پرش به محتوا

امکان اشرف: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
Roohish (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Ahmadian
خط ۲۰: خط ۲۰:


===در حکمت اشراق===
===در حکمت اشراق===
پس از ابن سینا، این‌ مسأله‌ به‌ صورت‌ قاعده‌ای‌ مهم‌ نزد [[شیخ اشراق|شهاب‌الدین‌ سهروردی‌]] (درگذشت 587ق‌/1191م‌) بنیان‌گذار حكمت‌ اشراق‌ دیده‌ مى‌شود. <ref>حکمه الاشراق، ص154؛ نیز نگاه كنید: همو، «اللمحات‌»، ص156، 164-166، «الالواح‌...»، ص39</ref>.او نیز صریحاً اصل‌ این‌ قاعده‌ را به‌ ارسطو بازمى‌گرداند، و این قاعده را موافق با حکم [[فطرت]] انسان نسبت به وجود چنین ترتیبی در سلسله وجودی ممکنات می داند.<ref>«المشارع‌...»، ص434</ref>
پس از ابن سینا، این‌ مسأله‌ به‌ صورت‌ قاعده‌ای‌ مهم‌ نزد [[شیخ اشراق|شهاب‌الدین‌ سهروردی‌]] (درگذشت 587ق‌/1191م‌) بنیان‌گذار حكمت‌ اشراق‌ دیده‌ مى‌شود. <ref>حکمه الاشراق، ص154؛ نیز نگاه كنید: همو، «اللمحات‌»، ص156، 164-166، «الالواح‌...»، ص39</ref>.او نیز صریحاً اصل‌ این‌ قاعده‌ را به‌ [[ارسطو]] بازمى‌گرداند، و این قاعده را موافق با حکم [[فطرت]] انسان نسبت به وجود چنین ترتیبی در سلسله وجودی ممکنات می داند.<ref>«المشارع‌...»، ص434</ref>


وی معتقد است بر اساس این قاعده، چند نتیجه به دست می آید که عبارتند از:
وی معتقد است بر اساس این قاعده، چند نتیجه به دست می آید که عبارتند از:

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۱۴، ساعت ۰۹:۱۸

امکان اشرف، مفهومی در فلسفه اسلامی، به ویژه در مکتب اشراق که در شمار یکی از قواعد فلسفی در آمده است. بر اساس این قاعده، در سلسله وجودی، وجود موجود ضعیف تر و پست تر، نشان دهنده وجود موجود برتر در مرتبه قبل است.

مضمون قاعده

مضمون‌ این قاعده این‌ است‌ كه‌ در میان‌ موجودات‌ ممكن‌، تحقق و وجود یافتن موجوداتی که در مرتبه وجودی بالاتری قرار دارند، بر موجودهای ممكن مراتب پائین تر تقدم دارد.

بر این اساس‌، اگر موجود ممكن‌ پست‌تری‌ وجود داشته‌ باشد، مستلزم‌ این‌ است‌ كه‌ ممكنی که از او شریف‌تر است در مرتبه قبل تحقق داشته باشد.

پیشینه مبحث

در حکمت مشاء

طرح‌ موضوع‌ امكان‌ اشرف‌ در تفكر فلسفى‌ اسلامى‌، از دیدگاه‌ تاریخى‌ به‌ ابن‌ سینا بازمى‌گردد، بدون اینکه وی‌ آن‌ را به‌ صورت‌ قاعده‌ای‌ درآورد، یا همچون‌ مسأله مستقلى‌ به‌ آن‌ بپردازد و یا آن‌ را در پاسخگویى‌ به‌ مسائل‌ دیگر به‌ كار برد. البته او و سایر فلاسفه بزرگ اسلامی پیشینه این قاعده را به ارسطو منسوب دانسته اند. ابن سینا در کتاب تعلیقات‌ این‌ مسأله‌ را چنین‌ مطرح‌ مى‌كند:

کمال مطلق، حیثیت وجوبِ بدون امکان و وجود بدون عدم و حق بدون باطل است. هر آنچه‌ بعد از اوست، ناقص‌تر از وجود اول‌ است‌ و غیر از آن‌ هرچه‌ هست‌، در ذات‌ خود ممكن‌ است‌.

