پرش به محتوا

عهد الست: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ مارس ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (اصلاح شناسه و ویرایش)
imported>M.r.seifi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


==واژه شناسی==
==واژه شناسی==
این تعبیر ترکیبی از حرف استفهام «أ»، فعل ناقص «لَیسَ» و ضمیر متصل مرفوع «تُ» است. کاربرد همزه در اینجا برای استفهام حقیقی نیست، بلکه برای انکار ابطالی است.<ref>ابن هشام، ص۲۴.</ref>
این تعبیر ترکیبی از حرف استفهام «أ»، فعل ناقص «لَیسَ» و ضمیر متصل مرفوع «تُ» است. کاربرد همزه در اینجا برای استفهام حقیقی نیست، بلکه برای انکار ابطالی است.<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب، ۱۹۷۹م، ص۲۴.</ref>


==جایگاه قرآنی==
==جایگاه قرآنی==
تعبیر «اَلَسْت» از سوره اعراف گرفته شده است: {{عربی|«وَ اِذْ اَخَذَ رَبُّک مِن بَنی آدَم مِن ظُهورِهِم ذُرّیتَهُم وَ اَشْهَدَهُم عَلی اَنْفُسِهِم اَلَسْت بِرَبَّکم قالُوا بَلی شَهِدْنا اَن تَقُولُوا یوْم القیامَةِ اِنّا کنّا عَن هذا غافِلین اَوْ تَقُولُوا اِنَّما اَشْرَک آباؤنا مِن قَبْل و کنّا ذُرّیةً مِن بَعْدِهم اَفَتُهْلِکنا بِما فَعَل الْمُبْطِلُون».<ref>سوره اعراف: آیه۱۷۱و ۱۷۲.</ref>}}
تعبیر «اَلَسْت» از سوره اعراف گرفته شده است: {{عربی|«وَ اِذْ اَخَذَ رَبُّک مِن بَنی آدَم مِن ظُهورِهِم ذُرّیتَهُم وَ اَشْهَدَهُم عَلی اَنْفُسِهِم اَلَسْت بِرَبَّکم قالُوا بَلی شَهِدْنا اَن تَقُولُوا یوْم القیامَةِ اِنّا کنّا عَن هذا غافِلین اَوْ تَقُولُوا اِنَّما اَشْرَک آباؤنا مِن قَبْل و کنّا ذُرّیةً مِن بَعْدِهم اَفَتُهْلِکنا بِما فَعَل الْمُبْطِلُون».<ref>سوره اعراف: آیه۱۷۱و ۱۷۲.</ref>}}


کاربرد این واژه در ترکیب‌هایی چون «عالم الست »، «روز الست » یا «بزم الست » - که شکل اخیر بیشتر در ادبیات [[عثمانی]] به کار رفته<ref> نگاه کنید: IA ذیل بزم الست.</ref> - موجب شده تا واژه الست به صورت اسم خاص درآید و نامی باشد برای مرحله‌ای از جهان هستی که به آن «عالم ذر» نیز می‌گویند.
کاربرد این واژه در ترکیب‌هایی چون «عالم الست »، «روز الست » یا «بزم الست » - که شکل اخیر بیشتر در ادبیات [[عثمانی]] به کار رفته<ref> نگاه کنید: IA ذیل بزم الست.</ref> - موجب شده تا واژه الست به صورت اسم خاص درآید و نامی باشد برای مرحله‌ای از جهان هستی که به آن «عالم ذر» نیز می‌گویند.


بر اساس این آیه، خداوند از پشت فرزندان آدم، فرزندان و نواده‌های آنان را خارج کرده است و همه آنان را که باید تا روز قیامت در جهان بi وجود بیایند، در یک زمان مخاطب قرار داده و در همان زمان از تمام آنان نسبت به ربوبیت خود اقرار گرفته است.
بر اساس این آیه، خداوند از پشت فرزندان آدم، فرزندان و نواده‌های آنان را خارج کرده است و همه آنان را که باید تا روز قیامت در جهان بi وجود بیایند، در یک زمان مخاطب قرار داده و در همان زمان از تمام آنان نسبت به ربوبیت خود اقرار گرفته است.
خط ۱۷: خط ۱۷:
این موضوع از یک سو بحثی است مربوط به [[علوم قرآن]] و [[علوم حدیث|حدیث]] و از سوی دیگر در [[عرفان]] و [[کلام]] نیز جایگاهی ویژه دارد و هر یک از صاحبان نظر به تناسب گرایشی که داشته‌اند، درباره آن تحلیلی ارائه کرده‌اند.
این موضوع از یک سو بحثی است مربوط به [[علوم قرآن]] و [[علوم حدیث|حدیث]] و از سوی دیگر در [[عرفان]] و [[کلام]] نیز جایگاهی ویژه دارد و هر یک از صاحبان نظر به تناسب گرایشی که داشته‌اند، درباره آن تحلیلی ارائه کرده‌اند.


