۱۶٬۷۱۴
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (افزایش شناسه) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
'''سُکَینِه دختر امام حسین(ع)''' | '''سُکَینِه دختر امام حسین(ع)''' از [[اسیران کربلا]]. | ||
سکینه در [[واقعه کربلا]] حضور داشت و پس از شهادت پدرش با [[کاروان اسیران]] به [[کوفه]] و [[شام]] به اسارت برده شد.<br /> | |||
او از پدرش روایت نقل کرده است. بر اساس گزارشات تاریخی سکینه اشعار برخی از شاعران عرب را داوری میکرده و اشعاری در رثای [[امام حسین (ع)]] سروده است. | او از پدرش روایت نقل کرده است. بر اساس گزارشات تاریخی سکینه اشعار برخی از شاعران عرب را داوری میکرده و اشعاری در رثای [[امام حسین (ع)]] سروده است. | ||
مورخان درباره ازدواج و زمان و مکان درگذشت سکینه اختلافنظر دارند. محل دفن او را در [[مدینه]]، [[مصر]] و [[دمشق]] گفتهاند. همچنین برخی از فقیهان شیعه از ازدواج او با [[مصعب بن زبیر]] برای جایز بودن ازدواج زنان شیعه با دیگر مسلمانان استفاده کردهاند. | مورخان درباره ازدواج و زمان و مکان درگذشت سکینه اختلافنظر دارند. محل دفن او را در [[مدینه]]، [[مصر]] و [[دمشق]] گفتهاند. همچنین برخی از فقیهان شیعه از ازدواج او با [[مصعب بن زبیر]] برای جایز بودن ازدواج زنان شیعه با دیگر مسلمانان استفاده کردهاند. <br /> | ||
در برخی منابع نسبتهایی همچون تغزل و شعرگویی به وی داده شده که آنان را ساخته مخالفان [[اهل بیت]] و همچنین ناشی خلط میان وی و سکینه بنت خالد دانستهاند. | |||
{{سوگواری محرم}} | {{سوگواری محرم}} | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
بر اساس گزارشات تاریخی تسلط سکینه بر ادبیات عرب به حدی بوده است که برخی از شاعران مانند [[فرزدق]]، جریر، کثیر، نصیب و جمیل برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به او ارائه میدادند تا مورد داوری قرار بگیرد.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۷۸.</ref> | بر اساس گزارشات تاریخی تسلط سکینه بر ادبیات عرب به حدی بوده است که برخی از شاعران مانند [[فرزدق]]، جریر، کثیر، نصیب و جمیل برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به او ارائه میدادند تا مورد داوری قرار بگیرد.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۷۸.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
در برخی منابع اهل سنت و کتابهای تاریخی مطالبی درباره سکینه دختر [[امام حسین (ع)]] مطرح شده که از طرف دیگر مورخان مورد مناقشه قرار گرفته شده است. [[ابوالفرج | در برخی منابع اهل سنت و کتابهای تاریخی مطالبی درباره سکینه دختر [[امام حسین (ع)]] مطرح شده که از طرف دیگر مورخان مورد مناقشه قرار گرفته شده است. [[ابوالفرج اصفهانی]] مدعی شده سکینه اهل تغزل و شعرگویی بوده است.<ref>اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۷۰، ۵۷۷-۵۷۸؛ ج۱۶، ص۳۷۴-۳۷۵، ۳۷۹-۳۸۰.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
ابوالفرج | ابوالفرج اصفهانی این روایت را از زبیر بن بکار که دشمنی او با [[بنیهاشم]] معروف بوده، نقل کرده است.<ref>الحلو، عقیله قریش آمنه بنت الحسین الملقبه بسکینه، ۱۳۸۲ش، ص۵۳-۵۵.</ref> همچنین در سلسله سند این روایات، عمر بن ابیبکر مؤملی وجود دارد که روایات او از نظر علمای [[اهل سنت]] مخدوش و ضعیف است.<ref>ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۱۰۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۳، ص۵۵۲.</ref>ابوالفرج اصفهانی نیز به این امر نیز اشاره کرده که مانند مجالسی که به سکینه بنت الحسین(ع) منتسب شده، توسط زنی اموی نیز برپا گردیده است.<ref>اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