پس‌ از وجود کامل مطلق، تمام موجودات ممکن بر اساس استعدادهای وجودی که دارند قرار می گیرند. در این سلسله وجودی، هر یك‌ از عقول‌ فعال‌ نسبت‌ به‌ موجوداتی که به واسطه آنها ایجاد می شوند شرافت بیشتری دارند، همانطور که این عقول فعاله از امور مادی‌ شریف‌ترند.

در میان‌ مادیات‌ نیز موجودات‌ آسمانى‌ و افلاک بر موجودات عالم‌ طبیعت‌ و موجودات زمینی برتری‌ دارند.

مقصود ارسطو از اشرف‌ در اینجا نیز چیزی‌ است‌ كه‌ از نظر ذاتی مقدم بر هستی موجودات پائین تر و پست تر از خودش است، و هستى‌ یافتن مرتبه پست تر تنها زمانی امکان دارد که موجود برتر در مرتبه قبل از آن وجود یافته باشد» [۱]

در حکمت اشراق

پس از ابن سینا، این‌ مسأله‌ به‌ صورت‌ قاعده‌ای‌ مهم‌ نزد شهاب‌الدین‌ سهروردی‌ (درگذشت 587ق‌/1191م‌) بنیان‌گذار حكمت‌ اشراق‌ دیده‌ مى‌شود. [۲].او نیز صریحاً اصل‌ این‌ قاعده‌ را به‌ ارسطو بازمى‌گرداند، و این قاعده را موافق با حکم فطرت انسان نسبت به وجود چنین ترتیبی در سلسله وجودی ممکنات می داند.[۳]

وی معتقد است بر اساس این قاعده، چند نتیجه به دست می آید که عبارتند از:

  • وجود تام ترین و کامل ترین هستی در امور آسمانی و عوالم قدسی؛
  • کمال واجب الوجود و امور عقلی، از تصور انسان و نفس او برتر و شریف تر است؛
  • اگر موجودی از نظر وجودی بر موجود دیگر برتری و شرافت داشت، باید قبل از آن موجود شده باشد؛
  • جوهر عقلانی مقدم بر جوهر نفسانی است؛
  • اجرام آسمانی مقدم بر اجرام زمینی است.[۴]

سهروردی‌ از این‌ قاعده‌ بیش‌ از هر چیز برای‌ اثبات‌ مُثُل‌ نوریه‌ یا به‌ تعبیر خودش‌ «انواع‌ نوریه مجرده‌» بهره‌ مى‌گیرد و در این زمینه می گوید:«انواع‌ نوریه قاهره‌ بر افراد خود مقدمند، یعنى‌ تقدم‌ عقلى‌ دارند؛ و امكان‌ اشرف‌ اقتضا مى‌كند كه‌ این‌ انواع‌ نوری‌ مجرد وجود داشته‌ باشند.» [۵]

در حکمت متعالیه

فیلسوف‌ دیگری‌ كه‌ پس‌ از سهروردی‌، قاعده امكان‌ اشرف‌ را پذیرفته‌، و به‌ تفصیل در مورد آن بحث کرده است‌، صدرالدین‌ شیرازی‌ (درگذشته 1050ق‌/1640م‌) است‌. وی‌ که به گفته خودش سالها نسبت به این قاعده ایراد داشته است‌، [۶] مضمون‌ این‌ قاعده‌ را از نوشته‌های‌ سهروردی‌ گرفته‌ است‌ و به‌ پیروی‌ از او اصل‌ آن‌ را به‌ نوشته ارسطو بازمى‌گرداند. او قاعده امكان‌ اشرف‌ را اصلى‌ برهانى‌ و دارای‌ نتایجی‌ سودمند مى داند.

ملاصدرا در این کتاب به تفصیل در مورد قاعده امکان اشرف بحث کرده و قاعده امکان اخس را در برابر آن قرار داده و به بررسی و اثبات هر دو می پردازد. [۷]

وی در اثبات و تبیین این دو قاعده می گوید:

از آنجا که جهان هستی واحد است و کل جهان همانند موجود بزرگ واحدی است که اجزای آن به یکدیگر متصلند. به این معنا که هر مرتبه کمالی از وجود باید با مرتبه کمالی نازل تر از خودش مجاور است و نباید میان آنها فاصله ای باشد. یعنی نمی توان میان دو مرتبه نازل و کامل وجودی، درجه ای را تصور کرد که تحقق نیافته است.

