سید محمدحسین طباطبائی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) (اصلاح لینک) |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
=== درگذشت === | === درگذشت === | ||
علامه طباطبائی در [[۲۵ آبان]] سال [[سال ۱۳۶۰ هجری شمسی|۱۳۶۰ش]] برابر با [[۱۸ محرم]] [[سال ۱۴۰۲ هجری شمسی|۱۴۰۲ق]] از دنیا رفت.<ref> حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.</ref> جنازهاش، فردای آن روز از [[مسجد امام حسن عسکری (قم) |مسجد امام حسن عسکری]] تا [[حرم حضرت معصومه(س)|حرم حضرت معصومه]]، [[تشییع جنازه|تشییع]] شد. [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی]]، از مراجع تقلید شیعه، بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] خواند و در | علامه طباطبائی در [[۲۵ آبان]] سال [[سال ۱۳۶۰ هجری شمسی|۱۳۶۰ش]] برابر با [[۱۸ محرم]] [[سال ۱۴۰۲ هجری شمسی|۱۴۰۲ق]] از دنیا رفت.<ref> حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.</ref> جنازهاش، فردای آن روز از [[مسجد امام حسن عسکری (قم) |مسجد امام حسن عسکری]] تا [[حرم حضرت معصومه(س)|حرم حضرت معصومه]]، [[تشییع جنازه|تشییع]] شد. [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی]]، از مراجع تقلید شیعه، بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] خواند و در حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شد.<ref>حسینی طهرانی، مهر تابان، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۱.</ref> | ||
== زندگی علمی == | == زندگی علمی == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
=== در قم === | === در قم === | ||
[[پرونده:علامه سید محمد حسین طباطبائی.jpg|180PX|بندانگشتی|علامه طباطبایی (دوران قم)]] | [[پرونده:علامه سید محمد حسین طباطبائی.jpg|180PX|بندانگشتی|علامه طباطبایی (دوران قم)]] | ||
علامه طباطبایی از سال [[سال ۱۳۲۵ هجری شمسی|۱۳۲۵ش]] در [[قم]] ساکن شد و فعالیت علمی خود را از سرگرفت.<ref>شمس، سیره علمی و علمی علامه طباطبایی از نگاه فرزانگان، ۱۳۸۷ش، ص۳۵.</ref> او درس [[تفسیر]] و [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] را در [[قم]] آغاز کرد<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص ۱۳.</ref> و به تدریج، دروس حکمت مانند کتاب [[شفاء]] و [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)|اسفار]] را با تمام موانع و مخالفتهایی که وجود داشت،{{یادداشت| در ارتباط با مخالفتهایی که با تدریس علامه طباطبایی (به صوررت موقت) در حوزه علیمه قم صورت گرفته گزارشهای مختلفی | علامه طباطبایی از سال [[سال ۱۳۲۵ هجری شمسی|۱۳۲۵ش]] در [[قم]] ساکن شد و فعالیت علمی خود را از سرگرفت.<ref>شمس، سیره علمی و علمی علامه طباطبایی از نگاه فرزانگان، ۱۳۸۷ش، ص۳۵.</ref> او درس [[تفسیر]] و [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] را در [[قم]] آغاز کرد<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص ۱۳.