۱۶٬۳۶۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←توریه) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اخلاق-عمودی}} | {{اخلاق-عمودی}} | ||
'''دُروغ''' از رذائل اخلاقی به معنای گفتن سخن خلاف واقعیت است. دروغ از [[گناهان کبیره]] است که در [[قرآن]] و [[احادیث]] از آن نهی شده است. در احادیث، دروغ کلید همه بدیها و مایه نابودی [[ایمان]] معرفی شده است. دروغ گفتن [[حرام]] است اما در مواردی مجاز شمرده شده است که از جمله برای [[اصلاح ذات البین]] و حفظ جان و مال خود یا دیگری است. | '''دُروغ''' از رذائل اخلاقی به معنای گفتن سخن خلاف واقعیت است. دروغ از [[گناهان کبیره]] است که در [[قرآن]] و [[احادیث]] از آن نهی شده است. در احادیث، دروغ کلید همه بدیها و مایه نابودی [[ایمان]] معرفی شده است. دروغ گفتن [[حرام]] است اما در مواردی مجاز شمرده شده است که از جمله برای [[اصلاح ذات البین]] و حفظ جان و مال خود یا دیگری است. | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
== جایگاه و اهمیت== | == جایگاه و اهمیت== | ||
دروغگویی از بزرگترین رذایل اخلاقی،<ref>نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۳.</ref> زشتترین گناهان<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادات، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۳۳۲.</ref> و در برخی روایات کلید همه بدیها دانسته شده است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۲۶۳.</ref> به گفته [[ملا احمد نراقی]] در آیات و روایات زیادی به مذمت دروغ و دروغگویی اشاره شده است.<ref>نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۳.</ref> همچنین در کتابهای حدیثی<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۳۸-۳۴۳.</ref> و اخلاقی بابهای جداگانهای به دروغ اختصاص داده شده است. برای نمونه در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] در باب الکِذْب ۲۲ حدیث در مذمت دروغ نقل شده است.<ref> نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۳۸-۳۴۳.</ref> در قرآن دروغگو مستحق [[لعن]] و خشم پروردگار معرفی شده است.<ref> سوره نور، آیه ۷.</ref> و در کتابهای اخلاقی دروغ به عنوان یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادات، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۳۳۲-۳۳۸.</ref> | دروغگویی از بزرگترین رذایل اخلاقی،<ref>نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۳.</ref> زشتترین گناهان<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادات، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۳۳۲.</ref> و در برخی روایات کلید همه بدیها دانسته شده است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۲۶۳.</ref> به گفته [[ملا احمد نراقی]] در آیات و روایات زیادی به مذمت دروغ و دروغگویی اشاره شده است.<ref>نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۳.</ref> همچنین در کتابهای حدیثی<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۳۸-۳۴۳.</ref> و اخلاقی بابهای جداگانهای به دروغ اختصاص داده شده است. برای نمونه در کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]] در باب الکِذْب ۲۲ حدیث در مذمت دروغ نقل شده است.<ref> نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۳۸-۳۴۳.</ref> در قرآن دروغگو مستحق [[لعن]] و خشم پروردگار معرفی شده است.<ref> سوره نور، آیه ۷.</ref> و در کتابهای اخلاقی دروغ به عنوان یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعادات، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۳۳۲-۳۳۸.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[امام حسن عسکری(ع)]]: {{حدیث|جُعِلتِ الخَبائِثُ کُلها فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُها الکَذِبَ|ترجمه=تمام پلیدیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>مجلسی، بحار الانوار، ج۶۹، ص۲۶۳.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[امام حسن عسکری(ع)]]: {{حدیث|جُعِلتِ الخَبائِثُ کُلها فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُها الکَذِبَ|ترجمه=تمام پلیدیها در خانهای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۲۶۳.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
از دروغ در بابهای [[روزه]]، [[حج]]، [[معاملات]] و [[شهادت (فقه)|شهادت]] و [[قسم|قَسَم]] کتابهای فقهی نیز سخن به میان آمده است. برای نمونه دروغ بستن به خدا و پیامبر(ص) از [[مبطلات روزه]] است که در بحث احکام روزه از آن بحث میشود.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۴۹.</ref> همچنین دروغ گفتن از [[محرمات احرام|مُحَرَّمات اِحرام]] است که در مناسک حج از آن سخن گفته شده است و برای آن [[کفاره|کفارهای]] در نظر گرفته شده است.{{مدرک}} | از دروغ در بابهای [[روزه]]، [[حج]]، [[معاملات]] و [[شهادت (فقه)|شهادت]] و [[قسم|قَسَم]] کتابهای فقهی نیز سخن به میان آمده است. برای نمونه دروغ بستن به خدا و پیامبر(ص) از [[مبطلات روزه]] است که در بحث احکام روزه از آن بحث میشود.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۴۹.</ref> همچنین دروغ گفتن از [[محرمات احرام|مُحَرَّمات اِحرام]] است که در مناسک حج از آن سخن گفته شده است و برای آن [[کفاره|کفارهای]] در نظر گرفته شده است.{{مدرک}} | ||
