پرش به محتوا

اعلام الوری باعلام الهدی (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
کتاب اعلام الوری در میان شیعیان جایگاه والایی داشته است. به نظر می‌رسد که در طی قرون بعد, نسخه‌ای بدون آغاز از این کتاب به دست کسی افتاده و او بدون آگاهی, آن را به نام ربیع الشیعه به [[ابن طاووس]] نسبت داده است. [[علامه مجلسی]] که به شباهت میان این دو کتاب توجه داشته, ربیع الشیعه را به کناری نهاده و به درستی, به اعلام الوری اعتماد کرده است. در اصل, کمترین تردیدی درباره اعلام الوری و نسبت آن به طبرسی وجود ندارد.
کتاب اعلام الوری در میان شیعیان جایگاه والایی داشته است. به نظر می‌رسد که در طی قرون بعد, نسخه‌ای بدون آغاز از این کتاب به دست کسی افتاده و او بدون آگاهی, آن را به نام ربیع الشیعه به [[ابن طاووس]] نسبت داده است. [[علامه مجلسی]] که به شباهت میان این دو کتاب توجه داشته, ربیع الشیعه را به کناری نهاده و به درستی, به اعلام الوری اعتماد کرده است. در اصل, کمترین تردیدی درباره اعلام الوری و نسبت آن به طبرسی وجود ندارد.


==ویژگی کتاب==
==ویژگی های کتاب==
===ادبیات اعتدالی در این کتاب===
===ادبیات اعتدالی در این کتاب===
باید توجه داشت که طبرسی در دوره‌ای زندگی می‌کند که شیعیان گرچه در ایران فراوانند، حکومت در بیشتر نقاط در دست [[اهل سنت]] است. این مسأله سبب می‌شد تا نوشته‌های آنها به صورتی معتدل نگاشته شود تا باعث تحریک دیگران بر ضد شیعه نشود.
باید توجه داشت که طبرسی در دوره‌ای زندگی می‌کند که شیعیان گرچه در ایران فراوانند، حکومت در بیشتر نقاط در دست [[اهل سنت]] است. این مسأله سبب می‌شد تا نوشته‌های آنها به صورتی معتدل نگاشته شود تا باعث تحریک دیگران بر ضد شیعه نشود.


افزون بر آن، طبرسی همانند عالمان شیعه هم دوره خود در ایران, مثل [[عبدالجلیل قزوینی]] , [[قوامی رازی]] شیعه‌ای معتدل است. <ref>جعفریان ج۲, فصل: تشیع اعتدالی در ایران قرن ششم و هفتم.</ref> به همین دلیل در این کتاب و نیز در تفسیر او آثار این اعتدال را به روشنی درمی یابیم.
افزون بر آن، طبرسی همانند عالمان شیعه هم دوره خود در ایران, مثل [[عبدالجلیل قزوینی رازی|عبدالجلیل قزوینی]] , [[قوامی رازی]] شیعه‌ای معتدل است. <ref>جعفریان ج۲, فصل: تشیع اعتدالی در ایران قرن ششم و هفتم.</ref> به همین دلیل در این کتاب و نیز در تفسیر او آثار این اعتدال را به روشنی درمی یابیم.




به عنوان نمونه در زندگی [[حضرت زهرا]](س) کمترین اشاره ای به برخورد وی با حاکمیت و روابط میان آن حضرت با خلیفه اول و دوم نشده است.<ref>اعلام الوری ج۱، ص۳۰۰ـ۳۰۱</ref>. وی در بحث دفن [[امام مجتبی]] (ع) با آن که اشاره به حضور [[عایشه]] و اعتراض وی کرده, اما این خبر را آورده که از اصل قرار نبود تا امام را در کنار جدش پیغمبر دفن کنند, بلکه وی را برای تجدید عهد به آن سمت آوردند و قرار بود تا در [[بقیع]] کنار جده اش [[فاطمه بنت اسد]] دفن شود <ref>(1ج/ص414 ـ 415.</ref>.
به عنوان نمونه در زندگی [[حضرت زهرا]](س) کمترین اشاره ای به برخورد وی با حاکمیت و روابط میان آن حضرت با خلیفه اول و دوم نشده است.<ref>اعلام الوری ج۱، ص۳۰۰ـ۳۰۱</ref> وی در بحث دفن [[امام مجتبی]] (ع) با آن که اشاره به حضور [[عایشه]] و اعتراض وی کرده, اما این خبر را آورده که از اصل قرار نبود تا امام را در کنار جدش پیغمبر دفن کنند, بلکه وی را برای تجدید عهد به آن سمت آوردند و قرار بود تا در [[بقیع]] کنار جده اش [[فاطمه بنت اسد]] دفن شود.<ref>(1ج/ص414 ـ 415.</ref>


