Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
ام سلمه در [[غزوات]] و [[سریه]]های متعددی چون [[غزوه مریسیع|مُرَیسیع]]، [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[حدیبیه]]، [[غزوه خندق|خندق]]، [[فتح مکه]] و [[غزوه حنین|حنین]]، رسول خدا را همراهی کرد.<ref> واقدی محمد، المغازی، ج۲، ص۴۶۷</ref> بعدها هر ماه به میدان جنگ احد میرفت و بر شهیدان سلام میفرستاد.<ref>واقدی محمد، المغازی، ج۱، ص۳۱۴ </ref> | ام سلمه در [[غزوات]] و [[سریه]]های متعددی چون [[غزوه مریسیع|مُرَیسیع]]، [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[حدیبیه]]، [[غزوه خندق|خندق]]، [[فتح مکه]] و [[غزوه حنین|حنین]]، رسول خدا را همراهی کرد.<ref> واقدی محمد، المغازی، ج۲، ص۴۶۷</ref> بعدها هر ماه به میدان جنگ احد میرفت و بر شهیدان سلام میفرستاد.<ref>واقدی محمد، المغازی، ج۱، ص۳۱۴ </ref> | ||
==ام سلمه | ==ام سلمه و اهلبیت== | ||
ام سلمه همواره در همراهی [[اهل بیت]] میکوشید | ام سلمه همواره در همراهی [[اهل بیت]] میکوشید. | ||
بنابر روایات، ام سلمه پس از رحلت [[پیامبر(ص)]] یکی از مدافعان [[اهل بیت]] به شمار میرفت، چنانکه از [[حضرت فاطمه]] | بنابر روایات، ام سلمه پس از رحلت [[پیامبر(ص)]] یکی از مدافعان [[اهل بیت]] به شمار میرفت، چنانکه از [[حضرت فاطمه(س)]] در برابر انکار [[ابوبکر]] نسبت به میراث پیامبر(ص) دفاع کرد و در آن سال خود از عطاء محروم ماند.<ref>ابن رستم طبری محمد، دلائل الامامة، ج۱، ص۳۹ </ref> | ||
===جنگ جمل=== | ===جنگ جمل=== | ||
پس از [[قتل عثمان]] وقتی که [[طلحه]] و [[زبیر]] به [[مکه]] رفتند و [[عایشه]] را به جنگ با [[ | پس از [[قتل عثمان]] وقتی که [[طلحه]] و [[زبیر]] به [[مکه]] رفتند و [[عایشه]] را به جنگ با [[علی(ع)]] تشویق کردند. عایشه نیز قصد داشت ام سلمه را برای جنگ برانگیزد، اما وی آنرا نپذیرفت و عایشه را نیز از این کار بر حذر داشت.<ref> یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۷۸، ابن قتیبه، الامامة و السیاسة، ج۱، ص۵۷ - ۵۸، ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۴، ص۳۱۶-۳۱۷وابن بابویه محمد، معانی الاخبار، ج۱، ص۳۵۷</ref> | ||
سپس که از عایشه مأیوس شد، [[امام علی(ع)]] را از قصد اصحاب جمل آگاه کرد و پسرش [[عمر بن ابی سلمه]] را به خدمت آن حضرت فرستاد. امیرالمؤمنین(ع) بعداً این پسر را والی [[بحرین]]، سپس والی [[فارس]] و بنابر قولی، والی [[حلوان]] و ماه و ماسبذان کرد.<ref>بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۰طبری، تاریخ، ج۴، ص۴۵۱-۴۵۲</ref> | سپس که از عایشه مأیوس شد، [[امام علی(ع)]] را از قصد اصحاب جمل آگاه کرد و پسرش [[عمر بن ابی سلمه]] را به خدمت آن حضرت فرستاد. امیرالمؤمنین(ع) بعداً این پسر را والی [[بحرین]]، سپس والی [[فارس]] و بنابر قولی، والی [[حلوان]] و ماه و ماسبذان کرد.<ref>بلاذری احمد، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۰طبری، تاریخ، ج۴، ص۴۵۱-۴۵۲</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
===محبت به امام حسین(ع)=== | ===محبت به امام حسین(ع)=== | ||
محبت وی به اهلبیت تا بدانجا بود که تربیت [[امام حسین(ع)]] -در دوران کودکی- به ایشان محول شده بود<ref>ابن حمزه عبدالله، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۳۳۰</ref> وحتی در دوران [[یزید بن معاویه|یزید]] پس از شهادت حضرت امام حسین(ع)، به عزاداری پرداخت.<ref> ابن اثیر علی، اسد الغابة، ج۲، ص۲۲</ref> | محبت وی به اهلبیت تا بدانجا بود که تربیت [[امام حسین(ع)]] -در دوران کودکی- به ایشان محول شده بود<ref>ابن حمزه عبدالله، الثاقب فی المناقب، ج۱، ص۳۳۰</ref> وحتی در دوران [[یزید بن معاویه|یزید]] پس از شهادت حضرت امام حسین(ع)، به عزاداری پرداخت.<ref> ابن اثیر علی، اسد الغابة، ج۲، ص۲۲</ref> | ||
==== | ====ام سلمه و [[واقعه کربلا]]==== | ||
امام حسین(ع) پیش از سفر به [[کربلا]]، علم و سلاح [[پیامبر(ص)]] و [[ودایع امامت]] را به او سپرد تا از بین نرود.<ref>بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۰۹، اصول کافی، ج۱، ص۲۳۵، اثبات الهداة، ج۵، ص۲۱۶. </ref> | امام حسین(ع) پیش از سفر به [[کربلا]]، علم و سلاح [[پیامبر(ص)]] و [[ودایع امامت]] را به او سپرد تا از بین نرود.<ref>بحار الانوار، ج۲۶، ص۲۰۹، اصول کافی، ج۱، ص۲۳۵، اثبات الهداة، ج۵، ص۲۱۶. </ref> | ||