درباره بسیاری از اشعار منتسب به سکینه بنت الحسین(ع) گفته شده، این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و مغازلاتش با عمر بن ابیربیعه شاعر، مشهور است و تشابه اسمی سکینه بنت الحسین (ع) با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابیربیعه باعث چنین نسبتهایی به سکینه دختر امام حسین(ع) شده است. از طرف دیگر بسیاری از اشعار و اجتماعاتی که منسوب به سکینه است اشعار و اجتماعاتی است که توسط عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر برگزار گردیده است.<ref>ابوالفرج | درباره بسیاری از اشعار منتسب به سکینه بنت الحسین(ع) گفته شده، این اشعار متعلق به سکینه بنت خالد بن مصعب زبیری است که ملاقاتها و مغازلاتش با عمر بن ابیربیعه شاعر، مشهور است و تشابه اسمی سکینه بنت الحسین (ع) با سکینه بنت خالد بن مصعب همسر عمر بن ابیربیعه باعث چنین نسبتهایی به سکینه دختر امام حسین(ع) شده است. از طرف دیگر بسیاری از اشعار و اجتماعاتی که منسوب به سکینه است اشعار و اجتماعاتی است که توسط عائشه دختر طلحة بن عبیدالله همسر مصعب بن زبیر برگزار گردیده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی ، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۸۱-۲۸۲.</ref> | ||
=== درگذشت === | === درگذشت === | ||
چگونگی وفات و محل دفن سکینه نیز مورد اختلاف مورخان بوده است. برخی از منابع تاریخی وفات سکینه را [[۵ | چگونگی وفات و محل دفن سکینه نیز مورد اختلاف مورخان بوده است. برخی از منابع تاریخی وفات سکینه را [[۵ ربیعالاول]] سال ۱۱۷ هجری قمری در زمان امارت خالد بن عبدالله بن حارث یا خالد بن عبد الملک در [[مدینه]] نقل کردهاند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۲۱۸؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۹۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۴م ج۲، ص۱۹۷؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۹۶۷م، ج۷، ص۱۰۷.</ref> بنا بر نقل این منابع، خالد بن عبدالله بر او [[نماز میت|نماز]] خواند و او را در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپردند. برخی نیز گفتهاند وقتی سکینه با اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان ازدواج کرد، از مدینه به طرف [[مصر]] حرکت کرده و در [[دمشق]] درگذشت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۹، ص۴۲۱</ref> از اینرو در [[قبرستان باب الصغیر|قبرستان باب الصغیر دمشق]]، قبری منسوب به سکینه وجود دارد. عدهای نیز گفتهاند پس از ازدواج با اصبغ بن عبدالعزیز به مصر رفته و در آنجا مدفون شده است. بقعهای در [[قاهره]] نیز به سکینه بنت الحسین منسوب است.<ref>خسروشاهی، اهل البیت فی مصر، ۱۴۲۷ق، ص۲۱۶</ref> | ||
== حضور در واقعه کربلا == | == حضور در واقعه کربلا == | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
|سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی|منک البکاء اذا الحمام دهانی | |سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی|منک البکاء اذا الحمام دهانی | ||
|لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة|مادام منی الروح فی جثمانی | |لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة|مادام منی الروح فی جثمانی | ||
|فاذا قتلت فانت اولی بالذی|تبکینه یا خیرة النسوان<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ موسوی المقرم، مقتل الحسین علیه السلام، ۱۹۷۹م، ص۲۷۷؛ قندوزی، ینابیع | |فاذا قتلت فانت اولی بالذی|تبکینه یا خیرة النسوان<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۹-۱۱۰؛ موسوی المقرم، مقتل الحسین علیه السلام، ۱۹۷۹م، ص۲۷۷؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۷۹.</ref> | ||
}} | }} | ||
{{وسط چین}}<small>ترجمه: ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.{{سخ}}تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.{{سخ}}ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.» | {{وسط چین}}<small>ترجمه: ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.{{سخ}}تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.{{سخ}}ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری.» | ||
</small>{{پایان}} | </small>{{پایان}} | ||
همچنین نقل شده که در روز [[محرم|یازدهم محرم]] به هنگام وداع اهل بیت (ع) با شهدا سکینه پس از سخنان عمهاش [[زینب(س)]] پیش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت اما | همچنین نقل شده که در روز [[محرم|یازدهم محرم]] به هنگام وداع اهل بیت (ع) با شهدا سکینه پس از سخنان عمهاش [[زینب(س)]] پیش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت اما[[لشکریان عمر بن سعد]] او را به زور از بدن پدرش جدا کردند.<ref>سید بن طاوس، اللهوف، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۴؛ بحرانی، العوالم الامام الحسین، ۱۴۰۷ق، ص۳۰۳.</ref> | ||