</ref> و به تدریج، دروس حکمت مانند کتاب [[شفاء]] و [[الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة (کتاب)|اسفار]] را با تمام موانع و مخالفتهایی که وجود داشت،{{یادداشت| در ارتباط با مخالفتهایی که با تدریس علامه طباطبایی (به صوررت موقت) در حوزه علیمه قم صورت گرفته گزارشهای مختلفی ازاین افراد نقل شده است: [[سید علی حسینی خامنهای|سید علی خامنه ای]]، [[علی دوانی]]، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|سید محمد حسین حسینی تهرانی]]، [[حسینعلی منتظری]] و [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]]. وجه مشترک تمام این گزارشها اظهار مخالفت صریح یا تلویحی و غیرمستقیم از سوی [[سید حسین طباطبایی بروجردی|آیت الله بروجردی]] به عنوان رییس حوزه آن زمان ورعایت پارهای از مصالح است.http://erfanvahekmat.com/a/R }} متداول ساخت و شاگردان فراوانی نیز تربیت کرد.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص۱۴.</ref> وی را احیاگر علوم عقلی و تفسیر قرآن در [[حوزه علمیه قم]] دانستهاند.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص۱۴.</ref> | ||
گفته شده شهرت علامه طباطبایی در [[تهران]] و حوزههای علمی [[ایران]]، هنگامی آغاز شد که از تبریز به قم مهاجرت کرد و درس تفسیر و فلسفه و بحث و گفتگوهای علمی را شروع کرد.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص۱۳.</ref> | گفته شده شهرت علامه طباطبایی در [[تهران]] و حوزههای علمی [[ایران]]، هنگامی آغاز شد که از تبریز به قم مهاجرت کرد و درس تفسیر و فلسفه و بحث و گفتگوهای علمی را شروع کرد.<ref>طباطبايى، شيعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، پیشگفتار، ص۱۳.</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
{{ستون-شروع|3}} | {{ستون-شروع|3}} | ||
#[[سید عزالدین حسینی زنجانی]] | #[[سید عزالدین حسینی زنجانی]] | ||
#[[مرتضی مطهری]]<ref group="یادداشت">آیت الله مطهری در مورد شخصیت علامه طباطبایی می گوید: علامه طباطبایی سَلَّمَهُ اللَّه تعالی، این مرد بسیار بسیار بزرگ و ارزنده ... مردی است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند. این مرد واقعاً یکی از خدمتگزاران بسیار بسیار بزرگ اسلام است. اولًا مجسمه تقوا و معنویت است. در تهذیب نفس و تقوا مقامات بسیار عالی را طی کرده است. من سالیان دراز از فیض محضر این مرد بزرگ بهرهمند بودهام. مجموعهآثار استاد شهید مطهری، ج۲۵، ص: ۴۲۹ ـ | #[[مرتضی مطهری]]<ref group="یادداشت">آیت الله مطهری در مورد شخصیت علامه طباطبایی می گوید: علامه طباطبایی سَلَّمَهُ اللَّه تعالی، این مرد بسیار بسیار بزرگ و ارزنده ... مردی است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند. این مرد واقعاً یکی از خدمتگزاران بسیار بسیار بزرگ اسلام است. اولًا مجسمه تقوا و معنویت است. در تهذیب نفس و تقوا مقامات بسیار عالی را طی کرده است. من سالیان دراز از فیض محضر این مرد بزرگ بهرهمند بودهام. مجموعهآثار استاد شهید مطهری، ج۲۵، ص: ۴۲۹ ـ ۴۲۸</ref> | ||
#[[عبدالله جوادی آملی]] | #[[عبدالله جوادی آملی]] | ||
#[[محمد فاضل لنکرانی]] | #[[محمد فاضل لنکرانی]] | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
== آثار == | == آثار == | ||
