کاربر ناشناس
اسما و صفات خدا: تفاوت میان نسخهها
←معنای اصطلاحی
imported>Pourrezaei |
imported>Pourrezaei |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
این دو کلمه در علوم مختلف به معانی متفاوتی به کار رفته است. | این دو کلمه در علوم مختلف به معانی متفاوتی به کار رفته است. | ||
===در علم نحو(ادبیات عرب)=== | === در علم نحو(ادبیات عرب)=== | ||
اسم در ادبیات عرب در برابر فعل و حرف قرار داشته و از اقسام کلمه به شمار مىآید و با دو ویژگىِ «استقلال در معنا» و «عدم دلالت بر زمان» از فعل و حرف متمایز مىشود؛ امّا صفت در برابر موصوف و هر دو از اقسام اسم به شمار مىآیند. <ref></ref> | اسم در ادبیات عرب در برابر فعل و حرف قرار داشته و از اقسام کلمه به شمار مىآید و با دو ویژگىِ «استقلال در معنا» و «عدم دلالت بر زمان» از فعل و حرف متمایز مىشود؛ امّا صفت در برابر موصوف و هر دو از اقسام اسم به شمار مىآیند. <ref></ref> | ||
=== در علم کلام=== | |||
===در علم کلام=== | |||
اسما و صفات از نگاه متکلمان به صورتهایى گوناگونی تبیین شدهاند: | اسما و صفات از نگاه متکلمان به صورتهایى گوناگونی تبیین شدهاند: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۲: | ||
برخلافمعتزله، سایر گروههای اهلسنتنهتنها اسمرا جدا از صفتدر نظر نمىگیرند، بلكهاثباتاسماء را بدوناثباتصفاتامری ناممكنو غیر قابلشناختمىشمارند<ref>(دارمى، 7؛ ابنقیم، ابنسلوم، همانجاها)</ref> و بدینقرار، اسمرا عینصفتمىدانند و تنها فرقىكهمیانایندو قائلند، ایناستكهصفاتخاصیتاشتقاقىدارند، ولىاسماء چنیننیستند. <ref>(ابنعربى، ابوبكر، 2/802 -803)</ref> | برخلافمعتزله، سایر گروههای اهلسنتنهتنها اسمرا جدا از صفتدر نظر نمىگیرند، بلكهاثباتاسماء را بدوناثباتصفاتامری ناممكنو غیر قابلشناختمىشمارند<ref>(دارمى، 7؛ ابنقیم، ابنسلوم، همانجاها)</ref> و بدینقرار، اسمرا عینصفتمىدانند و تنها فرقىكهمیانایندو قائلند، ایناستكهصفاتخاصیتاشتقاقىدارند، ولىاسماء چنیننیستند. <ref>(ابنعربى، ابوبكر، 2/802 -803)</ref> | ||
===در فلسفه و عرفان=== | === در فلسفه و عرفان=== | ||
اسما و صفات حق تعالی در فلسفه و عرفان معنایی مشابه دارند و تنها فرقشان به رقیقه بودن معنای آن در فلسفه و حقیقه بودن آن در عرفان است. اسم در این اصطلاح عبارت از ذات با بعضى شؤون، اعتبارات و حیثیات است، زیرا براى خداوند متعالى به مقتضاى «کُلَّ یَوم هُوَ فى شَأن» (الرحمن/55،29) شؤون ذاتیه و مراتب عینیهاى است که به حسب هر یک از آنها براى او اسم یا صفتى حاصل مىشود<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج4، ص42؛ شرحفصوصالحکم، ص44</ref> . | اسما و صفات حق تعالی در فلسفه و عرفان معنایی مشابه دارند و تنها فرقشان به رقیقه بودن معنای آن در فلسفه و حقیقه بودن آن در عرفان است. اسم در این اصطلاح عبارت از ذات با بعضى شؤون، اعتبارات و حیثیات است، زیرا براى خداوند متعالى به مقتضاى «کُلَّ یَوم هُوَ فى شَأن» (الرحمن/55،29) شؤون ذاتیه و مراتب عینیهاى است که به حسب هر یک از آنها براى او اسم یا صفتى حاصل مىشود<ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج4، ص42؛ شرحفصوصالحکم، ص44</ref> . | ||
