Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←توحید) |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
«لا اله الا اَنا المسجون الفرید؛ خدایی نیست جز من زندانی یکتا»، «آنکه جهان را برای خود آفرید، در خرابترین مکانها به دست ستمکاران، زندانی شده است.»، «اینگونه پروردگارت امر کرد، زمانی که در خرابترین شهرها زندانی بود.»،<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲.</ref> «انه لا اله اِلا اَنا الباقی الفرد القدیم... لا اله اِلا اَنا الباقی الغفور الکریم؛ خدایی نیست جز من که باقی و یکتا و قدیم هستم... خدایی جز من بخشنده و کریم نیست».<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۸۴-۸۷.</ref> میرزا حسینعلی نوری درباره شب ولادتش مینویسد: «... وَ فیهِ وُلِدَ مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ؛ در این صبح زاده شد آنکه نه زاده شده است و نه میزاید.»<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> | «لا اله الا اَنا المسجون الفرید؛ خدایی نیست جز من زندانی یکتا»، «آنکه جهان را برای خود آفرید، در خرابترین مکانها به دست ستمکاران، زندانی شده است.»، «اینگونه پروردگارت امر کرد، زمانی که در خرابترین شهرها زندانی بود.»،<ref>نجفی، بهائیان، ۱۳۸۳ش، ص۴۰۲.</ref> «انه لا اله اِلا اَنا الباقی الفرد القدیم... لا اله اِلا اَنا الباقی الغفور الکریم؛ خدایی نیست جز من که باقی و یکتا و قدیم هستم... خدایی جز من بخشنده و کریم نیست».<ref>نوری، کتاب اقدس، ص۸۴-۸۷.</ref> میرزا حسینعلی نوری درباره شب ولادتش مینویسد: «... وَ فیهِ وُلِدَ مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ؛ در این صبح زاده شد آنکه نه زاده شده است و نه میزاید.»<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> | ||
به گفته دکتر جی. ای. | به گفته دکتر جی. ای. اِسلِمُنت ( J. E. Esslemont) مبلّغ امریکایی فرقه بهاییت، در کتاب «بهائیت و عصر جدید»، بهاءالله گاه از جنبه بشری سخن میگوید و مقام خود را عبودیت و بندگی محض میداند و گاه از مقام الوهیت سخن میراند و در عباراتش، اثری از شخصیت انسانی او دیده نمیشود. از نظر وی، در مقام الوهیت، خداوند به واسطه بهاءالله با خلق خود سخن میگوید، محبت خود را اظهار میکند و شرایع و احکامش را اعلام می کند.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۵۳-۵۵.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | {{جعبه نقل قول | ||
|عنوان= | |عنوان= | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
میرزا حسینعلی نوری در کتابهایش ادعای [[نبوت]] کرده و خود را پیامبر خدا خوانده است.<ref> نوری، اقتدارات، ص۲۱۳ و ۲۱۴؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۶.</ref> عباس افندی، فرزند او و رهبر دوم بهائیان، نیز علیمحمد باب را در ردیف [[پیامبران|پیامبرانی]] همچون [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]]، [[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]]، [[عیسی(ع)]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]] قرار داده و باب را بشارتدهنده ظهور بهاءالله میداند. از نظر او، بهاءالله در زمره آن پیامبران و حتی برتر از آنهاست.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۶ به نقل از عبدالبهاء، مفاوضات، ص۱۲۴.</ref> | میرزا حسینعلی نوری در کتابهایش ادعای [[نبوت]] کرده و خود را پیامبر خدا خوانده است.<ref> نوری، اقتدارات، ص۲۱۳ و ۲۱۴؛ موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۶.</ref> عباس افندی، فرزند او و رهبر دوم بهائیان، نیز علیمحمد باب را در ردیف [[پیامبران|پیامبرانی]] همچون [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]]، [[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]]، [[عیسی(ع)]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]] قرار داده و باب را بشارتدهنده ظهور بهاءالله میداند. از نظر او، بهاءالله در زمره آن پیامبران و حتی برتر از آنهاست.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۸۶ به نقل از عبدالبهاء، مفاوضات، ص۱۲۴.</ref> | ||
