Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۴۱
ویرایش
(الگوی ویرایش) |
(ویرایش کامل؛ تغییر ساختار،اضافه کردن مطالب مختلف، استناد به کتب تاریخی و ...) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات جنگ | {{جعبه اطلاعات جنگ | ||
| جنگ = جنگ قادسیه|فتح قادسیه | | جنگ = جنگ قادسیه|فتح قادسیه | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
'''فَتح قادسیّه''' یا '''جَنگ قادسیّه'''، جنگی که میان سپاهی از [[مسلمانان]] به فرماندهی [[سعد بن ابیوقاص]] و سپاهی از دولت ساسانی به فرماندهی رستم فرخزاد، در [[سال ۱۴ قمری]] رخ داد و به تجزیه دولت ساسانی انجامید و مقدمات نابودی سلسله ساسانی را فراهم ساخت. | '''فَتح قادسیّه''' یا '''جَنگ قادسیّه'''، جنگی که میان سپاهی از [[مسلمانان]] به فرماندهی [[سعد بن ابیوقاص]] و سپاهی از دولت ساسانی به فرماندهی رستم فرخزاد، در [[سال ۱۴ قمری]] رخ داد و به تجزیه دولت ساسانی انجامید و مقدمات نابودی سلسله ساسانی را فراهم ساخت. این جنگ چهار روز طول کشید. درباره شمار سربازان دو طرف جنگ، اختلافات فراوانی در منابع تاریخی دیده میشود که بین ۲۰ هزار نفر تا ۱۲۰ هزار نفر نوسان دارد. [[عمر بن خطاب]] خلیفه دوم مسلمانان، در ابتدا خود را فرمانده جنگ قادسیه خواند، اما در پی توصیه [[امام علی (ع)]] در [[مدینه]] ماند. | ||
==اطلاعات کلی== | ==اطلاعات کلی== | ||
[[پرونده:تصویر جنگ قادسیه در شاهنامه فردوسی.jpg|200px|بندانگشتی|تصویر جنگ قادسیه در شاهنامه فردوسی.]] | |||
جنگ قادسیه که به اعتبار پیروزی مسلمانان در آن، فتح قادسیه خوانده میشود، میان سپاه مسلمانان و دولت ساسانی، از هفتم تا دهم [[رمضان]] ۱۴ هجری<ref>اصحابی دامغانی، تاریخ انتشار تشیع در ایران، ۱۳۵۰ش، ص۳۴-۳۵.</ref> روی داد. فرماندهی مسلمانان در این جنگ را [[سعد بن ابی وقاص]]<ref>یاقوت حموی، برگزیده مشترک یاقوت حموی، ص۱۴۱.</ref> و فرماندهی سپاه ساسانی را رستم فرخزاد بر عهده داشت.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۳۲.</ref> [[قادسیه]]، محل این جنگ، در ۱۵ فرسخی [[کوفه]] بوده است.<ref>یاقوت حموی، برگزیده مشترک یاقوت حموی، ص۱۴۱.</ref> | جنگ قادسیه که به اعتبار پیروزی مسلمانان در آن، فتح قادسیه خوانده میشود، میان سپاه مسلمانان و دولت ساسانی، از هفتم تا دهم [[رمضان]] ۱۴ هجری<ref>اصحابی دامغانی، تاریخ انتشار تشیع در ایران، ۱۳۵۰ش، ص۳۴-۳۵.</ref> روی داد. فرماندهی مسلمانان در این جنگ را [[سعد بن ابی وقاص]]<ref>یاقوت حموی، برگزیده مشترک یاقوت حموی، ص۱۴۱.</ref> و فرماندهی سپاه ساسانی را رستم فرخزاد بر عهده داشت.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۳۲.</ref> [[قادسیه]]، محل این جنگ، در ۱۵ فرسخی [[کوفه]] بوده است.<ref>یاقوت حموی، برگزیده مشترک یاقوت حموی، ص۱۴۱.</ref> | ||
== فرماندهی خلیفه و مخالفت امام علی(ع)== | |||
[[عمر بن خطاب]]، خلیفه دوم مسلمانان، در ابتدا تصمیم داشت فرماندهی سپاه اسلام را بر عهده بگیرد.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۲۵. </ref> اما امام علی(ع) با این عمل مخالفت کرده و چنین استدلال کرد: «... خود به جبهه جنگ نرو، زيرا اگر از اینجا بیرون بروی، عرب از همه طرف پيمان با تو را میشکنند، تا جايى كه حفظ مرزهايى كه پشت سر گذاشتهاى براى تو از رفتن به كارزار مهمتر شود. (همچنین) اگر ايرانيها فردا تو را ببينند میگويند اين ريشه عرب است، اگر آن را قطع كنيد آسوده میشويد، و اين انديشه باعث میشود كه آنها در جنگ با تو و طمع در از بين بردنت حريصتر و سرسختتر شوند».<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه۱۴۶، ص۲۰۳.</ref> | |||
برخی از تاریخنگاران، توصیه به ماندن عمر در مدینه را از [[عبدالرحمن بن عوف]] دانستهاند.<ref>طبری، تاريخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۸۱.</ref> | |||