دانشمندان مسلمان در مورد این مسأله تفسیرهایی ارائه کرده‌اند که به هیچ وجه قابل سازش با یکدیگر نیست. شاید به همین جهت بوده که [[محمد باقر مجلسی]] تصریح می‌کند: «عقل انسان‌های زیادی از حل این مسأله درمانده است.»<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج۷، ص۳۷- ۳۸.</ref> و «بهتر آن است که‌اندیشیدن در مورد چنین مسائلی را رها کنیم، چرا که چندان پیچیده است که عقل‌های ما از دریافت کنه آن ناتوان است».<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۲۶۱.</ref>
دانشمندان مسلمان در مورد این مسأله تفسیرهایی ارائه کرده‌اند که به هیچ وجه قابل سازش با یکدیگر نیست. شاید به همین جهت بوده که [[محمد باقر مجلسی]] تصریح می‌کند: «عقل انسان‌های زیادی از حل این مسأله درمانده است.»<ref>مجلسی، مرآة العقول، ج۷، ص۳۷- ۳۸.</ref> و «بهتر آن است که‌اندیشیدن در مورد چنین مسائلی را رها کنیم، چرا که چندان پیچیده است که عقل‌های ما از دریافت کنه آن ناتوان است».<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۵، ص۲۶۱.</ref>


==مسائل و ابهام‌های عالم ذر==
==مسائل و ابهام‌های عالم ذر==
خط ۴۵: خط ۴۵:


====تفسیر سنت گرایانه در منابع شیعی====
====تفسیر سنت گرایانه در منابع شیعی====
در تفسیری که در منابع حدیثی شیعی درباره عالم ذر و عهد الست آمده، بیان شده است که خداوند خاک اهل [[گناه]] و [[دوزخ|دوزخیان]] را با آبی تلخ و شور، و خاک اهل [[بهشت]] را با آبی شیرین عجین کرد. سپس از آن گل، انسان‌هایی شبیه مورچه آفرید و از آنان به ربوبیت خود و [[نبوت]] [[حضرت محمد(ص)|محمد(ص)]] و [[ولایت]] [[حضرت علی(ع)|علی(ع)]] و اوصیاء او تا [[امام زمان(عج)|حضرت مهدی(ع)]] اقرار گرفت. نخستین کسی که در عالم ذر ایمان آورد، حضرت محمد بود.<ref>مقایسه کنید: آیه «اِن کان لِلرَّحْمن وَلَدٌ فَاَنَا اَوَّل الْعابِدین »، زخرف: ۸۱.</ref>
در تفسیری که در منابع حدیثی شیعی درباره عالم ذر و عهد الست آمده، بیان شده است که خداوند خاک اهل [[گناه]] و [[دوزخ|دوزخیان]] را با آبی تلخ و شور، و خاک اهل [[بهشت]] را با آبی شیرین عجین کرد. سپس از آن گل، انسان‌هایی شبیه مورچه آفرید و از آنان به ربوبیت خود و [[نبوت]] [[حضرت محمد(ص)|محمد(ص)]] و [[ولایت]] [[حضرت علی(ع)|علی(ع)]] و اوصیاء او تا [[امام زمان(عج)|حضرت مهدی(ع)]] اقرار گرفت. نخستین کسی که در عالم ذر ایمان آورد، حضرت محمد بود.<ref>مقایسه کنید: آیه «اِن کان لِلرَّحْمن وَلَدٌ فَاَنَا اَوَّل الْعابِدین »، زخرف: ۸۱.</ref>


در برخی از روایات سخن از آفرینش روح‌ها پیش از آفرینش بدن آنها و نیز گرفتن میثاق از ارواح به میان آمده است. همچنین در برخی روایات به سرنوشت و [[تقدیر]] از پیش تعیین شده اشاره شده است.<ref> کلینی، ج۲، ص۸، ۱۰، ۱۲؛ مجلسی، بحار، ج۵، ص۲۲۶، ۲۳۴- ۲۳۵، جاهای مختلف، ج۱۷، ص۱۲۰-۱۲۱، ج۳۹، ص۱۷۸-۱۷۹، ج۵۸، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref>
در برخی از روایات سخن از آفرینش روح‌ها پیش از آفرینش بدن آنها و نیز گرفتن میثاق از ارواح به میان آمده است. همچنین در برخی روایات به سرنوشت و [[تقدیر]] از پیش تعیین شده اشاره شده است.<ref> کلینی، ج۲، ص۸، ۱۰، ۱۲؛ مجلسی، بحار، ج۵، ص۲۲۶، ۲۳۴- ۲۳۵، جاهای مختلف، ج۱۷، ص۱۲۰-۱۲۱، ج۳۹، ص۱۷۸-۱۷۹، ج۵۸، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref>
خط ۷۴: خط ۷۴:
اول اینکه متن آیه گویای این است که خداوند ذریه آدمیان را از پشت‌های فرزندان آدم گرفت، نه از پشت خود آدم. در حالی که در تفسیرهای سنتی، ذریه آدمیان تنها از پشت حضرت آدم گرفته شده است.
اول اینکه متن آیه گویای این است که خداوند ذریه آدمیان را از پشت‌های فرزندان آدم گرفت، نه از پشت خود آدم. در حالی که در تفسیرهای سنتی، ذریه آدمیان تنها از پشت حضرت آدم گرفته شده است.


