Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
جز (←تقریر غزالی) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اعتقادات شیعه}} | {{اعتقادات شیعه}} | ||
'''برهان نظم '''، | '''برهان نظم '''، سادهترین و عمومیترین برهانی است که برای [[برهانهای اثبات خدا|اثبات وجود خداوند]] ارائه شده است. [[قرآن]] کریم از موجودات جهان به عنوان «آیات» یعنی علائم و نشانههایی از خداوند یاد میکند. در این برهان به طور خلاصه چنین گفته میشود که نظم و نظام اشیاء دلیل و نشانهای است بر این که نیروی نظمدهندهای در کار است. | ||
این برهان از عالم طبیعت برای رسیدن به وجود خداوند استفاده میکند و از آنجا که عالم طبیعت و نظم و ساختار موجود در آن برای همگان قابل فهم است و نیاز به دانستنیهای تخصصی و فلسفی ندارد، از دیگر براهین اثبات خدا، برای عموم قابل استفادهتر است. این برهان، در متون کلامی و دینی، طرفداران و مؤیدهای بیشتری نسبت به سایر براهین دارد. البته مخالفینی نیز خصوصا در چند قرن اخیر داشته است. | این برهان از عالم طبیعت برای رسیدن به وجود خداوند استفاده میکند و از آنجا که عالم طبیعت و نظم و ساختار موجود در آن برای همگان قابل فهم است و نیاز به دانستنیهای تخصصی و فلسفی ندارد، از دیگر براهین اثبات خدا، برای عموم قابل استفادهتر است. این برهان، در متون کلامی و دینی، طرفداران و مؤیدهای بیشتری نسبت به سایر براهین دارد. البته مخالفینی نیز خصوصا در چند قرن اخیر داشته است. | ||
در جهان غرب، بیشترین نقدها بر این برهان توسط دیوید هیوم، فیلسوف | در جهان غرب، بیشترین نقدها بر این برهان توسط دیوید هیوم، فیلسوف تجربیگرای [[انگلیس|انگلیسی]] وارد شده است و در مقابل، پاسخهایی نیز از سوی دین داران و [[فلسفه دین|فلاسفه دین]] به این ایرادها داده شده است. | ||
==محتوای کلی برهان== | ==محتوای کلی برهان== | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[امام صادق]](علیهالسلام) خطاب به [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل]]:{{سخ}}'''«'''ای مفضل، نخستین عبرت و دلیل بر وجود خالق، نظم و صورت بخشیدن به این عالم و جمع آوری اجزای آن و نظم آفرینی درآن است. از این رو، اگر با اندیشه و خرد در کار عالم خوب و عمیق تأمل کنی، به راستی آن را همانند خانه و سرایی مییابی که تمام نیازهای بندگان خدا درآن آماده و گرد آمده است. اینها همه دلیل آن است که جهان هستی با اندازه گیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی آفریده شده است. آفریننده آن یکی است و او همان شکل دهنده، نظم آفرین و هماهنگ کننده اجزای آن است.'''»''' |تاریخ بایگانی | | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = [[امام صادق]](علیهالسلام) خطاب به [[مفضل بن عمر جعفی|مفضل]]:{{سخ}}'''«'''ای مفضل، نخستین عبرت و دلیل بر وجود خالق، نظم و صورت بخشیدن به این عالم و جمع آوری اجزای آن و نظم آفرینی درآن است. از این رو، اگر با اندیشه و خرد در کار عالم خوب و عمیق تأمل کنی، به راستی آن را همانند خانه و سرایی مییابی که تمام نیازهای بندگان خدا درآن آماده و گرد آمده است. اینها همه دلیل آن است که جهان هستی با اندازه گیری دقیق و حکیمانه و نظم و تناسب و هماهنگی آفریده شده است. آفریننده آن یکی است و او همان شکل دهنده، نظم آفرین و هماهنگ کننده اجزای آن است.'''»'''|تاریخ بایگانی| | ||
| منبع = <small>[[بحار الانوار]]، ج۱، ص۶۳.</small> | تراز = چپ| عرض = ۴۰۰px | اندازه خط = ۱۴px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | | منبع = <small>[[بحار الانوار]]، ج۱، ص۶۳.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۰۰px| اندازه خط = ۱۴px| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