از سید محمدحسین طباطبایی بیش از ۳۰ کتاب و چندین مقاله به جا مانده است. [[مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی|مرکز تحقیقات نور]] مجموعه آثار او را در قالب نرم افزار آثار علامه طباطبایی منتشر کرده است. <ref>[https://www.noorshop.ir/fa/product/6383/ نرمافزر مجموعه آثار علامه طباطبایی. مرکز نور]</ref> بخشی از آثار او | از سید محمدحسین طباطبایی بیش از ۳۰ کتاب و چندین مقاله به جا مانده است. [[مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی|مرکز تحقیقات نور]] مجموعه آثار او را در قالب نرم افزار آثار علامه طباطبایی منتشر کرده است. <ref>[https://www.noorshop.ir/fa/product/6383/ نرمافزر مجموعه آثار علامه طباطبایی. مرکز نور]</ref> بخشی از آثار او بدین قرار است: | ||
{{ستون-شروع|۳|فاصله=۳|جداساز=۳}} | {{ستون-شروع|۳|فاصله=۳|جداساز=۳}} | ||
#[[تفسیر المیزان]] | #[[تفسیر المیزان]] | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
=== | === تفسیر المیزان === | ||
{{اصلی|تفسیر المیزان}} | {{اصلی|تفسیر المیزان}} | ||
[[پرونده:تفسیر المیزان.jpg|180px|بندانگشتی]] | [[پرونده:تفسیر المیزان.jpg|180px|بندانگشتی]] | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
* [[تفسیر قرآن به قرآن]] و بینیازی فهم قرآن از حدیث؛ طباطبایی معتقد است فهم قرآن خودبسنده است و برای فهم قرآن نیازی به روایات نیست. <ref>طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۸-۸۰؛ وکیلی، علامه طباطبایی و تفسیر قرآن به قرآن، ص۱۲۴.</ref> و بلکه قرآن است که معیار ارزشگذاری روایات دانسته شده است. <ref>گلی و زارعی، عرضه روایات بر آیات قرآن از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ص۸۱</ref> همچنین بنا بر پژوهشی در آثار طباطبایی از نظر او [[زبان قرآن]]، هر چند زبان عرف و عقلاء است ولی تفاوتهایی با زبان عرفی دارد. در واقع زبان قرآن زبان عرفی خاصی است که هر چند برای فهم آن باید از قواعد فهم عرفی استفاده کرد، ولی تکیه بر قواعد عرفی معمولی برای فهم آن کافی نیست.<ref>جعفرنژاد، زبان قرآن با تکیه بر آراء علامه طباطبایی در المیزان، ص۱۲۳.</ref> | * [[تفسیر قرآن به قرآن]] و بینیازی فهم قرآن از حدیث؛ طباطبایی معتقد است فهم قرآن خودبسنده است و برای فهم قرآن نیازی به روایات نیست. <ref>طباطبایی، قرآن در اسلام، ۱۳۸۸ش، ص۷۸-۸۰؛ وکیلی، علامه طباطبایی و تفسیر قرآن به قرآن، ص۱۲۴.</ref> و بلکه قرآن است که معیار ارزشگذاری روایات دانسته شده است. <ref>گلی و زارعی، عرضه روایات بر آیات قرآن از نظر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، ص۸۱</ref> همچنین بنا بر پژوهشی در آثار طباطبایی از نظر او [[زبان قرآن]]، هر چند زبان عرف و عقلاء است ولی تفاوتهایی با زبان عرفی دارد. در واقع زبان قرآن زبان عرفی خاصی است که هر چند برای فهم آن باید از قواعد فهم عرفی استفاده کرد، ولی تکیه بر قواعد عرفی معمولی برای فهم آن کافی نیست.<ref>جعفرنژاد، زبان قرآن با تکیه بر آراء علامه طباطبایی در المیزان، ص۱۲۳.</ref> | ||
* [[حکومت اسلامی]] : علامه حکومت پیشنهادی اسلام بر جامعه را حکومت انسانی و فطری میداند که حقوق فرد و جامعه و ضعیفان و ناتوان ها | * [[حکومت اسلامی]] : علامه حکومت پیشنهادی اسلام بر جامعه را حکومت انسانی و فطری میداند که حقوق فرد و جامعه و ضعیفان و ناتوان ها وقوی وضعیف ومرد وزن و... و تمام اصناف و طبقات درآن رعایت شود، نه حکومت استبدادی فردی ونه حکوت اکثریت(نصف +یک )که در آن حقوق (نصف+ یک) که اقلیت محسوب می شوند ضایع میشود.