کاربر ناشناس
خلافت بنیامیه: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{خلافت بنی امیه}} | {{خلافت بنی امیه}} | ||
بنی امیه | '''سلسله بنی امیه''' با آغاز حکومت [[معاویه]] در [[سال ۴۱ هجری قمری|۴۱ قمری]] آغاز شد و در [[سال ۱۳۲ هجری قمری|۱۳۲ قمری]] با شکست [[مروان بن محمد]] به پایان رسید. در این سالها ۱۴ خلیفه بر ممالک اسلامی حکم راندند. پس از [[معاویه بن یزید]]، خلافت امویان از شاخه سفیانی به شاخه مروانی انتقال یافت. امویان با نبرد در مرزهای شرقی و مرزهای روم، گستره حکومت اسلامی را هر روز وسیعتر میکردند. سرکوب [[خوارج]] و [[شیعیان]] از سیاستهای مستمر امویان بود. بنی امیه بارها حرمت مقدسات اسلامی را شکستند. | ||
[[واقعه عاشورا]]، [[واقعه حره]]، قیام زبیریان، [[قیام مختار]]، [[قیام زید بن علی]]، [[ضحاک بن قیس]] و قیام [[بنی عباس]] از وقایع مهم دوران خلافت بنی امیه است. | |||
[[ | [[عمرو بن عاص|عمرو عاص]]، [[مغیره بن شعبه|مغیرة بن شعبه ثقفی]]، [[زیاد بن ابیه]]، [[عبیدالله بن زیاد]]، [[مسلم بن عقبه|مسلم بن عقبه مری]] و [[حجاج بن یوسف ثقفی]] از وزراء و کارگزاران و امرای سرشناس امویان به شمار میآیند. | ||
بنیامیه دشمنی دیرینه خود با [[بنی هاشم|بنیهاشم]] را ادامه دادند. پنج [[امامان شیعه|امام شیعه]] در زمان خلافت بنی امیه بودند. پس از [[واقعه عاشورا]] امامان شیعه سیاست سکوت و تقیه را در برابر امویان به کار گرفتند. | |||
==بنی امیه قبل از حکومت== | |||
{{اصلی|بنی امیه}} | |||
بنی امیه از شاخه های مهم [[قریش]] است. نسب ایشان به امیه بن عبدشمس بن عبدمناف میرسد. [[ابوسفیان]] در زمان ظهور [[اسلام]]، بزرگ بنی امیه بود. با نبرد بدر جدال میان [[بنی هاشم]] و بنی امیه چهره خونین گرفت. ابوسفیان پس از [[فتح مکه]] اسلام آورد. در زمان [[خلفای ثلاثه|سه خلیفه نخست]] ، بنی امیه در جنگها شرکت کردند و در فتح برخی مناطق [[شام]] امیر سپاه بودند و بعدها امارت آنجا را بدست گرفتند. در زمان [[عثمان]]، [[امویان]] قدرت خود را بیشتر کردند. در این زمان [[مروان بن حکم]] بر بسیاری از امور تسلط یافت. با آغاز خلافت [[امام علی]]، سرشناسان اموی ساکن در [[مدینه]] نخست به [[مکه]] گریختند و پس از چندی [[جنگ جمل]] را به بهانه خونخواهی عثمان به راه انداختند و پس از شکست به سوی شام که [[معاویه]] در آنجا امارت داشت، راهی شدند. امام خواستار برکناری معاویه بود. با مخالفت معاویه [[جنگ صفین]] به راه افتاد. پس از امام علی، [[امام حسن]] در صلحی خلافت را به معاویه واگذار میکند و سلسله بنی امیه آغاز میشود. | |||
==خلافت معاویه== | ==خلافت معاویه== | ||