در این مسئله اگر از وجود مرتبه نازل تر به وجود مرتبه کامل تر برسیم، قاعده امکان اشراف شکل می گیرد و اگر از وجود مرتبه کامل تر به وجود مرتبه نازل تر پی ببریم، قاعده امکان اخس نام دارد. قاعده نخست‌ میراث‌ ارسطو و قاعده دوم‌ ابتکار ملاصدرا است.‌ [۸]

صحت استناد قاعده به ارسطو

همانطور که بیان شد، سهروردی‌ و به‌ دنبال‌ وی‌ ملاصدرا، اصل‌ قاعده امكان‌ اشرف‌ را به‌ ارسطو، و به‌ كتاب‌ السماء و العالم‌ بازگردانده‌اند. در حالیکه این استناد بر اساس ترجمه یوحنا ابن‌ بطریق‌ (درگذشته حدود‌ 200ق‌/816م‌) از کتاب درباره آسمان ارسطو است. بنا بر گزارش‌ تاریخ‌نگاران‌ یوحنا در كار ترجمه‌ كاملاً وفادار به‌ متن‌ نیست‌، بلكه‌ در آن‌ تصرف‌ مى‌كند و برای‌ وضوح‌ بیشتر مطالب آن را از اصل‌ خود دور مى‌شود.

هرچند در میان‌ نوشته‌های‌ شارحان‌ آثار ارسطو، در شرح‌ سیمپلیكیوس‌(نیمه دوم‌ سده6م‌) فیلسوف‌ نوافلاطونى‌، بر كتاب‌«درباره آسمان‌» ارسطو مطالبی از نوشته های گم شده ارسطو نقل شده است که بااین قاعده شباهتهایی دارد.([۹]

پانویس

  1. ص‌ 21، نیز نگاه كنید:«العرشیه»، ص15-16
  2. حکمه الاشراق، ص154؛ نیز نگاه كنید: همو، «اللمحات‌»، ص156، 164-166، «الالواح‌...»، ص39
  3. «المشارع‌...»، ص434
  4. همان‌، ص435
  5. حکمه الاشراق، ص143
  6. اسفار، ج7، ص254-255
  7. ج7، ص244- 245
  8. نگاه کنید: همانجا، ج5، ص342، نیز ج2، ص307
  9. نگاه كنید: ه د، اثولوجیا؛افلوطین‌

منابع

  1. ابن‌ سینا، التعلیقات‌، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، قاهره‌، 1973م‌؛
  2. همو، «العرشیه»، رسائل‌، حیدرآباد دكن‌، 1354ق‌؛
  3. «اثولوجیا»، افلوطین‌ عند العرب‌، به‌ كوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، كویت‌، 1977م‌؛
  4. ارسطو، فى‌ السماء و الا¸ثار العلویه، به‌ كوشش‌ عبد الرحمان‌ بدوی‌، قاهره‌، 1961م‌؛
  5. سهروردی‌، یحیى‌، «الالواح‌ العمادیه»، «اللمحات‌»، سه‌ رساله‌ از شیخ‌ اشراق‌، به‌ كوشش‌ نجفقلى‌ حبیبى‌، تهران‌، 1356ش‌؛
  6. همو، «حكمه الاشراق‌»، «المشارع‌ و المطارحات‌»، مجموعه مصنفات‌، به‌ كوشش‌ هانری‌ كربن‌، تهران‌، 1355ش‌؛
  7. صدرالدین‌ شیرازی‌، محمد، الاسفار، تهران‌، 1383ق‌؛
  8. قطب‌الدین‌ شیرازی‌، شرح‌ حكمه الاشراق‌، تهران‌، 1315ق‌؛

منبع انگلیسی

  1. Aristotle, De Caelo, ed. E. H. Warmington, London, 1971;
  2. Simplicius, X De Caelo n , ed. J.L. Heiberg, Commentaria in Aristotelem graeca, Berlin, 1893, vol. VII.

پیوند به بیرون

این تحقیق اقتباسی است از مقاله امکان اشرف، در دایره المعارف بزرگ اسلامی [۱]