بر اساس این برهان، نظم و سامان خاصی که بر کل جهان به صورت کلی حاکم است، انسانها را به وجود خداوند رهنمون میکند. خدایی که آفریننده و تدبیر کننده جهان است. | بر اساس این برهان، نظم و سامان خاصی که بر کل جهان به صورت کلی حاکم است، انسانها را به وجود خداوند رهنمون میکند. خدایی که آفریننده و تدبیر کننده جهان است. | ||
ویژگی خاصی که این برهان نسبت به سایر براهین اثبات خدا دارد، این است که نسبت به بقیه استدلال ها، فهم آن برای عموم مردم راحتتر است. | ویژگی خاصی که این برهان نسبت به سایر براهین اثبات خدا دارد، این است که نسبت به بقیه استدلال ها، فهم آن برای عموم مردم راحتتر است. | ||
سادگی استدلال و دور بودن از مناقشات | سادگی استدلال و دور بودن از مناقشات عقلی، ویژگی مشترک در بیانهای مختلف آن است، چنان که اختلاف مبانی اعتقادی تأثیری در نوع تقریر این برهان ندارد. | ||
==مایههای اصلی برهان نظم در سنت اسلامی== | ==مایههای اصلی برهان نظم در سنت اسلامی== | ||
مایههای اصلی برهان نظم را میتوان در آیات زیادی از [[قرآن]] کریم دید. | مایههای اصلی برهان نظم را میتوان در آیات زیادی از [[قرآن]] کریم دید. | ||
قرآن کریم، در چندین آیه نشانههای خلقت و [[حکمت الهی]] را در چند نمونه از نظامهای طبیعت بیان کرده و انسانها را دعوت میکند که در این امور که سابقهای نیز نداشته است بیندیشند. <ref>برای | قرآن کریم، در چندین آیه نشانههای خلقت و [[حکمت الهی]] را در چند نمونه از نظامهای طبیعت بیان کرده و انسانها را دعوت میکند که در این امور که سابقهای نیز نداشته است بیندیشند.<ref>برای نمونه، نگاه کنید: بقره(۲):۱۶۴؛ نبأ(۷۸):۶ -۱۶</ref> | ||
<blockquote>{{متن قرآن| انَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا ینْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن مَاءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَینَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ | <blockquote>{{متن قرآن| انَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا ینْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن مَاءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَینَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ﴿۱۶۴﴾|ترجمه=قطعاً در آفرینش آسمانها و زمین و پی در پی آمدن شب و روز و کشتیهایی که در دریا روانند، با آنچه به مردم سود میرساند و آبی که خدا از آسمان فرو فرستاده و با آن، زمین را پس از مردنش زنده نموده و از هرگونه جنبدهای در آن پراکنده کرده و (هم چنین در) دگرگونی بادها و ابرهایی که میان آسمان و زمین مسخّر است، نشانههایی هست برای گروهی که خردورزی میکنند.|سوره=[[سوره بقره|بقره]]|آیه=۱۶۴}}</blockquote> | ||
همچنین در برخی آیات، به بیان نظم و انسجام عالم شمول و جهانی در عالم طبیعت اشاره دارد و دیگران را به توجه به آن | همچنین در برخی آیات، به بیان نظم و انسجام عالم شمول و جهانی در عالم طبیعت اشاره دارد و دیگران را به توجه به آن برمیانگیزد: | ||
<blockquote>{{متن قرآن| | <blockquote>{{متن قرآن| الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ۖ مَّا تَرَیٰ فِی خَلْقِ الرَّحْمَٰنِ مِن تَفَاوُتٍ ۖ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَیٰ مِن فُطُورٍ ﴿۳﴾|ترجمه=همان که [[هفت آسمان]] را طبقه طبقه بیافرید. در آفرینش آن [خدای] بخشایشگر هیچ گونه اختلاف [و تفاوتی] نمیبینی. بازبنگر، آیا خلل [و نقصانی] میبینی؟|سوره=[[سوره ملک|ملک]]|آیه=۳}}</blockquote> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
مقدمه۱. جهان طبیعت در بردارنده پدیدههای منظم است ؛ | مقدمه۱. جهان طبیعت در بردارنده پدیدههای منظم است ؛ | ||
