیه]] از [[قرآن]] به کار رفته است،{{یادداشت|آیه۱۰۹ بقره: وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّـهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٩﴾، ترجمه: بسیاری از اهل کتاب- پس از اینکه حق برایشان آشکار شد- از روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو میکردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کاری تواناست ؛ آیه ۵۴ سوره نساء:أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ﴿٥٤﴾،ترجمه: بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مىورزند؛ در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم. ؛ آیه ۱۵ فتح: سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ ۖ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّـهِ ۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَٰلِكُمْ قَالَ اللَّـهُ مِن قَبْلُ ۖ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا ۚ بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿١٥﴾،ترجمه: چون به [قصد] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاىماندگان خواهند گفت: «بگذاريد ما [هم] به دنبال شما بياييم.» [اين گونه] مىخواهند دستور خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پى ما نخواهيد آمد. آرى، خدا از پيش در باره شما چنين فرموده.» پس به زودى خواهند گفت: «[نه،] بلكه بر ما رشگ مىبريد.» [نه چنين است] بلكه جز اندكى درنمىيابند. ؛ آیه۵ فلق:وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾، ترجمه:و از شرّ [هر] حسود، آنگاه كه حسد ورزد.»}} برخى آیات نیز بدون بکار بردن واژه حسد یا مشتقات آن رساننده مفهوم حسد است.{{یادداشت|آیه ۳۲ سوره نساء:وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ مِن فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٣٢﴾، ترجمه: به مؤمنان فرمان داده شده است تا به آنچه خدا بهرهشان ساخته راضى باشند و آنچه را خداوند به دیگران داده طلب نکنند. آیه ۱۲۰ سوره آل عمران:إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾، ترجمه: اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مىكند؛ و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مىشوند؛ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمىرساند؛ يقيناً خداوند به آنچه مىكنند احاطه دارد. آیه۸ سوره یوسف: إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٨﴾، ترجمه:هنگامى كه [برادران او] گفتند: «يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما -كه جمعى نيرومند هستيم- دوستداشتنىترند. قطعاً پدر ما در گمراهى آشكارى است.»}} گفته شده واژه بَغْى در برخى از کاربردهاى قرآنى، داراى معنایى حسد است. <ref>دامغانی، الوجوه و النظائر فی القرآن، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۶۶.</ref> [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]] <ref>سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۲، ص۱۲۱.</ref> بَغْى را در لهجه تمیمى به معناى حسد میداند. [[فخر رازی]] نیز برخی از کاربردهاى قرآنى واژّ حسد را ذکر کرده است،<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ذیل بقره، آیه ۱۰۹.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|بَيْنَما مُوسَى بْنُ عِمْرانَ يُناجِى رَبَّهُ وَ يُكَلِّمُهُ اذْ رَأى رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ، فَقالَ: يا رَبِّ مَنْ هذا الَّذى قَدْ أظَلَّهُ عَرْشُكَ؟ فَقالَ: يا مُوسى، هذا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدِ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مُنْ فَضْلِهِ.|ترجمه=موسى بن عمران در مناجات و سخن گفتن با حضرت حق بود، ناگهان مردى را در سايه عرش خدا ديد، عرضه داشت: خدایا! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خطاب رسيد: اى موسى! اين كسى است كه بر عنايات من بر مردم حسد نورزيده است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|بَيْنَما مُوسَى بْنُ عِمْرانَ يُناجِى رَبَّهُ وَ يُكَلِّمُهُ اذْ رَأى رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ، فَقالَ: يا رَبِّ مَنْ هذا الَّذى قَدْ أظَلَّهُ عَرْشُكَ؟ فَقالَ: يا مُوسى، هذا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدِ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مُنْ فَضْلِهِ.|ترجمه=موسى بن عمران در مناجات و سخن گفتن با حضرت حق بود، ناگهان مردى را در سايه عرش خدا ديد، عرضه داشت: خدایا! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خطاب رسيد: اى موسى! اين كسى است كه بر عنايات من بر مردم حسد نورزيده است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص: ۲۴۵</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