خلافت معاویه با صلح با | خلافت معاویه با [[صلح امام حسن|صلح با امام حسن (ع)]] در [[سال ۴۱ هجری قمری|۴۱ قمری]] آغاز شد. در پی خلافت معاویه، مفهوم [[خلافت]] به سلطنت تبدیل شد.<ref>برای تحلیلی از این موضوع، نک: خماش، الادارة ..۲۹-۳۰</ref> او و یارانش بارها از واژه «مُلک» درباره او استفاده کردند. <ref>بلاذری، همان، ج۵، ص۲۸،۳۱،۵۴،۲۳۲-۲۳۳؛ طبری، همان، ج ۵، ص۳۲۸،۳۳۶؛یعقوبی، ج۲، ص۲۷۶</ref> گفته شده است: [[عمر بن خطاب]] او را «کسرای عرب» دانسته است. <ref>بلاذری، همان، ج۵، ص۱۵۵؛ نیز نک: طبری، همان، ج ۵، ص۳۳۰</ref> | ||
===انتقال خلافت به دمشق=== | ===انتقال خلافت به دمشق=== | ||
معاویه برای «ملک داری» مرکز خلافت را به دمشق منتقل کرد. او به وفاداری مردم شام اطمینان داشت. معاویه از دیرباز با مردم شام منافع مشترک ایجاد کرده بود.<ref> ولهاوزن، ص۱۰۸</ref> شامیان به جز یک بار همواره بر وفاداری خود استوار بودند. <ref>برای تفصیل، نک: خماش، الشام...، ۱۵۷ | معاویه برای «ملک داری» مرکز خلافت را (که ابتدا در [[مدینه]] و سپس در [[کوفه]] بود) به [[دمشق]] منتقل کرد. او به وفاداری مردم شام اطمینان داشت. معاویه از دیرباز با مردم شام منافع مشترک ایجاد کرده بود.<ref> ولهاوزن، ص۱۰۸</ref> شامیان به جز یک بار همواره بر وفاداری خود استوار بودند. <ref>برای تفصیل، نک: خماش، الشام...، ۱۵۷ </ref> | ||
===گماردن امویان بر مناطق مختلف=== | ===گماردن امویان بر مناطق مختلف=== | ||
معاویه با عبرت گرفتن از سرنوشت عثمان، روابط خود با بنی امیه را در جهت حفظ منافع کلی خلافت تنظیم کرد. او مروان را به ولایت مدینه گماشت. <ref>طبری، | معاویه با عبرت گرفتن از سرنوشت عثمان، روابط خود با بنی امیه را در جهت حفظ منافع کلی خلافت تنظیم کرد. او مروان را به ولایت [[مدینه]] گماشت. <ref>طبری، تاریخ، ج ۵، ص۱۷۲</ref> اما بعدها روابطشان به سردی گرایید.<ref> طبری، تاریخ، ج ۵، ص۲۳۱؛ برای مطالب مربوط به دوبار عزل مروان از حکومت مدینه، نک: طبری، ج۵، ص۲۳۲،۳۰۸؛ نیز نک: خلیفه، ج ۱، ص۲۴۵،۲۶۵،۲۶۹؛ ابن سعد، ج ۵، ص۳۸؛ مسعودی، ج۳،ص ۲۱۵</ref> غالب امویان در [[حجاز]] گرد آمدند. <ref>طبری، ج ۵، ص۴۸۳؛ برای موضوع استقرار امویان در شام در ادوار بعدی، نک: خماش، همان، ۱۰۶-۱۰۹</ref> | ||
معاویه ولایت [[بصره]] و [[کوفه]] را با توجه به ساختار شکننده قبیلهای آنها، به [[مغیرة بن شعبه ثقفی]] و عبدالله بن عامر اموی واگذاشت.<ref> طبری، همان، ج۵، ص۱۷۰-۱۷۱،۲۱۲-۲۱۴؛ برای آگاهی از سیاست معاویه در انتخاب مأموران خلافت، نک: خماش، همان، ص۱۰۳</ref> برای جلب همکاری [[زیاد بن ابیه]]، او را فرزند ابوسفیان و برادر ناتنی خویش خواند.