او معتقد است که حکومت اسلامی در واقع همان حکومت انسانی است که معیارش احترام به حقوق همه افراد است، نه فقط احترام به یک فرد و یا اکثریت. <ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۱۱۵.</ref> {{یادداشت|والذي اختاره الله للمجتمع الإسلامي بما أنزل عليهم من الدين الفطري الذي هو الدين القيم هي الحكومة الإنسانية التي يحفظ فيها حقوق كل فرد من أفراد مجتمعها... وذلك أن الحكومة الإسلامية حكومة إنسانية بمعنى مراعاة حقوق كل فرد وتعظيم إرادة البعض واحترام جانبه أي من كان من غير اختصاص الإرادة المؤثرة بفرد واحد أو بأكثر الأفراد.}} | ||
* فیلسوف نوصدرایی؛ برخی پژوهشگران با تکیه بر اندیشههای طباطبایی او را فیلسوفی میدانند که هرچند در [[حکمت متعالیه|مکتب ملاصدرا]] قرار میگیرد ولی به دلیل ابتکارات خود باید او را به نوعی مؤسس مکتبی به نام [[فلسفه نوصدرایی]] دانست. <ref>رشاد، گفتمان فلسفی نوصدرایی، ص۴۰۹-۴۱۱.</ref> [[همایون همتی]] پژوهشگر فلسفه و عرفان، نوآوریهای طباطبایی را دستکم در ده حوزه معرفتی بر میشمرد <ref>همتی، طباطبایی بنیانگذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref>که مهمترین تحول او در فلسفه صدرایی در عرصه معرفتشناسی است. <ref>علیزاده، علامه طباطبایی: فیلسوفی نوصدرایی، ص۲۹.</ref> | * فیلسوف نوصدرایی؛ برخی پژوهشگران با تکیه بر اندیشههای طباطبایی او را فیلسوفی میدانند که هرچند در [[حکمت متعالیه|مکتب ملاصدرا]] قرار میگیرد ولی به دلیل ابتکارات خود باید او را به نوعی مؤسس مکتبی به نام [[فلسفه نوصدرایی]] دانست. <ref>رشاد، گفتمان فلسفی نوصدرایی، ص۴۰۹-۴۱۱.</ref> [[همایون همتی]] پژوهشگر فلسفه و عرفان، نوآوریهای طباطبایی را دستکم در ده حوزه معرفتی بر میشمرد <ref>همتی، طباطبایی بنیانگذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref>که مهمترین تحول او در فلسفه صدرایی در عرصه معرفتشناسی است. <ref>علیزاده، علامه طباطبایی: فیلسوفی نوصدرایی، ص۲۹.</ref> | ||
*[[نظریه ادراکات اعتباری]]؛ نظریه ادراکات اعتباری را نیز از ابتکارات طباطبایی دانستهاند<ref>جعفری ولنی، استاد مطهری و ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، ص۷۳؛ بنیاسدی، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق، ص۴۹.</ref> که بر اساس آن او تلاش میکند گزارهای اخلاقی را توجیه و تبیین کند.<ref>همتی، طباطبایی بنیانگذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref> | *[[نظریه ادراکات اعتباری]]؛ نظریه ادراکات اعتباری را نیز از ابتکارات طباطبایی دانستهاند<ref>جعفری ولنی، استاد مطهری و ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، ص۷۳؛ بنیاسدی، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و تأثیرات آن در فلسفه و اخلاق، ص۴۹.</ref> که بر اساس آن او تلاش میکند گزارهای اخلاقی را توجیه و تبیین کند.<ref>همتی، طباطبایی بنیانگذار حکمت نوصدرایی است، پایگاه مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش.</ref> | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
