۱۷٬۲۸۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←نظریه صرفه: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (برگرداندن مطلب) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
تَحَدّی هماوردخواستن و بهمبارزهطلبیدن رقیب برای آشکارشدن ناتوانی او است.<ref> شرح المصطلحات الکلامیه، ۱۴۱۵ق، ص۶۴.</ref> تحدی اصطلاحی در علوم قرآنی<ref>جواهری، «واکاوی ملاک تحدی در قرآن و نقد منطق تنزّلی»، ص۱۱۲.</ref> و [[کلام اسلامی]]<ref> شرح المصطلحات الکلامیه، ۱۴۱۵ق، ص۶۴.</ref> و از شرایط [[معجزه]] است<ref>باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۴۲۱ق، ص۱۶۱.</ref> که براساس آن، [[پیامبران]] منکران [[نبوت|نبوتشان]] را بهمبارزه میطلبد تا مانندی برای معجزاتش بیاورند.<ref>مؤدب، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت، ۱۳۷۹ش، ص۱۷.</ref> | تَحَدّی هماوردخواستن و بهمبارزهطلبیدن رقیب برای آشکارشدن ناتوانی او است.<ref> شرح المصطلحات الکلامیه، ۱۴۱۵ق، ص۶۴.</ref> تحدی اصطلاحی در علوم قرآنی<ref>جواهری، «واکاوی ملاک تحدی در قرآن و نقد منطق تنزّلی»، ص۱۱۲.</ref> و [[کلام اسلامی]]<ref> شرح المصطلحات الکلامیه، ۱۴۱۵ق، ص۶۴.</ref> و از شرایط [[معجزه]] است<ref>باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۴۲۱ق، ص۱۶۱.</ref> که براساس آن، [[پیامبران]] منکران [[نبوت|نبوتشان]] را بهمبارزه میطلبد تا مانندی برای معجزاتش بیاورند.<ref>مؤدب، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت، ۱۳۷۹ش، ص۱۷.</ref> | ||
اعتبار تحدی بر این اصل استوار دانستهاند که اگر کاری از سوی [[خدا]] نباشد دیگران هم باید بتوانند مثل آن را انجام دهند و اگر نتوانستند معلوم میشود آن کار خدایی است.<ref> تفسیر موضوعی، | اعتبار تحدی بر این اصل استوار دانستهاند که اگر کاری از سوی [[خدا]] نباشد دیگران هم باید بتوانند مثل آن را انجام دهند و اگر نتوانستند معلوم میشود آن کار خدایی است.<ref> تفسیر موضوعی، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹، «قرآن در قرآن»؛ تسنیم، ج ۲، ص۴۱۳-۴۱۴.</ref> در فرق [[معجزه]] با کارهای نوابغ، یا کرامات اولیا نیز تحدی را شرط کردهاند، چرا کهگاه ممکن است خدا امکان انجام دادن کاری فرابشری را به کسی بدهد و او ادعای [[نبوت]] نداشته باشد.<ref>نک عضدالدین، ج۳، ص۴۶۵.</ref> | ||
==تحدی به قرآن== | ==تحدی به قرآن== | ||
در قرآن برای اثبات معجزهبودن قرآن و نبوت پیامبر(ص)، منکران بهمبارزه دعوت شدهاند و از آنها خواسته شده است که اگر قرآن را از جانب خدا نمیدانند، همانندی برای آن بیاورند<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۸۱.</ref> که به آن تحدی به قرآن گفته میشود.<ref>سبزواری، اسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ص۴۷۲. </ref> تحدی قرآن شامل [[جنیان]] و انسانها است؛ زیرا [[پیامبر اسلام]] (ص) خاتم [[انبیا|پیامبران]] و دعوت وی جهانی و جاودانی است و همه انسانها و جنیان از عصر نزول تا پایان جهان مخاطب [[قرآن]] هستند.<ref>التمهید، ج۴، ص۲۳-۲۴؛ من وحی القرآن، ج۱۴، ص۲۲۷؛ اعجاز القرآن، ص۹۰-۹۲.</ref> به گفته شیخ طوسی هنگامی که قرآن بحث تحدی را مطرح کرد، اگر برای فصیحان عرب امکان داشت که هماوردی مانند [[قرآن]] بیاورند به جنگهای خونین و مشکلات دیگر تن نمیدادند<ref>طوسی، ص۱۶۹.