=== ایام اسارت === | === ایام اسارت === | ||
پس از [[واقعه عاشورا]]، سکینه همراه دیگر | پس از [[واقعه عاشورا]]، سکینه همراه دیگر [[اسیران کربلا]] به [[کوفه]] و [[شام]] برده شدند. [[سهل بن سعد ساعدی]] [[صحابه|صحابه پیامبر اسلام (ص)]] روایت شده که روز ورود اسرا به شام در [[دروازه ساعات]] دختری را دیدم که بر شتری بیمحمل سوار بود؛ او خود را سکینه دختر امام حسین(ع) معرفی کرد و از من خواست برای حفظ حرمت خاندان رسول خدا(ص) کاری کنم که نیزهداران سرهای [[شهدای کربلا]] را از اطراف اسیران دور کنند. سهل میگوید من با پرداخت مقداری دینار توانستم خواسته او را برآورده کنم.<ref>خوارزمی، مقتل الحسین علیه السلام، ۱۴۱۸ق، ص۶۰- ۶۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۲۷-۱۲۸؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۶؛ بحرانی، العوالم الامام الحسین، ۱۴۰۷ق، ص۳۹۵.</ref> در برخی از منابع تاریخی نیز خوابی از سکینه در دمشق نقل شده که در آن [[پیامبر اسلام (ص)]] همراه برخی از [[پیامبران]] و [[فاطمه زهراء (س)]] با همراهی عدهای از زنان بهشتی در حالی که پیراهن خونی امام حسین (ع) در دست مادرش بود به سمت [[کربلا]] میروند.<ref>ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
پس از پایان اسارت سکینه به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت؛ اما از | پس از پایان اسارت سکینه به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت؛ اما از زندگی او در [[مدینه]] تا زمان وفات، در منابع تاریخی گزارش چندانی در دست نیست و تنها به ذکر بعضی از مناظرات و مجالس علمی اکتفا شده است.<ref>اصفهانی، الاغانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۶، ص۳۶۲.</ref> | ||
== تکنگاری== | == تکنگاری== | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵م. | * ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵م. | ||
* ابن | * ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* ابن | * ابن صباغ، الفصول المهمه فی معرفة الائمه، تحقیق سامی الغریری، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق. | ||
* ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد، چاپخانه مجلس دائرة المعارف العثمانیه، ۱۹۷۳م. | * ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد، چاپخانه مجلس دائرة المعارف العثمانیه، ۱۹۷۳م. | ||
* ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۸۳م. | * ابن حزم، جمهرة انساب العرب، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۸۳م. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
* ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۶ق. | * ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان، قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۶ق. | ||
* ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر، ۱۴۰۴ق. | * ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر، ۱۴۰۴ق. | ||
* ابوالفرج الاصفهانی، علی بن الحسین، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق. | * ابوالفرج اصفهانی الاصفهانی، علی بن الحسین، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق. | ||
* ابوالفرج | * ابوالفرج اصفهانی، علی بن الحسین، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۹ق. | ||
* امین، محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۲۰. | * امین، محسن، اعیان الشیعه، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۲۰. | ||
* بحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین(ع)، تحقیق مدرسه الامام المهدی(عج)، قم، مدرسه الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۷ق. | * بحرانی، عبدالله، العوالم الامام الحسین(ع)، تحقیق مدرسه الامام المهدی(عج)، قم، مدرسه الامام المهدی(عج)، ۱۴۰۷ق. |
ویرایش