این مقدمه از راه شناخت ساز و کارها و قوانین طبیعت حاصل میشود. از همین رو، یافتههای علمی جدید به گسترش دامنه بحث درباره برهان نظم مدد رسانده است . | این مقدمه از راه شناخت ساز و کارها و قوانین طبیعت حاصل میشود. از همین رو، یافتههای علمی جدید به گسترش دامنه بحث درباره برهان نظم مدد رسانده است. | ||
مقدمه۲. هر نظمی نیازمند تدبیر فاعلی نظم آفرین است . | مقدمه۲. هر نظمی نیازمند تدبیر فاعلی نظم آفرین است. | ||
برای اثبات این مقدمه، چند روش ارائه شده است: | برای اثبات این مقدمه، چند روش ارائه شده است: | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
'''روش اول:''' مقایسه جهان و انسان: | '''روش اول:''' مقایسه جهان و انسان: | ||
بر اساس این روش، همانطور که هر نظمی در ساختههای دست انسان نشان دهنده این است که این نظم، اثر یک تدبیرکننده هدفمندی بوده است، میفهمیم که نظم جاری و جهان شمول در جهان طبیعت در اثر تدبیر و هدفمندی کامل موجودی هوشمند و هدفمند است <ref>نگاه کنید: | بر اساس این روش، همانطور که هر نظمی در ساختههای دست انسان نشان دهنده این است که این نظم، اثر یک تدبیرکننده هدفمندی بوده است، میفهمیم که نظم جاری و جهان شمول در جهان طبیعت در اثر تدبیر و هدفمندی کامل موجودی هوشمند و هدفمند است<ref>نگاه کنید: غزالی، احیاء العلوم، ج۱، ص۱۲۹؛ مانکدیم، ص۴۰۸-۴۰۹؛ تفتازانی، ج۴، ص۱۱۰</ref> | ||
'''روش دوم:''' بر اساس قاعده حساب احتمالات: | '''روش دوم:''' بر اساس قاعده حساب احتمالات: | ||
بر اساس این روش، احتمال پیدایش اتفاقی یک ساختار | بر اساس این روش، احتمال پیدایش اتفاقی یک ساختار منظم، چندان اندک است که نزدیک به صفر درصد است و چنین احتمالی در پیش عقلا قابل اعتنا نیست<ref>نگاه کنید: هیک، ص۹۱ -۸۱ ؛ صدر، ص۲۳-۳۴</ref> | ||
'''روش سوم:''' براساس اصل '''الاتفاقی لا یکون دائمیا و لا اکثریا''': | '''روش سوم:''' براساس اصل '''الاتفاقی لا یکون دائمیا و لا اکثریا''': | ||
بر اساس این اصل، هرگز امور اتفاقی نمیتواند به صورت همیشگی یا غالب موارد روی بدهد. یعنی اموری که اتفاقی هستند و دلیلی ندارند، به ندرت اتفاق میافتند و به صورت تکراری، آن هم همیشگی یا در بیشتر موارد، هرگز روی نمیدهند. <ref>نک: ابن سینا، الشفاء، | بر اساس این اصل، هرگز امور اتفاقی نمیتواند به صورت همیشگی یا غالب موارد روی بدهد. یعنی اموری که اتفاقی هستند و دلیلی ندارند، به ندرت اتفاق میافتند و به صورت تکراری، آن هم همیشگی یا در بیشتر موارد، هرگز روی نمیدهند.<ref>نک: ابن سینا، الشفاء، برهان، ص۹۵-۹۷؛ صدرالدین، المبدأ، ص۲۳؛ نیز نگاه کنید: تفتازانی، ج۴، ص۱۱۱</ref> | ||
روش چهارم: بر اساس سنخیت میان علت ومعلول: | روش چهارم: بر اساس سنخیت میان علت ومعلول: | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
این علت و معلول باید از یک نوع باشند و به اصطلاح با هم سنخیت داشته باشند. | این علت و معلول باید از یک نوع باشند و به اصطلاح با هم سنخیت داشته باشند. | ||
و وقتی نظم امری هوشمند و همراه با هدف است، فاعل و علت آن نیز باید شعور و هدف باشد <ref>هیک، ۳۹-۴۳</ref> | و وقتی نظم امری هوشمند و همراه با هدف است، فاعل و علت آن نیز باید شعور و هدف باشد<ref>هیک، ۳۹-۴۳</ref> | ||
نتیجهای که از این دو مقدمه به دست میآید و در تمام تقریرهای برهان نظم اثبات میشود، این است که نیرویی نظم دهنده و | نتیجهای که از این دو مقدمه به دست میآید و در تمام تقریرهای برهان نظم اثبات میشود، این است که نیرویی نظم دهنده و هدفدار برای جهان ضروری است. | ||
==تقریرهای برهان نظم== | ==تقریرهای برهان نظم== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
===تقریر بر اساس علیت=== | ===تقریر بر اساس علیت=== | ||
