پرش به محتوا

بکتاشیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ مهٔ ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''بکتاشیه''' یکی از طریقه های بزرگ [[صوفیه]] است که در [[آسیای صغیر]] و منطقه [[بالکان]] پیروان بسیاری دارد. بکتاشیان خود را مسلمان و [[شیعه]] می دانند آنان به [[توحید|وحدانیت]] خدا، [[نبوت]] [[محمد(ص)]] و [[ولایت]] [[علی(ع)]] معتقدند. اما این سه را در [[تثلیث|تثلیثی]] شبیه به تثلیث مسیحی می نگرند. غالب منابع تحقیق درباره بکتاشیان به عدم التزام آنان به احکام [[شریعت]] و ترک [[نماز|نمازهای]] یومیه [[روزه]] [[رمضان]] و سایر عبادات، اشاره کرده اند. این امر، یکی از وجوه اختلاف این طریقه با [[شیعه اثنی عشری]] است.
'''بکتاشیه''' یکی از طریقه های بزرگ [[صوفیه]] است که در [[آسیای صغیر]] و منطقه [[بالکان]] پیروان بسیاری دارد. بکتاشیان خود را مسلمان و [[شیعه]] می دانند آنان به [[توحید|وحدانیت]] خدا، [[نبوت]] [[محمد(ص)]] و [[ولایت]] [[علی(ع)]] معتقدند. اما این سه را در [[تثلیث|تثلیثی]] شبیه به تثلیث مسیحی می نگرند. غالب منابع تحقیق درباره بکتاشیان به عدم التزام آنان به احکام [[شریعت]] و ترک [[نماز|نمازهای]] یومیه [[روزه]] [[رمضان]] و سایر عبادات، اشاره کرده اند. این امر، یکی از وجوه اختلاف این طریقه با [[شیعه اثنی عشری]] است.
==تاریخ شکل گیری==
==تاریخ شکل گیری==
===بنیانگذار===
===بنیانگذار===
تاریخ طریقه بکتاشیه به شخصی به نام [[حاجی بکتاش ولی]] باز می گردد که زندگی او در منابع مختلف آمیخته با افسانه ها و حکایت های اغراق آمیز است. درباره او آنچه می توان گفت آن است که وی ظاهرا از جمله [[صوفی|صوفیان]] [[ترکمن]] خراسانی معروف به «بابا» بود که از پیروان [[احمد یسوری]] بودند، و در سده 6 ق/12م همراه با موج مهاجران ترکمنی از شرق به [[آسیای صغیر]] آمدند. حاجی بکتاش پس از مسافرتهایی به نقاط مختلف این سرزمین، سرانجام در روستایی در نزدیکی [[قیرشهر]] ساکن شد و به تدریج در میان قبایل ترکمن اطراف پیروانی یافت وی با افزوده شدن بر شمار مریدانش، اندک اندک طریقه ای با اعتقادات ویژه بنیاد نهاد که در ابتدا دارای آئین های ساده ای چون استفاده از شمع در مراسم، یک وعده غدای آئینی، مجلس سماع و نیز تراشیدن موی سر، پوشیدن کلاه «الفی تاج» و [[تکبیر]] گفتن در مراسم پذیرش تازه واردان بود. اما در سده های بعد این آئیین ها، صورت منسجم تر و مفصل تری یافت.
 
تاریخ طریقه بکتاشیه به شخصی به نام [[حاجی بکتاش ولی]] باز می‌گردد که زندگی او در منابع مختلف آمیخته با افسانه‌ها و حکایت‌های اغراق آمیز است. درباره او آنچه می‌توان گفت آن است که وی ظاهرا از جمله [[صوفی|صوفیان]] [[ترکمن]] خراسانی معروف به «‌بابا‌» بود که از پیروان [[احمد یسوری]] بودند، و در سده ۶ ق/۱۲م همراه با موج مهاجران ترکمنی از شرق به [[آسیای صغیر]] آمدند. حاجی بکتاش پس از مسافرتهایی به نقاط مختلف این سرزمین، سرانجام در روستایی در نزدیکی [[قیرشهر]] ساکن شد و به تدریج در میان قبایل ترکمن اطراف پیروانی یافت وی با افزوده شدن بر شمار مریدانش، اندک اندک طریقه‌ای با اعتقادات ویژه بنیاد نهاد که در ابتدا دارای آئین‌های ساده‌ای چون استفاده از شمع در مراسم، یک وعده غذای آئینی، مجلس سماع و نیز تراشیدن موی سر، پوشیدن کلاه «‌الفی تاج‌» و [[تکبیر]] گفتن در مراسم پذیرش تازه واردان بود. اما در سده‌های بعد این آئیین‌ها، صورت منسجم‌تر و مفصل تری یافت.


'''ساری صالتق'''
'''ساری صالتق'''


جریان تحول طریقه بکتاشیه در دو سده پس از مرگ حاجی بکتاش و پیش از مطرح شدن نام [[بالیم سلطان]] چندان روشن نیست. اما این دوره از تاریخ این طریقه با نام دو تن یکی [[ساری صالتق]]، از مریدان حاجی بکتاش، و دیگری [[سیدعلی سلطان]] از «ابدالان» پیوند خورده است. ساری صالتق شخصیتی تاریخی داشته و ظاهرا یکی از درویشان مبلّغی بوده است که حاجی بکتاش به نقاط مختلف می فرستاده است.
جریان تحول طریقه بکتاشیه در دو سده پس از مرگ حاجی بکتاش و پیش از مطرح شدن نام [[بالیم سلطان]] چندان روشن نیست. اما این دوره از تاریخ این طریقه با نام دو تن یکی [[ساری صالتق]]، از مریدان حاجی بکتاش، و دیگری [[سیدعلی سلطان]] از «‌ابدالان‌» پیوند خورده است. ساری صالتق شخصیتی تاریخی داشته و ظاهرا یکی از درویشان مبلّغی بوده است که حاجی بکتاش به نقاط مختلف می‌فرستاده است.


