پرش به محتوا

اوتاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ مهٔ ۲۰۱۴
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
همچنین گفته شده که در مساجد، اوتادی هستند که با [[فرشته|فرشتگان]] همنشین هستند و در هنگام بیماری، فرشتگان به عیادت آنان می‌روند و هر موقع نیاز به کمک داشته باشند، آنان را یاری می‌کنند.<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۴۱۸.</ref>
همچنین گفته شده که در مساجد، اوتادی هستند که با [[فرشته|فرشتگان]] همنشین هستند و در هنگام بیماری، فرشتگان به عیادت آنان می‌روند و هر موقع نیاز به کمک داشته باشند، آنان را یاری می‌کنند.<ref>احمد بن حنبل، ج۲، ص۴۱۸.</ref>
===در متون عرفانی===
===در متون عرفانی===
در برخى‌ از متون‌ عرفانى‌ تعداد اوتاد، چهار، هفت، سی و چهل نفر دانسته‌ شده‌ است‌، اما بیشتر، آنان‌ را چهار تن‌ پنداشته‌اند.<ref>ابوطالب‌ مكى‌، ج2، ص155؛ مستملى‌، ج1، ص94؛ هجویری‌، ص269؛ خواجه‌ عبدالله‌، طبقات‌...، ص94؛ ابن‌ عربى‌، ج11، ص268-270، 276، جاهای مختلف.</ref>
در برخی از متون عرفانی تعداد اوتاد، چهار، هفت، سی و چهل نفر دانسته شده است، اما بیشتر، آنان را چهار تن پنداشته‌اند.<ref>ابوطالب مکی، ج۲، ص۱۵۵؛ مستملی، ج۱، ص۹۴؛ هجویری، ص۲۶۹؛ خواجه عبدالله، طبقات...، ص۹۴؛ ابن عربی، ج۱۱، ص۲۶۸-۲۷۰، ۲۷۶، جاهای مختلف.</ref>


ابن‌ عربى‌ گاهى‌ [[حضرت الیاس(ع)|الیاس‌]]، [[حضرت عیسی (ع)|عیسى‌]]، [[حضرت ادریس (ع)|ادریس‌]] و [[حضرت خضر (ع)|خضر]] علیهم السلام را از اوتاد معرفى‌ مى‌كند كه‌ با جسم‌ و بدن مادی خود در دنیا حضور دارند.<ref>ج11، ص268-270.</ref> در جای‌ دیگری از کتابش، او شخصى‌ به‌ نام‌ ابن‌ جعدون‌ را که در شهر [[فاس]] دیده به عنوان یکی از اوتاد نام می برد.<ref>ج11، ص276.</ref> و گاه‌ از چهار شخص‌ دیگر یاد مى‌كند.دو تن‌ از آنها دو مرد فارسى‌ و حبشى‌ و سومى‌ شخصى‌ به‌ نام‌ ربیع‌ بن‌ محمود ماردینى است‌ و شخص‌ چهارم‌ خود اوست.<ref>ج2، ص401، برای‌ تفصیل‌ درباره نامهای‌ اوتاد، نگاه كنید: ج11، ص278-279؛ شاه‌ نعمت‌الله‌، ج1، ص150، ج4، ص13.</ref>
ابن عربی گاهی [[حضرت الیاس(ع) |الیاس]]، [[حضرت عیسی(ع) |عیسی]]، [[حضرت ادریس(ع) |ادریس]] و [[حضرت خضر(ع) |خضر]] علیهم السلام را از اوتاد معرفی می‌کند که با جسم و بدن مادی خود در دنیا حضور دارند.<ref>ج۱۱، ص۲۶۸-۲۷۰.</ref> در جای دیگری از کتابش، او شخصی به نام ابن جعدون را که در شهر [[فاس]] دیده به عنوان یکی از اوتاد نام می‌برد.<ref>ج۱۱، ص۲۷۶.</ref> و‌گاه از چهار شخص دیگر یاد می‌کند. دو تن از آنها دو مرد فارسی و حبشی و سومی شخصی به نام ربیع بن محمود ماردینی است و شخص چهارم خود اوست. <ref>ج۲، ص۴۰۱، برای تفصیل درباره نامهای اوتاد، نگاه کنید: ج۱۱، ص۲۷۸-۲۷۹؛ شاه نعمت الله، ج۱، ص۱۵۰، ج۴، ص۱۳.</ref>