در این تقریر از نظم موجود در عالم هستی، دو نتیجه | در این تقریر از نظم موجود در عالم هستی، دو نتیجه میتوان گرفت: اثبات وجود نظم دهندهای برای عالم، و اثبات ویژگیهایی برای او مثل علم، عقل و شعور. | ||
برای اثبات وجود وجود ناظم | برای اثبات وجود وجود ناظم میگوییم: «در عالم طبیعت, نظم برقرار است و هر نظمی به دست ناظمی است، پس باید ناظمی این نظم را در طبیعت قرار داده باشد» | ||
و برای اثبات ویژگیهای ناظم میگوییم:«در طبیعت نظم وجود دارد و هر نظمی برخاسته از شعور و آگاهی است، پس بایستی ناظم جهان طبیعت دارای شعور و آگاهی باشد» | و برای اثبات ویژگیهای ناظم میگوییم:«در طبیعت نظم وجود دارد و هر نظمی برخاسته از شعور و آگاهی است، پس بایستی ناظم جهان طبیعت دارای شعور و آگاهی باشد» | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
===تقریر بر اساس انسجام و پیوستگی اجزای عالم=== | ===تقریر بر اساس انسجام و پیوستگی اجزای عالم=== | ||
مجموعههای عالم طبیعت، دارای انسجام و اتصال شگفت آوری هستند، به گونهای که گاهی یک جزء کوچک در کل عالم طبیعت تأثیر میگذارد.اکتشافات علمی همچون اثبات تأثیر نجوم در حیات موجودات روی زمین و دیگر دستاوردهای علمی، این اتصال و انسجام را آشکارتر میسازد. این ارتباط و تنیدگی مجموعهها در همدیگر، دلالت بر وجود شعور و دخالت عقلی بزرگ در ساختار جهان میکند.<ref>همان، ص۴۳</ref> | |||
===تقریر بر اساس هدفمندی=== | ===تقریر بر اساس هدفمندی=== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
وجود حیات و زندگی بر روی زمین، بر اثر وجود شرایط فراوانی است و عوامل گوناگونی با یکدیگر هماهنگ شدهاند تا حیات کنونی موجودت عالم طبیعت، نظم و سامان کنونی خود را یافته است، به گونهای که نبود هر یک از این شرایط موجب بینظمی و فساد این عالم میشود. | وجود حیات و زندگی بر روی زمین، بر اثر وجود شرایط فراوانی است و عوامل گوناگونی با یکدیگر هماهنگ شدهاند تا حیات کنونی موجودت عالم طبیعت، نظم و سامان کنونی خود را یافته است، به گونهای که نبود هر یک از این شرایط موجب بینظمی و فساد این عالم میشود. | ||
این شرایط و عوامل به قدری زیاد هستند که احتمال اتفاقی بودن این نظم و هماهنگی را بسیار ضعیف و در حدّ صفر میکند. <ref>همان، ص۵۱</ref> | این شرایط و عوامل به قدری زیاد هستند که احتمال اتفاقی بودن این نظم و هماهنگی را بسیار ضعیف و در حدّ صفر میکند.<ref>همان، ص۵۱</ref> | ||
==پیشینه== | ==پیشینه== | ||
در برخی منابع متقدم اسلامی، این برهان به نام دلیل اتقان صنع نامیده شده است و در اصل برای اثبات صفاتی چون علم و حکمت الهی به کار رفته است نه اثبات وجود خدا.<ref>نگاه کنید: | در برخی منابع متقدم اسلامی، این برهان به نام دلیل اتقان صنع نامیده شده است و در اصل برای اثبات صفاتی چون علم و حکمت الهی به کار رفته است نه اثبات وجود خدا.<ref>نگاه کنید: اشعری، ص۱۰؛ غزالی، احیاء، ج۱، ص۱۲۹</ref> | ||
سابقه این نوع برهان به پیش از دورهای باز میگردد که استدلالهای عقلی پیچیدهتری همانند [[برهان حدوث]] رواج یافت . | سابقه این نوع برهان به پیش از دورهای باز میگردد که استدلالهای عقلی پیچیدهتری همانند [[برهان حدوث]] رواج یافت. | ||
===در سنت اسلامی=== | ===در سنت اسلامی=== | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
[[ابوالحسن اشعری|اشعری]] در تقریر این برهان، به [[اتقان صنع]] اشاره دارد. به بیان وی: | [[ابوالحسن اشعری|اشعری]] در تقریر این برهان، به [[اتقان صنع]] اشاره دارد. به بیان وی: | ||
