پرش به محتوا

واقعه سقیفه بنی‌ساعده: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶۷: خط ۶۷:
*'''عمر بن خطاب''' در سال آخر زندگی‌اش، در خطبه‎‌‌ای عمومی گفت: «بیعت با ابوبکر لغزش و اشتباهی بود، که انجام گرفت و گذشت، آری، چنین بود، ولی خداوند مردم را از شرّ آن لغزش حفظ فرمود، هرکس به این شکل در انتخاب خلیفه عمل نمود او را بکشید.»<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۵۸۱؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینی، ج۵، ص۱۹۰.</ref>
*'''عمر بن خطاب''' در سال آخر زندگی‌اش، در خطبه‎‌‌ای عمومی گفت: «بیعت با ابوبکر لغزش و اشتباهی بود، که انجام گرفت و گذشت، آری، چنین بود، ولی خداوند مردم را از شرّ آن لغزش حفظ فرمود، هرکس به این شکل در انتخاب خلیفه عمل نمود او را بکشید.»<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ج۱، ص۵۸۱؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبه الثقافه الدینی، ج۵، ص۱۹۰.</ref>


{{جعبه نقل قول|ابن قتیبه در الامامة و السیاسة:{{سخ}}بنی‌امیه در گرد عثمان بودند، بنی‌زهره بر گرد سعد و عبدالرحمن بن عوف. آنان همگی در مسجد بزرگ گرد آمده بودند، هنگامی که ابوبکر و ابوعبیده به طرف آنان آمدند و مردم با ابوبکر بیعت کرده بودند، عمر به آنانی که در مسجد گرد آمده بودند گفت: چه شده است که شما در دسته‌های پراکنده گرد آمده‌اید؟ برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید، من با او بیعت کرده‌ام. پس از سخنان عمر، عثمان بن عفان و کسانی که از بنی‌امیه بودند با ابوبکر بیعت کردند. همچنین سعد و عبدالرحمن و آنانی که با این دو هم‌عقیده بودند.<ref>س</ref>|تراز=چپ
{{جعبه نقل قول|ابن قتیبه در [[الامامة و السیاسة]]:{{سخ}}بنی‌امیه در گرد عثمان بودند، بنی‌زهره بر گرد سعد و عبدالرحمن بن عوف. آنان همگی در مسجد بزرگ گرد آمده بودند، هنگامی که ابوبکر و ابوعبیده به طرف آنان آمدند و مردم با ابوبکر بیعت کرده بودند، عمر به آنانی که در مسجد گرد آمده بودند گفت: چه شده است که شما در دسته‌های پراکنده گرد آمده‌اید؟ برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید، من با او بیعت کرده‌ام. پس از سخنان عمر، عثمان بن عفان و کسانی که از بنی‌امیه بودند با ابوبکر بیعت کردند. همچنین سعد و عبدالرحمن و آنانی که با این دو هم‌عقیده بودند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۱.</ref>|تراز=چپ
  |عرض=25%}}
  |عرض=25%}}
*'''ابوسفیان''' که توسط پیامبر برای کاری بیرون از مدینه فرستاده شده بود پس از ورود به مدینه و آگاهی از وفات پیامبر و بیعت سقیفه درباره واکنش علی(ع) و عباس بن عبدالمطب سؤال کرد. با اطلاع از خانه‌نشینی این دو نفر گفت: «به خدا سوگند، اگر برای ایشان زنده بمانم، پایشان را بر فراز بلندی رسانم.» وی اضافه کرد: «من گرد و غباری می‌بینم که جز بارش خون، چیزی آن را فرو ننشاند.»<ref> جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبه نینوی الحدیثه، ص۳۷.</ref> به گزارش منابع، ابوسفیان با ورود به مدینه اشعاری در حمایت از جانشینی علی(ع) و نیز در نکوهش ابوبکر و عمر خوانده است.<ref> ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیة‌الله المرعشی، ج۶، ص۱۷.</ref> {{یادداشت|برخی ابیات اشعار ابوسفیان:
*'''ابوسفیان''' که توسط پیامبر برای کاری بیرون از مدینه فرستاده شده بود پس از ورود به مدینه و آگاهی از وفات پیامبر و بیعت سقیفه درباره واکنش علی(ع) و عباس بن عبدالمطب سؤال کرد. با اطلاع از خانه‌نشینی این دو نفر گفت: «به خدا سوگند، اگر برای ایشان زنده بمانم، پایشان را بر فراز بلندی رسانم.» وی اضافه کرد: «من گرد و غباری می‌بینم که جز بارش خون، چیزی آن را فرو ننشاند.»<ref> جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبه نینوی الحدیثه، ص۳۷.</ref> به گزارش منابع، ابوسفیان با ورود به مدینه اشعاری در حمایت از جانشینی علی(ع) و نیز در نکوهش ابوبکر و عمر خوانده است.<ref> ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیة‌الله المرعشی، ج۶، ص۱۷.</ref> {{یادداشت|برخی ابیات اشعار ابوسفیان:
خط ۷۸: خط ۷۸:
*'''معاویة بن ابی‌سفیان''' در نامه‌ای به [[محمد بن ابی‌بکر]] (در سال‌ها پس از واقعه سقیفه)، گفته است: «... پدر تو و فاروقش عمر، اولین کسانی بودند که حق علی(ع) را غصب کردند و با وی مخالفت نمودند. این دو، دست اتفاق به یکدیگر دادند؛ سپس علی(ع) را به بیعت خود خواندند. چون علی(ع) خودداری کرد و استنکاف ورزید، تصمیم‌هایی ناروا گرفتند و اندیشه‌هایی خطرناک درباره او نمودند تا در نتیجه علی با آنان بیعت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیة‌الله مرعشی النجفی، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref>
*'''معاویة بن ابی‌سفیان''' در نامه‌ای به [[محمد بن ابی‌بکر]] (در سال‌ها پس از واقعه سقیفه)، گفته است: «... پدر تو و فاروقش عمر، اولین کسانی بودند که حق علی(ع) را غصب کردند و با وی مخالفت نمودند. این دو، دست اتفاق به یکدیگر دادند؛ سپس علی(ع) را به بیعت خود خواندند. چون علی(ع) خودداری کرد و استنکاف ورزید، تصمیم‌هایی ناروا گرفتند و اندیشه‌هایی خطرناک درباره او نمودند تا در نتیجه علی با آنان بیعت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیة‌الله مرعشی النجفی، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref>


همچنین در هنگام بیعت گرفتن برای ابوبکر در مسجد، [[بنی‌امیه]] بر گرد [[عثمان بن عفان|عثمان]] جمع شده بودند و [[بنی‌زهره]] از طوایف [[قبیله قریش|قریش]] هم بر انتخاب [[عبدالرحمن بن عوف]] و یا [[سعد بن ابی‌وقاص|سعد]] هم‌نظر بودند که با تلاش‌های [[عمر بن خطاب|عمر]] حاضر به بیعت با ابوبکر شدند.<ref>س</ref>
همچنین در هنگام بیعت گرفتن برای ابوبکر در مسجد، [[بنی‌امیه]] بر گرد [[عثمان بن عفان|عثمان]] جمع شده بودند و [[بنی‌زهره]] از طوایف [[قبیله قریش|قریش]] هم بر انتخاب [[عبدالرحمن بن عوف]] و یا [[سعد بن ابی‌وقاص|سعد]] هم‌نظر بودند که با تلاش‌های [[عمر بن خطاب|عمر]] حاضر به بیعت با ابوبکر شدند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۸.</ref>


==واکنش علی(ع)==
==واکنش علی(ع)==
confirmed، protected، templateeditor
۲۷۴

ویرایش