'''بالیم سلطان'''
'''بالیم سلطان'''


[[بالیم سلطان]] خاستگاه [[مسیحیت|مسیحی]] داشته است و اهمیت وی در طریقه بکتاشیه چنان است که وی پس از حاجی بکتاش به «پیرثانی» مشهور شده است. بالیم سلطان طریقت بکتاشیه را سامان بخشید وآیین های جدیدی آورد و سلسله مراتبی در طریقه بکتاشیه بنیان نهاد که پس از او ساختار این طریقه بر اساس آن شکل گرفت.<ref>ر.ک: ه د، بالیم خان</ref>
[[بالیم سلطان]] خاستگاه [[مسیحیت|مسیحی]] داشته است و اهمیت وی در طریقه بکتاشیه چنان است که وی پس از حاجی بکتاش به «‌پیرثانی‌» مشهور شده است. بالیم سلطان طریقت بکتاشیه را سامان بخشید وآیین‌های جدیدی آورد و سلسله مراتبی در طریقه بکتاشیه بنیان نهاد که پس از او ساختار این طریقه بر اساس آن شکل گرفت.<ref>ر.ک: ه د، بالیم خان</ref>
اندکی پس از درگذشت بالیم سلطان، به تدریج عقاید شیعی افراطی در میان بکتاشیه پذیرفته شد و این طریقه هر چه بیشتر با اعتقاداد [[اهل سنت|اهل تسنن]] رایج در محیط پیرامون خود فاصله گرفت. و نیز در حدود همین زمان بکتاشیان با آموزه های [[حروفیه]] که ظاهرا توسط علی الاعلی(882ق/1477م) از شاگردان [[فضل الله حروفی]] (د796ق/1394م) به آناتولی وارد شده بود، آشنایی یافتند.
اندکی پس از درگذشت بالیم سلطان، به تدریج عقاید شیعی افراطی در میان بکتاشیه پذیرفته شد و این طریقه هر چه بیشتر با اعتقاداد [[اهل سنت|اهل تسنن]] رایج در محیط پیرامون خود فاصله گرفت. و نیز در حدود همین زمان بکتاشیان با آموزه‌های [[حروفیه]] که ظاهرا توسط علی الاعلی (۸۸۲ق/۱۴۷۷م) از شاگردان [[فضل الله حروفی]] (د۷۹۶ق/۱۳۹۴م) به آناتولی وارد شده بود، آشنایی یافتند.
 
===ارتباط با قزلباش ها===
===ارتباط با قزلباش ها===
از جمله موضوعات مهم در تحولات بعدی این طریقه ارتباط آن با [[قزلباش |قزلباش ها]] و [[ینی چری|ینی چریان]] است، در طول سده 10ق/16م قزلباش ها که [[شیعه]] و طرفدار [[صفویه|دولت صفوی]] بودند به تدریج در میان بکتاشیان جای گرفتند و با آن درآمیختند. در این دوره، طریقه بکتاشیه ظاهرا به تشویق [[امپراتوری عثمانی|دولت عثمانی]] نقش واسطه ای میان حکومت و طوایف قزلباش که با قیام های خود، حکومت را دچار مشکل ساخته بودند ایفا می کرد. چون دولت عثمانی با نظارت بر بکتاشیان می توانست قزلباش ها را نیز زیر نظر داشته باشد و از قیام های پی در پی آنان جلوگیری کند. جذب قزلباش ها در طریقه بکتاشیه، خود از جمله عوامل موثر در پذیرش عقاید شیعی در این طریقه بوده است.<ref>اینالجیک، ص 195؛ تریمینگام، ص 83ـ82؛ ایرانیکا، IV/120</ref>
از جمله موضوعات مهم در تحولات بعدی این طریقه ارتباط آن با [[قزلباش |قزلباش ها]] و [[ینی چری|ینی چریان]] است، در طول سده 10ق/16م قزلباش ها که [[شیعه]] و طرفدار [[صفویه|دولت صفوی]] بودند به تدریج در میان بکتاشیان جای گرفتند و با آن درآمیختند. در این دوره، طریقه بکتاشیه ظاهرا به تشویق [[امپراتوری عثمانی|دولت عثمانی]] نقش واسطه ای میان حکومت و طوایف قزلباش که با قیام های خود، حکومت را دچار مشکل ساخته بودند ایفا می کرد. چون دولت عثمانی با نظارت بر بکتاشیان می توانست قزلباش ها را نیز زیر نظر داشته باشد و از قیام های پی در پی آنان جلوگیری کند. جذب قزلباش ها در طریقه بکتاشیه، خود از جمله عوامل موثر در پذیرش عقاید شیعی در این طریقه بوده است.<ref>اینالجیک، ص 195؛ تریمینگام، ص 83ـ82؛ ایرانیکا، IV/120</ref>
===ارتباط با ینی چریان===
===ارتباط با ینی چریان===
کاربر ناشناس