«انسانی که در غایت کمال و تمام | «انسانی که در غایت کمال و تمام است، نطفهای بوده است و پس از آن عَلَقِهای و مُضغِهای، و سپس گوشت و استخوان و خون. میدانیم که او نمیتوانسته است خود را از حالی به حال دیگر درآورد... و ناقلی داشته است که او را از مرحلهای به مرحله دیگر برده است و او را در آنچه بر آن است، تدبیر کرده است...»<ref>ص ۶ -۷</ref> | ||
=====تقریر غزالی===== | =====تقریر غزالی===== | ||
[[غزالی]] نیز پس از اشاره به آیات قرآنی تأکید میکند که هر کس درباره این آیات بیندیشد و به آفرینشهای بیسابقه آسمانها و زمین و حیوانات و گیاهان نظر کند، با اندک تأملی به روشنی در مییابد که این ترتیب محکم و شگفت انگیز نمیتواند از آفریننده مدبر و فاعل تقدیرکننده بینیاز باشد. به عقیده او این حقیقت چنان است که [[فطرت]] انسانها به آن گواهی میدهد و نیازی به آوردن برهان نیست. <ref> | [[غزالی]] نیز پس از اشاره به آیات قرآنی تأکید میکند که هر کس درباره این آیات بیندیشد و به آفرینشهای بیسابقه آسمانها و زمین و حیوانات و گیاهان نظر کند، با اندک تأملی به روشنی در مییابد که این ترتیب محکم و شگفت انگیز نمیتواند از آفریننده مدبر و فاعل تقدیرکننده بینیاز باشد. به عقیده او این حقیقت چنان است که [[فطرت]] انسانها به آن گواهی میدهد و نیازی به آوردن برهان نیست.<ref>همان، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۶</ref> | ||
=====تقریر فخر رازی===== | =====تقریر فخر رازی===== | ||
[[فخر رازی|فخرالدین رازی]] (متولد۶۰۶ق /۱۲۰۹م ) در تقریر دقیق تری از این | [[فخر رازی|فخرالدین رازی]] (متولد۶۰۶ق /۱۲۰۹م) در تقریر دقیق تری از این برهان، معتقد است که [[آیه|آیات]] [[قرآن|قرآن کریم]] به دو صورت نشان میدهد که عالم طبیعت دلیلی بر وجود خداوند است. | ||
به عقیده او در بخشی از | به عقیده او در بخشی از آیات، نظمی که در ساختمان موجودات دیده میشود، دلیل بر اثبات [[آفریننده|صانع]] نظم بخش دانسته شده است و این همان '''برهان اتقان صنع ''' است. | ||
علاوه بر این، برهان دیگری را نیز میتوان بر اساس اصل [[هدایت]] در موجودات از قرآن به دست آورد. بر اساس برخی آیات، نیرویی در درون موجودات قرار داده شده که آنها را در مسیر دگرگونیهای طبیعی به سوی هدفی مشخص رهنمون میکند. این واقعیت از دیدگاه فخر رازی، چیزی فراتر از نظم طبیعت است. <ref>التفسیر...، ج۳۱، ص۱۳۹-۱۴۰</ref> | علاوه بر این، برهان دیگری را نیز میتوان بر اساس اصل [[هدایت]] در موجودات از قرآن به دست آورد. بر اساس برخی آیات، نیرویی در درون موجودات قرار داده شده که آنها را در مسیر دگرگونیهای طبیعی به سوی هدفی مشخص رهنمون میکند. این واقعیت از دیدگاه فخر رازی، چیزی فراتر از نظم طبیعت است.<ref>التفسیر...، ج۳۱، ص۱۳۹-۱۴۰</ref> | ||
====نزد فلاسفه مسلمان==== | ====نزد فلاسفه مسلمان==== | ||
بر خلاف متکلمان، [[فلسفه اسلامی|فلاسفه مسلمان]] در اثبات وجود [[خدا|خداوند]]، از این برهان کمتر بهره گرفتهاند، هرچند مسئله نظم جهان را در مسئله [[علم الهی|علم]] و [[حکمت الهی|حکمت]] الهی و در بیان آموزههایی چون عنایت و نظام احسن به کار بردهاند. <ref>ابن سینا، المبدأ، ص۸۸ -۹۰</ref><ref> | بر خلاف متکلمان، [[فلسفه اسلامی|فلاسفه مسلمان]] در اثبات وجود [[خدا|خداوند]]، از این برهان کمتر بهره گرفتهاند، هرچند مسئله نظم جهان را در مسئله [[علم الهی|علم]] و [[حکمت الهی|حکمت]] الهی و در بیان آموزههایی چون عنایت و نظام احسن به کار بردهاند.<ref>ابن سینا، المبدأ، ص۸۸ -۹۰</ref><ref> صدرالدین، الاسفار، ج۷، ص۱۰۶</ref><ref>صدرالدین، المبدأ، ص۱۲۴</ref> اما این اندیشه در فلسفه کِندی و ابن رُشد برای اثبات وجود خدا به کار گرفته شده است. بر اساس نظر فلاسفه اسلامی مخالف این برهان، برهان نظم را میتوان تکمیل کننده برهانهایی چون [[برهان وجوب و امکان|وجوب و امکان]] برای اثبات وجود خدا دانست و از آن برای شناخت [[صفات خداوند|صفات]] [[خدا| واجب متعال]] بهره گرفت.{{مدرک}} | ||