===ساختارمحتوایی===
===ساختارمحتوایی===
خط ۷۰: خط ۷۰:
برآورده کردن چنین هدفی, نیازی به ذکر اسناد احادیث و یا مآخذ آنها نداشته است. علاوه بر این, شیوه طبرسی در دیگر آثار او نیز نقل مصادر نیست. به همین دلیل وی بیشتر اخبار کتاب خود را بدون یاد از مآخذ آورده و با عبارت (روی نقلة الاثار) یا (نقلة الاخبار) (جاء فی الاثار), (روی جماعة من اهل السیر), (روی جماعة من اهل التاریخ) مطالب را نقل کرده است.
برآورده کردن چنین هدفی, نیازی به ذکر اسناد احادیث و یا مآخذ آنها نداشته است. علاوه بر این, شیوه طبرسی در دیگر آثار او نیز نقل مصادر نیست. به همین دلیل وی بیشتر اخبار کتاب خود را بدون یاد از مآخذ آورده و با عبارت (روی نقلة الاثار) یا (نقلة الاخبار) (جاء فی الاثار), (روی جماعة من اهل السیر), (روی جماعة من اهل التاریخ) مطالب را نقل کرده است.


وی در مواردی که احادیث صحیحی را آورده از ذکر سند نیز خودداری کرده, می نویسد به دلیل (اشتهارها بین نقلة الاثار و اعتمادا علی أن نقلها من کتب محکومة بالصحة عند نقّاد الاخبار) سند را نیز حذف کرده است <ref>(نک: 1ج/359ص)</ref>.
وی در مواردی که احادیث صحیحی را آورده از ذکر سند نیز خودداری کرده, می نویسد به دلیل (اشتهارها بین نقلة الاثار و اعتمادا علی أن نقلها من کتب محکومة بالصحة عند نقّاد الاخبار) سند را نیز حذف کرده است.<ref>(نک: 1ج/359ص)</ref>


با این حال مواردی وجود دارد که طبرسی نام کتابی را یاد کرده و یا اگر از شخصی نقل کرده, باید اطمینان داشت که کتاب خاصی از آن مؤلف مورد نظر وی بوده است. معمولا وقتی چیزی در این کتاب از [[شیخ مفید]] نقل می شود, می توان مطمئن بود که آن را از ارشاد نقل می کند <ref>(نک: 1ج/ص477)</ref>. در کنار آن, مواردی هست که از اشخاصی از مؤلفان نقل کرده, اما به دلیل آن که نام کتاب وی را نیاورده, اطمینان نداریم که از کدام یک از کتابهای او نقل کرده است; مثلا می نویسد: (و ذکر السید الاجل المرتضی فی بعض مسائله…) <ref>(نک: 1ج/ص477)</ref>.
با این حال مواردی وجود دارد که طبرسی نام کتابی را یاد کرده و یا اگر از شخصی نقل کرده, باید اطمینان داشت که کتاب خاصی از آن مؤلف مورد نظر وی بوده است. معمولا وقتی چیزی در این کتاب از [[شیخ مفید]] نقل می شود, می توان مطمئن بود که آن را از ارشاد نقل می کند.<ref>(نک: 1ج/ص477)</ref> در کنار آن, مواردی هست که از اشخاصی از مؤلفان نقل کرده, اما به دلیل آن که نام کتاب وی را نیاورده, اطمینان نداریم که از کدام یک از کتابهای او نقل کرده است; مثلا می نویسد: (و ذکر السید الاجل المرتضی فی بعض مسائله…).<ref>(نک: 1ج/ص477)</ref>


===استفاده ازدیگر منابع ===
===استفاده ازدیگر منابع ===
خط ۸۹: خط ۸۹:
{{پایان}}
{{پایان}}
==منابع==
==منابع==
*فضل بن حسن؛طبرسی،اعلام الوری باعلام الهدی،قم،مؤسسه آل البیت - علیهم السلام - لاحیاء التراث، در سال ۱۴۱۷ق،
*فضل بن حسن؛ طبرسی،اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، در سال ۱۴۱۷ق.
*جعفریان؛رسول،تاریخ تشیع در ایران از آغاز تاقرن دهم هجری،تهران ،علم ،1387
*جعفریان؛ رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تاقرن دهم هجری،تهران، علم،1387.
 
[[رده:کتاب]]
کاربر ناشناس