واژه حسد در بسیاری از [[احادیث]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در بیان نکوهش حسد، انگیزهها و نشانههاى آن وارد شده است. در حدیثى، تأثیر این خوى ناپسند در تباه ساختن حسنات آدمى، به تأثیر آتش بر هیزم تشبیه شده است.<ref> | واژه حسد در بسیاری از [[احادیث]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در بیان نکوهش حسد، انگیزهها و نشانههاى آن وارد شده است. در حدیثى، تأثیر این خوى ناپسند در تباه ساختن حسنات آدمى، به تأثیر آتش بر هیزم تشبیه شده است.<ref>ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۱۴۰۸؛ ابو داوود، سنن ابو داوود، قاهره، ج۴، ص ۲۷۶.</ref> بنابر حدیثى [[نبوت|نبوى]]، حسد از خویهاى ناپسندى است که هیچ کس از آن در امان نیست.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۳۹.</ref> در نقلی دیگر از [[امام صادق (ع)]] حسد یکى از سه امرى است که هیچ پیامبر و افراد فروتر از آن در امان نیستند، اما [[مؤمن]] هیچگاه رفتار ناشى از حسد ندارد و حسادت را به عرصه عمل راه نمیدهد.<ref>کلینى، اصول کافی، ج۸، ص۱۰۸.</ref> در حدیثى دیگر، حسد نخستین گناه است که در آسمانها [[شیطان|ابلیس]] و در زمین [[قابیل]] مرتکب شد.<ref>ماوردی، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷، ج۱، ص۲۶۱.</ref> | ||
===تفاوت غبطه با حسد=== | ===تفاوت غبطه با حسد=== | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن غِبطه میخورد ولى حسد نمیورزد و منافق حسد میورزد و غبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن غِبطه میخورد ولى حسد نمیورزد و منافق حسد میورزد و غبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با وجود تفاوت در ارتباط حسد است. <ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه زمانی رخ میدهد که آدمى آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط میخواهد او نیز از آن نعمت بهرهمند شود.<ref>نراقى، جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref> | مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با وجود تفاوت در ارتباط حسد است. <ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه زمانی رخ میدهد که آدمى آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط میخواهد او نیز از آن نعمت بهرهمند شود.<ref>نراقى، جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref> | ||
===پیوند چشم زخم با حسد=== | ===پیوند چشم زخم با حسد=== | ||
موضوع [[چشم زخم]] با حسد پیوند تنگاتنگ دارد. در برخى روایات به این ارتباط اشاره شده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۷۰، ص۲۵۳.</ref> و [[مفسران]]، آیه ۵ [[سوره فلق]] را، که در آن از حسادتِ حسودان یاد شده است، در اینباره میدانند.<ref>فخررازی، تفسیرکبیر، ۱۴۲۱ق، ذیل آیه ۵ سوره فلق.</ref> | موضوع [[چشم زخم]] با حسد پیوند تنگاتنگ دارد. در برخى روایات به این ارتباط اشاره شده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۳.</ref> و [[مفسران]]، آیه ۵ [[سوره فلق]] را، که در آن از حسادتِ حسودان یاد شده است، در اینباره میدانند.<ref>فخررازی، تفسیرکبیر، ۱۴۲۱ق، ذیل آیه ۵ سوره فلق.</ref> | ||
=== حسد در مثلهای فارسی و عربی === | === حسد در مثلهای فارسی و عربی === | ||
در پارهاى از مَثَلهاى فارسى و عربى، آموزههایى درباره حسد یافت میشود، مانند «اگر حسود نباشد، جهان گلستان است»، «حسود هرگز نیاسود»،<ref>دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و «الاحْسانُ الَى الْعَبیدِ مَکْبَتَةٌ لِلْحَسُود»(نیکى به بندگان مایه خوارى حسود است).<ref>محمد میدانی، مجمع الامثال، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۴۱.</ref> | در پارهاى از مَثَلهاى فارسى و عربى، آموزههایى درباره حسد یافت میشود، مانند «اگر حسود نباشد، جهان گلستان است»، «حسود هرگز نیاسود»،<ref>دهخدا، امثال و حکم، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> و «الاحْسانُ الَى الْعَبیدِ مَکْبَتَةٌ لِلْحَسُود»(نیکى به بندگان مایه خوارى حسود است).<ref>محمد میدانی، مجمع الامثال، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۴۱.</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
* ابنعربى، الفتوحات المکیة، چاپ عثمان یحیى، قاهره، سفر۲، ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵، سفر۴، ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵. | * ابنعربى، الفتوحات المکیة، چاپ عثمان یحیى، قاهره، سفر۲، ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵، سفر۴، ۱۳۹۵/ ۱۹۷۵. | ||
* | * ابن ماجه، محمد بن یزید، سنن ابن ماجة، تصحیح محمد فؤاد عبدالباقى، قاهره، بی نا، ۱۳۷۳ق. | ||
* ابنمنظور، لسانالعرب، چاپ على شيرى، بيروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. | * ابنمنظور، لسانالعرب، چاپ على شيرى، بيروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. | ||
* ابوالفتوح رازى، | * ابوالفتوح رازى، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، چاپ محمد جعفر یاحقى و محمدمهدى ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶ش. | ||
* ابو داوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابو داوود، تصحیح محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، بی نا، بیتا. | |||