برخی نیز چون [[ عبدالله جوادی آملی]] در کتاب ''تبیین براهین اثبات خدا'' چند اشکال به این برهان وارد کرده، ارزش برهانی آن را زیر سؤال میبرد. البته وی در پایان ارزش جدلی آن را میپذیرد.<ref>جوادی آملی عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، صص ۲۲۷ - ۲۴۳</ref> | برخی نیز چون [[عبدالله جوادی آملی]] در کتاب ''تبیین براهین اثبات خدا'' چند اشکال به این برهان وارد کرده، ارزش برهانی آن را زیر سؤال میبرد. البته وی در پایان ارزش جدلی آن را میپذیرد.<ref>جوادی آملی عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، صص ۲۲۷ - ۲۴۳</ref> | ||
===== تقریر کِندی===== | ===== تقریر کِندی===== | ||
[[یعقوب بن اسحاق کندی|کندی]] با استفاده از مباحث [[فلسفه|فلسفی]] مربوط به جهان و مراتب | [[یعقوب بن اسحاق کندی|کندی]] با استفاده از مباحث [[فلسفه|فلسفی]] مربوط به جهان و مراتب موجودات، وجود نظم در طبیعت را به صورت گستردهتری توضیح میدهد. وی در این باره میگوید: | ||
:به راستی که نظم این جهان و ترتیب اجزای آن و ارتباط برخی چیزها با چیزهای دیگر و استحکام شکل و صورت آن، بزرگترین دلیل و نشانه بر این است که محکمترین و دقیقترین تدبیر و حکمت و برنامه، پشتوانه آن است و از سوی دیگر، هر تدبیری مدبر و تدبیر کنندهای میخواهد و هر حکمتی، حکیمی. <ref>ص ۲۱۵، ۲۳۰-۲۳۱</ref>{{منبع بهتر}} | :به راستی که نظم این جهان و ترتیب اجزای آن و ارتباط برخی چیزها با چیزهای دیگر و استحکام شکل و صورت آن، بزرگترین دلیل و نشانه بر این است که محکمترین و دقیقترین تدبیر و حکمت و برنامه، پشتوانه آن است و از سوی دیگر، هر تدبیری مدبر و تدبیر کنندهای میخواهد و هر حکمتی، حکیمی.<ref>ص ۲۱۵، ۲۳۰-۲۳۱</ref>{{منبع بهتر}} | ||
===== تقریر ابن رشد===== | ===== تقریر ابن رشد===== | ||
ابن رشد، در ضمن مباحثی که در رد دلایل [[علم کلام|متکلمان]] بیان کرده، برهانی ارائه کرده که به اعتقاد او، مضمون آن از تعالیم [[وحی]] گرفته شده است. او این برهان که '''دلیل عنایت''' نامیده است، را هم در سطح فهم عموم مردم میداند و هم مناسب اهل فکر و استدلال.<ref> | ابن رشد، در ضمن مباحثی که در رد دلایل [[علم کلام|متکلمان]] بیان کرده، برهانی ارائه کرده که به اعتقاد او، مضمون آن از تعالیم [[وحی]] گرفته شده است. او این برهان که '''دلیل عنایت''' نامیده است، را هم در سطح فهم عموم مردم میداند و هم مناسب اهل فکر و استدلال.<ref>«الکشف»، ص۶۵، ۶۷ -۶۹، ۱۰۸</ref> | ||
این برهان که تقریر ویژه [[محمد بن احمد ابن رشد|ابن رشد]] از برهان نظم است، مبتنی بر دو مقدمه است: | این برهان که تقریر ویژه [[محمد بن احمد ابن رشد|ابن رشد]] از برهان نظم است، مبتنی بر دو مقدمه است: | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
مقدمه۱. همه موجودات جهان با هستی و وجود انسان سازگار هستند؛ | مقدمه۱. همه موجودات جهان با هستی و وجود انسان سازگار هستند؛ | ||
مقدمه۲. این سازگاری کامل و دقیق، نمیتواند در اثر یک اتفاق باشد، بلکه از جانب فاعلی است که آن را اراده و تقدیر کرده است . | مقدمه۲. این سازگاری کامل و دقیق، نمیتواند در اثر یک اتفاق باشد، بلکه از جانب فاعلی است که آن را اراده و تقدیر کرده است. | ||
شناخت ما از جهان و انسان هرچه بیشتر باشد، این حقیقت بر ما آشکارتر میشود که اجزاء گوناگون طبیعت از آسمان و زمین و اعضای بدن در خدمت نوع بشرند. <ref> | شناخت ما از جهان و انسان هرچه بیشتر باشد، این حقیقت بر ما آشکارتر میشود که اجزاء گوناگون طبیعت از آسمان و زمین و اعضای بدن در خدمت نوع بشرند.<ref>الکشف، ص۶۵ -۶۶</ref> | ||