* [[عالم ذر]]؛ طباطبایی معتقد است پیمانی که در عالم ذر از انسانها گرفته شده مربوط به صورت ملکوتی انسان بوده و در واقع در [[عالم مثال]] است. البته در این مرتبه انسانها تشخص فردی دارند و این پیمان در [[فطرت]] و وجود همه انسانها به ودیعه نهاده شده است. <ref>غفاری و حکیمزاده، بررسی میان رأی ملاصدرا و علامه طباطبایی در عالم ذر، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> طباطبایی معتقد است چنان نیست که قبل از خلقت انسانها عالم دیگری قبل از این عالم ماده وجود داشته باشد. <ref>فاکر، ریاحی و حدیدی، تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره عالم ذر در تفسیر میثاق، ص۶۹.</ref> جوادی آملی در کتاب فطرت در قرآن نقدهایی بر نظریه طباطبایی وارد کرده است. <ref>جوادی آملی، فطرت در قرآن، ۱۳۷۹ش، ص١٢٩-١٣۵؛ حبیبی و مشکی، مقایسه نظرات ملاصدرا، علامه طباطبایی و آیت آلله جوادی آملی درباره عالم ذر، ص۱۱۸-۱۲۴.</ref> | * [[عالم ذر]]؛ طباطبایی معتقد است پیمانی که در عالم ذر از انسانها گرفته شده مربوط به صورت ملکوتی انسان بوده و در واقع در [[عالم مثال]] است. البته در این مرتبه انسانها تشخص فردی دارند و این پیمان در [[فطرت]] و وجود همه انسانها به ودیعه نهاده شده است. <ref>غفاری و حکیمزاده، بررسی میان رأی ملاصدرا و علامه طباطبایی در عالم ذر، ص۱۴۸-۱۴۹.</ref> طباطبایی معتقد است چنان نیست که قبل از خلقت انسانها عالم دیگری قبل از این عالم ماده وجود داشته باشد. <ref>فاکر، ریاحی و حدیدی، تبیین و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره عالم ذر در تفسیر میثاق، ص۶۹.</ref> جوادی آملی در کتاب فطرت در قرآن نقدهایی بر نظریه طباطبایی وارد کرده است. <ref>جوادی آملی، فطرت در قرآن، ۱۳۷۹ش، ص١٢٩-١٣۵؛ حبیبی و مشکی، مقایسه نظرات ملاصدرا، علامه طباطبایی و آیت آلله جوادی آملی درباره عالم ذر، ص۱۱۸-۱۲۴.</ref> | ||
*[[جهاد]] : به باور طباطبایی هدف از جهاد در اسلام | *[[جهاد]] : به باور طباطبایی هدف از جهاد در اسلام کشور گشایی نیست بلکه هدف، توسعه سلطه دین و تأمین مصالح دنیا وآخرت مردمان است. <ref>طباطبایی، المیزن، ۱۳۹۳ق، ج۲۷ ص۲۸۴.</ref> | ||
* [[آزادی]] : علامه | * [[آزادی]] : علامه مرز آزادی فردی انسان را محدود به مزاحمت نداشتن با آزادی و حقوق دیگران میداند و در اجتماع نیز آزادی او را محدود به رعایت مصالح اجتماعی و عمومی میداند. وی هم چنان [[امر به معروف و نهی از منکر]] را در صورتی که براساس خیرخواهی و رعایت مصالح اجتماعی و عمومی باشد محدود کننده آزادی های فردی ای میداند که با مصالح عمومی ناسازگار هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۱۰، ص۳۷۲.</ref> | ||
*[[چندهمسری]]: علامه چند همسری را مختص به مردانی میداند که اطمینان به رعایت عدالت و دغدغه تامین خوشبختی خود وخانواده اشان را دارند اما نسبت به مردانی که زن را تنها مخلوقی برای شهوترانی و لذت جویی میدانند براین باور است | *[[چندهمسری]]: علامه چند همسری را مختص به مردانی میداند که اطمینان به رعایت عدالت و دغدغه تامین خوشبختی خود وخانواده اشان را دارند اما نسبت به مردانی که زن را تنها مخلوقی برای شهوترانی و لذت جویی میدانند براین باور است که تنها حق گرفتن یک همسر دارند وشاید همین حق را هم نداشته باشند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۱۹۱. | ||
</ref>{{یادداشت| | </ref>{{یادداشت| وأما هؤلاء الذين لا عناية لهم بسعادة أنفسهم وأهليهم وأولادهم ولا كرامة عندهم إلا ترضية بطونهم وفروجهم ، ولا مفهوم للمرأة عندهم إلا أنها مخلوقة في سبيل شهوة الرجل ولذته فلا شأن للإسلام فيهم ، ولا يجوز لهم إلا الازدواج بواحدة لو جاز لهم ذلك والحال هذه.}} | ||