دوم اینکه در آیه از قول فرزندان آمده است که گفته‌اند: «همانا پیش از ما پدرانمان مشرک بودند...»، و چنین نسبتی سزاوار حضرت آدم و همگی فرزندان او نیست.<ref> سید مرتضی، ج۱، ص۲۸-۳۰؛ فخرالدین، ج۱۵، ص۴۷-۴۹؛ شیخ طوسی، ج۵، ص۲۷- ۲۸؛ طباطبایی، ج۸، ص۳۱۶- ۳۱۸</ref>
دوم اینکه در آیه از قول فرزندان آمده است که گفته‌اند: «همانا پیش از ما پدرانمان مشرک بودند...»، و چنین نسبتی سزاوار حضرت آدم و همگی فرزندان او نیست.<ref> سید مرتضی، ج۱، ص۲۸-۳۰؛ فخرالدین، ج۱۵، ص۴۷-۴۹؛ شیخ طوسی، ج۵، ص۲۷- ۲۸؛ طباطبایی، ج۸، ص۳۱۶- ۳۱۸</ref>


بنابراین، خلاصه دیدگاه عقل گرایانه این است که این پیمان در همین دنیا گرفته شده است و مراد از پیمان نیز فطرتی است که در نهاد تمام انسان‌ها قرار داده شده است.
بنابراین، خلاصه دیدگاه عقل گرایانه این است که این پیمان در همین دنیا گرفته شده است و مراد از پیمان نیز فطرتی است که در نهاد تمام انسان‌ها قرار داده شده است.
خط ۸۱: خط ۸۱:
برخی از مفسران معتقدند که تفسیر دوم نیز همانند تفسیر اول خالی از اشکال نیست.
برخی از مفسران معتقدند که تفسیر دوم نیز همانند تفسیر اول خالی از اشکال نیست.


مهمترین ایراد تفسیر دوم این است که این تفسیر با ظاهر آیه سازگار نیست. زیرا این آیه با کلمه «اذ» شروع می‌شود و این واژه، ظرف زمانی است که بر زمان ماضی یا زمانی که تحقق یافته، دلالت دارد. از سوی دیگر بستر زمانی خطاب این آیه به مخاطبانش، زمان دنیایی است که قرآن کریم نازل شده است.
مهمترین ایراد تفسیر دوم این است که این تفسیر با ظاهر آیه سازگار نیست. زیرا این آیه با کلمه «اذ» شروع می‌شود و این واژه، ظرف زمانی است که بر زمان ماضی یا زمانی که تحقق یافته، دلالت دارد. از سوی دیگر بستر زمانی خطاب این آیه به مخاطبانش، زمان دنیایی است که قرآن کریم نازل شده است.


بنابراین اگر روی سخن این آیه ما باشیم که آنرا می‌شنویم، و مراد از این خطاب، خطابی دنیایی و برای ما اهل دنیا باشد و بستر زمانی گرفتن این عهد و پیمان نیز همین زمان زندگی انسان در دنیا باشد، پس زمان خطاب با زمان این عهد یکی می‌شود و دیگر استفاده از ظرف زمانی «اذ» معنایی نخواهد داشت، چرا که «اذ» بیانگر این است که زمان آفرینش بر زمان خطاب تقدم دارد.
بنابراین اگر روی سخن این آیه ما باشیم که آنرا می‌شنویم، و مراد از این خطاب، خطابی دنیایی و برای ما اهل دنیا باشد و بستر زمانی گرفتن این عهد و پیمان نیز همین زمان زندگی انسان در دنیا باشد، پس زمان خطاب با زمان این عهد یکی می‌شود و دیگر استفاده از ظرف زمانی «اذ» معنایی نخواهد داشت، چرا که «اذ» بیانگر این است که زمان آفرینش بر زمان خطاب تقدم دارد.