صفت، مفهومى مجرد از ذات و عارض بر آن است، از این جهت اسم و صفت نظیر مرکب و بسیط است. <ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج4، ص42.</ref> | صفت، مفهومى مجرد از ذات و عارض بر آن است، از این جهت اسم و صفت نظیر مرکب و بسیط است. <ref> تفسیر صدرالمتالهین، ج4، ص42.</ref> | ||
در تعریف دیگرى، ذات با صفت معین و به اعتبار تجلى خاص، اسم نامیده مىشود<ref> شرح دعاى سحر، ص81؛ تسنیم، ج1، ص306.</ref> . | در تعریف دیگرى، ذات با صفت معین و به اعتبار تجلى خاص، اسم نامیده مىشود<ref> شرح دعاى سحر، ص81؛ تسنیم، ج1، ص306.</ref> . | ||
گاهى به خود صفت اسم اطلاق مىگردد، زیرا ذات در میان همه اسما مشترک است و تکثر در اسما به سبب تکثر صفات به اعتبار مراتب غیبیه حق تعالى (مفاتیحالغیب) است. <ref> شرح فصوص الحکم، ص44.</ref> | گاهى به خود صفت اسم اطلاق مىگردد، زیرا ذات در میان همه اسما مشترک است و تکثر در اسما به سبب تکثر صفات به اعتبار مراتب غیبیه حق تعالى (مفاتیحالغیب) است. <ref> شرح فصوص الحکم، ص44.</ref> | ||
گاهى در تعریف اسم و صفت، تعیّنات و حقایق خارجى از جهت ظهور ذات در آنها و ارتباط آنها با ذات مطلق «اسم» نامیده مىشود و همین تعیّنات و حقایق چنانچه تنها ملاحظه شود «وصف» خوانده مىشود. <ref> تحریر تمهید القواعد، ص150.</ref> | گاهى در تعریف اسم و صفت، تعیّنات و حقایق خارجى از جهت ظهور ذات در آنها و ارتباط آنها با ذات مطلق «اسم» نامیده مىشود و همین تعیّنات و حقایق چنانچه تنها ملاحظه شود «وصف» خوانده مىشود. <ref> تحریر تمهید القواعد، ص150.</ref> | ||
برخى محققان نیز معتقدند که فرقى میان اسم و صفت نیست جز اینکه صفت بر معنایى که در ذات وجود دارد دلالت مىکند؛ خواه عین ذات باشد یا غیر آن؛ ولى اسم بر ذات به همراه صفت و با لحاظ وصف دلالت مىکند، پس «حیات» و «علم» دو صفت هستند ولى «حىّ» و «عالم» دو اسم، <ref> المیزان، ج8، ص352؛ نقدالنصوص، ص84.</ref> بنابراین، تفاوت میان اسما و صفات تفاوتى اعتبارى است و صفات نیز مانند اسما جلوهاى از وجود مطلق و تجلىاى از ذات غیر متناهى خدا هستند. <ref> تحریر تمهید القواعد، ص404ـ405.</ref> | برخى محققان نیز معتقدند که فرقى میان اسم و صفت نیست جز اینکه صفت بر معنایى که در ذات وجود دارد دلالت مىکند؛ خواه عین ذات باشد یا غیر آن؛ ولى اسم بر ذات به همراه صفت و با لحاظ وصف دلالت مىکند، پس «حیات» و «علم» دو صفت هستند ولى «حىّ» و «عالم» دو اسم، <ref> المیزان، ج8، ص352؛ نقدالنصوص، ص84.</ref> بنابراین، تفاوت میان اسما و صفات تفاوتى اعتبارى است و صفات نیز مانند اسما جلوهاى از وجود مطلق و تجلىاى از ذات غیر متناهى خدا هستند. <ref> تحریر تمهید القواعد، ص404ـ405.</ref> | ||