به گفته جی. ای. | به گفته جی. ای. اِسلِمُنت، بهائی به همه پیامبران احترام میگذارد و معتقد است بهاءالله حامل پیام الهی برای عصر حاضر است. او بزرگترین مربی و معلم جهانی است که برای کامل کردن تلاشهای پیامبران پیشین آمده است.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۸۷.</ref> با این وجود میرزا حسینعلی در برخی آثارش، [[خاتمیت|خاتمیت پیامبر(ص)]] را پذیرفته است.<ref>نگاه کنید به نجفی، بهائیان،۱۳۸۳ش، ص۴۱۸-۴۲۰.</ref> | ||
به گفته علیرضا روزبهانی، بهائیپژوه معاصر، دقیق روشن نیست که بهاءالله خداست یا پیامبر یا هیچکدام؛ چراکه در برخی عبارات به تبعیت از عبدالبهاء، او را پیامبر دانستهاند و در بعضی دیگر و با توجه به خاتمیت پیامبر اسلام(ص)، بهاءالله را موعود و مظهر الهی و برتر از پیامبران میدانند.<ref> روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۸-۱۰۱.</ref> | به گفته علیرضا روزبهانی، بهائیپژوه معاصر، دقیق روشن نیست که بهاءالله خداست یا پیامبر یا هیچکدام؛ چراکه در برخی عبارات به تبعیت از عبدالبهاء، او را پیامبر دانستهاند و در بعضی دیگر و با توجه به خاتمیت پیامبر اسلام(ص)، بهاءالله را موعود و مظهر الهی و برتر از پیامبران میدانند.<ref> روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۹۸-۱۰۱.</ref> | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
بهائیان، آنچه را که در [[قرآن]] درباره [[قیامت]] و ویژگیهای آن آمده است، به قیام باب و بهاء تأویل میبرند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۳ و ۱۰۴.</ref> باب در کتاب «بیان» گفته است با آمدن من، قیامت مسلمانان برپا شد و تا من زندهام، قیامت آنها باقی است و روزی که بمیرم، قیامت به پایان میرسد.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۶ به نقل از: علیمحمد شیرازی، بیان، باب سابع از واحد ثانی.</ref> از دیدگاه حسینعلی بهاء نیز قیامتِ بابیان، با ظهور او برپا شد و با مرگ او نیز پایان مییابد.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۹.</ref> | بهائیان، آنچه را که در [[قرآن]] درباره [[قیامت]] و ویژگیهای آن آمده است، به قیام باب و بهاء تأویل میبرند.<ref>روزبهانی، تحلیل و نقد بهائیت، ۱۳۸۹ش، ص۱۰۳ و ۱۰۴.</ref> باب در کتاب «بیان» گفته است با آمدن من، قیامت مسلمانان برپا شد و تا من زندهام، قیامت آنها باقی است و روزی که بمیرم، قیامت به پایان میرسد.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۶ به نقل از: علیمحمد شیرازی، بیان، باب سابع از واحد ثانی.</ref> از دیدگاه حسینعلی بهاء نیز قیامتِ بابیان، با ظهور او برپا شد و با مرگ او نیز پایان مییابد.<ref>موسویزاده، منادیان تاریکی، ۱۳۹۳ش، ص۱۰۹.</ref> | ||
به نقل | به نقل اِسلِمُنت، بهاءالله و عبدالبهاء آنچه را که در کتب مقدس پیشین درباره [[بهشت]] و [[جهنم]] آمده، رمزی میشمارند و معنای ظاهری آنها را صحیح نمیدانند. از نظر آنها، بهشت حالت کمال، و جهنم، عالَم کاستیهاست. بهشت کسب رضای الهی و انس با همگِنان است و جهنم نبود چنین انسی. شادی و فرح بهشت، شادی و سرور روح است و درد و رنجهای جهنم، محرومیت از چنین شادی و سروری است.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۱۳ و ۲۱۴.</ref> | ||
===تعالیم دوازدهگانه=== | ===تعالیم دوازدهگانه=== | ||
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
روز میثاق ([[۵ آذر]]/۲۶ نوامبر) و درگذشت عبدالبهاء([[۷ آذر]]/۲۸ نوامبر) را نیز «مناسبات امریه» نامیدهاند؛<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۰۵.</ref> ولی در برخی منابع، این دو روز به جای نهم و دوازدهم عید رضوان، از جمله اعیاد بهائیت شمرده شده است.<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۷.</ref> | روز میثاق ([[۵ آذر]]/۲۶ نوامبر) و درگذشت عبدالبهاء([[۷ آذر]]/۲۸ نوامبر) را نیز «مناسبات امریه» نامیدهاند؛<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۰۵.</ref> ولی در برخی منابع، این دو روز به جای نهم و دوازدهم عید رضوان، از جمله اعیاد بهائیت شمرده شده است.<ref>لاوسون، «بهائی/بهائیت»، ص۷۳۷.</ref> | ||
به گفته | به گفته اِسلِمُنت، عید نوروز، عید رضوان، روز تولد باب و بهاءالله و اظهار دعوی باب (که همزمان با تولد عبدالبهاء است) بزرگترین اعیاد و ایام سرور بهائیان شمرده میشود.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۰۶.</ref> | ||
==کتب بهائیت== | ==کتب بهائیت== |