* احمدبن محمد ثعلبى، الکشف و البیان، المعروف تفسیر الثعلبى، چاپ على عاشور، بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲. | * احمدبن محمد ثعلبى، الکشف و البیان، المعروف تفسیر الثعلبى، چاپ على عاشور، بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۲. | ||
* احمدبن محمد میدانى، مجمع الامثال، مشهد ۱۳۶۶ش. | * احمدبن محمد میدانى، مجمع الامثال، مشهد ۱۳۶۶ش. | ||
* ارسطو، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفى، | * ارسطو، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفى، تهران، طرح نو، ۱۳۷۸ش. | ||
* امام خمینى، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران، ۱۳۷۳ش. | * امام خمینى، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران، ۱۳۷۳ش. | ||
* حبیشبن ابراهیم تفلیسى، وجوه قرآن، چاپ مهدى محقق، تهران ۱۳۵۹ش. | * حبیشبن ابراهیم تفلیسى، وجوه قرآن، چاپ مهدى محقق، تهران ۱۳۵۹ش. | ||
* | * دامغانى، حسین بن محمد، الوجوه و النظائر فیالقرآن، تصحیح اکبر بهروز، تبریز، دانشگاه تبریز، ۱۳۶۶ش. | ||
* | * حسین بن محمد راغباصفهانى، المفردات فى غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانى، بیروت، بیتا. | ||
* | * زبیدى، محمد بن محمد، تاجالعروس من جواهرالقاموس، تصحیح علی شیرى، بیروت، بی نا، ۱۴۱۴ق. | ||
* صادق گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۷۸ ش. | * صادق گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، تهران ۱۳۶۷ـ ۱۳۷۸ ش. | ||
* طبرى، محمدبنجرير، جامعالبيانعنتأويل آىالقرآن، مصر۱۳۷۳/۱۹۵۴. | * طبرى، محمدبنجرير، جامعالبيانعنتأويل آىالقرآن، مصر۱۳۷۳/۱۹۵۴. | ||
* طوسى، محمدبنحسن، التبيانفىتفسيرالقرآن، چاپ احمد حبيب قصيرعاملى،بيروت [بىتا.]. | * طوسى، محمدبنحسن، التبيانفىتفسيرالقرآن، چاپ احمد حبيب قصيرعاملى،بيروت [بىتا.]. | ||
* | * سیوطى، عبدالرحمان بن ابی بکر، الاتقان فى علوم القرآن، مصحح محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، مکتبه دار التراث، ۱۹۶۷م. | ||
* علیاکبر دهخدا، امثال و حکم، تهران ۱۳۶۳ش. | * علیاکبر دهخدا، امثال و حکم، تهران ۱۳۶۳ش. | ||
* علیبن محمد جرجانى، کتاب التعریفات، چاپ گوستاو فلوگل، لایپزیگ ۱۸۴۵، چاپ افست بیروت ۱۹۷۸. | * علیبن محمد جرجانى، کتاب التعریفات، چاپ گوستاو فلوگل، لایپزیگ ۱۸۴۵، چاپ افست بیروت ۱۹۷۸. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
* قرآن. | * قرآن. | ||
* کلینى، محمدبن يعقوب، الكافى، چاپ علىاكبر غفارى، بيروت ۱۴۰۱. | * کلینى، محمدبن يعقوب، الكافى، چاپ علىاكبر غفارى، بيروت ۱۴۰۱. | ||
* مجلسى، | * مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق. | ||
* محمدبن احمد ازهرى، تهذیباللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوى، قاهره، بیتا. | * محمدبن احمد ازهرى، تهذیباللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوى، قاهره، بیتا. | ||
* محمدبن شاه مرتضى فیضکاشانى، المحجة البیضاء فى تهذیب الاحیاء، چاپ علیاکبر غفارى، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. | * محمدبن شاه مرتضى فیضکاشانى، المحجة البیضاء فى تهذیب الاحیاء، چاپ علیاکبر غفارى، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. | ||
* محمدبن عمرفخررازى، التفسیر الکبیر، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. | * محمدبن عمرفخررازى، التفسیر الکبیر، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. | ||
* محمدبن محمد غزالى، احیاء علومالدین، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. | * محمدبن محمد غزالى، احیاء علومالدین، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. | ||
* محمدمهدی بن ابیذر نراقى، جامع السعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت، بیتا. | * محمدمهدی بن ابیذر نراقى، جامع السعادات، چاپ محمد کلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت، بیتا. | ||
* وهبه مصطفى زحیلى، التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸. | * وهبه مصطفى زحیلى، التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۸. | ||
* همو، کیمیاى سعادت، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۴ش. | * همو، کیمیاى سعادت، چاپ حسین خدیوجم، تهران ۱۳۶۴ش. | ||
* یحییبن عدى، | * یحییبن عدى، تهذیب الاخلاق، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۵ش. | ||
*شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ ق. | *شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تصحیح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ ق. | ||
*فیض کاشانی، ملا محمد محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، قم، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۳ش. | *فیض کاشانی، ملا محمد محسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح و تعلیق: علی اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، قم، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۳ش. |