</ref> | در قرآن برای اثبات معجزهبودن قرآن و نبوت پیامبر(ص)، منکران بهمبارزه دعوت شدهاند و از آنها خواسته شده است که اگر قرآن را از جانب خدا نمیدانند، همانندی برای آن بیاورند<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۴۸۱.</ref> که به آن تحدی به قرآن گفته میشود.<ref>سبزواری، اسرار الحکم، ۱۳۸۳ش، ص۴۷۲. </ref> تحدی قرآن شامل [[جنیان]] و انسانها است؛ زیرا [[پیامبر اسلام]] (ص) خاتم [[انبیا|پیامبران]] و دعوت وی جهانی و جاودانی است و همه انسانها و جنیان از عصر نزول تا پایان جهان مخاطب [[قرآن]] هستند.<ref>التمهید، ج۴، ص۲۳-۲۴؛ من وحی القرآن، ج۱۴، ص۲۲۷؛ اعجاز القرآن، ص۹۰-۹۲.</ref> به گفته شیخ طوسی هنگامی که قرآن بحث تحدی را مطرح کرد، اگر برای فصیحان عرب امکان داشت که هماوردی مانند [[قرآن]] بیاورند به جنگهای خونین و مشکلات دیگر تن نمیدادند.<ref>طوسی، ص۱۶۹.</ref> | ||
===آیات تحدی=== | ===آیات تحدی=== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
=== نظریه صرفه=== | === نظریه صرفه=== | ||
برخی متکلمان معتقدند اگر فردی قصد معارضه با قرآن کرد، خدا اراده او را سست میکند و به او اجازۀ معارضه نمیدهد. به این نظریه «[[صرفه|صَرفه]]» میگویند.{{مدرک}} با این حال افرادی همچون نضر بن حارث، با نقل داستانهای رستم و اسفندیار ادعای هماوردی با قرآن کرد، طبق برخی روایات شأن نزول [[آیه]] «لَو نَشاءُ لَقُلنا مِثلَ هذا»<ref>سوره انفال، آیه۳۱.</ref> درباره وی است.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۵؛ ابن کثیر، تفسیر القرآ ن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۴۱.</ref> [[مسیلمه کذاب]]<ref> ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۱۲؛ ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۱.</ref> و [[اسود عنسی]] <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۶۱ ۴۶۲؛ البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۰- ۶۱.</ref> از دیگر کسانی بودند که با آوردن مطالبی ادعای هماوردی با قرآن کردند. گفته شده[[عبدالله بن مقفع]] درصدد هماوردی با قرآن بود اما پس از مدتی منصرف شد و همه آنچه را گرد آورده بود نابود کرد.<ref> اعجاز القرآن، ص۱۱۹.</ref> | برخی متکلمان معتقدند اگر فردی قصد معارضه با قرآن کرد، خدا اراده او را سست میکند و به او اجازۀ معارضه نمیدهد. به این نظریه «[[صرفه|صَرفه]]» میگویند.{{مدرک}} با این حال افرادی همچون نضر بن حارث، با نقل داستانهای رستم و اسفندیار ادعای هماوردی با قرآن کرد، طبق برخی روایات شأن نزول [[آیه]] «لَو نَشاءُ لَقُلنا مِثلَ هذا»<ref>سوره انفال، آیه۳۱.</ref> درباره وی است.<ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۱۹۵؛ ابن کثیر، تفسیر القرآ ن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۴۱.</ref> [[مسیلمه کذاب]]<ref> ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۱۲؛ ابن کثیر، البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۱.</ref> و [[اسود عنسی]] <ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۴۶۱ ۴۶۲؛ البدایة والنهایه، ج۵، ص۶۰- ۶۱.</ref> از دیگر کسانی بودند که با آوردن مطالبی ادعای هماوردی با قرآن کردند. گفته شده [[عبدالله بن مقفع]] درصدد هماوردی با قرآن بود اما پس از مدتی منصرف شد و همه آنچه را گرد آورده بود نابود کرد.<ref> اعجاز القرآن، ص۱۱۹.</ref> البته بنا به روایتی که در الاحتجاج نقل شده، [[ابوشاکر دیصانی]]، [[عبدالملک بصری]] و [[ابن مقفع]] به پیشنهاد ابن ابیالعوجاء تصمیم گرفته بودند که هر کدام یک ربع از [[قرآن]] را نقض کنند، چرا که با این کار [[نبوت]] [[حضرت محمد(ص)]] و سپس [[اسلام]] باطل میشد، ولی نتوانستند.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۷۷.</ref> | ||