==مرتبه اوتاد و ویژگی آنان==
==مرتبه اوتاد و ویژگی آنان==
درباره جایگاه‌ و مرتبه اوتاد میان اندیشمندان اختلاف‌نظر دیده‌ مى‌شود.
درباره جایگاه و مرتبه اوتاد میان اندیشمندان اختلاف نظر دیده می‌شود.
اكثر متون‌، جایگاه‌ آنان‌ را بالاتر از [[ابدال]] و پائین‌تر از امامان‌ یا [[نقیب|نقبا]] یا افراد معرفى‌ مى‌كنند.<ref>هجویری‌، همانجا؛ ابن‌ عربى‌، ج2، ص400؛ آملى‌، ج1، ص273-274.</ref> اما برخى‌ از [[تصوف|صوفیه‌]] آنان‌ را بالاتر از [[ابرار]] و پائین‌تر از ابدال‌ مى‌دانند.<ref>خواجه‌ عبدالله‌، صد میدان‌، ص22.</ref>
اکثر متون، جایگاه آنان را بالاتر از [[ابدال]] و پائین‌تر از امامان یا [[نقیب|نقبا]] یا افراد معرفی می‌کنند.<ref>هجویری، همانجا؛ ابن عربی، ج۲، ص۴۰۰؛ آملی، ج۱، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref> اما برخی از [[تصوف|صوفیه]] آنان را بالاتر از [[ابرار]] و پائین‌تر از ابدال می‌دانند.<ref>خواجه عبدالله، صد میدان، ص۲۲.</ref>


در آثار ابن‌ عربى‌ گاه‌ افراد مربوط به‌ طبقات‌ بالاتر، یعنى‌ [[قطب]] و امامان‌ از جمله همین‌ اوتاد معرفى‌ شده‌اند<ref>ج11، ص270.</ref> و گاه‌ بعضى‌ اوتاد چهارگانه‌ را جزو [[ابدال|ابدال‌ هفتگانه‌]] دانسته‌اند كه‌ 3 تن‌ دیگر قطب‌ و امام هستند.<ref>آملى‌، ج1، ص276.</ref>
در آثار ابن عربی‌گاه افراد مربوط به طبقات بالاتر، یعنی [[قطب]] و امامان از جمله همین اوتاد معرفی شده‌اند<ref>ج۱۱، ص۲۷۰.</ref> و‌گاه بعضی اوتاد چهارگانه را جزو [[ابدال|ابدال هفتگانه]] دانسته‌اند که ۳ تن دیگر قطب و امام هستند.<ref>آملی، ج۱، ص۲۷۶.</ref>


هجویری‌ معتقد است که اوتاد چهارگانه‌ و اخیار و ابدال‌ و نقبا و قطب‌، برخلاف‌ اولیایى‌ كه‌ در مراتب‌ پایین‌تر قرار دارند، یكدیگر را مى‌شناسند و در كارها به‌ اجازه یكدیگر نیازمندند.<ref>همانجا.</ref>
هجویری معتقد است که اوتاد چهارگانه و اخیار و ابدال و نقبا و قطب، برخلاف اولیایی که در مراتب پایین‌تر قرار دارند، یکدیگر را می‌شناسند و در کارها به اجازه یکدیگر نیازمندند.<ref>همانجا.</ref>


==نقش اوتاد در عالم==
==نقش اوتاد در عالم==
درباره تأثیر وجود اوتاد در عالم‌، در متون‌ عرفانى‌، با استناد به‌ [[روایات]] دینى‌، سخن‌ بسیار گفته‌ شده‌ است‌. بیشترین‌ سخنان‌ و تعبیرات‌ در این‌ زمینه‌ را می‌توان در آثار ابن‌ عربى‌ یافت‌:
درباره تأثیر وجود اوتاد در عالم، در متون عرفانی، با استناد به [[روایات]] دینی، سخن بسیار گفته شده است. بیشترین سخنان و تعبیرات در این زمینه را می‌توان در آثار ابن عربی یافت:


گاه‌ بیان شده که نقش آنان همانند نقش ستون‌های خانه است. همانطور که ستون باعث استحکام و حفظ ساختمان است، خداوند نیز به وسیله وجود آنان، عالم را از نابودی و ویرانی محافظت می‌کند.<ref>ابن‌ عربى‌، ج11، ص266.</ref>
‌گاه بیان شده که نقش آنان همانند نقش ستون‌های خانه است. همانطور که ستون باعث استحکام و حفظ ساختمان است، خداوند نیز به وسیله وجود آنان، عالم را از نابودی و ویرانی محافظت می‌کند.<ref>ابن عربی، ج۱۱، ص۲۶۶.</ref>


در جایی دیگر گفته شده كه‌ خداوند به‌ وسیله هر یك‌ از این‌ اوتاد چهارگانه‌، [[ایمان]]، [[ولایت]]، [[نبوت]] و [[رسالت]] و به‌ وسیله مجموع‌ آنها [[دین حنیف]] و یکتاپرستی را حفظ مى‌كند.<ref>همو، ج11، ص269-270.</ref>
در جایی دیگر گفته شده که خداوند به وسیله هر یک از این اوتاد چهارگانه، [[ایمان]]، [[ولایت]]، [[نبوت]] و [[رسالت]] و به وسیله مجموع آنها [[دین حنیف]] و یکتاپرستی را حفظ می‌کند.<ref>همو، ج۱۱، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>