*[[فقه]] :علامه طباطبایی دین را مجموعهای از معارف علمی(نظری) و عملی مرتبط با یکدیگر می داند که نمی توان تنها به بخشی از آنها بسنده کرد وانتظار نتیجه مطلوب داشت. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۳۹.</ref> {{یادداشت| فإن الدين مجموع من معارف وأحكام مرتبط بعضها ببعض يفسد بعضه بفساد بعض آخر سيما الأركان والأصول }} و در نگاهی دیگر دین را مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق دانسته <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۶۲.</ref> | *[[فقه]] :علامه طباطبایی دین را مجموعهای از معارف علمی(نظری) و عملی مرتبط با یکدیگر می داند که نمی توان تنها به بخشی از آنها بسنده کرد وانتظار نتیجه مطلوب داشت. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۳۹.</ref> {{یادداشت| فإن الدين مجموع من معارف وأحكام مرتبط بعضها ببعض يفسد بعضه بفساد بعض آخر سيما الأركان والأصول }} و در نگاهی دیگر دین را مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق دانسته <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۶۲.</ref> | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
|...}} | |...}} | ||
هم چنین براساس نقل خود مرحوم علامه روزگاری که فشار زندگی در نجف زیادشده بود دیداری با استاد عرفان واخلاقش [[سید علی قاضی طباطبایی]] (که او را در این سروده «پیر خرد پیشه نورانی» معرفی کرده است) داشته | هم چنین براساس نقل خود مرحوم علامه روزگاری که فشار زندگی در نجف زیادشده بود دیداری با استاد عرفان واخلاقش [[سید علی قاضی طباطبایی]] (که او را در این سروده «پیر خرد پیشه نورانی» معرفی کرده است) داشته و پس از دیدار و پیداشدن حالت سبکباری و انبساط روحی، این شعر را که مضمون پند استادش بوده سروده است. | ||
{{شعر}} {{ب|بود دلی، رفت و فراموش شد| | {{شعر}} {{ب|بود دلی، رفت و فراموش شد| | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
طُرفه چراغی بُد و خاموش شد}} | طُرفه چراغی بُد و خاموش شد}} | ||
{{ب|پیش من اینک غم و شادی یکیست| | {{ب|پیش من اینک غم و شادی یکیست| | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۱۳: | ||
داغدلی، شاد نهادی، یکیست}} | داغدلی، شاد نهادی، یکیست}} | ||
{{ب|دوش که غم پردهٔ ما میدرید| | {{ب|دوش که غم پردهٔ ما میدرید| | ||
خط ۲۱۹: | خط ۲۱۹: | ||
خار غم اندر دل ما میخلید}} | خار غم اندر دل ما میخلید}} | ||
{{ب|در بر استادِ خِرَدپیشهام| | {{ب|در بر استادِ خِرَدپیشهام| | ||
خط ۲۲۵: | خط ۲۲۵: | ||
طرح نمودم غم و اندیشهام}} | طرح نمودم غم و اندیشهام}} | ||
{{ب|کو بهکف آیینهٔ تدبیر داشت| | {{ب|کو بهکف آیینهٔ تدبیر داشت| | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۱: | ||
بختِ جوان و خِرَد پیر داشت}} | بختِ جوان و خِرَد پیر داشت}} | ||
{{ب|پیرِ خِرَدپیشهٔ نورانیام| | {{ب|پیرِ خِرَدپیشهٔ نورانیام| | ||
خط ۲۳۷: | خط ۲۳۷: | ||
شُست زِ دل، زنگِ پریشانیام}} | شُست زِ دل، زنگِ پریشانیام}} | ||
{{ب|گفت که در زندگی آزاد باش| | {{ب|گفت که در زندگی آزاد باش| | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۳: | ||