<ref> بلاذری، جمل، ج ۵، ص۲۰۲؛ یعقوبی، ج ۲، ص۲۵۹؛ طبری، تاریخ، ج ۵، ص۲۱۴-۲۱۵</ref> این اقدام، معاویه را در معرض توهین و استهزا قرار داد. <ref>ولهاوزن، ص۱۰۰-۱۰۱</ref> ولی با انتصاب زیاد به ولایت عراق در | معاویه ولایت [[بصره]] و [[کوفه]] را با توجه به ساختار شکننده قبیلهای آنها، به [[مغیرة بن شعبه ثقفی]] و عبدالله بن عامر اموی واگذاشت.<ref> طبری، همان، ج۵، ص۱۷۰-۱۷۱،۲۱۲-۲۱۴؛ برای آگاهی از سیاست معاویه در انتخاب مأموران خلافت، نک: خماش، همان، ص۱۰۳</ref> همچنین معاویه برای جلب همکاری [[زیاد بن ابیه]]، او را فرزند ابوسفیان و برادر ناتنی خویش خواند.<ref> بلاذری، جمل، ج ۵، ص۲۰۲؛ یعقوبی، ج ۲، ص۲۵۹؛ طبری، تاریخ، ج ۵، ص۲۱۴-۲۱۵</ref> این اقدام، معاویه را در معرض توهین و استهزا قرار داد. <ref>ولهاوزن، ص۱۰۰-۱۰۱</ref> ولی با انتصاب زیاد به ولایت [[عراق]] در [[سال ۴۵ هجری قمری|۴۵ قمری]] -که شامل بخش بزرگی از ایران نیز میشد-<ref> طبری، همان، ج۵، ص۱۷؛ برای تفصیل نک: خماش، الادارة، ص۶۳</ref> و به یاری استبداد او، ثبات اقتصادی و اداری به عراق بازگشت. <ref>برای نمونه اصلاحات او، نک: یعقوبی، ج ۲، ص۲۷۹؛ نیز نک: خماش، همان، ص۱۲۱-۱۲۳</ref> پس از مرگ زیاد، معاویه برای شهرهای یاد شده افرادی غیر از بنی امیه را برگزید.<ref> طبری، همان، ج ۵، ص۲۹۲</ref> | ||
معاویه در سال نخست با رومیان پیمان صلح بست.<ref> خلیفه، ج ۱، ص۲۳۶؛ یعقوبی، ج ۲، ص۲۵۷</ref> اما پس از آن، فتوح هر ساله در بیشتر نقاط مجدداً شروع شد<ref> خلیفه، ج ۱، ص۲۳۷</ref> و دامنه آن به شمال افریقا و قسطنطنیه و قبرس و سیسیل و اقصای [[خراسان]] بزرگ و حتی مرز هند رسید.<ref> مثلاً نک: بلاذری، فتوح، ۱۵۲،۲۳۵؛ یعقوبی، ج ۲، ۲۷۸،۲۷۲؛ طبری، همان، ج ۵، ص۱۶۲-۳۲۱؛ برای فهرستی از فتوحات در این عهد، نک: یعقوبی، ج ۲، ص۲۸۵-۲۸۶؛ نیز نک: خماش، الشام، ص۲۰۰؛ فرج، ص۸۸</ref> | معاویه در سال نخست با رومیان پیمان صلح بست.<ref> خلیفه، ج ۱، ص۲۳۶؛ یعقوبی، ج ۲، ص۲۵۷</ref> اما پس از آن، فتوح هر ساله در بیشتر نقاط مجدداً شروع شد<ref> خلیفه، ج ۱، ص۲۳۷</ref> و دامنه آن به شمال افریقا و قسطنطنیه و قبرس و سیسیل و اقصای [[خراسان]] بزرگ و حتی مرز هند رسید.<ref> مثلاً نک: بلاذری، فتوح، ۱۵۲،۲۳۵؛ یعقوبی، ج ۲، ۲۷۸،۲۷۲؛ طبری، همان، ج ۵، ص۱۶۲-۳۲۱؛ برای فهرستی از فتوحات در این عهد، نک: یعقوبی، ج ۲، ص۲۸۵-۲۸۶؛ نیز نک: خماش، الشام، ص۲۰۰؛ فرج، ص۸۸</ref> | ||
===تعیین جانشینی یزید=== | ===تعیین جانشینی یزید=== | ||
بنا به برخی روایات، معاویه از حدود | بنا به برخی روایات، معاویه از حدود [[سال ۵۰ هجری قمری|۵۰ قمری]] تلاش هایی را برای بیعت گرفتن برای یزید به عمل آورد و نخست از مردم شام و متحدانش بیعت گرفت. <ref>خلیفه، ج ۱، ص۲۵۱؛ طبری، همان، ج ۵، ص۳۰۱، ۳۲۲</ref> و بیشتر رجال به جز [[امام حسین]] و چند تن از فرزندان [[صحابه]] با او بیعت کردند.<ref> یعقوبی، ج ۲، ص۲۷۱؛ طبری، همان، ج ۵، ص۳۰۳</ref> | ||
