پرش به محتوا

عدل الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳
خط ۲۹: خط ۲۹:


== مفهوم‌شناسی عدل==
== مفهوم‌شناسی عدل==
در روایتی [[امام علی(ع)‌]] عدل را چنین تفسیر کرده که به [[خداوند]] اتهام نزنیم.<ref>سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۸، حکمت ۴۷۰.</ref> [[ابن ابی‌الحدید]] شارح [[نهج البلاغه]] معنای کلام امام علی(ع) را در این دانسته که به [[جبر]] اعتقاد پیدا نکنیم تا معتقد شویم خدواند ما را بر عمل قبیح مجبور کرده و به جهت عمل بر آن ما را مؤاخذه می‌کند. به خداوند اتهام نزنیم که [[تکلیف مالایطاق]] کند و ....<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۲۰، ص۲۲۸.</ref>ابن‌میثم بحرانی نیز در شرح این جمله گفته که منظور اعتقاد به جریان عدل در تمام  کارها و سخنان خداوند است و از لوازم این اعتقاد این است که به خداوند تهمت مجبور ساختن بندگانش بر کارهای قبیح و کیفر دادن بر آنها زده نشود. <ref>بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۶۵.</ref>  [[امام صادق(ع)]] نیز عدل خداوند را چنین توضیح می‌دهد كه چیزهایى را كه خداوند در مورد آن تو را سرزنش كرده است، به او نسبت ندهى.<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۹۶.</ref>
در روایتی [[امام علی(ع)‌]] عدل را چنین تفسیر کرده که به [[خداوند]] اتهام نزنیم.<ref>سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۵۵۸، حکمت ۴۷۰.</ref> [[ابن ابی‌الحدید]] شارح [[نهج البلاغه]] معنای کلام امام علی(ع) را در این دانسته که به [[جبر]] اعتقاد پیدا نکنیم تا معتقد شویم خدواند ما را بر عمل قبیح مجبور کرده و به جهت عمل بر آن ما را مؤاخذه می‌کند. به خداوند اتهام نزنیم که [[تکلیف مالایطاق]] کند و ....<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۲۰، ص۲۲۸.</ref>[[ابن‌میثم بحرانی]] نیز در شرح این جمله گفته که منظور اعتقاد به جریان عدل در تمام  کارها و سخنان خداوند است و از لوازم این اعتقاد این است که به خداوند تهمت مجبور ساختن بندگانش بر کارهای قبیح و کیفر دادن بر آنها زده نشود. <ref>بحرانی، شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۶۵.</ref>  [[امام صادق(ع)]] نیز عدل خداوند را چنین توضیح می‌دهد كه چیزهایى را كه خداوند در مورد آن تو را سرزنش كرده است، به او نسبت ندهى.<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۹۶.</ref>
=== در اصطلاح متکلمان===
=== در اصطلاح متکلمان===
عدل را در مقابل ظلم دانسته‌اند.<ref>سید مرتضی، انقاذ البشر من الجبر و القدر، ۱۹۳۵م، ص۳۹.</ref>ولی تعریف آن در آثار عالمان مسلمان یک‌گونه نیست و به دلیل تعدد معنای لغوی و نیز اختلاف در ملاک حقیقت عدالت، چند تعریف کلی درباره عدل ارائه شده است.<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۲۹.</ref> بنابر گفته [[محمدحسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]] پژوهشگر علم کلام، این تعریف‌ها عبارتند از: توازن و استقامت،<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۲۹.</ref> تساوی و نفی تبعیض،<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۳۰.</ref> اعطا و رعایت حق مستحق<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۳۱.</ref> و افاضه بر حسب استعداد و قابلیت.<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۳۷.</ref> این تعریف‌ها با عبارات دیگری مثل «قراردادن هر چیزی در جای خود»،<ref>مکارم شیرازی، دروس فی العقائد الإسلامیة، ۱۳۸۵ش، ص۶۹.</ref> «حق هر شخصی را به او دادن»<ref>خرازی، بدایة المعارف الإلهیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۷.</ref> و «مراعات حقوق دیگران» <ref>مکارم شیرازی، دروس فی العقائد الإسلامیة، ۱۳۸۵ش، ص۷۰.</ref> نیز مطرح شده‌اند.
عدل را در مقابل ظلم دانسته‌اند.<ref>سید مرتضی، انقاذ البشر من الجبر و القدر، ۱۹۳۵م، ص۳۹.</ref>ولی تعریف آن در آثار عالمان مسلمان یک‌گونه نیست و به دلیل تعدد معنای لغوی و نیز اختلاف در ملاک حقیقت عدالت، چند تعریف کلی درباره عدل ارائه شده است.<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۲۹.</ref> بنابر گفته [[محمدحسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی]] پژوهشگر علم کلام، این تعریف‌ها عبارتند از: توازن و استقامت،<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۲۹.</ref> تساوی و نفی تبعیض،<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۳۰.</ref> اعطا و رعایت حق مستحق<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۳۱.</ref> و افاضه بر حسب استعداد و قابلیت.<ref>قدردان، عدل الهی، چاپ اول، ص۳۷.</ref> این تعریف‌ها با عبارات دیگری مثل «قراردادن هر چیزی در جای خود»،<ref>مکارم شیرازی، دروس فی العقائد الإسلامیة، ۱۳۸۵ش، ص۶۹.</ref> «حق هر شخصی را به او دادن»<ref>خرازی، بدایة المعارف الإلهیة، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۹۷.</ref> و «مراعات حقوق دیگران» <ref>مکارم شیرازی، دروس فی العقائد الإسلامیة، ۱۳۸۵ش، ص۷۰.</ref> نیز مطرح شده‌اند.
۱۸٬۴۱۲

ویرایش