همچنین کشیشی [[مسیحیت|مسیحی]] نیز دو سوره به تقلید از سورههای [[سوره حمد|حمد]] و [[سوره کوثر|کوثر]] ساخت. [[آیت الله خویی]]<ref>خویی، البیان، ص۹۳-۹۸.</ref> و [[رشید رضا]]<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ج۱، ص۷۸ ۸۳، ۲۲۵ ۲۲۶.</ref> از مفسران قرآن، این معارضه را نقد کردهاند. کتابی نیز با عنوان «الفرقان الحق» در آمریکا منتشر شده که در آن سورههایی با تقلید از قرآن و با آمیختن آن با تعالیم و آموزههای [[یهود|یهودی]] و [[مسیحیت|مسیحی]] تدوین شده است. [[صلاح الخالدی]] کتاب [[الانتصار للقرآن تهافت فرقان متنبی الامریکان امام حقائق القرآن|الانتصار للقرآن]] را در نقد آن نگاشته است این کتاب در سال ۱۴۲۶ق توسط مدرسه الفرسان اردن چاپ شده است. | همچنین کشیشی [[مسیحیت|مسیحی]] نیز دو سوره به تقلید از سورههای [[سوره حمد|حمد]] و [[سوره کوثر|کوثر]] ساخت. [[آیت الله خویی]]<ref>خویی، البیان، ص۹۳-۹۸.</ref> و [[رشید رضا]]<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ج۱، ص۷۸ ۸۳، ۲۲۵ ۲۲۶.</ref> از مفسران قرآن، این معارضه را نقد کردهاند. کتابی نیز با عنوان «الفرقان الحق» در آمریکا منتشر شده که در آن سورههایی با تقلید از قرآن و با آمیختن آن با تعالیم و آموزههای [[یهود|یهودی]] و [[مسیحیت|مسیحی]] تدوین شده است. [[صلاح الخالدی]] کتاب [[الانتصار للقرآن تهافت فرقان متنبی الامریکان امام حقائق القرآن|الانتصار للقرآن]] را در نقد آن نگاشته است این کتاب در سال ۱۴۲۶ق توسط مدرسه الفرسان اردن چاپ شده است. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
* ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ۱۴۱۹ق. | * ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، ۱۴۱۹ق. | ||
* باقلانی، محمد بن طیب، اعجاز القرآن، تصحیح صلاح محمد عویضه، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۱م. | * باقلانی، محمد بن طیب، اعجاز القرآن، تصحیح صلاح محمد عویضه، دار الکتب العلمیه منشورات محمدعلی بیضون، بیروت، ۱۴۲۱ق/۲۰۰۱م. | ||
* | * طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تصحیح محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق. | ||
* اعجازالقرآن، حسین نصار، مصر، مکتبة مصر، ۱۹۹۹م. | * اعجازالقرآن، حسین نصار، مصر، مکتبة مصر، ۱۹۹۹م. | ||
*ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، لبدایة والنهایه، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق. | *ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، لبدایة والنهایه، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
*ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیة. | *ابن هشام، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیة. | ||
* شرح المصطلحات الکلامیه، به کوشش مجمع البحوث الاسلامیة، مشهد، آستانه رضویه، ۱۴۱۵ق. | * شرح المصطلحات الکلامیه، به کوشش مجمع البحوث الاسلامیة، مشهد، آستانه رضویه، ۱۴۱۵ق. | ||
*علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق. | *علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
ویرایش