==خلافت یزید== | ==خلافت یزید== | ||
{{اصلی|یزید بن معاویه}} | |||
یزید به اشراف زادگان عرب عهد جاهلی بیشتر شباهت داشت تا به خلیفه مسلمانان.<ref> مثلاً نک: بلاذری، جمل، ج ۵، ص۲۹۹؛ طبری، همان، ج ۵، ص۴۸۰ </ref> دوران خلافت او، بسیاری از مظاهر اسلامی مورد هجمه و حمله قرار گرفت. حادثه [[کربلا]]، [[واقعه حره]] و آتش زدن کعبه از جمله این حملهها بود. | یزید به اشراف زادگان عرب عهد جاهلی بیشتر شباهت داشت تا به خلیفه مسلمانان.<ref> مثلاً نک: بلاذری، جمل، ج ۵، ص۲۹۹؛ طبری، همان، ج ۵، ص۴۸۰ </ref> دوران خلافت او، بسیاری از مظاهر اسلامی مورد هجمه و حمله قرار گرفت. حادثه [[کربلا]]، [[واقعه حره]] و آتش زدن کعبه از جمله این حملهها بود. | ||
===وقایع زمان یزید=== | ===وقایع زمان یزید=== | ||
====حادثه کربلا==== | ====حادثه کربلا==== | ||
{{اصلی|واقعه عاشورا}} | {{اصلی|واقعه عاشورا}} | ||
او در اواایل خلافت در | او در اواایل خلافت در [[سال ۶۱ هجری قمری|۶۱ قمری]] به بهانه گرفتن بیعت از [[امام حسین]](ع) به دست [[عبیدالله بن زیاد]] عامل خود بر عراق فاجعه کربلا را پدید آورد.<ref> همان، ج ۵، ص۴۰۰-۴۷۷</ref> و اگر کوشید که خود را مبرا یا پشیمان نشان دهد <ref>همان، ج ۵، ص۴۵۹</ref> اما اشارهاش در باب انتقام از [[غزوه بدر]]، خشنودی او را نشان میداد. | ||
{{الگو:امامت و خلافت}} | {{الگو:امامت و خلافت}} | ||
====واقعه حره==== | ====واقعه حره==== | ||
{{اصلی|واقعه حره}} | {{اصلی|واقعه حره}} | ||
در ۶۲ق گروهی از اشراف مدینه با یزید دیدار کردند. <ref>طبری، تاریخ، ج ۵، ص۴۷۹</ref> پس از بازگشت آنها مردم را به قیام علیه یزید برانگیختند. والی شهر را اخراج کردند. امویان مدینه را محاصره کردند<ref>. خلیفه، ج ۱، ص۲۸۹-۲۹۲؛ ابن سعد، ۵، ص۳۸؛ طبری، همان، ج ۵، ص۴۸۲-۴۸۶</ref> [[عبدالله بن زبیر]] با استفاده از حادثه کربلا نیز مردم مکه را بر ضد یزید همراه خود کرد.<ref> طبری، همان، ج ۵، ص۴۷۴</ref> | در ۶۲ق گروهی از اشراف مدینه با یزید دیدار کردند. <ref>طبری، تاریخ، ج ۵، ص۴۷۹</ref> پس از بازگشت آنها مردم را به قیام علیه یزید برانگیختند. والی شهر را اخراج کردند. امویان مدینه را محاصره کردند<ref>. خلیفه، ج ۱، ص۲۸۹-۲۹۲؛ ابن سعد، ۵، ص۳۸؛ طبری، همان، ج ۵، ص۴۸۲-۴۸۶</ref> [[عبدالله بن زبیر]] با استفاده از حادثه کربلا نیز مردم مکه را بر ضد یزید همراه خود کرد.<ref> طبری، همان، ج ۵، ص۴۷۴</ref> | ||
یزید، لشکر [[مسلم بن عقبه مری]] را راهی حجاز کرد.<ref> همان، ج ۵، ص۴۸۴</ref> مسلم و لشکریان مدینه را غارت کردند. | یزید، لشکر [[مسلم بن عقبه مری]] را راهی حجاز کرد.<ref> همان، ج ۵، ص۴۸۴</ref> مسلم و لشکریان مدینه را غارت کردند. | ||