جزیه: تفاوت میان نسخهها
←دلایل مشروعیت اخذ جزیه
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
* تفسیر اصطلاح عنید: برای تعبیر «عَنْیدٍ» در این آیه [[تفسیر|تفاسیر]] متعددی ذکر شده که برخی عبارتاند از: شرط بودن توانایی مالی اهل کتاب بر دادن جزیه، دریافت جزیه از سر قهر و غلبه و استیلا داشتن مؤمنان بر اهل کتاب، پرداختن بدون واسطه یا پرداختن نقدی (غیرنسیه)، اعتراف به لطفی که به آنها در قبول پرداخت جزیه شده و پرداختن آن با رضایت. <ref> رجوع کنید به جصّاص، ج ۳، ص ۹۸؛ ماوردی، ص ۲۲۷؛ قرطبی، ج ۴، جزء ۸، ص ۱۱۵؛ ابنقیم جوزیه، همانجا </ref> | * تفسیر اصطلاح عنید: برای تعبیر «عَنْیدٍ» در این آیه [[تفسیر|تفاسیر]] متعددی ذکر شده که برخی عبارتاند از: شرط بودن توانایی مالی اهل کتاب بر دادن جزیه، دریافت جزیه از سر قهر و غلبه و استیلا داشتن مؤمنان بر اهل کتاب، پرداختن بدون واسطه یا پرداختن نقدی (غیرنسیه)، اعتراف به لطفی که به آنها در قبول پرداخت جزیه شده و پرداختن آن با رضایت. <ref> رجوع کنید به جصّاص، ج ۳، ص ۹۸؛ ماوردی، ص ۲۲۷؛ قرطبی، ج ۴، جزء ۸، ص ۱۱۵؛ ابنقیم جوزیه، همانجا </ref> | ||
* مراداز صاغرون: مراد از «صاغِرون» در این آیه، که در لغت به معنای خوار و کوچک است، خضوع و سرسپردگی اهل ذمه در برابر حکومت اسلامی و التزامِ ایشان به احکام اسلام و پرهیز از کارهای مخالف با عقد ذمه ذکر شده است، <ref> رجوع کنید به ماوردی، همانجا؛ نجفی، ج ۲۱، ص ۲۴۷ـ ۲۴۸؛ طباطبائی، ج ۹، ص ۲۴۲؛ </ref> و طبق یک روایت از [[ امام صادق علیهالسلام |امام صادق (ع)]]، این وضع برای ذمی زمینهساز روی آوردن به اسلام است. <ref> رجوع کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۵۶۶ </ref> البته معانی دیگری نیز برای آن ذکر شده است، مانند گرفتن جزیه از ذمی با قهر و ذلیل کردن او، ایستاده بودن ذمی در حال پرداخت جزیه و نشسته بودن گیرنده جزیه و کشاندن ذمی با عُنف(درشتی و سختی) به محل دریافت جزیه، <ref> رجوع کنید به ابویوسف قاضی، ص ۱۲۳؛ طبرسی؛ زمخشری؛ ابنقیم جوزیه، همانجا؛ </ref> ولی این معانی را مخالف با مقتضای [[آیه|آیه]] و [[سیره پیامبر اکرم]] و صحابیان دانستهاند. <ref> رجوع کنید به ابوعبید، ص ۶۷ـ ۶۸؛ ابنقیم جوزیه، همان </ref> به طور کلی در یک قرارداد، تعهدات هر یک از دو طرف، پذیرش ذلت در برابر طرف دیگر تلقی نمیشود. <ref> عمید زنجانی، | * مراداز صاغرون: مراد از «صاغِرون» در این آیه، که در لغت به معنای خوار و کوچک است، خضوع و سرسپردگی اهل ذمه در برابر حکومت اسلامی و التزامِ ایشان به احکام اسلام و پرهیز از کارهای مخالف با عقد ذمه ذکر شده است، <ref> رجوع کنید به ماوردی، همانجا؛ نجفی، ج ۲۱، ص ۲۴۷ـ ۲۴۸؛ طباطبائی، ج ۹، ص ۲۴۲؛ </ref> و طبق یک روایت از [[ امام صادق علیهالسلام |امام صادق (ع)]]، این وضع برای ذمی زمینهساز روی آوردن به اسلام است. <ref> رجوع کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج ۳، ص ۵۶۶ </ref> البته معانی دیگری نیز برای آن ذکر شده است، مانند گرفتن جزیه از ذمی با قهر و ذلیل کردن او، ایستاده بودن ذمی در حال پرداخت جزیه و نشسته بودن گیرنده جزیه و کشاندن ذمی با عُنف(درشتی و سختی) به محل دریافت جزیه، <ref> رجوع کنید به ابویوسف قاضی، ص ۱۲۳؛ طبرسی؛ زمخشری؛ ابنقیم جوزیه، همانجا؛ </ref> ولی این معانی را مخالف با مقتضای [[آیه|آیه]] و [[سیره پیامبر اکرم]] و صحابیان دانستهاند. <ref> رجوع کنید به ابوعبید، ص ۶۷ـ ۶۸؛ ابنقیم جوزیه، همان </ref> به طور کلی در یک قرارداد، تعهدات هر یک از دو طرف، پذیرش ذلت در برابر طرف دیگر تلقی نمیشود. <ref> عمید زنجانی، حقوق اقلیت ها بر اساس قانون قرارداد ذمه</ref> | ||
* [[اجماع]] [[فقه|فقها]] و سنت نبوی: از دیگر دلایلِ مشروعیتِ اخذ جزیه، علاوه بر آیه مذکور، ادعای اجماع فقها <ref> طوسی، ۱۳۸۷، ج ۲، ص ۳۶؛ خطیب شربینی، ج ۴، ص ۲۴۲؛ </ref> و سنّت نبوی <ref> رجوع کنید به واقدی، ج ۳، ص ۱۰۳۱؛ ابوعبید، ص ۲۸ـ۲۹، ۳۰، ۳۳؛ بلاذری، ص ۷۸ـ۷۹؛ نجفی، ج ۲۱، ص ۲۲۸؛ </ref> است. | * [[اجماع]] [[فقه|فقها]] و سنت نبوی: از دیگر دلایلِ مشروعیتِ اخذ جزیه، علاوه بر آیه مذکور، ادعای اجماع فقها <ref> طوسی، ۱۳۸۷، ج ۲، ص ۳۶؛ خطیب شربینی، ج ۴، ص ۲۴۲؛ </ref> و سنّت نبوی <ref> رجوع کنید به واقدی، ج ۳، ص ۱۰۳۱؛ ابوعبید، ص ۲۸ـ۲۹، ۳۰، ۳۳؛ بلاذری، ص ۷۸ـ۷۹؛ نجفی، ج ۲۱، ص ۲۲۸؛ </ref> است. |