|
imported>Kmhoseini |
خط ۳۳: |
خط ۳۳: |
| [[پرونده:مرو3.jpg|بندانگشتی|400px|مکان شهر قدیمی مرو]] | | [[پرونده:مرو3.jpg|بندانگشتی|400px|مکان شهر قدیمی مرو]] |
| == پیشینه تاریخی == | | == پیشینه تاریخی == |
| نام دو شهر است در [[خراسان]] یکی مشهور به مروالشاهجان و دیگری مَروَروذ، یا مرّوذ و یا مروالروذ و هر دو را با هم «مروان» خوانند. نسبت به اولی را بر خلاف قیاس «مروزی» نوشتهاند. برخی مروی و مرویه را نسبت به شهری دانستهاند در [[عراق]] بر شط [[فرات]]. اما نسبت به شهر دوم، بر لفظ خود است یعنی مَروَرودی و مَروَذی. <ref>اقرب الموارد از مصباح، به نقل دهخدا، ج ۱۳، ۱۳۷۷، ص ۲۰۷۱۱، مدخل مرو.</ref> چون مطلق مرو گویند مراد مروشاهجان است و آن شهری است از [[خراسان]] و نسبت بدان مروی و مروزی و مرغزی میآید.<ref>یادداشتهای دهخدا، به نقل دهخدا، ج ۱۳، ۱۳۷۷، ص ۲۰۷۱۱، مدخل مرو.</ref>
| | مرو از شهرهای کهن و باستانی ایران بود که در کتبیه های هخامنشی از آن یاد شده است. در دوران ساسانیان مرو شهری اباد بود و بر اساس روایات مشهور تاریخی، یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی هنگامی که از اعراب مسلمان می گریخت به این شهر آمد و به مرزبان این شهر ماهوی سوری پناه جست اما بعد از مدتی در پی اختلاف با ماهوی از این شهر خارج شد. |
|
| |
|
| این شهر در ۵۵۰ ق، ده کتابخانه بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها دوازده هزار جلد کتاب داشت. مردم مرو [[ایرانی]] و زبانشان [[فارسی]] بوده است.<ref>یادداشتهای دهخدا، به نقل دهخدا، ج ۱۳، ۱۳۷۷، ص ۲۰۷۱۱، مدخل مرو.</ref> | | به اعتبار اینکه مرو در کنار [[نیشابور]]، [[هرات]]، و [[بلخ]] یکی از چهار شهر بزرگ [[خراسان]] بوده است، این نام در دوره اعراب، یعنی در قرون وسطی، به یکی از چهار قسمت [[ایالت خراسان]] اطلاق میشده است. پس از فتوحات اول اسلامی، کرسی ایالت خراسان مرو و بلخ بود، ولی بعدها امرای سلسله [[طاهریان]] مرکز فرمانروایی خود را به ناحیه باختر برده؛ نیشابور را که شهری در غربیترین قسمتهای چهارگانه بود، مرکز امارت خویش قرار دادند.<ref>سرزمینهای خلافت شرقی ترجمه فارسی، ص ۴۰۸، به نقل دهخدا، ۱۳۷۷، ص ۹۶۳۴؛ مدخل خراسان.</ref> |
|
| |
|
| مرو از مشهورترین، قدیمیترین و خوش منظرترین شهرهای [[خراسان]] بوده است. که [[ذوالقرنین]] آن را بنا نهاد.<ref>قزوینی، بیتا، ص ۴۵۶.</ref> به اعتبار اینکه مرو در کنار [[نیشابور]]، [[هرات]]، و [[بلخ]] یکی از چهار شهر بزرگ [[خراسان]] بوده است، این نام در دوره اعراب، یعنی در قرون وسطی، به یکی از چهار قسمت [[ایالت خراسان]] اطلاق میشده است. پس از فتوحات اول اسلامی، کرسی ایالت خراسان مرو و بلخ بود، ولی بعدها امرای سلسله [[طاهریان]] مرکز فرمانروایی خود را به ناحیه باختر برده؛ نیشابور را که شهری در غربیترین قسمتهای چهارگانه بود، مرکز امارت خویش قرار دادند.<ref>سرزمینهای خلافت شرقی ترجمه فارسی، ص ۴۰۸، به نقل دهخدا، ۱۳۷۷، ص ۹۶۳۴؛ مدخل خراسان.</ref>
| |
|
| |
| یعقوبی مینویسد: و از [[سرخس]] بر جادۀ اعظم تا مرو شش منزل راه است که اول آنها «اشتر مغاک» است و سپس «تلستانه» و سپس «دندانقان» و سپس «کنوکرد» املاک خاندان [[علی بن هشام بن فرّ خسرو]]، و این منازل در میان دشت و بیابان واقع است و هر منزلی از آنها دارای دژی است که اهل آن منزل از تعرض ترکان در آن متحصن میشوند، چه بسا که ترکان بر بعضی از این منازل شبیخون زنند و سپس مرو که مهمترین استانهای خراسان است و [[حاتم بن نعمان باهلی]] از طرف [[عبد اللّه بن عامر]] در خلافت [[عثمان]] آن را فتح کرد و گفته میشود که [[احنف بن قیس]] در فتح آن که در سال ۳۱ روی داد حضور داشت و مردم مرو اشرافی از دهقانان عجماند و نیز قومی از عرب از (قبائل) [[ازد]] و [[تمیم]] و [[جزانیان]] در آن سکونت دارند و والیان خراسان در اینجا منزل میکردند و نخستین کسی که در آن فرود آمد [[مأمون]] بود و سپس کسانی که بعدها حکومت خراسان یافتند، تا آنکه [[عبداللّه بن طاهر]] در [[نیشابور]] منزل گزید.
| |
| [[پرونده:مرو.jpg|بندانگشتی|right|250px|تصویری ماهواره ای مرو]] | | [[پرونده:مرو.jpg|بندانگشتی|right|250px|تصویری ماهواره ای مرو]] |
| آب آشامیدنی اهالی مرو از چشمههایی است که جریان دارد و از رودخانههایی، و [[خراج]] آن داخل در خراج [[خراسان]] است.<ref>یعقوبی، ۱۳۵۶، ص ۵۵.</ref> | | آب آشامیدنی اهالی مرو از چشمههایی است که جریان دارد و از رودخانههایی، و [[خراج]] آن داخل در خراج [[خراسان]] است.<ref>یعقوبی، ۱۳۵۶، ص ۵۵.</ref> |