خط ۲۴: | خط ۲۳: | ||
# گرفتار شدن به لعن ملائکه: [[پیامبر اکرم(ص)]] فرمود: «مؤمن هرگاه بدون عذر دروغی بگوید هفتاد هزار فرشته او را [[لعن|لعنت]] میکنند و بوی بدی از قلبش بیرون میآید که تا به [[عرش]] میرسد و خداوند به سبب این دروغ، گناه هفتاد [[زنا]] که کمترین آن زنای با مادر است را برای او مینویسد.»<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۲۶۳.</ref> | # گرفتار شدن به لعن ملائکه: [[پیامبر اکرم(ص)]] فرمود: «مؤمن هرگاه بدون عذر دروغی بگوید هفتاد هزار فرشته او را [[لعن|لعنت]] میکنند و بوی بدی از قلبش بیرون میآید که تا به [[عرش]] میرسد و خداوند به سبب این دروغ، گناه هفتاد [[زنا]] که کمترین آن زنای با مادر است را برای او مینویسد.»<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۲۶۳.</ref> | ||
همچنین بیآبرویی،<ref>محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۸۷.</ref> فقر<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۴۵۵.</ref> و فراموشی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۱، ح۱۵.</ref> از دیگر پیامدهای دروغگویی است که در روایات به آنها اشاره شده است. به گفته ملا احمد نرافی در معراج السعاده دروغگویی آدمی را خوار و بیاعتبار میکند و سبب ریختن آبروی او نزد مردم و باعث روسیاهیاش در دنیا و آخرت میشود.<ref> نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۳.</ref> | همچنین بیآبرویی،<ref> محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۸۷.</ref> فقر<ref>قمی، سفینة البحار، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۴۵۵.</ref> و فراموشی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۱، ح۱۵.</ref> از دیگر پیامدهای دروغگویی است که در روایات به آنها اشاره شده است. به گفته ملا احمد نرافی در معراج السعاده دروغگویی آدمی را خوار و بیاعتبار میکند و سبب ریختن آبروی او نزد مردم و باعث روسیاهیاش در دنیا و آخرت میشود.<ref> نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۳.</ref> | ||
==راهکار درمان دروغگویی== | ==راهکار درمان دروغگویی== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۵: | ||
==دروغهای جایز== | ==دروغهای جایز== | ||
{{اصلی|دروغ مصلحتآمیز}} | {{اصلی|دروغ مصلحتآمیز}} | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[امام علی(ع)]]: {{حدیث|لَا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَتْرُكَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ.|ترجمه=بنده مزه ایمان را نمیچشد تا اینکه دروغ شوخی و جدی را ترک کند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[امام علی(ع)]]: {{حدیث|لَا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَتْرُكَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ.|ترجمه=بنده مزه ایمان را نمیچشد تا اینکه دروغ شوخی و جدی را ترک کند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۰، ح۱۱.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
دروغ گفتن حرام است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الاعظم، ج۲، ص۱۱.</ref> با این حال در مواردی که فایده مهمی داشته باشد جایز و واجب شمرده شده است:<ref> نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۵.</ref> | دروغ گفتن حرام است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الاعظم، ج۲، ص۱۱.</ref> با این حال در مواردی که فایده مهمی داشته باشد جایز و واجب شمرده شده است:<ref> نراقی، معراج السعاده، هجرت، ص۵۷۵.</ref> | ||
*در حال ضرورت: در صورتی که ضرورت ([[اکره]] و [[اضطرار]]) اقتضا کند دروغ گفتن جایز است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الاعظم، ج۲، ص۲۱.</ref> مانند جایی که جان، مال خود یا دیگری در خطر باشد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الاعظم، ج۲، ص۲۱.</ref> | *در حال ضرورت: در صورتی که ضرورت ([[اکره]] و [[اضطرار]]) اقتضا کند دروغ گفتن جایز است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الاعظم، ج۲، ص۲۱.</ref> مانند جایی که جان، مال خود یا دیگری در خطر باشد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، تراث الشیخ الاعظم، ج۲، ص۲۱.</ref> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۱: | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل--> | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | ||
| شناسه= <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | | شناسه= <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص | ||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد |
ویرایش