به هر روی، آیات مورد بحث در عین اینکه بر داستان آفرینش انسان توسط خداوند، به صورت زاد و ولد دلالت دارد، بر این نیز دلالت می‌کند که این رویداد به گونه‌ای بر جریان آفرینش به صورتی که دیده می‌شود، مقدم است. البته آن تقدم زمانی که مفسران دیدگاه اول از آن دم می‌زنند، به دلیل اشکال‌هایی که در رد تفسیر اول بیان شد، مورد قبول نیست.<ref>طباطبایی، ج۸، ص۳۱۸-۳۲۱</ref>
به هر روی، آیات مورد بحث در عین اینکه بر داستان آفرینش انسان توسط خداوند، به صورت زاد و ولد دلالت دارد، بر این نیز دلالت می‌کند که این رویداد به گونه‌ای بر جریان آفرینش به صورتی که دیده می‌شود، مقدم است. البته آن تقدم زمانی که مفسران دیدگاه اول از آن دم می‌زنند، به دلیل اشکال‌هایی که در رد تفسیر اول بیان شد، مورد قبول نیست.<ref>طباطبایی، ج۸، ص۳۱۸-۳۲۱</ref>
خط ۹۰: خط ۹۰:
[[محمد حسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] با تفسیری جدید از این آیه معتقد است اینکه انسان در سیر به سوی [[خداوند]] و بازگشتش به جانب او، در جهان‌هایی که از لحاظ نظام و احکام با عالم دنیا متفاوتند وجود داشته باشد، امر محالی نیست.
[[محمد حسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] با تفسیری جدید از این آیه معتقد است اینکه انسان در سیر به سوی [[خداوند]] و بازگشتش به جانب او، در جهان‌هایی که از لحاظ نظام و احکام با عالم دنیا متفاوتند وجود داشته باشد، امر محالی نیست.


همانطور که اشیاء در دو نشئه و ظرف وجودی تحقق دارد. نزد خداوند وجودی بی‌حد و بی‌اندازه دارد و زمانی که به دنیا می‌آیند، دارای اندازه می‌شود: {{عربی|«وَ اِن مِن شَی ء اِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُه و مانُنَزَّلُه اِلاّ بِقَدَر مَعْلوم»}}.<ref>حجر: آیه۲۱.</ref>
همانطور که اشیاء در دو نشئه و ظرف وجودی تحقق دارد. نزد خداوند وجودی بی‌حد و بی‌اندازه دارد و زمانی که به دنیا می‌آیند، دارای اندازه می‌شود: {{عربی|«وَ اِن مِن شَی ء اِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُه و مانُنَزَّلُه اِلاّ بِقَدَر مَعْلوم»}}.<ref>حجر: آیه۲۱.</ref>


به همین صورت، عالم انسانی با همه وسعتش، وجودی پیشین نزد خدا در گنجینه‌های او دارد که خدا آن را به این نشأه تنزل می‌دهد. یعنی قبل از اینکه انسان در این دنیا حاضر شود، در ظرف و نشئه وجودی دیگری تحقق داشته است که آن ظرف علم الهی است. علاوه براین، در پاره‌ای از آیات به «ملکوت » این عالم اشاره شده است.<ref>مثلاً یس: آیه ۸۳.</ref> بر اساس این مبانی می‌توان گفت که هستی همه چیزها از جمله انسان، دو جنبه و دو سیما دارد:
به همین صورت، عالم انسانی با همه وسعتش، وجودی پیشین نزد خدا در گنجینه‌های او دارد که خدا آن را به این نشأه تنزل می‌دهد. یعنی قبل از اینکه انسان در این دنیا حاضر شود، در ظرف و نشئه وجودی دیگری تحقق داشته است که آن ظرف علم الهی است. علاوه براین، در پاره‌ای از آیات به «ملکوت » این عالم اشاره شده است.<ref>مثلاً یس: آیه ۸۳.</ref> بر اساس این مبانی می‌توان گفت که هستی همه چیزها از جمله انسان، دو جنبه و دو سیما دارد:


سیمایی رو به دنیا که حکم خاص خود را دارد، یعنی با خروج تدریجی از حالت قوه و استعداد به جانب فعل پدید می‌آید؛
سیمایی رو به دنیا که حکم خاص خود را دارد، یعنی با خروج تدریجی از حالت قوه و استعداد به جانب فعل پدید می‌آید؛
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
*قیصری، داوود، شرح فصوص الحکم، چ تصویری، قم، ۱۳۶۳ش.
*قیصری، داوود، شرح فصوص الحکم، چ تصویری، قم، ۱۳۶۳ش.
*کلینی، محمد، الاصول من الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
*کلینی، محمد، الاصول من الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
*مجتبائی، فتح الله، «نکته‌هایی درباره رستم و سهراب »، سخن، تهران، ۱۳۵۳ش، شم ۷.
*مجتبائی، فتح الله، «نکته‌هایی درباره رستم و سهراب »، سخن، تهران، ۱۳۵۳ش، شم ۷.
*مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
*مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق.
*همو، مرآه العقول، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
*همو، مرآه العقول، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
کاربر ناشناس