confirmed، protected، templateeditor
۷٬۶۹۵
ویرایش
(←دلایل فقیهان برای جواز: افزودن پانویس) |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
تعدد زوجات در کلام [[مجتهد|فقها]] و منابع اولیه فقهی تا قبل از قرن پنجم قمری فقط به صورت [[فتوا]] بیان شده و هیچ بحث استدلالی برای جواز تعدد و حرمت مازاد بر چهار زن ذکر نشده است.<ref>عبدیپور، تعدد زوجات، ۱۳۸۸، ص۱۱.</ref> برای اولین بار [[شیخ طوسی]] (قرن پنجم) در کتاب [[الخلاف فی الاحکام (کتاب)|خلاف]] در بحث نکاح، برای استدلال به [[اجماع]] و [[حدیث|روایات]] استناد کرده است و دلالت آیه سوم سوره نساء را بر این حکم ناتمام دانسته<ref>شیخ طوسی الخلاف، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۹۴.</ref> و بعد از او نیز تا [[علامه حلی]]، در هیچ کتاب فقهی دلیلی غیر از این استدلال، برای این حکم ذکر نشده است.<ref>عبدیپور، تعدد زوجات، ۱۳۸۸، ص۱۱.</ref> علامه حلی علاوه بر اجماع و سنت، به آیه سوم [[سوره نساء]] استناد کرد که براساس آن [[خداوند]] مردان [[مسلمان]] را مورد خطاب قرار میدهد و آنها را در انتخاب چند زن مجاز میداند، مشروط به این که بتوانند در میان همسران خود اجرای [[عدالت]] کنند.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۸ق، ج۷، ص۸۲.</ref> بعد از علامه حلی نیز [[شهید ثانی]] و [[محقق کرکی]] و دیگران به این دلایل استناد کردهاند.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۱ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبائی، ریاض المسائل، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۲۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۷ش، ج۳۰، ص۳.</ref> | تعدد زوجات در کلام [[مجتهد|فقها]] و منابع اولیه فقهی تا قبل از قرن پنجم قمری فقط به صورت [[فتوا]] بیان شده و هیچ بحث استدلالی برای جواز تعدد و حرمت مازاد بر چهار زن ذکر نشده است.<ref>عبدیپور، تعدد زوجات، ۱۳۸۸، ص۱۱.</ref> برای اولین بار [[شیخ طوسی]] (قرن پنجم) در کتاب [[الخلاف فی الاحکام (کتاب)|خلاف]] در بحث نکاح، برای استدلال به [[اجماع]] و [[حدیث|روایات]] استناد کرده است و دلالت آیه سوم سوره نساء را بر این حکم ناتمام دانسته<ref>شیخ طوسی الخلاف، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۹۴.</ref> و بعد از او نیز تا [[علامه حلی]]، در هیچ کتاب فقهی دلیلی غیر از این استدلال، برای این حکم ذکر نشده است.<ref>عبدیپور، تعدد زوجات، ۱۳۸۸، ص۱۱.</ref> علامه حلی علاوه بر اجماع و سنت، به آیه سوم [[سوره نساء]] استناد کرد که براساس آن [[خداوند]] مردان [[مسلمان]] را مورد خطاب قرار میدهد و آنها را در انتخاب چند زن مجاز میداند، مشروط به این که بتوانند در میان همسران خود اجرای [[عدالت]] کنند.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۸ق، ج۷، ص۸۲.</ref> بعد از علامه حلی نیز [[شهید ثانی]] و [[محقق کرکی]] و دیگران به این دلایل استناد کردهاند.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۱ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبائی، ریاض المسائل، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۲۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۷ش، ج۳۰، ص۳.</ref> | ||
[[فقیه|فقیهان]] با تمسک به تصریح آیه سوم سوره نساء مبنی بر جواز تعدد زوجات و نیز روایاتی که [[ازدواج]] بیش از چهار همسر را جایز نمیدانند، جواز تعدد را اثبات کردهاند.<ref>علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۳۴۷؛ طباطبائی، سید علی، ریاض المسائل، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۲۱۷.</ref> علاوه بر آن، فقیهان و مفسران این آیه را مهمترین دلیل بر محدودیت تعدد ازدواج تا حداکثر چهار زن دانستهاند.طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۱؛ | [[فقیه|فقیهان]] با تمسک به تصریح آیه سوم سوره نساء مبنی بر جواز تعدد زوجات و نیز روایاتی که [[ازدواج]] بیش از چهار همسر را جایز نمیدانند، جواز تعدد را اثبات کردهاند.<ref>علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۳۴۷؛ طباطبائی، سید علی، ریاض المسائل، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۲۱۷.</ref> علاوه بر آن، فقیهان و مفسران این آیه را مهمترین دلیل بر محدودیت تعدد ازدواج تا حداکثر چهار زن دانستهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۱؛ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۴۶.</ref> | ||
=== مصالح فردی و اجتماعی === | === مصالح فردی و اجتماعی === |