برخی نقل کردهاند که خلیفه در ابتدا فرماندهی سپاه را به امام علی(ع) پیشنهاد داد و ایشان از پذیرش این مسئولیت امتناع کرد.<ref>احمد عادل کمال، القادسية، ص۱۵.</ref> | |||
در هر صورت [[سعد بن ابی وقاص]] به فرماندهی سپاه مسلمانان منصوب شد.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۲۵. </ref> | |||
==پیش از نبرد== | |||
یزدگرد، پادشاه جوان ایران، رستم فرخزاد را فرمانده سپاه کرد و خواهان جنگ با اعراب شد. برخی از منابع، رستم را ارمنی دانستهاند.<ref>طبری، تاريخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۴۹۵.</ref> رستم معتقد بود همه سپاه به یکباره به جنگ نرود بلکه سپاهیان گروه گروه به جنگ بیایند اما یزدگرد این را نپسندید.<ref>ابن کثیر، البداية و النهاية، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۸.</ref> | |||
زرین کوب محقق معاصر، بیاعتقاد بودن رستم در شروع جنگ را چنین توصیف میکند: «رستم جنگ با اعراب را بیفائده و شاید موجب خطر میدید. او گمان میکرد اعراب از گرسنگی و تنگی و بیبرگی خود ناچار باز خواهند گشت. اندیشه داشت که اگر جنگ روی دهد و کار به مراد بر نیاید ضعف و پریشانی ملک آشکار خواهد شد».<ref>زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۳۶۸ش، ص ۳۱۹.</ref> | |||
===چهرههای مشهور=== | |||
بسیاری از صحابه از جمله بیش از هفتاد تن از حاضران در [[جنگ بدر]]، سیصد تن از حاضران در [[فتح مکه]]، و هفتصد تن از فرزندان [[صحابه پیامبر]]، در جنگ قادسیه شرکت کردند.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۲۸. </ref> | |||
با وجود همه اینها هیچ یک از صحابه معروف همچون افرادی که بعدها در [[شورای شش نفره]] تعیین خلافت قرار گرفتند و یا صحابه [[عشره مبشره]] که مورد اعتقاد اهل سنت است، جز خود «سعد بن ابیوقاص» در این نبرد حضور نداشتند. بنابر این با وجود صحابه و قبائل مختلف در این نبرد، هیچ یک از چهرههای طراز اول اسلام در نبرد قادسیه حضور نداشتهاند.{{مدرک}} | |||
===تعداد سپاهیان=== | |||
درباره شمار سربازان دو طرف جنگ، اختلافات فراوانی در منابع تاریخی وجود دارد.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۲۵. </ref> برخی مورخان معاصر از جمله ریچارد فرای و برتولد اشپولر معتقدند بزرگنماییهایی در گزارش تعداد سربازان صورت گرفته است.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۲۵. </ref> به اعتقاد ریچارد فرای، گزارشهای مبنی بر دو برابر بودن سپاه ایران و تصور جنگ نابرابر میان سپاه اسلام و سپاه ایران، نادرست است و تعداد سربازان هر کدام از دو طرف جنگ، حداکثر ۲۵ هزار تن بوده است.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۲۵. </ref> | |||
===گفتگوها=== | |||
خلیفه دوم به سعد دستور داده بود که فرستادههایی را به سمت سپاه دشمن فرستاده و آنها را دعوت کند که البته خلیفه این دعوت کردن را توهین و سرزنش برای سپاه دشمن میدانست.<ref>ابن کثیر، البداية و النهاية، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۸.</ref> | |||
در طرف مقابل، رستم نیز خواهان دانستن انگیزه اعراب بود و از آنها خواست که فرستادگانی را برایش بفرستند تا بتوانند گفتگو کنند.<ref>ابن اثیر، الكامل، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۴۶۳.</ref> | |||
در نهایت افرادی از سپاه مسلمانان برای گفتگو به نزد رستم رفتند و منابع تاریخی برخی از این گفتگوها را نقل کردهاند: | |||
* مغیره بن شعبه به نزد رستم فرخزاد رفت. رستم: خداوند سلطنت ما را بزرگ کرد، ما را بزرگ امتها قرار داد و اهل زمین را در مقابل ما ذلیل کرد. در نگاه ما بر روی زمین کوچکتر از شما وجود نداشت ... چه شده به سمت سرزمین ما حمله کردید؟ اگر این از روی قحطی است؛ ما به شما کمک کرده و یاری میرسانیم، پس به سمت دیار خود برگردید. | |||