ویژگی برهان ابن رشد، تأکید او بر اصل هدفدار بودن عالم طبیعت است که ارتباط نزدیکی با مفهوم نظم دارد. | ویژگی برهان ابن رشد، تأکید او بر اصل هدفدار بودن عالم طبیعت است که ارتباط نزدیکی با مفهوم نظم دارد. | ||
===در فلسفه غرب=== | ===در فلسفه غرب=== | ||
سابقهٔ برهان نظم در آثار فلسفی به [[یونان]] باستان و کتاب تیمائوس [[افلاطون]] باز میگردد. در سدههای میانه به اشاراتی از [[سنت آگوستین]] به این برهان | سابقهٔ برهان نظم در آثار فلسفی به [[یونان]] باستان و کتاب تیمائوس [[افلاطون]] باز میگردد. در سدههای میانه به اشاراتی از [[سنت آگوستین]] به این برهان برمیخوریم. همچنین آخرین برهان از براهین پنجگانهٔ [[توماس آکویناس]] (۱۲۷۴-۱۲۲۵ میلادی) همین برهان نظم است.<ref>هالینگ دیل، ص۱۵۹ و ۱۶۰.</ref> | ||
در دوران اخیر یکی از معروفترین تقریرهای برهان را در کتاب «الهیات طبیعی» اثر ویلیام پیلی (۱۸۰۵-۱۷۴۳ میلادی) مییابیم.<ref>ایان باربور، | در دوران اخیر یکی از معروفترین تقریرهای برهان را در کتاب «الهیات طبیعی» اثر ویلیام پیلی (۱۸۰۵-۱۷۴۳ میلادی) مییابیم.<ref>ایان باربور، ص۱۰۴ تا ۱۱۱</ref> | ||
از دیگر فلاسفهای که پس از پیلی به دفاع از این برهان پرداختند، میتوان ف.ر. تنانت(۱۹۵۷-۱۸۶۶ میلادی) و سوئین برن و جان بروو و فرانک تیپلر نام برد که تقریری نو از برهان ارائه کردهاند. | از دیگر فلاسفهای که پس از پیلی به دفاع از این برهان پرداختند، میتوان ف.ر. تنانت(۱۹۵۷-۱۸۶۶ میلادی) و سوئین برن و جان بروو و فرانک تیپلر نام برد که تقریری نو از برهان ارائه کردهاند. | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
در میان مخالفان اعتبار این برهان، افرادی چون [[دیوید هیوم|هیوم]]، [[ایمانوئل کانت|کانت]]، [[ریچارد داوکینز|داوکینز]] و [[فرانسوا ولتر|ولتر]] قرار دارند. | در میان مخالفان اعتبار این برهان، افرادی چون [[دیوید هیوم|هیوم]]، [[ایمانوئل کانت|کانت]]، [[ریچارد داوکینز|داوکینز]] و [[فرانسوا ولتر|ولتر]] قرار دارند. | ||
دیوید هیوم فیلسوف [[انگلیس|انگلیسی]] قرن هجدهم از بزرگترین مخالفان این برهان است. او در کتاب '''محاوراتی درباره دین طبیعی'''، پنج ایراد بر این برهان بیان کرده است و معتقد است که این برهان ناتمام و نادرست است. <ref>جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸</ref> هیوم معتقد است در این برهان مصنوع | دیوید هیوم فیلسوف [[انگلیس|انگلیسی]] قرن هجدهم از بزرگترین مخالفان این برهان است. او در کتاب '''محاوراتی درباره دین طبیعی'''، پنج ایراد بر این برهان بیان کرده است و معتقد است که این برهان ناتمام و نادرست است.<ref>جان هیک، وجود خدا-۱۳۸۷-ص ۱۲۸</ref> هیوم معتقد است در این برهان مصنوع طبیعی به مصنوعات بشری تشبیه شده است. همچنین نظم تولید شده خاصیت ذاتی ماده است نه علتی بیرونی. علاوه بر اینها، برهان نظم با تعدد خدا و ناظم سازگاری دارد و با وجود این نظم و ناظم، وجود شرور قابل توجیه نیست. | ||
ایمانوئل کانت در کتاب '''نقد عقل نظری''' نیز سه اشکال بر این برهان وارد میکند. <ref>ص۹۸۱</ref> | ایمانوئل کانت در کتاب '''نقد عقل نظری''' نیز سه اشکال بر این برهان وارد میکند.<ref>ص۹۸۱</ref> | ||
ولتر بیان میکند حتی اگر فرض کنیم که این برهان، وجود ناظمی یگانه را اثبات میکند، باز هم به معنای اثبات خدای یگانه نیست.<ref>واربرتون، ص۳۰-۳۳</ref> | ولتر بیان میکند حتی اگر فرض کنیم که این برهان، وجود ناظمی یگانه را اثبات میکند، باز هم به معنای اثبات خدای یگانه نیست.<ref>واربرتون، ص۳۰-۳۳</ref> | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
در مقابل، اندیشمندان [[اسلام|مسلمان]] و غیر مسلمان به پاسخگویی این ایرادها پرداختهاند. | در مقابل، اندیشمندان [[اسلام|مسلمان]] و غیر مسلمان به پاسخگویی این ایرادها پرداختهاند. | ||