هان! گذران است جهان، شاد باش}} | هان! گذران است جهان، شاد باش}} | ||
{{ب |رو به خودت نسبت هستی مده| | {{ب |رو به خودت نسبت هستی مده| | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۴۹: | ||
دل به چنین مستی و پستی نده}} | دل به چنین مستی و پستی نده}} | ||
{{ب| زآنچه نداری ز چه افسردهای| | {{ب| زآنچه نداری ز چه افسردهای| | ||
خط ۲۵۵: | خط ۲۵۵: | ||
وز غم و اندوه دلآزردهای}} | وز غم و اندوه دلآزردهای}} | ||
{{ب|گر ببرد ور بدهد دست دوست| | {{ب|گر ببرد ور بدهد دست دوست| | ||
خط ۲۶۱: | خط ۲۶۱: | ||
ور ببُرد ور بنهد مُلکِ اوست}} | ور ببُرد ور بنهد مُلکِ اوست}} | ||
{{ب|ور بِکِشی یا بکُشی دیوِ غم| | {{ب|ور بِکِشی یا بکُشی دیوِ غم| | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۷: | ||
کج نشود دست قضا را قلم}} | کج نشود دست قضا را قلم}} | ||
{{ب|آنچه خدا خواست همان میشود| | {{ب|آنچه خدا خواست همان میشود| | ||
خط ۳۱۹: | خط ۳۱۹: | ||
* خبرگزای مهر. | * خبرگزای مهر. | ||
* [https://qom.icpikw.ir/fa/c3_3959/یاران-امام-و-انقلاب/یادی-از-شهید-قدوسی-یار-قدوسیان-و-بانی-نظم-نوین-حوزه رجایی نژاد، محمد، «یارقدوسیان و بانی نظم نوین حوزه»، هفته نامه حریم امام، شماره ۱۸۳، ۱۳۹۴ش]. | * [https://qom.icpikw.ir/fa/c3_3959/یاران-امام-و-انقلاب/یادی-از-شهید-قدوسی-یار-قدوسیان-و-بانی-نظم-نوین-حوزه رجایی نژاد، محمد، «یارقدوسیان و بانی نظم نوین حوزه»، هفته نامه حریم امام، شماره ۱۸۳، ۱۳۹۴ش]. | ||
* رشاد، علیاکبر، گفتمان فلسفی نوصدرایی، در مرزبان وحی و خرد، | * رشاد، علیاکبر، گفتمان فلسفی نوصدرایی، در مرزبان وحی و خرد، قم، بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۱ش. | ||
* سروش محلاتی، محمد، [https://iqna.ir/00GViw تقریر نظریه علامه طباطبایی در باب ولایت عمومی شهروندان،] خبرگزاری ایکنا، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش. | * سروش محلاتی، محمد، [https://iqna.ir/00GViw تقریر نظریه علامه طباطبایی در باب ولایت عمومی شهروندان،] خبرگزاری ایکنا، مرور خبر ۱ مرداد ۱۴۰۱ش. | ||
* طباطبائی، سیدمحمدحسین، بررسی های اسلامی، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش. | * طباطبائی، سیدمحمدحسین، بررسی های اسلامی، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش. | ||
* طباطبائی، سید محمدحسين، تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن. | * طباطبائی، سید محمدحسين، تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن. | ||
* طباطبایی، سید محمدحسین، زندگی من، در مرزبان وحی و خرد، | * طباطبایی، سید محمدحسین، زندگی من، در مرزبان وحی و خرد، قم، بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، ۱۳۸۱ش. | ||
* طباطبايى، سید محمدحسين، شيعه در اسلام (طبع قديم)، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ ۱۳، ۱۳۷۸ش. | * طباطبايى، سید محمدحسين، شيعه در اسلام (طبع قديم)، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ ۱۳، ۱۳۷۸ش. | ||
* طباطبایی، سید محمدحسین، قرآن در اسلام، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۸ش. | * طباطبایی، سید محمدحسین، قرآن در اسلام، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۸ش. |