مغیره: آنچه در مورد سلطنت، رفاه، قدرتتان بر امتهای دیگر و شأن و جایگاه رفیعتان گفتید را اطلاع داریم. حال از الان خود به تو خبر میدهم. ما زندگی بدی داشتیم؛ قوی ما ضعیف را نابود میکرد، فرزندان خود را میکشتیم و بتها را می پرستیدیم. در این حال خداوند پیامبری را برای ما مبعوث کرد. او ما را به توحید و عمل به کتاب خداوند دعوت کرد و ما نیز ایمان آورده و او را تصدیق کردیم. او به ما دستور داد مردم را به آنچه خداوند دستور داده دعوت کنیم. اگر دیگران پذیرفتند، برای آنها همان چیزی است که برای ما نیز وجود دارد و اگر ابا کند از او جزیه میخواهیم و اگر از این نیز اباء کرد با او میجنگیم. با شما نیز چنین برخورد میکنیم. | |||
<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> | |||
* ربعی بن عامر به نزد رستم آمده و چنین گفت: خداوند ما را مسئول کرد تا دیگران را از عبادت بندهها به سمت عبادت خداوند دعوت کنیم و از سختی دنیا به آرامش آن و از ظلم ادیان به عدالت اسلام. پس ما را مسئول دعوت به دینش کرد. هر آنکس که دعوت ما را قبول کند، ما نیز از او قبول کرده و رهایش میکنیم ولی آنکه نپذیرد، با او خواهیم جنگید تا وعده الهی محقق گردد. گفتند: وعده الهی چیست؟ ربعی گفت: بهشت، پاداش کسی است که در جنگ با غیر مسلمانان کشته شود و پیروزی نیز برای کسی است که باقی میماند.<ref>ابن کثیر، البداية و النهاية، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۹-۴۰.</ref> | |||
==نبرد== | |||
پس از گذشت حدود چهار ماه، دو سپاه تصمیم به جنگ گرفتند. سعد به جهت مریضی که داشت در میدان حاضر نشد و از دور سپاه را فرماندهی میکرد و خالد بن عرفطه را در میدان به عنوان نماینده خود قرار داد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۱.</ref> | |||
جنگ قادسیه چهار روز طول کشید. این چهار روز هر یک به نامی ویژه مشخص شده: ارماث، اغواث، عماس، (لیله الهریر<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۷۶.</ref>) قادسیه.<ref>جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۱۱۶</ref> | |||
در روز چهارم که باد سهمگینی نیز بر علیه سپاه ایرانیان میوزید، رستم فرمانده سپاه ایران کشته شد و سپاه ایران شکست خورد.<ref>ابن کثیر، البداية و النهاية، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۴.</ref> | |||
==نتایج== | ==نتایج== | ||
نبرد قادسیه از این جهت اهمیت بسیار زیادی دارد که آغازی برای فتح ایران توسط مسلمانان و پایان یکی از بزرگترین حکومتهای ایرانی به لحاظ نظامی و سیاسی و همچنین آغازِ پایان قدرت دین زردشتی بوده است.<ref>احمد عادل کمال، القادسية، ص۲۴۳.</ref> | |||
نبرد قادسیه با پیروزی مسلمانان و شکست تلخ ایرانیها پایان یافت. اما جزيیات آن همیشه مورد نقد و نظر بوده است. بسیاری از محققان و غیر محققان عربی و فارسی با رویکردی جانبدارانه به این مسئله نگاه کردهاند و حتی مورخان قدیم که عموما عربزبان بودهاند نیز اغراقهای بسیاری در آن آوردهاند.<ref>برای اطلاعات بیشتر ر.ک: زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۳۶۸ش،ص۳۲۰.</ref> | |||
پس از جنگ قادسیه و پیروزی مسلمانان، دولت ساسانی تجزیه شد، اما به طور کامل نابود نگردید.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۳۲. </ref> با این حال، تاریخنگاران معتقدند [[جنگ ذوقار]] که پیش از جنگ قادسیه بود و [[جنگ نهاوند]] که پس از آن بود، دولت ساسانی را به طور کامل از میان بردند و تاریخ ایران را به دوران پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیم کردند.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۳۲. </ref> | پس از جنگ قادسیه و پیروزی مسلمانان، دولت ساسانی تجزیه شد، اما به طور کامل نابود نگردید.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۳۲. </ref> با این حال، تاریخنگاران معتقدند [[جنگ ذوقار]] که پیش از جنگ قادسیه بود و [[جنگ نهاوند]] که پس از آن بود، دولت ساسانی را به طور کامل از میان بردند و تاریخ ایران را به دوران پیش از اسلام و پس از اسلام تقسیم کردند.<ref>محمودآبادی، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، ص۳۲. </ref> | ||