به عنوان نمونه [[مرتضی مطهری]] در کتاب [[علل گرایش به مادی گری (کتاب)|علل گرایش به مادی گری]] به ایرادهایی که هیوم مطرح کرده، پاسخ داده است. البته وی معتقد است این استدلال تنها اثبات میکند که عالم طبعیت، علتی دارد باشعور و آگاهی که با تدبیر خود عالم را تدبیر میکند. اما اینکه این فاعل و تدبیر کننده چه خصوصیاتی دارد، ربطی به این برهان ندارد. <ref>مطهری، ص۱۵۴</ref> | به عنوان نمونه [[مرتضی مطهری]] در کتاب [[علل گرایش به مادی گری (کتاب)|علل گرایش به مادی گری]] به ایرادهایی که هیوم مطرح کرده، پاسخ داده است. البته وی معتقد است این استدلال تنها اثبات میکند که عالم طبعیت، علتی دارد باشعور و آگاهی که با تدبیر خود عالم را تدبیر میکند. اما اینکه این فاعل و تدبیر کننده چه خصوصیاتی دارد، ربطی به این برهان ندارد.<ref>مطهری، ص۱۵۴</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|اندازه=ریز| | {{پانویس|اندازه=ریز|۳}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
*ابن رشد، «الکشف عن مناهج الادله»، فلسفه ابن رشد، | *ابن رشد، «الکشف عن مناهج الادله»، فلسفه ابن رشد، دمشق، ۱۳۵۳ق /۱۹۳۵م؛ | ||
*ابن | *ابن سینا، المبدأ و المعاد، به کوشش عبدالله نورانی، تهران، ۱۳۶۳ش؛ | ||
*ابن سینا، الشفاء، | *ابن سینا، الشفاء، برهان، به کوشش ابوالعلاء عفیفی، قاهره، ۱۳۷۵ق /۱۹۵۶م؛ | ||
* | *اشعری، علی، اللمع، به کوشش جوزف مکارتی، بیروت، ۱۹۵۲م؛ | ||
*ایان باربور، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، مرکز نشر دانشگاهی،تهران؛ | *ایان باربور، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، مرکز نشر دانشگاهی،تهران؛ | ||
* | *تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، به کوشش عبدالرحمان عمیره، بیروت، ۱۴۰۹ق / ۱۹۸۹م؛ | ||
*سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴؛ | *سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق(ع)، چاپ ششم، ۱۳۸۴؛ | ||
*صدر، محمدباقر، «موجر فی اصول | *صدر، محمدباقر، «موجر فی اصول الدین»، همراه الفتاوی الواضحه، نجف، ۱۹۷۷م؛ | ||
*صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، به کوشش جلال الدین | *صدرالدین شیرازی، المبدأ و المعاد، به کوشش جلال الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۵۴ش؛ | ||
*صدرالدین | *صدرالدین شیرازی، محمد، الاسفار، تهران، ۱۳۸۶ق؛ | ||
* | *غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، ۱۴۰۶ق /۱۹۸۶م؛ | ||
*فخرالدین | *فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، ۱۴۱۰ق /۱۹۹۰م؛ | ||
* | *مانکدیم، احمد [ تعلیق ] شرح الاصول الخمسه، به کوشش عبدالکریم عثمان، قاهره، ۱۳۸۴ق /۱۹۶۵م؛ | ||
*مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی؛ | *مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی؛ | ||
*مطهری، مرتضی، علل گرایش به مادیگرایی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸ش؛ | *مطهری، مرتضی، علل گرایش به مادیگرایی، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸ش؛ | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۸۵: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* منبع مقاله: [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7546 براهین اثبات باری در دایره المعارف بزرگ اسلامی] | * منبع مقاله: [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/7546 براهین اثبات باری در دایره المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=36987 برهان نظم] | * [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=36987 برهان نظم] |