==ویژگی های اوتاد==
==ویژگی‌های اوتاد==
* با وفات‌ یكى‌ از آنها، فردی‌ از طبقه پایین‌تر جانشین‌ او مى‌شود. به‌ این‌ ترتیب‌، با وفات‌ یكى‌ از اوتاد فردی‌ از طبقه ابدال‌ یا ابرار جایگزین‌ او مى‌شود.
* با وفات یکی از آنها، فردی از طبقه پایین‌تر جانشین او می‌شود. به این ترتیب، با وفات یکی از اوتاد فردی از طبقه ابدال یا ابرار جایگزین او می‌شود.
* هر یک از آنان، از روحانیت و معنویت‌ یكى‌ از فرشتگان‌ کمک و مدد مى‌گیرند. کمک گرفتن و استمداد اوتاد چهارگانه ‌از روحانیت‌ [[اسرافیل‌]]، [[میكائیل‌]]، [[جبرئیل‌]] و [[عزرائیل‌]] است‌.
* هر یک از آنان، از روحانیت و معنویت یکی از فرشتگان کمک و مدد می‌گیرند. کمک گرفتن و استمداد اوتاد چهارگانه از روحانیت [[اسرافیل]]، [[میکائیل]]، [[جبرئیل]] و [[عزرائیل]] است.
* هر یك‌ دارای‌ علوم‌ ویژه‌ای‌ هستند كه‌ به‌ سبب‌ آن‌ علوم‌ به‌ مقام‌ اوتادی‌ رسیده‌اند.
* هر یک دارای علوم ویژه‌ای هستند که به سبب آن علوم به مقام اوتادی رسیده‌اند.
*هر یك‌ از [[اركان‌ كعبه‌]] نیز متعلق‌ به‌ یكى‌ از آنان‌ است: [[ركن‌ شامى‌]] از آن‌ كسى‌ است‌ كه‌ بر قلب‌ [[آدم‌(ع‌)]] است‌؛ [[ركن‌ عراقى‌]] برای‌ كسى‌ كه‌ بر قلب‌ [[ابراهیم‌(ع‌)]] است؛ [[ركن‌ یمانى‌]] برای‌ كسى‌ كه‌ بر قلب‌ [[عیسى‌(ع‌)]] است؛ ركن‌ حجرالاسود نیز از آن‌ كسى‌ است‌ كه‌ بر قلب‌ [[حضرت محمد (ص)]] است‌. [[ابن‌ عربى‌]] خود را صاحب‌ رکن حجر الاسود معرفى‌مى‌كند.<ref>نگاه كنید: ابن عربی، ج2، ص401-404.</ref>
*هر یک از [[ارکان کعبه]] نیز متعلق به یکی از آنان است: [[رکن شامی]] از آن کسی است که بر قلب [[آدم(ع)]] است؛ [[رکن عراقی]] برای کسی که بر قلب [[ابراهیم(ع)]] است؛ [[رکن یمانی]] برای کسی که بر قلب [[عیسی(ع)]] است؛ رکن حجرالاسود نیز از آن کسی است که بر قلب [[حضرت محمد(ص)]] است. [[ابن عربی]] خود را صاحب رکن حجر الاسود معرفی می‌کند.<ref>نگاه کنید: ابن عربی، ج۲، ص۴۰۱-۴۰۴.</ref>


* هر یك‌ از آنها بر اساس خُلق‌ یكى‌ از پیامبران چون‌ آدم‌ و ابراهیم‌ و عیسى‌(ع‌) و محمد(ص‌) هستند. <ref>ج2، ص401-404.</ref> البته خوارزمى‌ از اوتاد هفتگانه‌ سخن‌ مى‌گوید كه‌ همگی بر خُلق‌ موسى‌(ع‌) هستند.<ref>ج1، ص33.</ref> برخى‌ نیز قلوب‌ اوتاد را بر قلب‌ جبرئیل‌ دانسته‌اند.<ref>قاضى‌ سعید، ص121.</ref>
* هر یک از آنها بر اساس خُلق یکی از پیامبران چون آدم و ابراهیم و عیسی(ع) و محمد(ص) هستند. <ref>ج۲، ص۴۰۱-۴۰۴.</ref> البته خوارزمی از اوتاد هفتگانه سخن می‌گوید که همگی بر خُلق موسی(ع) هستند.<ref>ج۱، ص۳۳.</ref> برخی نیز قلوب اوتاد را بر قلب جبرئیل دانسته‌اند.<ref>قاضی سعید، ص۱۲۱.</ref>
* لحظه‌ای‌ از پروردگار خویش‌ غافل‌ نیستند.
* لحظه‌ای از پروردگار خویش غافل نیستند.
* از دنیا جز به اندازه نیاز خود جمع نمی‌کنند.
* از دنیا جز به اندازه نیاز خود جمع نمی‌کنند.
* از آنها خطاها و لغزش‌های‌ بشری‌ سر نمی‌زند.
* از آنها خطاها و لغزش‌های بشری سر نمی‌زند.
*عصمت‌ در آنها شرط نیست.<ref>قمى‌، ج2، ص438.</ref>
*عصمت در آنها شرط نیست. <ref>قمی، ج۲، ص۴۳۸.</ref>
 
== پانویس ==
== پانویس ==
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
کاربر ناشناس