[[پرونده:شمشیرهای قادسیه.jpg|200px|بندانگشتی|طاق شمشیرهای قادسیه]] | |||
در این جنگ، پرچم ایران که درفش کاویانی خوانده میشد و حاوی جواهرات فراوانی بود، به دست مسلمانان افتاد.<ref>سایکس، تاریخ ایران، ۱۳۸۰ش، ص۶۸۸.</ref> | |||
در این جنگ، | ===قادسیه صدام=== | ||
[[پرونده:کلاهخود پنج هزار سرباز ایرانی در طاق شمشیرهای قادسیه.jpg|150px|بندانگشتی|کلاهخود پنج هزار سرباز ایرانی در طاق شمشیرهای قادسیه بغداد]] | |||
نبرد قادسیه که در واقع جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان بود، تبدیل به نماد جنگ عرب و ایران گشت و برخی از اعراب تلاش میکردند با یادآوری این جنگ، به پیروزی در آن فخر بفروشند. مهمترین فرد از این گروه صدام حسین بود که خود را سردار قادسیه نامید و جنگ عراق و ایران را نیز نبرد قادسیه خواند<ref>[http://tarikhirani.ir/Modules/files/Phtml/files.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=35&filesId=334 شیرین افشار، فرار از قرارداد الجزایر و شعار قادسیه معاصر، سایت تاریخ ایرانی]</ref> و در اواخر جنگ میدانی در مرکز بغداد درست کرد که به «شمشیرهای قادسیه» و «دستهای پیروز» نامید و کلاهخود پنج هزار سرباز ایرانی را نیز در آنجا قرار داد.<ref>[http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1914181/%D8%AD%D8%B0%D9%81+%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86+%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D8%A8%D8%BA%D8%AF%D8%A7%D8%AF%2B%D8%B9%DA%A9%D8%B3.html حذف نمادهای ایران ستیزی در بغداد، سایت دیپلماسی ایرانی.]</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، دار صادر، بیروت، ۱۳۸۵ق. | |||
* ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق: عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، دار الکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | |||
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق. | |||
* [https://archive.org/stream/mataya1_web/%D8%A5%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%AD%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A%D8%A9%20-%D8%A7%D9%84%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B3%D9%8A%D8%A9#page/n3/mode/2up احمد عادل کمال، القادسیه، بیروت، دارالنفاس، ۱۳۹۳ق.] | |||
*اصحابی دامغانی، محمد، تاریخ انتشار تشیع در ایران، قم، چاپخانه پیروز، ۱۳۵۰ش. | *اصحابی دامغانی، محمد، تاریخ انتشار تشیع در ایران، قم، چاپخانه پیروز، ۱۳۵۰ش. | ||
* جعفریان، رسول، تاریخ خلفاء، قم، دلیل ما، ۱۳۸۰ش. | |||
* دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش. | |||
* [http://tarikhirani.ir/ سایت تاریخ ایرانی] | |||
*سایکس، سر پرسی مولزورث، تاریخ ایران، ترجمه فخرداعی گیلانی، تهران، افسون، ۱۳۸۰ش. | *سایکس، سر پرسی مولزورث، تاریخ ایران، ترجمه فخرداعی گیلانی، تهران، افسون، ۱۳۸۰ش. | ||
* شریف رضی، نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق. | * شریف رضی، نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق. | ||
* زرین کوب، عبدالحسین، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۸ش. | |||
* طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش. | |||
*محمودآبادی، اصغر، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، در مجله تاریخ اسلام، ش۳۰۷، پاییز ۱۳۸۰ش. | *محمودآبادی، اصغر، «تاریخنگاران و رویداد قادسیه»، در مجله تاریخ اسلام، ش۳۰۷، پاییز ۱۳۸۰ش. | ||
*یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، برگزیده مشترک یاقوت حموی، ترجمه پروین گنابادی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش. | *یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، برگزیده مشترک یاقوت حموی، ترجمه پروین گنابادی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش. |